فهرست مقالات ندا نبی زاده اردبیلی


  • مقاله

    1 - مردی در قفس عصاره ناتورالیسم چوبک
    فصلنامه نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون , شماره 2 , سال 2 , بهار 1398
    ناتورالیسم که به عنوان مکتبی ادبی، در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه سر برآورد دریچه ای نو به روی هنرمند گشود که در آن قهرمان داستانش دیگر نه انسان آرمانی رمانتیک بود نه حتی انسان عادی رئالیستی بلکه انسانی پست ترو پلیدتر از آن چه حتی در جهان بیرون می تواند باشد؛ یعنی حیو چکیده کامل
    ناتورالیسم که به عنوان مکتبی ادبی، در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه سر برآورد دریچه ای نو به روی هنرمند گشود که در آن قهرمان داستانش دیگر نه انسان آرمانی رمانتیک بود نه حتی انسان عادی رئالیستی بلکه انسانی پست ترو پلیدتر از آن چه حتی در جهان بیرون می تواند باشد؛ یعنی حیوانی در شکل انسان که پلیدی خود را بویژه در شرایط دشوار بروز می دهد. این مکتب در سراسر جهان پیروانی یافت که در این میان صادق چوبک از مقلدانی است که در ترسیم فضای یاس آلود آکنده از جبروستم، گوی سبقت از دیگران ربوده است. در این مقاله که به شیوه تحلیلی به بررسی داستان چوبک پرداخته ایم در پی کشف عناصر ناتورالیستی در داستان چوبک بوده ایم. نتیجه حاصل از بررسی نشان می دهد که تقریبا تمامی اصول این مکتب را در آثار چوبک می توان دید جبرگرایی، یاس وناامیدی وبه دنبال آن پوچ گرایی، استفاده از زبان محاوره، ضدیت با اخلاق، بی اعتقادی مذهبی، بهادادن به حیوانات و در مقابل تنزل دادن مقام انسانی در حد حیوان از ویژگی هایی است که در اکثر داستان های او به چشم می خورد. ولی در این میان داستان «مردی در قفس» او عصاره تمام ویژگی های مکتب ناتورالیسم است که ما در ین مقال به بررسی این ویژگی ها پرداخته ایم. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - انواع بسامد و کارکرد آن در آفرینش داستان
    فصلنامه نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون , شماره 4 , سال 2 , پاییز 1398
    یکی از عناصر اصلی هر روایتی عنصر زمان است به گونه ای که فهم روایت را در گرو زمانمندی آن می دانند. ژرار ژنت بزرگترین نظریه پرداز زمان روایی است که آن را ذیل سه تعین نظم، بسامد و تداوم بررسی می کند. بسامد که به بررسی تکرار عناصر روایی می پردازد به سه نوع منفرد، مکرر و باز چکیده کامل
    یکی از عناصر اصلی هر روایتی عنصر زمان است به گونه ای که فهم روایت را در گرو زمانمندی آن می دانند. ژرار ژنت بزرگترین نظریه پرداز زمان روایی است که آن را ذیل سه تعین نظم، بسامد و تداوم بررسی می کند. بسامد که به بررسی تکرار عناصر روایی می پردازد به سه نوع منفرد، مکرر و بازگو تقسیم می شود. ما در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است انواع بسامد و کارکرد آن را در آثار داستانی علوی و ساعدی بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو نویسنده از انواع مختلف بسامد در داستان های خود بهره گرفته اند. بسامد غالب بر داستان های آن ها بسامد مفرد است. انواع دیگر بسامد هم در این آثار قابل مشاهده است از جمله کارکردهای بسامد مکرر در این داستان ها تاکید، بیان کنایی ، فضاسازی و جلب توجه و ترحم و از جمله کارکردهای بسامد موجز در آن ها شخصیت پردازی و بیان علت امور است. به طور کلی باید گفت کارکرد انواع بسامد در آثار داستانی علوی متنوع تر است. پرونده مقاله