فهرست مقالات محمدرضا  تاجیک


  • مقاله

    1 - انحلال هویت مداح در هویت ممدوح: مطالعه‌ای بر پایۀ اشعار مدحی فرخی در دستگاه غزنوی
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 13 , پاییز 1394
    در شعر مدحی، بر اثر آنچه منفعت مداح ایجاب می کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می بازد و پسند و ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می شود. چنان که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و ارادۀ ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می گیرند. در این نوشتار، رابطۀ مداح چکیده کامل
    در شعر مدحی، بر اثر آنچه منفعت مداح ایجاب می کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می بازد و پسند و ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می شود. چنان که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و ارادۀ ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می گیرند. در این نوشتار، رابطۀ مداح و ممدوح و انحلال هویت مداح در «من» ممدوح بررسی شده و نمونه ای تاریخی در این زمینه واکاوی شده است. نمونه ای از انحلال هویت مداح در هویت ممدوح را می توان در دوران حضور طولانی فرخی سیستانی در دربار غزنویان دید؛ دورانی که سلطان محمود بر دربار غزنین حکومت می کرد و در سایۀ ارتشی نیرومند، فتوحاتی پرشمار به کارنامۀ سلطنت خود افزود. فرخی در این دوران علاوه بر سلطان، «دیگران»ی را نیز مدح می کرد که روابط ادبی اش با آنان تابعی از ارادۀ سیاسی و خواست سلطان بود. نمونه ای از این نوع رابطه در برخورد فرخی با چرخۀ وزیران دولت غزنوی بررسی شده است. چرخۀ مورد نظر، عزل احمد حسن میمندی از صدارت سلطان، به وزارت رسیدن حسنک و جابه جایی مجدد حسنک با صدارت دوبارۀ احمد حسن است. فرخی در مدح این «ممدوحان در سایه»، از خود اختیار و هویتی ندارد و بر اساس اختیار «ممدوح اصلی» سخن می گوید. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - روان‌کاوی سیاسی و گفتمان: گزاره‌های تروماتیک و سوژه‌های هیستریک درگفتمان نواصلاح‌طلبی (1392-1398)
    پژوهش سیاست نظری , شماره 29 , سال 15 , بهار-تابستان 1400
    روان کاوی سیاسی متمرکز بر فرایندهای فعال‌ساز بُعد ناخودآگاه و نحوۀ تأثیرگذاری آن بر کنش/واکنش سوژه هاست. در این راستا، هر گفتمانی ذیل مکتب لکانی در حوزۀ «نظم نمادین» به «دیگری بزرگ» یک جامعه تعبیر می‌شود که در صورت وجود تناقض، سرکوب معنایی و کلاً واگراییِ انضمامی با فضا چکیده کامل
    روان کاوی سیاسی متمرکز بر فرایندهای فعال‌ساز بُعد ناخودآگاه و نحوۀ تأثیرگذاری آن بر کنش/واکنش سوژه هاست. در این راستا، هر گفتمانی ذیل مکتب لکانی در حوزۀ «نظم نمادین» به «دیگری بزرگ» یک جامعه تعبیر می‌شود که در صورت وجود تناقض، سرکوب معنایی و کلاً واگراییِ انضمامی با فضای استعاری وعده داده شده‌اش در گزاره‌های هم-وجودِ مفصل بندی شده در منظومۀ معنایی اش، منجر به شکل‌گیری سوژه‌های هیستریک سیاسی می‌شود. این مسئله ریشه در «گزاره‌های تروماتیک» گفتمان و فعال‌سازی وجه «سمپتوماتیک» آن دارد که در جوامع پلورالیستی از منظر پدافند غیرعامل و فعال شدن انرژی جنبشی جامعه و کانالیزه شدن آن توسط دیگر پادگفتمان‌ها، به عنوان رخنۀ نفوذی بسیار مهمی محسوب می‌شود. این نوشتار با عطف به اهمیت موضوع حاضر، به شناسایی گزاره‌های تروماتیک در گفتمان نواصلاح طلبی در یک بازۀ زمانی شش ساله (1392-1398)، به منظور واکاوی چرایی تولد سوژه‌های هیستریک، بر مبنای چارچوب نظری روان کاوی سیاسی مکتب لکانی و روش‌شناسی گفتمانی لاکلائو و موفه در راستای آسیب‌شناسی انتقادی از وضعیت موجود پرداخته است. پرونده مقاله