بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان (مطالعه موردی: کارکنان مالی شهر شیراز)
محورهای موضوعی : سایر موضوعات مرتبطسیده زینب قائمی باب اناری 1 , محمدرضا میگونپوری 2
1 - گروه حسابداری موسسه آموزش عالی حافظ
2 - دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
کلید واژه: مسئولیتپذیری اجتماعی, مشخصات جمعیتشناختی, کارکنان مالی, زنان,
چکیده مقاله :
مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان که موضوع حساسیتبرانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده، عامل اساسی بقای هر سازمان محسوب میشود. خصوصیات جمعیتشناختی بر مسئولیتپذیری اجتماعی تأثیرگذار میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در میان کارکنان مالی شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی، به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کارکنان مالی شهر شیراز در سال 1398 بود. حجم نمونه پژوهش، به تعداد 96 نفر تعیین گردید. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه دو قسمتی شامل پرسشنامه جمعیتشناختی و مسئولیتپذیری اجتماعی کارول (1991) استفاده شد. در این مطالعه روایی و پایایی پرسشنامه تأیید و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت بررسی متغیرها از آزمون تفاوت میانگین (T مستقل) و تحلیل واریانس یکطرفه ((ANOVA استفاده شده و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد. علاوهبراین یافتههای پژوهش نشان داد که بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی با متغیرهای جنسیت و تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد. بهطوری که میزان گرایش زنان به مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتر از مردان میباشد و درنتیجه آنها در مواجه با مشکلات، تصمیمات مسئولانهتري میگیرند و میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در بین کارکنان مالی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری بهطور معنیداری بیشتر از کارکنان مالی دارای مدرک کاردانی و کارشناسی است. همچنین نتایج نشاندهنده آن است که تحصیلات در دو گروه مردان و زنان تفاوت دارد بهطوریکه میانگین گروه زنان بزرگتر از میانگین گروه مردان است. اما بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی با وضعیت تأهل، سابقه کار و سن تفاوت معناداری وجود ندارد.
The social responsibility of the organization, which has been an issue of concern and an eye catching issue in recent years, is an essential factor for the survival of any organization. Demographic characteristics influence social responsibility. The purpose of this study was to investigate the social responsibility of women in comparison with men among the financial staff of Shiraz. The purpose of this study was to conduct a survey based on the purpose of applied research. The statistical population included the financial staff of Shiraz in 1398. The sample size of the study was 96 persons. A two-part questionnaire including Carroll's (1991) demographic and social responsibility questionnaire was used for data collection. In this study, the validity and reliability of the questionnaire were confirmed and the reliability of the questionnaire was measured by Cronbach's alpha. Data were analyzed by means of independent t-test and one-way analysis of variance (ANOVA) and data were analyzed using SPSS software version 22. Findings showed that the social responsibility of the financial staff was assessed. In addition, the findings of the study showed that there is a significant difference between the level of social responsibility with the variables of gender and education so that the tendency of women to social responsibility is higher than that of men. In the face of problems, they make more responsible decisions and take responsibility There is a significant difference among financial staff with master's degree than financial staff with associate's and bachelor's degree, and the results show that education is different in the two groups of men and women so that the average group of women is larger than the average group. However, there is no significant difference between social responsibility and marital status, work experience, and age.
1. ابراهیمی¬نژاد، مهدی؛ اکبری، مهناز (1388). «رابطه دیدگاه ارزشی مدیران و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی آن¬ها در سازمان¬های دولتی». پژوهش¬های مدیریت در ایران، دوره 3، شماره 4، ص 1-33.
2. ایمان، محمدتقی؛ جلائیان¬بخشنده، وجیهه (1389). «بررسی و تبیین رابطه بین مسئولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز». جامعه¬شناسی کاربردی، سال 21، شماره 1، ص 19-42.
3. براتی، معصومه؛ مرادی، مهدی و نوغانی دخت¬بهمنی، محسن (1396). «رابطه بین رویکرد اخلاقی نسبی¬گرایی، رضایت شغلی و ماکیاول¬گرایی بین جامعه حسابداران و حسابرسان». دو فصلنامه حسابداری ارزش و رفتاری، سال 2، شماره 4، ص 37-67.
