چارچوب¬های تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس (مورد مطالعاتی: زنان نماینده مجلس)
محورهای موضوعی :زهرا حیدری 1 , زینب حیدری 2 , ناهید حیدری 3
1 - استادیار گروه معارف دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر شیراز، ایران.
2 - مدرس گروه معارف استان فارس، دبیر رسمی آموزشوپرورش استان فارس، ایران.
3 - کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان، کاشان – ایران.
کلید واژه: مجلس شورای اسلامی, نخبگان سیاسی, تصمیم¬گیری¬, کمیسیون, زنان نماینده.,
چکیده مقاله :
مشارکت سیاسی زنان در عرصه¬های کلان تصمیمگیریهای سیاسی و مدیریتی از مؤلفه¬های اساسی توسعه پایدار است؛ مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چارچوب¬های تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس چیست؟ در این پژوهش نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان نماینده در ده دوره مجلس شورای اسلامی است. روش پژوهش بر اساس تکنیک تحلیل محتوای کیفی و کمی، تکنیک مصاحبه نیمه-ساختیافته در مرحله جمع¬آوری داده¬ها و متن مصاحبه¬ است. برای تحلیل داده¬ها از برنامه Excel و نرم¬افزار ویزیو، در چارچوب نمودارها و مدل-های¬ مختلف استفاده شده است. یافته¬های پژوهش در رابطه با مقولات مختلفی چون: چارچوب تصمیم¬گیری نشان داد که بیشترین فراوانی تصمیم-گیری در حوزه کمیسیون¬ها بر اساس علاقه و تخصص است؛ در مقوله چارچوب ترجیحات کمیسیونی بیشترین فراوانی کمیسیون فرهنگی است که ناشی از سابقه فرهنگی، تخصص و علاقه نخبگان سیاسی زن در این حوزه است؛ فراواني موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان تقریباً به هم نزدیک است؛ هرچند بهطور نسبی تعداد موافقان تشکیل کمیسیون زنان بیشتر است، اکثر موافقان از جناح اصولگرا هستند. در رابطه با مقوله چارچوب علی موافقت با تشکیل کمیسیون زنان، بیشترین فراوانی، عدمکفایت فراکسیون و سپس بحث ضرورت تشکیل و کارکرد مؤثر فراکسیون زنان درگذشته است؛ بیشترین فراوانی در رابطه با چارچوب علی مخالفت با این کمیسیون، عدم ضرورت و سپس کفایت فراکسیون و کمیسیون برای بررسی مسائل زنان ذکرشده است. پژوهشگر در مجموع 3 مقوله اصلی، 6 مقولۀ فرعی اول و 60 مقولۀ فرعی دوم؛ تعداد 221 عبارت معنايي شناسايي شده و به شکل نمودار¬ ترسیم و تحلیلشده است.
Women's political participation in the macro arenas of political and management decisions is one of the basic components of sustainable development. This paper aims to answer the question, "What are the decision-making frameworks of female political elites in parliamentary commissions?" In this research, the statistical sample includes 20 female representatives of the Islamic Council in ten terms. Moreover, the research method is based on qualitative and quantitative content analysis techniques, semi-structured interview techniques in the data collection process, and interview text. For data analysis, Excel and Visio were applied in the framework of various charts and models. The findings concerning multiple categories, such as decision-making framework, showed that the highest frequency of commission decision-making is based on interest and expertise. In the category of commission preference framework, the highest frequency is the cultural commission due to the cultural background, knowledge, and interest of the female political elite. Furthermore, the number of supporters and opponents of forming the women's commission is almost the same. Although relatively the number of those who support the formation of the women's commission is more, most of those who support it are from the fundamentalist faction. Concerning the causal framework of agreeing to the formation of the women's commission, the most frequent insufficiency of the faction and the discussion of the necessity of the formation and effective functioning of the women's faction have passed. The highest frequency concerning the causal framework of opposition to this commission is the lack of necessity and the sufficiency of the faction and the commission to investigate women's issues. Generally, the researcher develops a total of 3 main categories, six first sub-categories and 60 second sub-categories. Some 221 semantic expressions are identified, portrayed, and analyzed in the form of a diagram.
1- آکوچکیان، احمد؛ و عر¬ب¬نژاد، مریم(1389). اصول دین شناختی مشارکت زنان در فرایند توسعهی سیاسی (با رویکرد قرآنی - روایی). مطالعات راهبردی زنان، 13(29)، 235-295. 20.1001.1.20082827.1389.13.49.7.8dor:
2- انصاری، محمدمهدی(1386). نخبه پروری سیاسی. تهران: نشر دادگستر.
3- ایروانی غفاری، راضیه(1385). دیدگاه عالمان شیعه ایران معاصر: امام خمینی (س) و استاد مطهری (ره) در مورد حقوق سیاسی زنان. پایان¬نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم تحقیقات.
4- ترابی، یوسف(1392). تعارض نخبگان سیاسی و راهبردهای مدیریت آن. فصلنامه مجلس و راهبرد، 19(72)، 39-76.
5- تسلیمی، سعید؛ صفری، حسین؛ و سید دانش، سید یحیی(1383). بررسی الگوی سه نوع تصمیمگیری حضرت امام خمینی (ره) با استفاده از مدل تصمیمگیری حکیمانه - رویکرد فازی. دانش و رفتار، 2(8)، 31-40.
6- حاجی¬پور ساردویی، سیمین(1398). زنان و مشارکت سیاسی (واکاوی سیاست حضور زنان در مجلس شورای اسلامی). تهران: ذهن¬آویز.
7- حسینی، موسی(1380). دیدگاه قرآن دربارۀ مشارکت سیاسی زنان. فصلنامۀ پژوهشهای قرآنی، 7(26-25)، 173-183.
8- حیدری، زهرا؛ کشاورز شکری، عباس؛ غفاری هشجین، زاهد؛ و مرشدی¬زاد، علی(1397). موانع مشارکت نخبگان سیاسی زن در عرصه تصمیم¬گیری های سیاسی و مدیریتی. پژوهشنامه علوم سیاسی، 14(1)، 63-94. 20.1001.1.1735790.1397.14.1.3.8dor:
9- خانیکی، هادی؛ پناهی، محمدحسین؛ قانعی¬راد، محمدامین؛ و زردار، زرین(1393). چارچوببندی بیوتکنولوژی در محتوای نمایشی سیمای ج.ا.ا. مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، 6(3)، 23-52. doi:10.7508/isih.2014.23.002
10- خسروی، محمدعلی؛ دهشیار، حسین؛ و ابطحی، نازالسادات(1391). چگونگی توانمندسازی زنان در عرصه تصمیمگیری سیاسی در ساختار تصمیمگیری ملی و بینالمللی. مطالعات روابط بین¬الملل، 5(20)، 99-132.
11- خلیلی، محسن(1386). آسیب¬شناسی مشارکت سیاسی زنان. پژوهش زنان، 5(2)، 186-165.
12- خمینی، روح¬الله(1371). صحیفه نور. جلد 4. تهران: مؤسسه تنظیم و نـشر آثـار امـام خمینی.
13- دلاور، علی(1382). روش¬های پژوهش در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: روان ویرایش، ارسباران.
14- دهقان، سعید(1395). جایگاه کانون وکلا در نظام قانونگذاری کشور. کانون وکلا، 68(235)، 9-14.
15- رحیمی، جلال(1392). سازمان و مدیریت موفق. تهران: انتشارات سپهر دانش.
16- ساروخانی، باقر(1382). روشهای پژوهش در علوم اجتماعي. جلد 2. تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
17- سجادی، سید ابراهیم(1380). قرآن و مشارکت اجتماعی زنان. پژوهش¬های قرآنی، 27 و 28. 50-83.
18- سریع¬القلم، محمود(1384). عقلانیت و آینده توسعهیافتگی ایران. تهران: مرکز پژوهش¬های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه.
19- سید امامی، کاووس(1394). روشهای مصاحبه برای پژوهش¬های سیاسی. تهران: دانشگاه امام صادق.
20- شفیعی¬نیا، محمد؛ لطفی، صفرعلی؛ و توکلی جبلی، مهدی(1391). شاخصهای تحکیم امنیت ملی و ارتقای اخلاق سیاسی نخبگان سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری. مطالعات دفاعی استراتژیک، 47، 41-60.
21- شمس¬الدین، محمدمهدی(1376). حدود مشارکت سیاسی زنان در اسلام. ترجمه محسن عابدی. تهران: انتشارات بـعثت.
22- عرب¬نژاد، مرضیه(1384). مبانی حاکمیت زن در اندیشه فقهی - تفسیری شیعه. مباحث بانوان شیعه، 2(6)، 129-180.
23- قادری، ریحانه(1397). تأثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت زنان با تأکید بر نقش انقلاب اسلامی ایران. پژوهشنامه تاریخ، سیاست و رسانه، 1(2)، 223-245.
24- کوشش، پریسا(1386). حقوق سیاسی – اجتماعی زن در گفتمان اسلام سنتی و نواندیشی دینی در ایران معاصر. پایان¬نامه کارشناسی ارشد دانشگاه مفید قم.
25- مدرس¬زاده، شیوا؛ نوابخش، مهرداد؛ و نوذری، حسینعلی(1397). عوامل مؤثر بر توانمندشدن زنان نخبه¬ی سیاسی (مورد مطالعاتی: زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی). پژوهش¬نامه زنان، 9(2)، 101-127.
26- مطهری، مرتضی(1391). زن و مسائل قضایی و سیاسی (شهادت، قضاوت، افتاء، سیاست). تهران: صدرا.
27- مهدی¬پور، فرامرز؛ و زیناتون، سیتی(1395). شخصیت و حقوق زن در تفسیر المیزان. پایان¬نامه کارشناسی ارشد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه.
28- مهدی¬زاده، سید محمد(1391). نظریه رسانه: اندیشه¬های رایج و دیدگاه¬های انتقادی. تهران: نشر همشهری.
29- هولستی، ال رادولف(1373). تحليل محتوا در علوم اجتماعي و انساني. ترجمه نادر سالارزاده اميري. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.
30- یزدان¬پناه درو، کیومرث؛ و عسگری، ندا(1398). بررسی روند مشارکت زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (دوره های ۸، ۹ و ۱۰) (مطالعه موردی: شهر تهران). فصلنامه زن در فرهنگ و هنر، 11(2)، 287-307. doi:10.22059/jwica.2019.281225.1279
31- Baxter, S., & Lansing, M. (1980). Women and politics: The invisible majority. Michigan: University of Michigan Press.
32- Entman, R. M. (1993). Framing: Toward clarification of a fractured paradigm. Journal of communication, 43(4), 51-58.
33- Freud, S. (1923). Introduction à la psychanalyse. Payot.
34- Furber, C. (2010). Framework analysis: a method for analysing qualitative data. African Journal of Midwifery and Women's health, 4(2), 97-100. doi:10.12968/ajmw.2010.4.2.47612
35- Goffman, E. (1974). Frame analysis: An essay on the organization of experience. Harvard University Press.
36- Ritzer, G. (1988). Contemporary Sociological Theory, NY Alfred A.
37- Scheufele, D. A., & Tewksbury, D. (2007). Framing, agenda setting, and priming: The evolution of three media effects models. Journal of communication, 57(1), 9-20. doi:10.1111/j.1460-2466.2006.00326_5.x
38- Smith, J., & Firth, J. (2011). Qualitative data analysis: the framework approach. Nurse researcher, 18(2). 52-62. doi:10.7748/nr2011.01.18.2.52.c8284
39- Snow, D. A. (2004). Framing processes, ideology, and discursive fields. The Blackwell companion to social movements, 380-412.
چارچوبهای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه
کمیسیونهای مجلس (مورد مطالعاتی: زنان نماینده مجلس)
زهرا حیدری1*، زینب حیدری2، ناهید حیدری3
1- استادیار گروه معارف دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر شیراز، ایران. (نویسنده مسئول).
2- مدرس گروه معارف استان فارس، دبیر رسمی آموزشوپرورش استان فارس، ایران.
3- کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان، کاشان، ایران.
nahidheydari20@yahoo.com
تاریخ دریافت: [13/10/1401] تاریخ پذیرش: [20/1/1402]
چکیده
مشارکت سیاسی زنان در عرصههای کلان تصمیمگیریهای سیاسی و مدیریتی از مؤلفههای اساسی توسعه پایدار است؛ مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چارچوبهای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس چیست؟ در این پژوهش نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان نماینده در ده دوره مجلس شورای اسلامی است. روش پژوهش بر اساس تکنیک تحلیل محتوای کیفی و کمی، تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته در مرحله جمعآوری دادهها و متن مصاحبه است. برای تحلیل دادهها از برنامه Excel و نرمافزار ویزیو، در چارچوب نمودارها و مدلهای مختلف استفاده شده است. یافتههای پژوهش در رابطه با مقولات مختلفی چون: چارچوب تصمیمگیری نشان داد که بیشترین فراوانی تصمیمگیری در حوزه کمیسیونها بر اساس علاقه و تخصص است؛ در مقوله چارچوب ترجیحات کمیسیونی بیشترین فراوانی کمیسیون فرهنگی است که ناشی از سابقه فرهنگی، تخصص و علاقه نخبگان سیاسی زن در این حوزه است؛ فراواني موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان تقریباً به هم نزدیک است؛ هرچند بهطور نسبی تعداد موافقان تشکیل کمیسیون زنان بیشتر است، اکثر موافقان از جناح اصولگرا هستند. در رابطه با مقوله چارچوب علی موافقت با تشکیل کمیسیون زنان، بیشترین فراوانی، عدمکفایت فراکسیون و سپس بحث ضرورت تشکیل و کارکرد مؤثر فراکسیون زنان درگذشته است؛ بیشترین فراوانی در رابطه با چارچوب علی مخالفت با این کمیسیون، عدم ضرورت و سپس کفایت فراکسیون و کمیسیون برای بررسی مسائل زنان ذکرشده است. پژوهشگر در مجموع 3 مقوله اصلی، 6 مقولۀ فرعی اول و 60 مقولۀ فرعی دوم؛ تعداد 221 عبارت معنايي شناسايي شده و به شکل نمودار ترسیم و تحلیلشده است.
واژگان کلیدی: مجلس شورای اسلامی، نخبگان سیاسی، تصمیمگیری، کمیسیون، زنان نماینده.
1- مقدمه
آنچه که نشان دهنده تواناییها و قابلیتهای یک مدیر است؛ و جوهره مدیریت را تشکیل میهد، تصمیمگیری است. بررسی علت موفقیت یا عدم موفقیت سازمانها به تصمیمات اتخاذشده مدیران آن سازمانها مربوط میشود. ازاینرو است که نیومن1 کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیمگیری میداند. مدعی است که مهمترین نقش یک مدیر تصمیمگیری است؛ زیرا کیفیت برنامهها، میزان اثربخشی یا کارآمدی استراتژیها و نتایجی که از آنها به دست میآید، بهطورکلی متأثر از نحوه تصمیمگیری مدیر است (تسلیمی، صفری و سید دانش 1383).
مشارکت سیاسی زنان در تصمیمگیریهای سیاسی و مدیریتی یکی از شاخصهای اساسی توسعه پایدار است. لازمه رسیدن یک جامعه به رشد و شکوفایی در همه عرصهها، مرتفع ساختن موانع مشارکت زنان است. لازمه توسعه سیاسی، ایفای نقش زنان بهعنوان نیمی از نیروهای انسانی در بخشهای مختلف سیاسی در جوامع بشری است. مشارکت زنان از دو لحاظ یکی احساس رضایت از مشارکت در سازندگی کشور و همچنین استفاده جامعه از نیروی آنان از طرف خود زنان، قابلتوجه است (خسروی، دهشیار و ابطحی، 1391). یکی از چالشهای اساسی در فرایند دمکراتیزاسیون، حضور کمرنگ زنان در سطح رهبری سیاسی و در جایگاههای تصمیمگیری و تصمیمسازی در تمام دنیاست (حاجیپور ساردویی، 1398). با وجود اینکه زیربنای تمامی اعتقادات، ارزشها و هنجارها جامعه، جهتدهی آنها متأثر از فرهنگ غالب است (همان). به اعتقاد رهبران سازمانهای مدافع حقوق زنان، نحوه نگرش سیاسی و رفتار زنان با مردان متفاوت است. طبق اظهارنظر پاتریشا ایرلند (رئیس سازمان ملی زنان)، رأیدهندگان به کاندیدهای زن بیشتر اعتماد دارند، زیرا آنها را در حل مسائل پیگیرتر میدانند و اینکه آنها قادرند جهان را جای بهتری برای زندگی کنند (Baxter & Lansing, 1980). ايران به لحاظ مشاركت زنان در عرصههای مديريتی، وضعت نامساعدي دارد؛ هرچند در به لحاظ تعداد زنان متخصص و حرفهاي در میان کل شاغلین متخصص كشور، درصد زنان مدير در مجموعه مديران كشور، نسبت کرسیهای مجلس در اختيار زنان، میزان سهم زنان از میزان درآمد تحققیافته، بانوان اوضاع مناسبي ندارند و در مقياس دسترسیشان به ساخت قدرت، بسيار ضعیفاند (خلیلی، 1386؛ عرب نژاد، 1384). این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که چارچوبهای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس چیست؟ همچنین پاسخ به سه سؤال فرعی پژوهش که عبارتاند از: مبنای تصمیم برای عضویت در کمیسیونهای مختلف مجلس چیست؟ در حوزه انتخاب کمیسیونها کدامیک را ترجیح میدهند؟ در رابطه با تشکیل کمیسیون زنان چه ارزیابی دارند؟ برای پاسخ به سؤالات فوق، بهصورت تصادفی تعداد بیست نفر از زنان نماینده دورههای اول تا دهم انتخاب شدند؛ مصاحبه نیمه ساختمند با روش تحلیل محتوی کیفی و کمی، بر روی آنها انجام گرفت. مصاحبه عبارت از گفتوگویی که در آن از مصاحبهشونده دعوت میشود تا روایتهایی را برای ما بازگو کند که بهوسیله آن بتوانیم برای سؤال پژوهشی خود به پاسخی دست یابیم (سید امامی، 1394). تحلیل محتوای متن، اسناد یا مصاحبه با هدف شناسایی دیدگاهها، اهداف، ارزشهای، متن یا افراد مورد مصاحبه است. درواقع تحلیل محتوا به شناخت ناخودآگاه صاحب متن و متن میپردازد (Freud, 1923). یافتن و انتخاب راهحل یک مسئله معین یا انتخاب یکراه از میان راههای مختلف را تصمیمگیري2 میگویند (رحیمی، 1392؛ حیدری، کشاورز شکری، غفاری هشجین و مرشدیزاد، 1397).
در این پژوهش از طریق کدگذاری باز، متن مصاحبه بهصورت مفاهیم و مقولاتی دستهبندی شدند و در مرحله بعد در قالب نمودار و جداول تحلیل و تفسیر خواهد شد. با توجه بهعنوان پژوهش حاضر، مسئله پژوهشی چرایی علت ایفای نقش ضعیف زنان در عرصههای مختلف تصمیمگیریهای سیاسی و مدیریتی است. از حیث نوآوری در این پژوهش برخلاف سایر تحقیقاتی که قبلاً توسط محققان مختلف انجامگرفته است که اکثراً منحصر به عرصه خاصی از سیاست بودند و برخی از آنها در جمعبندی نتایج ابهاماتی داشتند. بهویژه تحقیقات جدید که صرفاً بر توانمندسازی زنان تأکید دارند، این پژوهش با نگاه سیستمی و همهجانبه چارچوبهای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن را در حوزه کمیسیونهای مجلس را مورد بررسی قرار میدهد، در این راستا از روش تحلیل محتوا که کاری نسبتاً عمیق و زمانبر است، استفادهشده است؛ بعلاوه برای نمونه آماری، مصاحبه با 20 نفر از زنان 10 دوره مجلس شورای اسلامی و جریانهای مختلف سیاسی انجام گرفته است؛ که در ارتباط با تعمیم نتایج اطلاعات مفیدی است. علاوه بر مصاحبه از دیگر مدارک و اسناد برای رسیدن به نتایج اطمینانبخش استفادهشده است. از همه مهمتر استفاده از اشکال، جداول و نمودارهایی است که با نهایت دقت به بررسی مبنا و چارچوبهای تصمیمگیری، عوامل مؤثر بر نحوه تصمیمگیری، ترجیحات و علایق نخبگان سیاسی زن، همچنین ارزیابی تشکیل کمیسیون زنان پرداخته است. امید است این اثر بتواند در کنار سایر پژوهشهای، پاسخگوی بخشی از مسائل زنان در امر سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان باشد.
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
2-1- تعریف مفاهیم
مشارکت سیاسی3: هانتینگتون مشارکت سیاسی را شامل فعالیت خصوصی شهروندان باهدف تأثیرگذاری بر فرایند تصمیمگیریهای دولت است. از دیدگاه میلبرث و راش، داشتن یک مقام سیاسی و اجرایی بالاترین سطح مشارکت است؛ رأی دادن نیز پایینترین سطح از مشارکت است؛ سطوح سهگانه مشارکت شامل: 1) مشارکت خنثی 2) مشارکت فعال؛ 3) مشارکت انفعالی (حیدری و همکاران، 1397) تمایل افراد جهت کسب مقامهای سیاسی و اجرایی و کاندیداتوری همان مشارکت فعال است؛ مشارکت انفعالی نشاندهنده علاقه فرد برای فعالیت در گروههای حزبی، انتخابات و رأیدهی است. مشارکت خنثی یا بیاثر حاکی از بیتفاوتی فرد جهت اثرگذاری در سیاست است در این مقاله مشارکت فعال نخبگان سیاسی زن در تصمیمات کمیسیونی مجلس موردنظر است (حاجیپورساردویی، 1398).
نخبگان سیاسی4: اشخاصی هستند که با نگاه آیندهنگرانه و به پیشبینی حوادث سیاسی و بررسی پدیدههای سیاسی در دو سطح داخلی و بینالمللی میپردازند، در بالاترین سطح به ارائه راهکاری، با هدف پیشرفت در زندگی بشری و در راستای مدیریت هوشمندانه مسائل ارائه دهند؛ کسانی که در مسائل سیاسی بهویژه در معادلات سیاسی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم نقشی داشته باشند (انصاری،1386؛ شفیعینیا، لطفی، توکلی جبلی، 1391). بعلاوه بزرگان با شخصیت و صاحبان فکر با تواناییهای بالای سازماندهی و فکری است (ترابی، 1392؛ سریعالقلم، 1384).
کمیسیون: طبق ماده 38، کمیسیونهای خاص و تخصصی مجلس شورای اسلامی با محدوده وظایف مشخص در آییننامه داخلی مجلس بهشرح مذکور است؛ کمیسیونهای تخصصی حداقل دارای 19 نفر عضو و حداکثر 23 نفر عضو است. تعیین تعداد اعضای کمیسیونهای خاص بر اساس مواد 39 تا 44 آییننامه داخلی صورت میگیرد. در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هر کمیسیونی که به حد نصاب مشخص در این ماده نرسیده است، همچنین کمیسیونی که دارای نماینده متقاضی با شرایط اضافه بر سقف دارد، هیئترئیسه مجلس و هیئت مشترک رؤسای شعب تا پانزده روز بعد از تصویب نهایی این قانون میتوانند حداکثر و حداقل تعداد مشخص در این ماده را، نهایتاً برای سه کمیسیون، تنها برای یکبار تعیین و تغییر دهد (دهقان، 1395). ضمن رعایت کلیت آییننامه داخلی مجلس، تعیین مصادیق، تهیه شرح اختیارت و وظایف کمیسیونها بهوسیله هیئترئیسه مجلس یا حداقل 50 نفر از نمایندگان، یا هر کدام از کمیسیونها پیشنهاد میشود. بعدازاینکه در جلسه مشترک هیئت رئیسه مجلس، رؤسای کمیسیونهای تخصصی و اعضای کمیسیون آییننامه داخلی تصویب شد، اجرا میگردد. جلسه مشترکی که در بالا ذکر آن رفت، به ریاست رئیس یا یکی از نواب رئیس مجلس، با حداقل حضور اعضاء رسمیت مییابد. مصوبات آن حداقل با رأی اعضای حاضر اعتبار خواهد داشت. مصوبات نیز به اطلاع نمایندگان مجلس خواهد رسید (مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی).
2-2- نظریه چارچوببندی تصمیمگیری
چارچوب مفهومی بینرشتهای است که درواقع به ارزیابی و پیشبینی رفتار افراد میپردازد. نظریه چارچوببندی5 ریشه آن به روانشناسی و جامعهشناسی برمیگردد (Scheufele & Tewksbury, 2007). آنتونی داونز پیشگام در کاربرد این دیدگاه در تحلیلها و مطالعات سیاسی بود. این نظریه همچون یک مکتب و رهیافت پژوهشی در علوم سیاسی و اقتصاد مطرحشده و نظریههای تصمیمگیری، نظریه بازیها، نظریۀ عمل جمعی از آن متأثر است. بعداً این دیدگاه که مشارکت سیاسی کنشگران، نهتنها متأثر از ترجیحات آنها است، بلکه بر امکان نمایش خود6 کنشگران مبتنی است، توسعه یافت؛ مرتبط با ارزیابی آنها از نوع و میزان اثرگذاری آنها نیز مرتبط است (غفاری ساروی و سید امامی، 1396). علایق و ترجیحات کنشگران، در رویکرد اجتماعی و سیاسی مورد نظر است. آنچه که به تصمیمات کنشگر در مقام انتخاب شکل میدهد؛ ارتباط فرد با محیط بهویژه ساختارهای کلان اجتماعی است. دو نکته مهم در فرایند چارچوببندی وجود دارد: 1) تفسیر و معنا شدن تحولات و رخدادها، 2) مشخص شدن اولویتها برای کنشگران. اغلب فرایند تفسیری و اولویتبندی بهوسیله سرنخ دهی و سادهسازی بعضی مسائل توسط چارچوببندی صورت میپذیرد (همان). دیوید اسنو پژوهشگر حوزه جامعهشناسی سیاسی مفهوم چارچوببندی را مطرح میکند (Snow, 2004). درواقع چارچوببندی عبارت از مقولاتی که باعث درک کنشگر از حوزه رقابت مشارکت سیاسی و اجتماعی میشود؛ به معنا کردن مؤلفههای مختلف برای کنشگر میپردازد (غفاری ساروی و سید امامی، 1396). در مورد کنش متقابل نمادین از نظریه اروینگ گافمن، بحث او در مورد مدیریت چهره و برداشت، به دانش مطالعات سیاسی و ارتباطات نیز راهیافته است. از نظر وی، انسانها طبق یکسری الگوهای تفسیری، به تجربههای حاصل از زندگی خود معنا میدهند. چارچوبهای شناختیِ بنیادین تأثیر قابل توجهی بر فهم ما از واقعیات اطرافمان و تصمیماتی که میگیریم، دارند؛ زیرا چارچوبها قادر به معرفی عناصر معنادار یا بیمعنا هستند و زمینهساز درک وقایعاند. از نظر گافمن، این چارچوبها، الگویی از پیش موجود است که وقایع در قالب آن ریخته میشود (Goffman, 1974). پس چارچوببندی بهعنوان یک فرآیند معنا بخشی یا معناسازی است. از طرفی ساختارهای درون ذهن ما که محصول تطورات شخصیتی، ذهنی و تجربه زیسته ما هستند، چارچوبهایی را میسازند و از طرف دیگر، انسان خود را در دادوستد و مفاهمه با دیگران میشناسد و معنای خود را درمییابد. گافمن در این زمینه را مطرح میکند: این ایده که فهم ما از خودمان «خود آیینهای» با بهرهگیری از دیدگاه چارلز هورتن کولی، مفهوم با استفاده از دیگران و واکنشهای آنان به ما بهمنزله آیینهای برای ارزیابی کیستی و چیستیمان شکل میگیرد (Ritzer, 1988).
بنیانهای جامعهشناختی تعیین چارچوب بهوسیله گافمن و دیگرانی پایهگذاری شد که معتقد بودند افراد قادر به درک کامل از جهان نیستند و مدام سعی دارند تا به تفسیر و معنادهی تجارب زندگی و جهان اطراف خود بپردازند (خانیکی، پناهی، قانعیراد و زردار، 1393). به اعتقاد گافمن افراد برای پردازش اطلاعات جدید به شکلی کارآمد، طرحهای تفسیری و یا «چارچوبهای اولیه» را به کار میگیرند تا اطلاعات را طبقهبندی و به شکل معنیداری تفسیر کنند (Scheufele & Tewksbury, 2007). بهاینترتیب، چارچوبها را میتوان طرحوارههای شناختی دانست که بر نحوه ادراک و فهم ما از واقعیت تأثیر میگذارند (مهدیزاده، 1391). انتمن (1993) چارچوببندی را انتخاب برخی جنبههای واقعیت درک شده و برجستهتر کردن آنها در یک متن ارتباطی میداند، بهگونهای که به تعریف خاصی از مسئله، تفسیر علی، ارزیابی اخلاقی و یا راهحل پیشنهادی برای آن موضوع منجر شود (Entman, 1993).
انتمن اشاره میکند که چارچوبها موقعیتهای مختلفی دارند که شامل فرهنگ، ارتباطگر، متن، گیرنده پیام است. این موارد بخشهای جداییناپذیر مراحل چارچوببندی هستند که شامل: فرایند چارچوببندی، تنظيم و پیامدهای فردی و اجتماعی چارچوببندی میشوند (Entman, 1993). چارچوبها دارای تنوع بسيار زيادي هستند، بهطور كه متناسب با هر موضوع، میتوان چارچوب موضوعي خاص آن را شناسايي كرد. همچنین چارچوبها قادرند خصوصیات كليتري از محتوا را دربرگیرند. بهکارگیری هر کدام از اين چارچوبها بيش از هر چيز بستگی به طبيعت موضوع دارد. از چارچوبهاي موضوع محور در مواردي استفاده ميشود که اولویت با ويژگيهاي منحصربهفرد موضوع و شناسایی دقیق آن باشد. چارچوبهاي عام زماني استفاده خواهد شد، كه هدف پژوهشی مقايسه ویژگیهای كلي موضوع باشد، هرچند موضوعات علمی میتوانند همانند انواع محتوا در قالب چارچوبهای عام موردبررسی قرار گیرند، چارچوبهاي موضوع محور، متمرکز بر وقایع خاص با آزمون تمامی جزئيات آن توسط يك رويكرد كيفي است. رویکرد موضوع محور منجر به انجام پژوهش در رابطه با چارچوببندیهای خبری، جزئیات مرتبط با وقایع یا موضوعات در حال بررسی با سطح دقت بالا میشود (یزدانپناه درو و عسگری، 1398)؛ اما بررسی پژوهشهای انجامگرفته درزمینۀ چارچوببندی علم نشان میدهد که در اغلب پژوهشها هدف مطالعه استخراج چارچوبهای خاص بوده است؛ چیزی که هدف پژوهش حاضر نیز محسوب میشود.
پاسخی تفصیلی به این پرسش توسط دیوید اسنو و همکارانش داده شده است. ازنظر آنها، چارچوب عبارت از مجموعه الگوهای تفسیری که با گزینشگری و مرزگذاری اشیاء، تجربیات، وضعیتها، توالی وقایع در محدوده گذشته و حال افراد، به سادهسازی محیط اطراف کنشگران میپردازد. در واقع از کل محیط، تصویری فشرده ارائه میکند و به آن معنا میبخشد. همچنین دربرگیرنده توصیههایی برای رسیدن به وضعیت مطلوب است. آنها طراحی ساختارهای شناختی که میتوانند راهنمای کنش جمعی باشند را شناسایی کردهاند و در فرآیند چارچوببندی نشان دادهشدهاند؛ بنابراین، از نظر آنان فرآیند چارچوببندی طی سه مرحله انجام میگیرد: 1) طراحی شناختی: به شناسایی شرایط مشکلساز و رویدادهایی که نیاز به اصلاح دارد میپردازد؛ به این صورت عوامل مقصر و مجرم را تعیین مینماید.
انتساب ویژگیها و انگیزهها، ایراد اتهام بهعنوان کارکرد اصلی در طراحی تشخیصی، نسبت به افرادی است که پدیدآورنده مشکل یا بدتر کننده آن معرفی میشوند؛ 2) طراحی پیشبینی یا آیندهنگر: برای جبران خسارت به ترسیم و تدوین یک طرح کلی میپردازد. این طرح مشخص میکند؛ چه کارهایی و توسط چه کسی باید انجام شود؛ علیرغم ضرورت طراحی پیشبینی و طراحی تشخیصی برای تحقق بسیج همگانی، اما اجماع در مورد این تعاریف از احوال بهصورت خودکار به پیدایش کنش جمعی منجر نمیشود. لازمه اقدام دستهجمعی مردم بهمنظور حل یک مشکل جمعی و بیعدالتی، داشتن مجموعهای از دلایل قانعکننده و قاطع، برای انجام آن کار است؛ 3) طراحی انگیزشی: بهوسیله اشاره محوری به واژگان استدلالی و مبنای منطقی یا انگیزه مناسب از انجام عملی بهوسیله فرد مقصر، این نیاز را رفع میکند (Snow, 2004)؛ بنابراین درحالیکه کار طراحی تشخیصی ایراد اتهام و اسناد انگیزهها و هویتها در خصوص دشمنان یا تغییر اهداف است، طراحی انگیزش ساختار اجتماعی و هویتهای هواداران را دنبال میکند. این انگیزههای مشترک نیز بهنوبه خود محرک بسیار مناسبی برای کنش جمعی به شمار میرود (غفاری ساروی و سید امامی، 1396).
رویکرد چارچوببندی علاوه بر مکتب کنش متقابل نمادین (هربرت بلومر و گافمن) در برساختگرایی (کنش معنایی – هویت) نیز ریشه دارد که معنا بهطور طبیعی و خودکار با رویدادها و تجربیات مرتبط نیست، بلکه بهواسطه فرایندهای تفسیری تعامل شکل میگیرد (Goffman, 1974). نقش مهم چارچوببندی، صورتبندی است که مؤلفههای مهم واقعیت را بهگونهای کنار همدیگر قرار میدهد که معنای خاصی از آن مستفاد میشود، یا به زبان تحلیل روایت، روایت خاصی از آن به دست میآید (سید امامی، 1394؛ جلاییپور و نصر اصفهانی، 1393).
2-3- حد مطلوب مشارکت سیاسی زنان مسلمان شیعه در تصمیمگیریها
اندیشه سـیاسی قـرآن کریم را میتوان همان اندیشه هدایتگری بـه نـیابت از خـداوند دانست؛ بر این اساس هویت خلیفۀ الهی ملاک شایستگی حکومت در قرآن است. اولین مورد دانش و آگاهی است. شرط و ویژگی دوم حـاکم در تـفسیر سـیاسی قرآن کریم، عدالت7 است؛ قـرآن علاوه بر شایستگیهای ذاتی، آگاهیهای لازم، عدالت و شناخت دین، مشورت و استفاده از تجربیات و دیدگاههای دیگران را جهت زمامدار ضروری میداند درنتیجه باعث فراهم شدن زمینه مشارکت عـمومی است (شمسالدین، 1376). بدون شک زنان قادرند سه شرط (دانش و آگاهی، مشورت، عدالت) را در خود فراهم آورده و شایستگیشان را برای اداره جامعه به اثبات رسانند (سجادی، 1380). قرآن کریم مشروعیت واگذاری اداره و حکومت به زنان را با یادآوری تدبیر حکومتی بلقیس در مقابل نامه حضرت سلیمان A که منجر به نجات مـردم «سبا» شد، نشان میدهد. انسانی که بهخوبی حکومت میکند و متأثر از عاطفهاش قرار نمیگیرد (مطهری، 1391).
در اندیشه اسـلامی، ضمن آنکه شورا مبنای نظام حکومت است، پایه خلاقی، اجتماعی و انسانی محسوب میشود. در حوزه سیاسی شورا حق مردم در انتخاب و پذیرفتن مسئولیت تصمیماتی که در حوزه عمومی میگیرد. در اسلام شورا، وسیلهای جهت برقراری عدالت و اهداف شریعت است (کوشش، 1386). دو آیه معروف قرآن کریم در مورد مشورت و شورا: «و امرهم شوری بینهم8 و شاورهم فی الامر9» در آیه اول به بیان یکی از خصوصیات برجسته مؤمنان، میپردازد و در دومین آیه به پیامبر 9 دستور مشورت بـا مـؤمنان را میدهد. در هردو آیه، منظور از مؤمنان، مردان و زنان مؤمن هستند. به این معنی که در روش شورا در هر زمـان و زمینهای، مـرد و زن، هـردو حق شرکت دارند (حسینی، 1380).
قرآن کریم در آیات 110 و 104 سوره آلعمران بحث تأثیرگذاری و نظارت را در عرصه عام جامعه، در رابطه فرد با حکومت یا با فرد و بـرعکس با تعبیر امربهمعروف و نهی از منکر، بیان میکند؛ قرآن این را مسئولیت همگانی دانسته و در بعضی موارد مرد و زن را در انجام این مسئولیت دارای سهم مساوی میداند. «وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ»10 مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند بازمیدارند بنابراین قرآن کریم، نه تنها مشارکت زن در این حوزه از فعالیتهای سـیاسی را حقّ او میداند بلکه آن را تکلیف و وظیفه او میداند (حسینی، 1380؛ مهدیپور و زیناتون، 1395). قرآن کریم علاوه بر عرصه قانونگذاری، در تمام حوزههایی كه مشورت بهعنوان راهكار برنامهریزی یا تصميمگيرى استفاده میشود به زن حق مشاركت میدهد، لذا بهصورت ضمنى شايستگى و صلاحيت زن را تأييد مىكند. همچنین قرآن وظيفه كنترل اجتماعى را در تمام بخشهای آن، یک مسئولیت همگانى میداند (ایروانی غفاری، 1385).
کسب قدرت سیاسی در اسلام، وسیلهای برای رسیدن به کمال انسانی است و حضور سیاسی و اجتماعی هر دو جنس انسان را میطلبد. امام خمینی w میفرماید سیاست ارثی که صرفاً متعلق به دولت باشد نیست، خانمها نیز حق و تکلیف دخالت در سیاست دارند. نه اینکه به دلیل زن بودن خانهنشین شوند و پیرو محض رویدادهای جامعه باشند (قادری، 1397). ایشان اخلاق و فقه را در کنار هم میدانند و در هر بحثی تأکید داشتند که روح اسلام روح اخلاق و عدالت است. هرچند با ازدواج، مسئولیتهای معینی از لحاظ حقوقی برای هر دو طرف ایجاد میشود؛ ولی زمانی است که اخلاق و عدالت و مقتضیات زمانی در این قرارداد لحاظ شود همان وضعیت مطلوب است (خمینی، 1371). لذا امام همواره بر مواضع خویش ایستادند و در سخنانشان ضمن حفظ مصالح خانواده، بر عدم اعتقاد به محدودیت زنان در هر حوزهای که توان و استعداد آن رادارند، پافشاری کردند. زنان مسلمان با هدف دفاع از قرآن و اسلام وارد عرصه سیاست میشوند. البته در مسئولیتپذیری زنان، به دلیل ایفای نقش مادری باید این روحیه لطیف در وی حفظ شود. امام خمینی w میفرمایند: دو عنصر تعیینکننده در اجـتهاد زمان و مکان است. چراکه یک مـسئلهای که در گذشته حکم خاصی داشته، ممکن است حـکم جدیدی در روابط حاکم بـر اجـتماع، اقـتصاد و سـیاست یک نـظام پیدا کند؛ بنابراین یک مجتهد باید نسبت به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد (خمینی، 1371؛ آکوچکیان و عرب نژاد، 1389).
اگر در گذشته، حـکومت زن منفی تلقی میشد، چون زن قادر به رعایت قانون، فرهنگ و عدالت آنچنانکه میبایست نبود، ولی در زمان ما متفاوت فرق دارد. زن میتواند عاقل و فرهیخته باشد و مشورت کند (همان). امام خـمینی w دخالت زنان در مسائل سیاسی جامعه را از مشارکت عموم مردم جدا نمیدانند و میفرمایند: همانگونه که مردان در مسائل سیاسی دخالت دارند، زنان هم باید در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی همراه مردان بـاشند مشارکت سیاسی به مشارکت توده مردم در تظاهرات و راهپیماییها و انتخابات ادواری محدود نمیشود، نوع دیـگر مشارکت سیاسی در رابطه با نخبگان سیاسی جامعه، مشارکت در حوزه تصمیمگیری و قانونگذاری است؛ امام از اولین روزهای انقلاب و مبارزه بـه هـر دو حوزه مشارکت زنان اشاره داشتند؛ لذا قبل از هر چیز باید زمـینههای مشارکت زنان در حوزههای تصمیمگیری فراهم شود.
امام w مشارکت سیاسی مردم را هم حق آنان و هم یک فریضه دینی و واجب شرعی میدانست؛ چراکه سرنوشت یک جامعه درگرو مشارکت افراد آن جامعه در حوزههای اجتماعی و سیاسی است و در این رابطه تفاوتی بین مرد و زن قائل نبود. زمینههای و ابعاد مشارکت سیاسی اجتماعی زن در دیدگاه امام خمینیw شامل: 1) حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، 2) شرکت در سازندگی جامعه، (3) برخورداری از آزادی؛ البته امام w اشاره دارند که منظور از آزادی در اسلام با آنچه در غرب است متفاوت است: آزادی در چارچوب قانون است، اسلام همه آزادیها را که بدون فساد باشد داده است؛ 4) حضور درصحنه دفاع (خمینی، 1371)؛ بنابراین برای مشارکت سیاسی زنان براساس سیره عملی صدر اسلام و متون اسلامی، منع خاصی در اسلام وجود ندارد، زنان قادرند همچون مردان از حقوق سیاسی برخوردارشوند؛ فقط برخی از مناصب بالای حکومتی (جایگاه ولیفقیه) است که زنان از دست یافتن به آنها منع شدهاند.
2-4-مدل مفهومی تحقیق
مدل در یک چارچوب نظری، نمادی از واقعیت است که بخشهای مختلف یک پدیده اجتماعی را تبیین میکند. مدل را انتزاعی از واقعیت است که با هدف سادهسازی دیدگاه ما از واقعیت و نظم دادن به کار میرود. در این پژوهش، مدل موردنظر با استفاده از مباحث نظری چارچوببندی و نظریه حد مطلوب مشارکت سیاسی زنان مسلمان از دیدگاه قرآن کریم و امام خمینی e تلاش شده، تا چارچوبها تصمیمگیری زنان در عرصه کمیسیونهای مختلف مجلس شورای اسلامی، علل حضور کمرنگ زنان در برخی از کمیسیونهای مجلس تحلیل و بررسی شود.
شکل 1. الگوی چارچوبهای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس، (منبع: یافتههای نظری)
شکل 2. مدل مفروض حد مطلوب مشارکت سیاسی زنان مسلمان از دیدگاه قرآن کریم و امام خمینی e، (منبع: یافتههای نظری)
3- روششناسی
روشهای پژوهشی درواقع، مجموعه فعاليتها بهمنظور رسيدن به هدفي یا ابزارهاي دست يافتن به واقعيت است (مدرسزاده، نوابخش و نوذری، 1396)؛ در اين پژوهش به شیوه تلفیقی از روشهای تحلیل محتوای کیفی و کمی استفاده شده است؛ با توجه به دو عامل: پوشش کل افراد نمونه مورد نظر (کفایت)، رسیدن به مرحلهای که دیگر مطلب جدیدی دستگیر نشود (اشباع) تعداد افراد مورد مصاحبه تعیین شدند. دلیل انتخاب روش مصاحبه نیمهساختمند، فراهم ساختن امکان درک، جزئیات دیدگاه زنان نمایند، طی یک فرآیند معتبر کیفی است. تحلیل محتوا11 بهعنوان ابزار تحلیل مصاحبهها خواهد بود. در اینگونه از تحلیل متنی که روشی انعطافپذیر و مناسب برای تحلیل کیفی دادههای متنوع حاصل از مصاحبه است، میتوان مضامین مهمتر، ارتباط آنها و تفسیر مناسب حاصل از دادههای مصاحبه را نشان داد (Furber, 2010).
جدول 1. فهرست مصاحبهشوندگان به همراه خصوصیات زمینهای آنها
ردیف | مصاحبهشوندگان | حوزه انتخابیه | تحصیلات | سن | دوره نمایندگی |
1 | گوهر الشریعه دستغیب | تهران | فوقلیسانس | 1314 | 1، 2، 3 |
2 | مریم بهروزی12 | تهران | متوسطه و حوزوی تا سطح | 1324 | 1، 2، 3، 4 |
3 | عاتقه صدیقی | تهران | ششم ابتدایی | 1322 | 1، 2، 3 |
4 | اختر درخشنده | کرمانشاه | فوقلیسانس | 1321 | 4 |
5 | منیره نوبخت | تهران | فوقلیسانس | 1329 | 4 و 5 |
6 | فائزه هاشمی | تهران | دکتری | 1341 | 5 |
7 | مرضیه صدیقی | مشهد | فوقلیسانس | 1336 | 5 |
8 | زهرا پیشگاهی فرد | اصفهان | دکتری | 1334 | 5 |
9 | حمیده عدالت | دشتستان | دکتری | 1335 | 6 |
10 | الهه کولایی | تهران | دکتری | 1335 | 6 |
11 | اکرم مصوری منش | اصفهان | لیسانس | 1338 | 6 |
12 | فاطمه رهبر | تهران | دکتری | 1343 | 7، 8، 9 |
13 | لاله افتخاری | تهران | دکتری | 1338 | 7، 8، 9 |
14 | فاطمه آلیا | تهران | فوقلیسانس | 1335 | 7، 8، 9 |
15 | عفت شریعتی | مشهد | دکتری | 1331 | 7 و 8 |
16 | فاطمه آجورلو | کرج | دکتری | 1345 | 7 و 8 |
17 | حلیمه عالی | سیستان | پزشک | 1349 | 9 |
18 | سکینه عمرانی | سمیرم | فوقلیسانس | 1351 | 9 |
19 | حمیده زرآبادی | قزوین | فوقلیسانس | 1359 | 10 |
20 | سکینه الماسی | عسلویه | دانشجوی دکتری | 1357 | 10 |
به کمک این روش میتوان در متن اظهارات زنان نماینده جای مفاهیم حساسیتزا را پیدا کرد. بعلاوه موجب فراهم شدن امکان تکمیل نظریه یا اصلاح آن میشود (Smith & Firth, 2011). از روش تحليل محتوا در اين پژوهش استفاده شده است. اين روش به پژوهشگر در تهيه مدلهای عملكردي كمك میكند. همچنين میتواند به شکل معكوس بهوسیله تحليل محتوا باعث شناخت انديشه یا سبك يك نويسنده يا شاعر شود. درواقع علاوه بر رسیدن به توصیف به تحلیل علیت نیز دست یافت (ساروخانی، 1382).
تکنیکهای تحليل محتوا در دو نوع كيفي و کمی دستهبندی میشوند: تحليل محتواي كمي، بهمنظور شمارش عوامل متني آشكار یا عناصر، با هدف آزمون فرضيهها يا پاسخ به سؤالات حاصل از پژوهشهای تجربي نظری و قبلی است. در رویکردی متفاوت، گرايش به تحليل محتواي كيفي با هدف رفع ایرادات تحليل محتواي كمي، ایجادشده است. در تحليل محتوا با روش کیفی، براساس استنباط نتايج مبتني بر بودن يا نبودن خصوصیاتی كه در پيام تعریفشده است (هولستی، 1373). نمونه آماری در پژوهش حاضر شامل 20 نفر از زنان نماینده مجلس است که بهصورت تصادفی مصاحبه نیمهساختمند بر روی آنان انجام گرفت. منظور از مصاحبه نيمه ساختاريافته، یعنی مصاحبهاي است كه سؤالات در آن از قبل مشخص میشود؛ پرسشهای مشابه از کلیه پاسخدهندگان، پرسيده میشود. آنها در شیوه پاسخدهی آزادند. جزئيات مصاحبه، ترتيب و شيوه بيان آنها در راهنماي مصاحبه ذكر نمیشود؛ بلکه در طي مراحل مصاحبه تعيين میشوند (مدرسزاده و همکاران، 1397؛ دلاور، 1382). مرحله بعدی تبدیل متون مصاحبه از حالت گفتاری به شکل نوشتاری است؛ سپس متن مصاحبه، به شکل مفاهیم، مقولات، کدگذاری باز، خلاصهسازی میشود. در پایان متون مصاحبه تفسیر و تحلیل خواهد شد. دادهها مصاحبه به در محیط Excel بهصورت نمودارهایی ترسیم شده است؛ نرمافزار ویزیو برای ترسیم اشکال استفاده شده است.
فهرست اسامی مصاحبهشوندگان به همراه خصوصیات زمینهای آنها در ذیل جدول 1 آمده است.
4-یافتهها
4-1- چارچوب تصمیمگیری و ترجیحات در کمیسیونها
برای این منظور با توجه به اصول تحلیل چارچوب مقولاتی در این مورد شناساییشده است ازجمله: مبنای تصمیمگیری، ترجیح کمیسیونی، مقوله علت موافقت یا مخالفت با تشکیل کمیسیون زنان، در مورد تصمیمگیریهای زنان در عرصه سیاسی مدیریتی موردبررسی، تحلیل و تفسیر قرارگرفته است. متن مصاحبه و مقولات در جداول خلاصه و کدگذاری بازشده و تحلیل آنها در ادامه به شکل نمودار نشان دادهشده است.
4-1-1-چارچوب تصمیمگیری برای عضویت در کمیسیون
یکی از سؤالات محوری در مصاحبه با زنان نماینده این بود مبنای تصمیم آنها برای عضویت در کمیسیونها چه بوده است؟ و چرا؟ این پرسش میتواند ما را برای درک یکی از چارچوبهای تصمیمگیری کمک کند. از سویی به این فرضیه که اکثر نمایندههای زن مجلس در کمیسیونهای اجتماعی و فرهنگی فعال هستند پاسخ میدهد؛ به عبارتی چرایی عضویت زنان در کمیسیونهای خاص را روشن مینماید. از طرف دیگر نشان میدهد که بهطورکلی چارچوببندی شخصی مصاحبهشوندگان در مورد کلیت این تصمیم چیست و چگونه است؟ در جدول زیر به بررسی مبنای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس از طریق مصاحبه پرداختهشده است؛ پس از پیادهسازی متون مصاحبههاي انجامشده، كدگذاري باز و محوري متن نوشتاري مصاحبهها انجام گرفت. رویهمرفته، 43 عبارت معنايي از مصاحبههای مذكور استخراج گرديد؛ كه به چندين مقوله از نوع درجهی یک و دو تقسیم شد. فراواني مقولات و عبارات معنايي در جدول زير به تفكيك آمده است.
جدول 2. استخراج مقولات و زير مقولات حاصل از تحليل محتواي مصاحبههای پژوهش، (منبع. نگارنده. یافتههای پژوهش)
فراوانی |
عبارات معنایی | مقولات فرعی |
مقوله اصلی | |||||
علت انتخاب کمیسیون |
کمیسیونهای عضو | |||||||
نیاز | اجباری | علاقه صرف | سوابق شغلی | علاقه و تخصص | ||||
2 | شغلی معلمی و فرهنگی بودن، علاقه به حوزه فرهنگی |
|
|
| 1 | 1 | آموزشوپرورش | مبنای تصمیم عضویت در کمیسیو |
2 | تعیین تکلیف اموال مجلس سنا و حقوق نمایندگان مجلس | 1 | 1 |
|
|
| برنامه و بودجه | |
2 | برای به حدنصاب رسیدن اعضاء | 1 | 1 |
|
|
| امور اداری و استخدامی | |
6 | دانشگاهی بودن |
|
| 2 |
| 4 | فرهنگ و آموزش عالی | |
10 | علاقه به مسائل علمی و فرهنگی، سوابق شغلی، اولویت | 1 |
| 1 | 4 | 4 | فرهنگی | |
2 | به دلیل توانایی و نیاز و سوابق | 2 |
|
|
|
| اصل 90 | |
2 | به دلیل ضرورت و نیاز | 1 |
| 1 |
|
| زنان، جوانان و خانواده | |
1 | داشتن توانایی |
|
| 1 |
|
| شوراها | |
2 | همراهی همسر، رزومه قوی مرتبط |
|
|
|
| 1 | عمران | |
2 | مشکلات کشاورزی مردم، علاقه و تخصص | 1 |
|
|
| 1 | کشاورزی | |
1 | بر حسب توانایی و تخصص |
|
|
|
| 1 | بهداشت و درمان | |
2 | اهمیت مسائل مطرح و سفرهای زیاد خارجی، رشته دانشگاهی، اولویت، نداشتن ایده جدیدی برای کمیسیون فرهنگی |
|
|
|
| 2 | امنیت ملی و سیاست خارجی | |
2 | اجباری به دلیل لابیگری برای ریاست، عملکرد منفی و سیاسی مجلس نهم |
| 1 |
|
| 1 | اجتماعی | |
2 | داشتن هدف، فضای حاکم بر آموزشوپرورش، دانشگاه آزاد و وزارت علوم؛ بحث تحقیق، احیای معاونت آموزشی و بازبینی کتب درسی | 1 |
| 1 |
|
| آموزش و تحقیقات | |
1 | برحسب تخصص |
|
|
| 1 |
| صنایع | |
1 | نیاز منطقه (حوزه انتخابیه)، لزوم خدمتگزاری | 1 |
|
|
|
| انرژی | |
1 | بر اساس نیاز و توانایی | 1 |
|
|
|
| قضایی |
یافتههای جدول فوق در بررسی مقوله مبنای تصمیم عضویت در کمیسیون، نشان داد که از 20 نفر نماینده مورد مصاحبه (50 درصد) آنها که عضو کمیسیون فرهنگی و آموزش بودند، مبنای تصمیمگیری برای عضویت در این کمیسیون را انتخاب خود بر اساس علاقه و تخصص، تجربه میدانستند. اشاره داشتند که اگر دوباره نماینده شوند باز همین کمیسیون فرهنگی و آموزش را انتخاب خواهند کرد. جالب است که از همین تعداد سه نفر که در دورههای متوالی نماینده بودند؛ با توجه به اینکه در دوره اول بهاجبار یا مصلحت عضو کمیسیون استخدامی و برنامهوبودجه، امور اجتماعی بودند، عضویت در این کمیسیونها را علیرغم علاقه خود میدانستند و اعلام نارضایتی کرده بودند. یکی از آنها علت عضویت را عملکرد بد مجلس و لابیگری میدانست که بهجای آنها تصمیم گرفته است. اولویت بعد از فرهنگی آنها کمیسیون اجتماعی را علاقه دارند؛ (50 درصد) دیگر نیز عضو کمیسیونهای شوراها، عمران، امنیت ملی، کشاورزی، بهداشت، انرژی، صنایع بودهاند؛ از این تعداد سه نفر از آنها کمیسیونهای زنان، امور اجتماعی را بر اساس مباحث فرهنگی ترجیح دادهاند؛ اما تفاوتی که در میان آنها وجود داشت یک نفر از کمیسیون فرهنگی (آموزش و تحقیقات) بود که اظهار داشت اگر دوباره برگردد کمیسیون صنایع را انتخاب خواهد کرد، به دلیل نیاز جامعه و اهدافی که دارد. نفر دیگری از همین کمیسیون فرهنگی، تنوع کمیسیونی را در دورههای مختلف ترجیح داده است به دلیل اینکه ایدههایش را در هر دوره درزمینه آن کمیسیون داده است. در حوزه عمران یکی از نمایندگان به دلیل تخصصش خود را ناچار به عضویت میداند، درحالیکه کمیسیون اجتماعی بهویژه زنان را ترجیح میدهد. در حوزه بهداشت یکی از نمایندگان کمیسیون اجتماعی را ترجیح میدهد اما به دلیل نداشتن تخصص مجلس قبول نمیکند. سه نفر اظهار داشتند که اصلاً قصد نماینده شدن ندارند، چون مجلس جو بسیار سیاسی دارد که با عقاید و روحیات آنها ناسازگار است.
نمودار 1. فراواني چارچوبهای عضویت زنان نماینده در کمیسیونهای مجلس، (منبع: یافتهها)
در بررسی مقوله کمیسیونهای عضو، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره یک، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراواني عبارات معنايي کمیسیون فرهنگی و سپس آموزشی است.
نمودار 2. فراواني چارچوب علی انتخاب یا عضویت در کمیسیونهای مجلس، (منبع: یافتهها)
در بررسی مقوله مبنای تصمیم در انتخاب کمیسیون، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره یک، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراواني عبارات معنايي مقوله مبنای تصمیمگیری بر اساس علاقه و تخصص است.
4-1-2- ترجیح در حوزه انتخاب کمیسیونها
یکی از سؤالات محوری در مصاحبه با زنان نماینده این بود که در حوزه انتخاب کمیسیونهای مجلس عضویت در کدام کمیسیون را بیشتر ترجیح میدهند؟ چرا؟ پاسخ به این پرسش نشاندهنده این است که درمجموع چارچوببندی شخصی مصاحبهشوندگان در مورد کلیت این تصمیم چیست و چگونه است؟ در جدول زیر به بررسی اولویت تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه انتخاب کمیسیونهای مجلس از طریق مصاحبه پرداختهشده است؛ بعد از پیادهسازی متن مصاحبههاي انجامشده، به كدگذاري باز و محوري متن نوشتاري مصاحبهها پرداختهشده است. بهطورکلی، 76 عبارت معنايي از مصاحبههای مذكور استخراج گرديد؛ كه به چندين مقوله از نوع درجهی یک و دو بسط داده شد. فراواني مقولات و عبارات معنايي به تفكيك در جدول زير آمده است.
جدول 3. چارچوب ترجیحات نخبگان سیاسی زن در حوزه انتخاب کمیسیونها، منبع: نگارنده (یافتههای پژوهشی)
فراوانی | عبارات معنایی | مقولات فرعی | مقوله اصلی | |
دلایل اولویت | اولویت انتخاب | |||
8 | آموزشوپرورش بهعنوان بنیان فرهنگی هر جامعه، حل بسیاری از مسائل جامعه ناشی از آموزشوپرورش سالم، تربیت صحیح، برنامهریزی برای برنامههای مختلف سیاسی، اجتماعی | مبنا بودن فرهنگ | آموزشوپرورش | ترجیح در حوزه انتخاب کمیسیونها |
30 | موضوعات مختلف فرهنگی بحث کتاب، ورزش، زنان، جوانان و خانواده، دینی |
مباحث مطرح | فرهنگی | |
15 | موضوعات مختلف اجتماعی و مسائل زنان، علاقه و تخصص لازم. | کمیسیون اجتماعی | ||
2 | علاقه به مسائل کشوری و بینالمللی | وزارت خارجه | ||
2 | تدریس درس حقوق در دانشگاه | سابقه و تدریس | قضایی و حقوقی | |
2 | به دلیل برگزاری انتخابات در کشور | انتخابات | شوراها و امور داخلی | |
3 | میزان اثرگذاری منفی آن در کشور | میزان اثرگذاری | سیاست خارجی | |
2 | تخصص و سوابق شغلی مربوط به آن | تخصص و سوابق و علاقه | عمران | |
4 | به دلیل علاقه و تخصص | بهداشت و درمان | ||
4 | تخصص و تجربه کاری، علاقه | امنیت ملی و سیاست خارجی | ||
4 | حل مسئله بیکاری بهعنوان یک معضل و تهدیدی برای جامعه، بهویژه بحث کار، تولید، کارآفرین، چالشهای موجود در صنایع و نیاز به تحقیق و پژوهش، داشتن برنامه به دلیل تجربه قبلی در کمیسیون آموزشوپرورش | چالشهای موجود | کمیسیون صنایع |
یافتههای جدول فوق در بررسی مقوله ترجیحات، در حوزه انتخاب کمیسیونها نشان داد که از 20 نفر نماینده مورد مصاحبه اولویت بعد از فرهنگی آنها کمیسیون اجتماعی را ترجیح میدهند. در حوزه عمران یکی از نمایندگان به دلیل تخصصش خود را ناچار به عضویت میداند، درحالیکه کمیسیون اجتماعی بهویژه زنان را ترجیح میدهد. در حوزه بهداشت یکی از نمایندگان کمیسیون اجتماعی را ترجیح میدهد اما به دلیل نداشتن تخصص مجلس قبول نمیکند. سه نفر اظهار داشتند که اصلاً قصد نماینده شدن ندارند، چون مجلس جو بسیار سیاسی دارد که با عقاید و روحیات آنها ناسازگار است.
نمودار 3. فراواني عبارات معنايي ترجیحات نخبگان سیاسی زن در انتخاب کمیسیون، (منبع: یافتهها)
در بررسی مقوله مبنای اولویت در انتخاب کمیسیون، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره دو، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراواني عبارات معنايي کمیسیون فرهنگی است.
نمودار 4. فراواني چارچوب علی ترجیحات نخبگان سیاسی زن در انتخاب کمیسیون، (منبع: یافتهها)
در بررسی مقوله علل ترجیحات نخبگان سیاسی زن در انتخاب کمیسیون، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره دو، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراواني عبارات معنايي اولویت انتخاب کمیسیون بر اساس موضوعات و مباحث مطرح در آن کمیسیون است.
