ايران در سال 1384 به صورت عضو ناظر، به عضويت سازمان شانگهای درآمد. اين موضوع با در نظر داشتن اهداف شكلگيري اين سازمان و روند تحولات آن بحثهاي جدي دربارة نحوة همكاري ايران با اين سازمان مطرح ساخته است. مجمع شانگهاي يا شانگهاي ـ 5 ابتدا براي حل و فصل مسائل امنيتي و م چکیده کامل
ايران در سال 1384 به صورت عضو ناظر، به عضويت سازمان شانگهای درآمد. اين موضوع با در نظر داشتن اهداف شكلگيري اين سازمان و روند تحولات آن بحثهاي جدي دربارة نحوة همكاري ايران با اين سازمان مطرح ساخته است. مجمع شانگهاي يا شانگهاي ـ 5 ابتدا براي حل و فصل مسائل امنيتي و مرزي ميان چين و روسيه و كشورهاي آسياي مركزي (غير از ازبكستان و تركمنستان) ايجاد شد. با پيوستن ازبكستان به اين مجمع به سطح سازمان ارتقا يافت. هر چند در روند تحولات مربوط به اين همكاري امنيتي منطقهاي، تغييرات مهمي شكل گرفته و مسائل اقتصادي نيز مطرح شده، ولي اساساً اين سازمان به مباحث و مشكلات امنيتي ـ نظامي توجه داشته است.
سؤال اصلی مقاله این است که «سازمان شانگهای چه نقشی در تأمین امنیت آسيای مرکزی ایفا میکند؟» در اين مقاله روند دگرگونيهاي ايجاد شده در اين سازمان بررسي ميشود تا نقش آن در تأمین امنيت آسياي مركزي روشن شود.
پرونده مقاله
اصل اساسی روابط خارجی ژاپن با همه کشورهای جهان، جدایی مسایل سیاسی از ملاحظات اقتصادی بود. اما تغییر در ماهیت و ساختار قدرت در نظام بینالملل، موجب شده این کشور با تجدید نظر در آن، مبنای روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف را بر پایه مناسبات سیاسی بنا نهد. ژاپنیها امروز چکیده کامل
اصل اساسی روابط خارجی ژاپن با همه کشورهای جهان، جدایی مسایل سیاسی از ملاحظات اقتصادی بود. اما تغییر در ماهیت و ساختار قدرت در نظام بینالملل، موجب شده این کشور با تجدید نظر در آن، مبنای روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف را بر پایه مناسبات سیاسی بنا نهد. ژاپنیها امروز برای تأمین منافع بلند مدت خود، همراهی با روند جهانی حمایت از الگوها و ارزشهای جهانی شده غربی را ضرورتی انکارناپذیر یافتهاند. هراس از بر هم خوردن روابط استراتژیک این کشور با ایالات متحده را، میتوان یکی از مهمترین عوامل تغییر رویکرد ژاپن نسبت به ایران دانست.
پرونده مقاله
در دو دهه اخير منطقهگرايي نوين به يكي از اصليترين موضوعات خاص رشتههاي علوم اجتماعي، سياست مقايسهاي، اقتصاد بينالملل، روابط بينالملل و اقتصاد سياسي بينالمللي تبديل شده است. در تعريف مفهوم منطقهگرايي بين پژوهشگران حوزههاي مطالعات منطقهاي و روابط بينالملل اتفا چکیده کامل
در دو دهه اخير منطقهگرايي نوين به يكي از اصليترين موضوعات خاص رشتههاي علوم اجتماعي، سياست مقايسهاي، اقتصاد بينالملل، روابط بينالملل و اقتصاد سياسي بينالمللي تبديل شده است. در تعريف مفهوم منطقهگرايي بين پژوهشگران حوزههاي مطالعات منطقهاي و روابط بينالملل اتفاق نظر وجود ندارد. گاه همگرايي در سياست بينالملل با منطقهگرايي یکسان برآورد شده است. در رويكردي ديگر، منطقهگرايي گاه فرا مليگرايي يا گرايشهاي بين حكومتي برآورد ميشود که به گسترش چشمگیر همكاريهاي اقتصادي و سياسي در ميان دولتها و ساير كنشگران در مناطق جغرافيايي خاص اشاره دارد. يكي از علل عرضه رويكردهاي مختلف نسبت به موضوع منطقهگرايي و حتي بيان تعاريف متفاوت درمورد آن، مباني فرانظري رويكردها و نظريههاي مختلف است. سؤال اصلي اين مقاله اين است كه عوامل تأثيرگذار در تغيير و حتي تحول نظريههاي منطقهگرايي كدام هستند؟ هدف اصلي نگارش این مقاله، پاسخ به این سؤال و بيان نگاه جامع نظري به تحول در نظریههای منطقهگرايي است. فرضيه نویسندگان اين است كه هم عوامل دروننظري و هم عوامل بروننظري موجب تحول در این نظريهها شدهاند.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند