فهرست مقالات سمر حقیقی بروجنی


  • مقاله

    1 - خوانش فضا بر مبنای نظریات فضا - قدرت فوکو؛ مطالعه موردی: میدان نقش جهان در عصر صفوی
    مطالعات شهر ایرانی-اسلامی , شماره 39 , سال 11 , بهار 1399
    از دهه 60 میلادی با اهمیت پیدا کردن مؤلفه‌های اجتماعی، فرهنگی و منافع انسانی در همۀ ابعاد، مفاهیمی نظیر قدرت در مباحث اجتماعی مطرح و به تبع آن وارد حوزه طراحی و برنامه‌ریزی محیط مصنوع نیز شد. در بررسی مطالعات جامعه ‌شناختیِ انجام شده در مورد پیوند فضاهای ساخته ‌شده و ر چکیده کامل
    از دهه 60 میلادی با اهمیت پیدا کردن مؤلفه‌های اجتماعی، فرهنگی و منافع انسانی در همۀ ابعاد، مفاهیمی نظیر قدرت در مباحث اجتماعی مطرح و به تبع آن وارد حوزه طراحی و برنامه‌ریزی محیط مصنوع نیز شد. در بررسی مطالعات جامعه ‌شناختیِ انجام شده در مورد پیوند فضاهای ساخته ‌شده و روابط قدرت، در قلمروی نظری نتایج گسترده و متنوعی به دست می‌آید؛ لیکن آنچه در این میان توسط پژوهشگران معماری و شهرسازی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌ کاربست این نظریات در تحلیل محتواییِ فضاهای ساخته شده است. این مقاله با هدف ایجاد ارتباطی کارا میان نظریات جامعه‌ شناختیِ فضا و قدرت و تحلیل محتواییِ فضاها در مطالعات شهری شکل‌گرفته‌ و رویکرد نظریِ آن مبتنی بر آرای میشل فوکو1 دربارۀ قدرت و فضا است. دستاورد این پژوهش چارچوبی تحلیلی است، با استفاده از نظریات فوکو در این حوزه، که با رویکرد شناخت شیوه‌های نفوذ در فضا توسط صاحبان قدرت، به عنوان ابزاری در فهم معانیِ مستتر در یک فضای شهری مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر می‌رسد مکانیسم‌های فضایی2 که خود مشتمل بر دو شیوۀ 1) نظارت و کنترل بر ساختار کالبدیِ فضا و 2) تعریف الزامات عملکردیِ صریحِ آشکار یا غیر آشکار است، مهمترین ابزارهای طبقه قدرت در نفوذ به فضا و بازتولید قدرتِ حکومت هستند. این مکانیسم ها در تحلیل محتواییِ میدان نقش‌جهان اصفهان در دوران شاه عباس صفوی، به آزمون گذاشته‌ شده‌اند. این مقاله رویکردی کیفی دارد که فنِّ گردآوریِ داده‌های آن بررسیِ اسناد و مشاهده است. داده‌ها در بخش نظری، از طریق مطالعۀ منابع کتابخانه‌ای و در مورد وضعیت میدان نقش‌جهان در زمان شاه عباس نیز با استفاده از فنون مشاهده و مطالعۀ منابع تاریخیِ دسته اول و دوم گردآوری شده‌اند. پژوهش از نظر شیوۀ تحلیل داده‌ها نیز یک پژوهش تاریخی محسوب می‌شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - دیدگاه‌ شهروندان در خصوص سرزندگیِ محورهای گردشگری پیاده (پیاده‌راه گردشگریِ چهارباغ عباسی اصفهان)
    مطالعات اجتماعی گردشگری , شماره 22 , سال 11 , تابستان 1402
    ارتقاء کیفیت و سرزندگیِ پیاده‌راه‌ها در حال تبدیل شدن به سناریویی مهم در رقابت های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در فرایند توسعۀ گردشگری است. این مهم، لزوم توجه به مؤلفه‌های گوناگونی را ایجـاب می‌نماید که در رویه‌های مدیریت گردشگریِ شهری، کمتر مورد توجه واقع می‌شوند. بسیار چکیده کامل
    ارتقاء کیفیت و سرزندگیِ پیاده‌راه‌ها در حال تبدیل شدن به سناریویی مهم در رقابت های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در فرایند توسعۀ گردشگری است. این مهم، لزوم توجه به مؤلفه‌های گوناگونی را ایجـاب می‌نماید که در رویه‌های مدیریت گردشگریِ شهری، کمتر مورد توجه واقع می‌شوند. بسیاری از طرح‌های توسعۀ محورهای گردشگریِ پیاده، علی‌رغم صرف هزینه‌ و زمان در فاز مطالعاتی، پس از افتتاح، همچنان با مشکل عدم استقبال عمومی و سرزندگی مواجه هستند. در این راستا، سؤال اصلی این مقاله شکل می‌گیرد. آیا تفاوت معناداری نسبت به شناخت عوامل مؤثر در سرزندگیِ پیاده‌راه‌های شهری بین افراد مختلف وجود دارد؟ پاسخ به این پرسش به خصوص در کشورهایی نظیر ایران، که تصمیم‌گیری‌ها در خصوص مداخله در فضاها به شکل یکطرفه و بدون مشارکت کاربران آیندۀ چنین پروژه‌هایی اتخاذ می‌شود، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش‌شناسی کیو موانع موجود در محور گردشگریِ چهارباغ عباسیِ اصفهان در نیل به سرزندگی، شناسایی و با استفاده از تحلیل عاملی کیو ، ذهنیتهاي مختلف افراد نسبت به این موضوع مورد تحلیل قرار گیرد. پس از بررسی ادبیات تحقیق و انجام مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته با افراد مختلف که به دفعات در این پیاده‌راه حضور یافته‌اند، حدود 39 مانع شناسایی گردید و توسط مشارکت‌کنندگان اولویت‌بندي شد. در نهایت، بر اساس یافته‌ها و نتایج تحلیل عاملی، ذهنیت مشارکت‌کنندگان به سه عامل یا گروه دسته‌بندي شد. در حقیقت نتایج حاصل از تحقیق نشان داد سه دیدگاه مختلف نسبت به موانع موجود در این فضای شهری، برای دستیابی به سرزندگیِ مطلوب در میان کاربران وجود دارد. پرونده مقاله