-
مقاله
1 - مروری بر ادبیات اقتصاد دانشبنیان: از شکلگیری تا عمل؛ مطالعه موردی: بررسی وضعیت اقتصاد دانشبنیان در ایرانفصلنامه رشد فناوری , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1394نظریهپردازان ظهور عصر جدید اقتصادی را پیشبینی کردهاند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی بهشمار میآید. بهبیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، چکیده کاملنظریهپردازان ظهور عصر جدید اقتصادی را پیشبینی کردهاند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی بهشمار میآید. بهبیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانشپایه مورد توجه خاص قرار میگیرند. بهدلیل جایگاه اقتصاد دانشبنیان، تأکیدات مقام معظم رهبری و توجه ویژه سیاستگذاران به تحقق آن در اسناد بالادستی، مقاله حاضر به مرور ادبیات اقتصاد دانشبنیان پرداخته است. مقاله که به روش تحلیلی و توصیفی مبتنی بر اسناد تهیه شده است، به مباحثی مانند اقتصاد دانشبنیان در سیر اندیشههای اقتصادی، پیدایش نظریه اقتصاد دانشبنیان، تعاریف، ویژگیها، مزایا، ارکان، شاخصهای اندازهگیری، سیاستها و وضعیت اقتصاد دانشبنیان در ایران براساس شاخص بانک جهانی پرداخته و در پایان، جمعبندی ارائه شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند نیروی کار آموزشدیده و متخصص، سیاستهای حمایتی دولت، اصلاح فرهنگ جامعه، سیستم کارای نوآوری و ابداعات، بومیکردن دانش، فناوری اطلاعات و ارتباطات، رژیم نهادی و محرک اقتصادی، حمایت از حقوق مالکیت معنوی و ... میباشد. همچنین گزارش بانک جهانی در سال 2005 نشان میدهد، یک عدم توازن بسیار بالا بین متغیرهای شاخص بانک جهانی وجود دارد. با تلاش دولت این عدم توازن در سال 2007 کمی کاهشیافته و طبق آخرین گزارش بانک جهانی در سال 2012، ایران با میانگین 91/3 از بین 146 کشور جایگاه 94 را از لحاظ اقتصاد دانشبنیان کسب کرده است. پرونده مقاله -
مقاله
2 - امکانسنجی بهرهگیری از فناوری هستهای در رشد و توسعه اقتصاد دانشبنیانراهبرد توسعه , شماره 50 , سال 13 , تابستان 1396نظریه پردازان، ظهور عصر جدید اقتصادی را پیش بینی کرده اند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی به شمار می آید. به بیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانش بنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانش بنیان اقتصادی است که براساس تولید، چکیده کاملنظریه پردازان، ظهور عصر جدید اقتصادی را پیش بینی کرده اند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی به شمار می آید. به بیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانش بنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانش بنیان اقتصادی است که براساس تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایه گذاری در دانش و صنایع دانش پایه مورد توجه خاص قرار میگیرند. به دلیل جایگاه اقتصاد دانش بنیان، تأکیدات مقام معظم رهبری و توجه ویژه سیاست گذاران به تحقق آن، مقاله حاضر به روش تحلیلی و توصیفی مبتنی بر اسناد علمی مکتوب - از جمله کتب، مقالات علمی و طرح های پژوهشی- به مرور ادبیات اقتصاد دانش بنیان و بررسی بهره گیری از فناوری هسته ای در رشد و توسعه اقتصاد دانش بنیان پرداخته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد به دلیل کاربردهای گوناگون و متنوع فناوری هسته ای در بخش های مختلف، تطابق آن با تعریف کمیته اقتصادی APEC از اقتصاد دانش بنیان و به عبارت دیگر دانش بر بودن فناوری هسته ای، داشتن اثرات جانبی مثبت بر سایر بخش ها و از همه مهم تر دارا بودن ویژگی های یک اقتصاد دانشبنیان، فناوری هسته ای بدون کم ترین شک و تردیدی از مصادیق فناوری های دانش بنیان محسوب شده و لذا توسعه و رشد هر چه بیش تر فناوری هسته ای و سرمایه گذاری در آن، به منزله رشد و توسعه اقتصاد دانش بنیان تلقی می گردد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - تعامل سازنده سازمان تجارت جهانی با کشورهای در حال توسعهفصلنامه سازمانهای بین المللی , شماره 12 , سال 4 , پاییز 1400پیامدهای الحاق و عدم الحاق کشورهای درحال توسعه به سازمان تجارت جهانی در مقالات بسیاری بیان شده که به ناکارآمدی این سازمان و قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهای توسعهیافته و تأثیرگذاری آنها بر تصمیمات این سازمان اشاره کردهاند. در این پژوهش با فرض بر اینکه روند جهانی چکیده کاملپیامدهای الحاق و عدم الحاق کشورهای درحال توسعه به سازمان تجارت جهانی در مقالات بسیاری بیان شده که به ناکارآمدی این سازمان و قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهای توسعهیافته و تأثیرگذاری آنها بر تصمیمات این سازمان اشاره کردهاند. در این پژوهش با فرض بر اینکه روند جهانیشدن و فزونی یافتن عضویت کشورها در سازمان تجارت جهانی صعودی بوده، عضویت بسیاری از آنها در این سازمان را اجتنابناپذیر میدانیم؛ ولی از آنجایی که برخی از اهداف این سازمان با اهداف اقتصادی کشورهای درحال توسعه یکسان بوده، میتوان با استفاده از سیاستگذاریهای درست و بهموقع به تعاملی مؤثر و به اهدافی همچون بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، خلق مزیتها و فرصتهای جدید برای همگان، ریشهکن کردن فقر، فساد و تبعیض در کشور و حفظ استقلال اقتصادی رسید. به همین دلیل نیاز به بررسی و تطبیق این سازمان با مبانی اقتصادی این کشورها وجود دارد. پرسش پژوهش این است که «عضویت در این سازمان چه منافع و چه هزینههایی برای کشورهای درحال توسعه داشته؟ و آنها باید چه اقداماتی را در جهت رسیدن به حداکثرسازی بهرهبرداری از فرصتها و حداقلسازی هزینههای عضویت در این سازمان انجام دهند؟». با توجه به رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تأسی از برخی مفروضات تئوریک اقتصاد بینالملل و شناخت فضای این سازمان به این فرضیه خواهیم رسید که این سازمان باتوجه به تأثیرپذیری از کشورهای توسعهیافته در برقراری روابط تجاری عادلانه و مؤثر، ناکارآمد بوده ولی با توجه به برخی سیاستها و قوانین منعطف، میتوان هزینهها را به حداقل رساند. پرونده مقاله