4-1-3- چارچوب ارزیابی کمیسیون زنان
یکی از سؤالات در مصاحبه با زنان نماینده این بود که در رابطه با تشکیل کمیسیون ویژه زنان چه نظری دارند؟ چرا؟ با توجه به اینکه کمیسیون زنان در دوره پنجم تشکیل شد و از دوره ششم تاکنون منحل شده است، این پرسش میتواند ما را برای درک یکی از چارچوبهای مهم تصمیمگیری در رابطه با حل مسائل زنان کمک کند. به عبارتی چرایی عدم تشکیل کمیسیون زنان و پیگیری مسائل آنها روشن مینماید. از سوی دیگر نشان میدهد که چارچوببندی شخصی مصاحبهشوندگان در مورد کلیت این تصمیم مجموعاً چیست. در جدول زیر به بررسی ارزیابی تشکیل کمیسیون در چارچوب تصمیمات نخبگان سیاسی زن مجلس از طریق مصاحبه پرداختهشده است؛ پس از پیادهسازی متون مصاحبههاي انجامشده، به كدگذاري باز و محوري متن نوشتاري مصاحبهها پرداختهشده است؛ درمجموع، 75 عبارت معنايي از مصاحبههای مذكور استخراج گرديد كه به چندين مقوله از نوع درجهی اول و دوم بسط داده شد. كه به تفكيك فراواني مقولات و عبارات معنايي در جدول زير آمده است
جدول 4. استخراج مقولات و زير مقولات حاصل از تحليل محتواي مصاحبههای پژوهش، منبع: نگارنده (یافتههای پژوهش)
فراوانی
|
عبارات معنایی
| مقولات فرعی | مقوله اصلی | |||
علل موافقت / مخالفت | گرایش سیاسی | تشکیل کمیسیون زنان | ||||
اصولگرا | اصلاحطلب | |||||
5 | مشکلات عدیده و در ضعف بودن خانمها در این ساختارها، نیاز به وجود جایی که برای خانمها برای برنامه دادن و حمایت کردن | مسائل زنان |
7
|
4 |
موافق | |
5 | نیاز به تولی و بازنگری قوانین بهویژه بحث زنان | بازنگری قوانین | ||||
3 | بهشرط فمینیستی نبودن | عدم فمینیست | ||||
3 | عدم علاقه سایر کمیسیونها به بحث زنان یا عدم قرار دادن آن در دستور کار خود؛ بررسی بیشتر مسائل ساختاری اجتماعی و حکومتی است نه اجتماع وزنان در کمیسیون اجتماعی | کمیسیون | عدمکفایت | |||
10 | عدمکفایت اختیارات اجرایی فراکسیون و جنبه مشورتی داشتن و زمینهساز بودن صرف فراکسیون و عدم ورود جدی در بحث قانون، عدم پاسخگویی و توانایی انجام این کار توسط فراکسیون زنان | فراکسیون | ||||
7 | تصمیم خوبی بود. در مجلس چهارم شروعکننده طرح خانمها بودند در ادامه حمایتکننده آقایان؛ در همان دوره کارکرد و نتایج خوبی داشت | کارکرد مفید | ||||
3 | امکان مؤثر بودن | |||||
5 | مقطعی بودن نیاز | مقطعی بودن | ||||
7 | ضرورت تشکیل کمیسیون تخصصی زنان و خانواده | ضرورت | ||||
3 | نیاز به بررسی بیشتر | بررسی بیشتر |
4 |
5
|
مخالف | |
5 | حساسیت و موضعگیری نسبت به بحث زنان؛ عدم اجرای دقیق همه مصوبات زنان توسط آقایان درجایی که خودشان در تصمیمگیری سهیم نباشند | موضعگیری | ||||
5 | لزوم قرارگیری هر کس در کمیسیون مرتبط با علاقه، تحصیلات و تخصصش؛ اولویت داشتن سابقه کاری، تجربه و عمل؛ لزوم مشارکت زنان در کمیسیون تخصصی (مربوط به حزب سابقشان) | تخصص و نیاز و سابقه | ||||
3 | عدم استقبال به دلیل کمبود وقتگذاری در یک کمیسیون | عدم استقبال | ||||
3 | بیفایده بودن پرداختن صرف به بحث زنان به دلیل مجری بودن آقایان | بیفایده بودن | ||||
3 | حاکم بودن نگاه فمینیستی | فمینیستی بودن | ||||
5 | جدا نبودن مسائل زنان از جامعه؛ تکبعدی نبودن مسائل زنان | تکبعدی نبودن | ||||
5 | محدود کردن مسائل زنان در یک کمیسیون و عدم نفع زنان، خروج دستور کار مرتبط با زنان از دست سایر کمیسیونها در صورت تشکیل | محدودیت | ||||
7 | کفایت پیگیری مسائل زنان در فراکسیونها و طرح بحث و برنامه با حقوقدانان؛ | فراکسیون | کفایت | |||
7 | کفایت بررسی مسائل زنان در سایر کمیسیونها (فرهنگی، اجتماعی) | کمیسیون | ||||
10 | عدم ضرورت و نیاز به اختصاص یک کمیسیون برای مسائل زنان و خانواده و توسعه تشکیلات | عدم ضرورت |
در رابطه با بحث تشکیل کمیسیون زنان، (55 درصد) از زنان نماینده موافق تشکیل کمیسیون بودند و درواقع نزدیک به نصف هم مخالف بودند. موافقان دلایل موافقت خود را با تشکیل کمیسیون زنان به این شکل مطرح کردند که: «به دلیل نیاز مقطعی بودن»، «عدم انگیزه لازم برای پیگیری جدی مسائل زنان در سایر کمیسیونها»، «کافی نبودن فراکسیون به دلیل نداشتن قدرت اجرایی»، «مسائل و در ضعف بودن ساختاری زنان نیازمند برنامه دادن هستند»، «بهشرط عدم فمینیستی بودن» «کارکرد مفید آن در دوره پنجم». موردنیاز است. مخالفان دلایل مخالفت خود را مسائلی چون «عدم نیاز و ضرورت»، «محدود شدن خانمها»، «حساسیت و موضعگیری آقایان»، «دنبال شدن بحث زنان در سایر کمیسیونها»، «گرفتن وقت زیاد و عدم استقبال از آن»، «کافی بودن فراکسیون زنان»، «به ضرر زنان بودن»، «از دستور خارج شدن بحث زنان در سایر کمیسیونها»، «نگاه فمنیسیتی»، «انباشته شدن حجم وزارتخانهها»، «مجری بودن آقایان و عدم اجرای مصوبات زنان توسط آقایان به دلیل عدم مشارکت خودشان در تصمیمگیری»، «عدم اجرای مصوبات قبلی در حوزه زنان توسط آقایان»، «یکبعدی نبودن مسائل زنان»، «کافی بودن فراکسیون»، «جدا نبودن زنان از جامعه»، «نداشتن کمیسیون مردان» ذکر کردند.
نمودار 5. فراواني موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان، منبع: نگارنده (یافتههای پژوهش)
نکتهای که موافقان و مخالفان روی آن اتفاقنظر دارند بحث «مجری بودن آقایان» است و «عدم انگیزه کافی در سایر کمیسیونها برای دنبال کردن بحث زنان» است. نکته جالب این است که موافقان کمیسیون دلیل کافی نبودن فراکسیون را «مشورتی بودن صرف»، «زمینهساز بودن»، «نداشتن جنبه اجرایی» فراکسیون میدانند. اکثر مخالفان علیرغم قبول این موارد به دلیل بیفایده بودن کمیسیون، وجود فراکسیون را کافی دانستند.
در بررسی فراواني موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره سه، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که فراواني موافقان و مخالفان تقریباً به هم نزدیک است؛ هرچند بهطور نسبی تعداد موافقان تشکیل کمیسیون زنان بیشتر است.
نمودار 6. فراواني چارچوب گرایش سیاسی موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان، منبع: نگارنده (یافتههای پژوهش)
در بررسی گرایش سیاسی موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره سه، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراوانی، موافقان تشکیل کمیسیون زنان و از جناح اصولگرا هستند.
نمودار 7. فراواني چارچوب علی موافقت نخبگان سیاسی زن با تشکیل کمیسیون، منبع: نگارنده (یافتههای پژوهش)
در بررسی علل موافقت نخبگان سیاسی زن با تشکیل کمیسیون زنان، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره سه، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراوانی، عدمکفایت فراکسیون و سپس بحث ضرورت تشکیل و کارکرد مؤثر فراکسیون زنان درگذشته است.
نمودار 8. فراواني چارچوب علی مخالفت نخبگان سیاسی زن با تشکیل کمیسیون، منبع: نگارنده (یافتههای پژوهش)
در بررسی علل مخالفت نخبگان سیاسی زن با تشکیل کمیسیون زنان، دادههای حاصل از مصاحبه از مجموع 20 نفر از زنان نماینده دوره اول تا دهم در جدول شماره سه، بهصورت نمودار فوق تحلیلشده است. یافتهها حاکی از آن است که بیشترین فراوانی، عدم ضرورت و سپس کفایت فراکسیون و کمیسیون برای بررسی مسائل زنان است.
5- بحث و نتیجهگیری
براساس یافتههای پژوهش در پاسخ به این سؤال اصلی پژوهش که چارچوبهای تصمیمگیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی چیست؟ مقولاتی ازجمله: مبنای و عوامل مؤثر بر تصمیمگیری، ترجیحات در انتخاب کمیسیونها، ارزیابی تشکیل کمیسیون زنان، استخراج شد. یافتههای پژوهش در رابطه با مقوله مبنای تصمیمگیری نشان داد که بیشترین فراوانی تصمیمگیری در حوزه کمیسیونها براساس علاقه و تخصص است؛ در مقوله ترجیح کمیسیونی بیشترین فراوانی کمیسیون فرهنگی است که ناشی از سابقه فرهنگی، تخصص و علاقه نخبگان سیاسی زن در این حوزه است؛ فراواني موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان تقریباً به هم نزدیک است؛ هرچند بهطور نسبی تعداد موافقان تشکیل کمیسیون زنان بیشتر است، اکثر موافقان از جناح اصولگرا هستند. در رابطه با مقوله علت موافقت با تشکیل کمیسیون زنان، بیشترین فراوانی، عدمکفایت فراکسیون و سپس بحث ضرورت تشکیل و کارکرد مؤثر فراکسیون زنان درگذشته است؛ بیشترین فراوانی در رابطه با علت مخالفت با این کمیسیون، عدم ضرورت و سپس کفایت فراکسیون و کمیسیون برای بررسی مسائل زنان ذکرشده است. عدم توافق زنان نماینده در تشکیل کمیسیون زنان میتواند حل مسائل زنان را به تأخیر بیندازد؛ اما مسئلهای که در رابطه با ترجیحات و حتی عضویت کمیسیونی مشترک بود، بحث تخصص بود که مربوط به قبل از نمایندگی است و باید برای حل مسائل زنان جامعه و خانواده در حوزه تربیت، اصلاح دیدگاهها و آموزش زنان که صرفاً فعالیت محدود به حوزه فرهنگی نباشد. تا در صورت نماینده شدن بتوانند در سایر عرصههای حساس مدیریتی نیز نقش داشته باشند. از طرفی با اینکه دیدگاه اسلامی بهویژه آموزههای قرآن کریم و امام خمینی (س) مشارکت فعال زنان را در عرصههای مختلف مجلس در چارچوب اسلامی حق، تکلیف و وظیفه میداند، با این حال نقش زنان در حوزه کمیسیونهای سیاسی و اقتصادی مجلس بسیار ضعیف است. چارچوب تصمیم درست باید قبل از نمایندگی شکل بگیرد تا در صورت ورود به سیاست در نحوه تصمیمگیری محدود نشوند. رویهمرفته چارچوب تصمیمگیری زنان نماینده برای عضویت در کمیسیونها بر اساس تجربه (سوابق)، تخصص، نیاز ذکرشده است. مفاهیم «محدود بودن در نحوه تصمیمگیری»، «قصد نداشتن برای نماینده شدن»، «لابیگری و سیاسیبازی مجلس»، «نداشتن تخصص یا علاقه» از یافتهها استنباط میشود. یافتهها بیانگر آن است که دلیل عدم تشکیل کمیسیون مختص زنان برای حل مسائل زنان هم مخالفت بعضی از زنان به دلایل مختلف ذکرشده است و هم مسئله ریشهدارتر سیاسی و فرهنگی ازجمله در عرصه سیاسی مجری قوانین بودن آقایان در سطوح بالاتر که تصمیمگیرنده اصلی هستند و به لحاظ کمی نیز اکثریت هستند. از طرفی به دلیل دیدگاه فرهنگی نیز زنان خود را ملزم به راضی کردن آقایان در تصمیمات میدانند. تا جایی که برای هر تصمیمی باید منافع آقایان نیز قید شود. این مسئله نیز بیانگر محدودیت زنان در تصمیمگیری، علیرغم داشتن علاقه و تخصص و نیاز است.
6- تقدیر و تشکر
بدینوسیله از همکاران، استادان، مسئولان مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، برخی از نمایندگان مجلس (دوره اول تا دهم)، اساتید بزرگوار دانشگاه شاهد جناب آقای دکتر عباس کشاورز شکری، دکتر زاهد غفاری هشجین و آقای دکتر علی مرشدی زاد و سایر عزیزانی که ما را در انجام این مطالعه یاری کردند، تشکر و قدردانی میشود.
7- منابع
1- آکوچکیان، احمد؛ و عربنژاد، مریم(1389). اصول دین شناختی مشارکت زنان در فرایند توسعهی سیاسی (با رویکرد قرآنی - روایی). مطالعات راهبردی زنان، 13(29)، 235-295. 20.1001.1.20082827.1389.13.49.7.8dor:
2- انصاری، محمدمهدی(1386). نخبه پروری سیاسی. تهران: نشر دادگستر.
3- ایروانی غفاری، راضیه(1385). دیدگاه عالمان شیعه ایران معاصر: امام خمینی (س) و استاد مطهری (ره) در مورد حقوق سیاسی زنان. پایاننامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم تحقیقات.
4- ترابی، یوسف(1392). تعارض نخبگان سیاسی و راهبردهای مدیریت آن. فصلنامه مجلس و راهبرد، 19(72)، 39-76.
5- تسلیمی، سعید؛ صفری، حسین؛ و سید دانش، سید یحیی(1383). بررسی الگوی سه نوع تصمیمگیری حضرت امام خمینی (ره) با استفاده از مدل تصمیمگیری حکیمانه - رویکرد فازی. دانش و رفتار، 2(8)، 31-40.
6- حاجیپور ساردویی، سیمین(1398). زنان و مشارکت سیاسی (واکاوی سیاست حضور زنان در مجلس شورای اسلامی). تهران: ذهنآویز.
7- حسینی، موسی(1380). دیدگاه قرآن دربارۀ مشارکت سیاسی زنان. فصلنامۀ پژوهشهای قرآنی، 7(26-25)، 173-183.
8- حیدری، زهرا؛ کشاورز شکری، عباس؛ غفاری هشجین، زاهد؛ و مرشدیزاد، علی(1397). موانع مشارکت نخبگان سیاسی زن در عرصه تصمیمگیری های سیاسی و مدیریتی. پژوهشنامه علوم سیاسی، 14(1)، 63-94. 20.1001.1.1735790.1397.14.1.3.8dor:
9- خانیکی، هادی؛ پناهی، محمدحسین؛ قانعیراد، محمدامین؛ و زردار، زرین(1393). چارچوببندی بیوتکنولوژی در محتوای نمایشی سیمای ج.ا.ا. مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، 6(3)، 23-52. doi:10.7508/isih.2014.23.002
10- خسروی، محمدعلی؛ دهشیار، حسین؛ و ابطحی، نازالسادات(1391). چگونگی توانمندسازی زنان در عرصه تصمیمگیری سیاسی در ساختار تصمیمگیری ملی و بینالمللی. مطالعات روابط بینالملل، 5(20)، 99-132.
11- خلیلی، محسن(1386). آسیبشناسی مشارکت سیاسی زنان. پژوهش زنان، 5(2)، 186-165.
12- خمینی، روحالله(1371). صحیفه نور. جلد 4. تهران: مؤسسه تنظیم و نـشر آثـار امـام خمینی.
13- دلاور، علی(1382). روشهای پژوهش در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: روان ویرایش، ارسباران.
14- دهقان، سعید(1395). جایگاه کانون وکلا در نظام قانونگذاری کشور. کانون وکلا، 68(235)، 9-14.
15- رحیمی، جلال(1392). سازمان و مدیریت موفق. تهران: انتشارات سپهر دانش.
16- ساروخانی، باقر(1382). روشهای پژوهش در علوم اجتماعي. جلد 2. تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
17- سجادی، سید ابراهیم(1380). قرآن و مشارکت اجتماعی زنان. پژوهشهای قرآنی، 27 و 28. 50-83.
18- سریعالقلم، محمود(1384). عقلانیت و آینده توسعهیافتگی ایران. تهران: مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه.
19- سید امامی، کاووس(1394). روشهای مصاحبه برای پژوهشهای سیاسی. تهران: دانشگاه امام صادق.
20- شفیعینیا، محمد؛ لطفی، صفرعلی؛ و توکلی جبلی، مهدی(1391). شاخصهای تحکیم امنیت ملی و ارتقای اخلاق سیاسی نخبگان سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری. مطالعات دفاعی استراتژیک، 47، 41-60.
21- شمسالدین، محمدمهدی(1376). حدود مشارکت سیاسی زنان در اسلام. ترجمه محسن عابدی. تهران: انتشارات بـعثت.
22- عربنژاد، مرضیه(1384). مبانی حاکمیت زن در اندیشه فقهی - تفسیری شیعه. مباحث بانوان شیعه، 2(6)، 129-180.
23- قادری، ریحانه(1397). تأثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت زنان با تأکید بر نقش انقلاب اسلامی ایران. پژوهشنامه تاریخ، سیاست و رسانه، 1(2)، 223-245.
24- کوشش، پریسا(1386). حقوق سیاسی – اجتماعی زن در گفتمان اسلام سنتی و نواندیشی دینی در ایران معاصر. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه مفید قم.
25- مدرسزاده، شیوا؛ نوابخش، مهرداد؛ و نوذری، حسینعلی(1397). عوامل مؤثر بر توانمندشدن زنان نخبهی سیاسی (مورد مطالعاتی: زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی). پژوهشنامه زنان، 9(2)، 101-127.
26- مطهری، مرتضی(1391). زن و مسائل قضایی و سیاسی (شهادت، قضاوت، افتاء، سیاست). تهران: صدرا.
27- مهدیپور، فرامرز؛ و زیناتون، سیتی(1395). شخصیت و حقوق زن در تفسیر المیزان. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه.
28- مهدیزاده، سید محمد(1391). نظریه رسانه: اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی. تهران: نشر همشهری.
29- هولستی، ال رادولف(1373). تحليل محتوا در علوم اجتماعي و انساني. ترجمه نادر سالارزاده اميري. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.
30- یزدانپناه درو، کیومرث؛ و عسگری، ندا(1398). بررسی روند مشارکت زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (دوره های ۸، ۹ و ۱۰) (مطالعه موردی: شهر تهران). فصلنامه زن در فرهنگ و هنر، 11(2)، 287-307. doi:10.22059/jwica.2019.281225.1279
31- Baxter, S., & Lansing, M. (1980). Women and politics: The invisible majority. Michigan: University of Michigan Press.
32- Entman, R. M. (1993). Framing: Toward clarification of a fractured paradigm. Journal of communication, 43(4), 51-58.
33- Freud, S. (1923). Introduction à la psychanalyse. Payot.
34- Furber, C. (2010). Framework analysis: a method for analysing qualitative data. African Journal of Midwifery and Women's health, 4(2), 97-100. doi:10.12968/ajmw.2010.4.2.47612
35- Goffman, E. (1974). Frame analysis: An essay on the organization of experience. Harvard University Press.
36- Ritzer, G. (1988). Contemporary Sociological Theory, NY Alfred A.
37- Scheufele, D. A., & Tewksbury, D. (2007). Framing, agenda setting, and priming: The evolution of three media effects models. Journal of communication, 57(1), 9-20. doi:10.1111/j.1460-2466.2006.00326_5.x
38- Smith, J., & Firth, J. (2011). Qualitative data analysis: the framework approach. Nurse researcher, 18(2). 52-62. doi:10.7748/nr2011.01.18.2.52.c8284
39- Snow, D. A. (2004). Framing processes, ideology, and discursive fields. The Blackwell companion to social movements, 380-412.
Decision-making Frameworks of Female Political Elites in Parliament Commission (A case study of women parliamentarians)
Zahra Heydari1*, Zeynab Heydari2, Nahid Heydari3
1- Assistant Professor of Department of Education, Shahid Bahonar Farhangian University, Shiraz, Iran. (Corresponding Author)
z.heydari66@yahoo.com
2- Lecturer of Fars Province Department of Education, official secretary of education of Fars Province, Iran.
z.haydari70@gmail.com
3- Master of Quran and Hadith Sciences, Faculty of Humanities, Kashan University, Kashan, Iran.
nahidheydari20@yahoo.com
Abstract
Women's political participation in the macro arenas of political and management decisions is one of the basic components of sustainable development. This paper aims to answer the question, "What are the decision-making frameworks of female political elites in parliamentary commissions?" In this research, the statistical sample includes 20 female representatives of the Islamic Council in ten terms. Moreover, the research method is based on qualitative and quantitative content analysis techniques, semi-structured interview techniques in the data collection process, and interview text. For data analysis, Excel and Visio were applied in the framework of various charts and models. The findings concerning multiple categories, such as decision-making framework, showed that the highest frequency of commission decision-making is based on interest and expertise. In the category of commission preference framework, the highest frequency is the cultural commission due to the cultural background, knowledge, and interest of the female political elite. Furthermore, the number of supporters and opponents of forming the women's commission is almost the same. Although relatively the number of those who support the formation of the women's commission is more, most of those who support it are from the fundamentalist faction. Concerning the causal framework of agreeing to the formation of the women's commission, the most frequent insufficiency of the faction and the discussion of the necessity of the formation and effective functioning of the women's faction have passed. The highest frequency concerning the causal framework of opposition to this commission is the lack of necessity and the sufficiency of the faction and the commission to investigate women's issues. Generally, the researcher develops a total of 3 main categories, six first sub-categories and 60 second sub-categories. Some 221 semantic expressions are identified, portrayed, and analyzed in the form of a diagram.
Keywords: Islamic Council, Political elites, Decision-making, Commission, Women representatives.
[1] Newman
[2] Decision Making
[3] Political participation
[4] Political Elites
[5] Framing Theory
[6] Self-Expression
[7] . سورۀ بقره آیات 33 -30 و 247 -سورۀ نساء آیه 83
[8] . سورۀ شوری، آیۀ 38
[9] . سورۀ آلعمران، آیۀ 159
[10] . سـورۀ تـوبه، آیۀ 71
[11] Thematic analysis
[12] . مصاحبه باخانم مریم بهروزی به دلیل اینکه در قید حیات نبودند به صورت اسنادی انجام گرفت. درواقع از مصاحبهای که قبلاً توسط آقای میردار با ایشان صورت گرفت استفاده شد. میردار، مرتضی. (1388). مصاحبه با مریم بهروزی، خاطرات. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. معاونت تاریخ شفاهی.