-
مقاله
1 - كارنامهيخيامپژوهي درسده چهاردهمپژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 7 , پاییز 1388دربارهي دانشمند و سخنسراي بلند آوازهي ايراني، حكيم عمر خيام نيشابوري و آثار برجستهياو به ويژه شعرش، نوشتههاي گوناگون پديد آمده است، اما در گسترهي خيام پژوهي هنوز جاي بسياري از پژوهشهاي بايسته و مطالعات بنيادي خالي است. در نگاهي كلي به آثاري كه درايران درپيوند با چکیده کاملدربارهي دانشمند و سخنسراي بلند آوازهي ايراني، حكيم عمر خيام نيشابوري و آثار برجستهياو به ويژه شعرش، نوشتههاي گوناگون پديد آمده است، اما در گسترهي خيام پژوهي هنوز جاي بسياري از پژوهشهاي بايسته و مطالعات بنيادي خالي است. در نگاهي كلي به آثاري كه درايران درپيوند با خيام پديد آمده است، ميتوان اين كارنامه را به پيش ازسال 1300خورشيدي وپس از آن تقسيم كرد: در بخش نخست، درمنابع و اسنادكهن، مطالب ضد و نقيض دربارهي خيام فراوان است و درشكلگيري و گسترش پژوهشهاي بخش دوم، ترجمهي انگليسي ادواردفيتزجرالد از رباعيات خيام، جايگاه ويژهاي دارد؛ زيرا افزون بر اينكه اين ترجمه، توجه جهانيان را به خيام و ايران جلب كرد، بسياري از پژوهشگران ايراني را نيز برانگيخت تا با دقت و درنگ بيشتري به زندگي و شخصيتخيام بپردازند و البته ضد و نقيضهايي كه در اسناد ومنابعكهن وجود داشت و همچنين شيوهي نگرش خيام پژوهان موجب شد رويكردهاي گوناگون درگسترهي خيامشناسي معاصر پديدآيد. نويسندگان اين مقاله در يك طرح پژوهشي گسترده، نزديك به سه سال به شناسايي، معرفي و بررسي تمامي آثاري پرداختند كه درسدهي چهاردهم (از سال 1300تا پايان سال1380خورشيدي) در پيوند با خيام در ايران پديد آمده، يا از زبانهاي ديگر به فارسي برگردانده شده است. آنچه در اين مقاله به آن پرداخته ميشود، بررسيكلي كارنامهي خيام پژوهي درسدهي چهاردهم است كه با ارائهي جدولها و نمودارهاي زماني و موضوعي بازنموده شده است. پرونده مقاله -
مقاله
2 - واج آرايي و تكرار در شعر خاقانيپژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 2 , پاییز-زمستان 1383اين جستار بر آن است آن گروه از آرايههاي ادبي در ديوان خاقاني را كه هم بسيار پركاربرد و هم عناصر اصلي سازنده آنها بر تكرار واكها استوار است، واكاوي و بررسي كند. در آغاز مقاله بر اين نكته تأكيد شده است كه تمامي آنچه را كه آرايههاي لفظي خوانده ميشود، در حقيقت گونههاي چکیده کاملاين جستار بر آن است آن گروه از آرايههاي ادبي در ديوان خاقاني را كه هم بسيار پركاربرد و هم عناصر اصلي سازنده آنها بر تكرار واكها استوار است، واكاوي و بررسي كند. در آغاز مقاله بر اين نكته تأكيد شده است كه تمامي آنچه را كه آرايههاي لفظي خوانده ميشود، در حقيقت گونههايي از تكرارهاي هنري يا واجآرايي است. زيرا وجه مشترك همه آنها چيزي جز تكرار واك ها نيست كه شاعران با شگردهاي ويژهاي آنها را در گونههاي بسيار متنوع به كار بردهاند. در آرايههاي «توزيع و تكرار» شاعر واكها را با آزادي كامل در هر كجاي مصرع و بيت كه بخواهد تكرار ميكند. اما در جناسها، قلب، اشتقاق، تصدير، تسميط و... واكها را با قانونمندي ويژهاي به گونههاي خاص يا در جاهاي ويژهاي از مصرع و بيت به كار ميبرد. براي نمونه در جناس، واكها در واژههاي قرينه تكرار ميشوند، در اشتقاق و باژگونگي يا قلب با جابهجايي به كار ميروند، در تصدير به صورت واژههايي در جاهاي خاصي از ابيات تكرار ميشوند و در تسميط واك هاي خاص در جاهايي ويژه به صورت واژههايي خاص به كار ميروند. خاقاني با چيرگي شگفتانگيزي كه بر حوزة زبان و واژگان دارد، به شيوهاي بسيار هنرمندانه و با بسامد بالا از همه شيوهها و شگردهاي تكرار، براي آفرينش مضامين و آرايش مظاهر سخن خويش بهره برده است و گفتني است كه هماهنگي بسياري از اين شيوهها با بافت كلي فضاي عاطفي بيت، در خور توجه است و هرچه بيشتر موسيقي دروني و معنوي آن را تقويت ميكند. پرونده مقاله