پژوهش زبان و ادبیات فارسی
,
شماره0,سال
14
,
پاییز
1395
این مطالعه، با این پرسشها آغاز میشود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگهای مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته میشود، به عنوان سرمدخلهای فرهنگهای خویش انتخاب میکنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خی چکیده کامل
این مطالعه، با این پرسشها آغاز میشود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگهای مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته میشود، به عنوان سرمدخلهای فرهنگهای خویش انتخاب میکنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یک زبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانهای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگهای لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دستهبندیهای طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسیهای انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بن ساختی است) ساخته میشود، هم در این فرهنگها به عنوان سر مدخل قرار گرفتهاند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمهشدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگتر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلیترین عامل سرمدخل شدگی به شمار میرود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویشوران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب میشود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگهای لغت، تقریباً روشی واحد برای انتخاب سرمدخلها دارند.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند