فهرست مقالات منظر  سلطانی


  • مقاله

    1 - بازخوانی گفتارهای شمس تبریزی از دیدگاه زبان‌شناسی و نقد مدرن
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 12 , بهار 1393
    از شمس‌الدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بوده‌اند، در بیشتر موارد آنچه را که او می‌گفته عیناً می‌نوشته‌اند و این چکیده کامل
    از شمس‌الدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بوده‌اند، در بیشتر موارد آنچه را که او می‌گفته عیناً می‌نوشته‌اند و این سبب شده تا زبان مقالات بسیار نزدیک به زبان گفتار باشد. با بررسی متن مقالات و در واقع بررسی شیوۀ گفتار شمس، درمی‌یابیم که وی با ساختارشکنی نحوی و زبانی و بهره‌گیری از امکانات فرازبانی، اثری منحصر به فرد ارائه کرده است که نوعی تفکر جهانی و انسانی را مطرح می‌کند و در حصار زمان و مکان نمی‌گنجد؛ تا آنجا که به گفتۀ خود او، مخاطب آن شاید سال‌ها پس از او، پا به عرصۀ حیات گذارد. تکنیک‌ها و شگردهایی که شمس در گفتارهای خود برای ارتباط با مخاطب و بازسازی تجربه‌های شهودی عارفانۀ خود به کار می‌گیرد، امروزه مورد بحث منتقدان ادبی، زبان‌شناسان و محققان حوزۀ هرمنوتیک مدرن است. این مقاله با بررسی متن مقالات و مقایسۀ نظریات مطرح شده توسط شمس به‌ویژه در باب لفظ و معنا و همچنین با تحلیل ساختارشکنی‌های نحوی و زبانی نثر مقالات و تطبیق آنها با نظریات زبان‌شناسان معاصر، به تبیین این موضوع خواهد پرداخت که شمس، عارف و متفکری پیشرو در ادبیات عرفانی بوده است که با نبوغ ادبی و بی‌مانند خویش، اثری فراتر از زمان و مکان پدید آورده است. اثری که قابلیت بازخوانی در فضای علوم ادبی جدید را دارد و بسیاری از تئور‌ی‌های زبان‌شناسان را در برمی‌گیرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تحلیل مقایسه‌ای ارداویرافنامه، سیرالعباد، کمدی الهی
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 11 , بهار 1392
    در این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامۀ تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از این‌رو کوشیده‌ایم مهم‌ترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوت‌های چکیده کامل
    در این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامۀ تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از این‌رو کوشیده‌ایم مهم‌ترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوت‌های شاخص آنان را بیان کنیم. «خانم کسرایی‌فر» پیش از این در مقاله‌ای به بررسی نمادگرایی در سه اثر مورد پژوهش پرداخته‌اند، اما تاکنون توجهی به مقایسة ارزش داستانی این آثار نشده است. از این رو با ابزار کتابخانه‌ای حاضر و با هدف مقایسة عناصر ذکر شده دریافتیم که سیرالعباد سنایی به دلیل پویایی شخصیت‌ها، پیرنگ قوی و کشمکش‌های منطقی، شیوۀ روایت تخیلی و سوررئال، از نظر داستان‌پردازی بر دو اثر دیگر تقدّم دارد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تحلیل و نقد کاربرد فتح و فتوح و فتح باب در متون عرفانی ادب فارسی
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 9 , بهار 1390
    برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که به‌صورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در چکیده کامل
    برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که به‌صورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در جستجو و بررسی کاربرد «فتح و فتوح و فتح باب» از متون استخراج شده، سیر تطور فکری و معنایی تفاسیر و تأویلات عرفانی در این مورد را از بدو پیدایش آن تا مرحله اوج و کمال و باز افول آن از نظر شخصیت های برجسته عرفانی و ادبی به‌صورت خلاصه نشان می‌دهیم. اصطلاحات «فتح» و «فتوح» و «فتح باب» در بعضی جاها به جای یکدیگر به کار رفته و گاهی یکی از آنها به جای هر سه اصطلاح به کار رفته است. با مطالعه امهات متون عرفانی و تحلیلی که از «فتح و فتوح» و «فتح باب» به دست آمده است، باید گفت که اصطلاح «فتح» از واژه‌های قرآنی است که عرفا و ادبا آن را از قرآن أخذ کرده، معانی مختلف تأویلی و تفسیری بر آن حمل کردند. نهال معنا و مفهوم عرفانی این اصطلاحات که از آبشخور قرآن سر برآورده بود، در گذر زمان به‌صورت درختی تنومند و پربار با شاخ و برگها و میوه های رنگارنگ در آثار عرفانی ادب فارسی جلوه کرد و در نزد مولانا به کمال خود رسید. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - جلوه‌های آشنایی‌زدایی در «عبهر العاشقین» با رویکرد قاعده‌افزایی و قاعده‌کاهی
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 69 , سال 21 , تابستان 1402
    بخشی از عرفان قرن ششم، حاصل اندیشه‌های «روزبهان بقلی» است. در کتاب «عبهر العاشقین»، روزبهان بقلی با بیان شاعرانه در قالب نثر، اندیشۀ پویا را با خلاقیت درآمیخته و مرزهای بین شعر منثور و نثر منظوم را درهم تنیده است. در بررسی زبان «عبهر العاشقین» در این پژوهش، مؤلفه‌های آش چکیده کامل
    بخشی از عرفان قرن ششم، حاصل اندیشه‌های «روزبهان بقلی» است. در کتاب «عبهر العاشقین»، روزبهان بقلی با بیان شاعرانه در قالب نثر، اندیشۀ پویا را با خلاقیت درآمیخته و مرزهای بین شعر منثور و نثر منظوم را درهم تنیده است. در بررسی زبان «عبهر العاشقین» در این پژوهش، مؤلفه‌های آشنایی‌زدایی در نثر او با تأکید بر آرای «لیچ» شناسایی شد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از ابزار منابع کتابخانه‌ای استفاده شده است. زبان روزبهان در این کتاب، نظامی ویژه دارد و شگردهای آشنایی‌زدایی، قاعده‌کاهی و قاعده‌افزایی زبانی، متأثر از تجربه¬های عرفانی روزبهان به خوبی نمود یافته است. قاعده‌افزایی از طریق فرایند تکرار کلامی به شکل توازن حاصل از تکرار واژگانی است و از این میان تکرار آوایی ناقص بیشتر از تکرار آوایی کامل در قالب کلمات مسجع (متوازی و مطرف) و متجانس وجود دارد. قاعده‌کاهی (هنجارگریزی) نیز به عنوان عاملی در ایجاد آشنایی‌زدایی در قالب تشخیص و تشبیه و استعاره، پربسامدترین صور خیال در «عبهر العاشقین» است و ترکیبات واژگان که به شکل هنری و بدیع درآمیخته‌اند از زبان آشنایی‌زدایی می‌نمایند. تتابع اضافات و به کارگیری آیه و حدیث و متناقض‌‌نمایی نیز از شگردهای او در این اثر به شمار می‌آید. پرونده مقاله