-
مقاله
1 - بکارگیری روش دلفی فازی و فرآیند تحلیل سلسلهمراتب گروهی فازی در شناسایی و رتبهبندی شاخصهای مؤثر بر توسعه کارآفرینی سازمانیفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , شماره 11 , سال 6 , بهار-تابستان 1396کارآفرینی سازمانی یکی از شاخههای اصلی کارآفرینی است که نقش کلیدی در موفقیت سازمانها دارد؛ از سویی دیگر، عوامل متعددی بر فرایند توسعه کارآفرینی سازمانی تأثیرگذارند که باید مطالعه و شناسایی شوند. در واقع هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر کارآفرینی ساز چکیده کاملکارآفرینی سازمانی یکی از شاخههای اصلی کارآفرینی است که نقش کلیدی در موفقیت سازمانها دارد؛ از سویی دیگر، عوامل متعددی بر فرایند توسعه کارآفرینی سازمانی تأثیرگذارند که باید مطالعه و شناسایی شوند. در واقع هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در شیلات استان مازندران میباشد. روش این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان و خبرگان اداره کل شیلات استان مازندران در مسائل مدیریتی و کارآفرینی میباشند. در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات تحقیق، عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی شناسایی و در سه بُعد (عوامل رفتاری، عوامل ساختاری و عوامل محیطی) سازماندهی گردید. دادههای پژوهش نیز با استفاده از پرسشنامههای دلفی و مقایسات زوجی جمعآوری، و با استفاده از روش دلفی فازی و فرآیند تحلیل سلسلهمراتب گروهی- فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیلهای صورت گرفته حاکی از آن است که عوامل اصلی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی به ترتیب اولویت عبارتاند از: عوامل رفتاری، عوامل ساختاری و عوامل محیطی. میتوان دریافت که کارآفرینی سازمانی از مفاهیم بسیار مهمی است که اهمیت و مزایای آن در سالهای اخیر برای شمار زیادی از سازمانها، شرکتها و بنگاههای تجاری در زیر بخش-های مختلف صنعتی، کشاورزی و شیلاتی کاملاً محسوس بوده است و توجه به آن میتواند بسیاری از منافع اقتصادی و اجتماعی را برای سازمانها بهبار آورد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - در مسیر دانشگاه كارآفرين؛ دانشگاه کارآفرین از تئوری تا عملنشریه صنعت و دانشگاه , شماره 46 , سال 13 , بهار-تابستان 1399دانشگاه كارآفرين مكاني است كه مشاغل جديد در آن خلق مي شوند، اين مركز از افراد كارآفرين حمايت مي كند. اين حمايت شامل حمايت آموزشي، مالي و بازاريابي است. در چنين دانشگاهايي براي سرمايه گذاران امكاناتي فراهم مي شود تا مشكلات آن ها پيش بيني شده و از فرصت هاي بدست آمده استفا چکیده کاملدانشگاه كارآفرين مكاني است كه مشاغل جديد در آن خلق مي شوند، اين مركز از افراد كارآفرين حمايت مي كند. اين حمايت شامل حمايت آموزشي، مالي و بازاريابي است. در چنين دانشگاهايي براي سرمايه گذاران امكاناتي فراهم مي شود تا مشكلات آن ها پيش بيني شده و از فرصت هاي بدست آمده استفاده كنند كه خود تجربه ارزشمندي در حيطه مالي و بازاريابي است. مشاغلي كه از اين دانشگاه ها بهره مند مي شوند مسلماً در توسعه فناوري جديد پيشرو خواهند بود. اين فناوري در توليد كالاها به كار رفته و منجر به بالا رفتن سطح استاندارد زندگي خواهد شد. در این بین هدف از تحقیق حاضر تبیین وضعیت حاکم بر دانشگاه كارآفرين در دانشگاه های هزارة سوم با طرح پژوهشي تجربي از طریق سیستم استنتاج فازی است. روش این پژوهش از نظر نحوهی گردآوری دادهها، روش پيمايشي و از نظر مقاصد پژوهش، کاربردی است. جامعه آماري اين تحقيق اساتید، خبرگان و مسئولین دانشگاه صنعتی بابل مي باشند. یافته ها نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی فقط شاخص های چندرشته ای فرارشته ای؛ چشم انداز و ماموریت دانشگاه؛ انتقال دانش و مؤلفة مركز رُشد، تأمين مالي مخاطرات در شركت هاي مشتق از دانشگاه در سطح مطلوبی بوده است، ولی سایر شاخص ها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. باتوجه به یافته های توصیفی و تحلیلی پژوهش حاضر باید اشاره کرد که ظهور دانشگاه كارآفرين در واقع پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقه اي نوآوري و ادراك جديد از دانشگاه است. پرونده مقاله -
مقاله
3 - نظريهها و الگوهاي ارتباط ميان دانشگاهها و صنعت در اقتصاد دانشبنيانفصلنامه رشد فناوری , شماره 3 , سال 9 , تابستان 1392دانشگاه و صنعت از مهمترین و اثرگذارترین نهادها در توسعه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و فناورانه جامعه هستند. اهمیت در ارتباط میان علم و فناوري، ادغام علم و صنعت، ظهور صنایع بر مبنای علم، استفاده از علم به عنوان روشهایی برای بوجود آوردن مزیتهای رقابتی چکیده کاملدانشگاه و صنعت از مهمترین و اثرگذارترین نهادها در توسعه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و فناورانه جامعه هستند. اهمیت در ارتباط میان علم و فناوري، ادغام علم و صنعت، ظهور صنایع بر مبنای علم، استفاده از علم به عنوان روشهایی برای بوجود آوردن مزیتهای رقابتی در بخشی از شرکتها و نیز جهانیسازی اقتصاد و بینالمللیسازی فناوري، برخی از دلایلی هستند که ارتباطات مشترک میان شرکتها و سازمانهای تحقیقاتی را توجیه میکنند. توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه به دلیل اثرات و پیامدهای بسیار مثبت آن در ایجاد تحولات فناورانه، اقتصادی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه استراتژیستها، سیاستگذاران و برنامهریزان دانشگاهی و صنعت قرار داشته و تلاشهای فراوانی جهت ایجاد پیوندی اثربخش بین صنعت و دانشگاه صورت گرفته است. قرن 21 رقابت بینالمللی اقتصادی بر پایۀ دانش است. رقابت در بازار فناوريمحور امروز جهان مستلزم ادغام دانشهای نوین با صنعت است. صنعتی که بیبهره از دانش روز باشد، محکوم به زوال و دانش بدون کاربرد در صنعت بیارزش قلمداد میشود و این یعنی پیوند دانشگاه با صنعت. هدف از تدوين مقاله حاضر، بررسي نظريهها، الگوها و مدلهاي موجود ارتباط ميان دانشگاه، صنعت و ساير نهادهاي مؤثر در اقتصاد دانشبنيان است. در اين مكتوب، مدلهاي پيچش سهجانبه TH2، TH1، و TH3 (اِتزكوويتز و لِيدِسدورف)، الگوي تكاملي (بِركوويتز و فِلدمَن)، پيچشهاي چهارجانبه و پنججانبه (كارايانيس و كَمپبِل)، پيچش پنججانبه بومي (صمدي مياركلائي)، و پيچش N تايي ارتباطات دانشگاه-صنعت (لِيدِسدورف) مورد بررسي قرار گرفتند. پرونده مقاله