4. پورسلطانی¬زرندی، حسین؛ امیرجی¬نقندر، رامین (1392). «ارتباط بین تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان تربیت بدنی شهر مشهد در سال 1390»، نشریه مدیریت ورزشی، جلد 5، شماره 16، ص 127-147.
5. پورفخریان، پروین (1395). «بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد مالی». ماهنامه پژوهش¬های مدیریت و حسابداری، شماره 30، ص 9-21.
6. حساس¬یگانه، یحیی؛ برزگر، قدرت¬اله (1393). «مبانی نظری مسئولیت اجتماعی شرکت¬ها و پارادایم تحقیقاتی آن در حرفه حسابداری». فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، سال 7، شماره 22، ص 109-133.
7. حسنیان، زهرا¬مرضیه؛ باقری، علی؛ صادقی، امیر؛ مقیم¬بیگی، عباس (1396). «بررسی وضعیت مسئولیت¬پذیری اجتماعی پرستاران و ارتباط آن با برخی مشخصات جمعیت¬شناختی». مجله علمی دانشکده پرستاری و مامائی همدان، دوره 25، شماره 2، ص 45-53.
8. خاص¬پور، مریم؛ یوسفی، سپیده (1395). «بررسی رابطه هوش سازمانی و مسئولیت پذیري اجتماعی در سازمان تأمین اجتماعی کرمانشاه». نخستین کنفرانس بین¬المللی پارادایم¬هاي نوین مدیریت هوش تجاري و سازمانی دانشگاه شهید بهشتی، ص 1-16.
9. رویایی، رمضانعلی؛ مهردوست، حسین (1388). «بررسی نقش مدیران فرهنگی در ارتقای مسئولیت اجتماعی: بررسی موردی مدیران تک پست صدا و سیما». پژوهشنامه علوم اجتماعی، سال 3، شماره 3، ص43-59.
10. شافعی، رضا؛ احمدی، کیومرث (1392). مسئولیت¬پذیری اجتماعی سازمانی: تعاریف، مفاهیم و مدل¬ها. چاپ اول. تهران: انتشارات سمت.
11. صادقیان، خدیجه؛ علمی، محمود (1392). «بررسی رضایت اجتماعی با مسئولیت اجتماعی دبیران دبیرستان¬های عجب شیر»، مطالعات جامعه شناسی، سال 5، شماره 19، ص 21-38.
12. صفری، زهرا؛ بنی¬مهد، بهمن و موسوی¬کاشی، زهره (1397). «ماکیاولیسم و اثربخشی فردی حسابرس». فصلنامه علمي پژوهشي دانش حسابداري و حسابرسي مديريت، سال 7، شماره 26، ص 105-120.
13. صنوبر، ناصر؛ خلیلی، مجید و ثقفیان، حامد (1389). «بررسی رابطه بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی با عملکرد مالی شرکت¬ها». فصلنامه علمی پژوهشی کاوش¬های مدیریت بازرگانی، سال 2، شماره 4، ص 28-52.
14. طالقاني، غلامرضا؛ نرگسيان، عباس و گودرزي، مصطفی (1390). «بررسي تأثير سرمايه اجتماعي بر مسؤوليت اجتماعي سازمان¬ها (مطالعه موردي: اداره كل ماليات غرب استان تهران)». دوماهنامه دانشور رفتار، شماره 47، ص 229-242.
15. معیدفر، سعید (1385). «بررسی میزان اخلاق کار و عوامل مؤثر بر آن در میان کارکنان ادارات دولتی». فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال 6، شماره 23، ص 321-341.
16. Alonso-Almeida a, M, Perramonb, j, Bagur, l. (2015). Women managers and corporate social responsibility (CSR) in Spain: Perceptions and drivers. Journal of Women's Studies International Forum, pp: 47-56.
17. Alonso-Almeida, M. M. (2012). Water and waste management in the Moroccan tourism industry: the case of three women entrepreneurs. Women's Studies International Forum, Vol. 35, No. 5, pp: 343-353.
18. Alonso-Almeida, M. M., & Bremser, K. (2014). Strategic management decisions in power positions to achieve business excellence in small service businesses: does gender matter? European Accounting and Management Review, Vol. 1, No. 1, (Available at SSRN: xzhttp://ssrn.com/abstract = 2532404. Accessed February 13, 2015).
19. Alonso-Almeida, M. M., Casani, F., & Rodriguez-Pomeda, J. (2015). Corporate social responsibility perception in business students as future managers: A multifactorial analysis. Business Ethics: A European Review, Vol. 24, No. 1, pp: 1-27.
20. Avram, E. & S. Avasilcai. (2014). Business Performance Measurement in Relation to Corporate Social Responsibility: A Conceptual Model Development, Procedia. Social and Behavioral Sciences, Vol. 109, pp: 1142-1146.
21. Barracloug, S., Martha, M. (2012), A Grin Contradiction: The practice and consequences of corporate social responsibility British American Tobacco in Malayzia. Social Science & Medicine, 66: 1784-1796.
22. Bear, S.; Rahman, N.; Post, C. (2010). The impact of board diversity and gender composition on corporate social responsibility and firm reputation. J. Bus. Eth, Vol. 97, pp: 207-221.
23. Ben-Amar, W.; Chang, M.; Mcllkenny, P. (2016). Board gender diversity and corporate response to sustainability initiatives: Evidence from the carbon disclosure project. J. Bus. Eth.
24. Braun, P. (2010). Going green: women entrepreneurs and the environment. International Journal of Gender and Entrepreneurship, Vol. 2, No. 3, pp: 245-259.
25. Carrol .A.B. (1991). The Pyramid of corporate social Responsibility: Toward the moral management of organizational stakeholders. Business Horizon. p: 12.
26. Daft, R. (2009). The new era of management. Translate by Fayzi, T., Sarlak. Gostareh (in Persian)
27. Filizöz, B. & Fisne, M. (2011). Corporate social responsibility: A study of striking corporate social responsibility practices in sport management. Procedia Social and Behavioral Sciences, Vol. 24, pp: 1405-1417.
28. Fleming, M. (2002). What is safety culture? Rail way safety ever green House, Available at: www.google.com \ rwf\.
29. Freedman, A. M., & Bartholomew, P. S. (1990). Age, Experience and Genders as Factors in Ethical Development of Hospitality Managers and Students. Hospitality Research Journal, Vol. 14, No. 2, pp: 1-10.
30. Gao, Y.(2011). CSR in an emerging country: A content analysis of CSR reports of listed companies. Baltic Journal of Management, Vol. 6, No. 2, pp: 263-291.
31. Hafsi, T., & Turgut, G. (2013). Boardroom Diversity and Its Effect on Social Performance: Conceptualization and Empirical Evidence. Journal of Business Ethics, Vol. 112, No. 3, pp: 463-479.
32. Hediger, H. (2010). Welfare and capital-theoretic foundations of corporate social responsibility and corporate sustainability, The Journal of Socio-Economics, No. 39, pp: 518-526.
33. Henderson, J.C. (2007). Corporate Social Responsibility and Tourism: Hotel Companies in Phuket. Thailand, Aafter the Indian Ocean Tsunami, Hospitality Management, Vol. 26, pp: 228-239.
34. Hudson, S., & Miller, G. (2005). Ethical orientation and awareness of tourism students. Journal of Business Ethics, Vol. 62, No. 4, pp: 383-396.
35. Hyun, Eunjung, Yung, Daegyu, Jung, Hojin and Hong, Kihoon. (2016). Women on Boards and Corporate Social Responsibility. Journal of Sustainability, Vol. 8, No. 4, pp: 300. DOI:10.3390/su8040300.
36. Jamali, D., Safieddine, A., & Daouk, M. (2007). Corporate governance and women: an empirical study of top and middle women managers in the Lebanese banking sector. Corporate Governance, Vol. 7, No. 5, pp: 574-585. (In Persian)
37. Junkus JC, Hoque M, Berry TC. (2010). The demographic profile of socially responsible investors. Manag Finance, Vol. 36, No. 6. pp:474-81. DOI: 10.1108/03074351011042955.
38. Ko, E., Hwang, Y. K., & Kim, E. Y. (2013). Green marketing'functions in building corporate image in the retail setting. Journal of Business Research, Vol. 66, No. 10, pp: 1709-1715.
39. Kolodinsky, R. W., Madden, T. M., Zisk, D. S., & Henkel, E. T. (2010). Attitudes about corporate social responsibility: business student predictors. Journal of Business Ethics, Vol. 91, No. 2, pp: 167-181.
40. Lamsa, A., Vehkapera, M., Puttonen, T., & Pesonen, H. L. (2008). Effect of business education on women and men students' attitudes on corporate responsibility in society. Journal of Business Ethics, Vol. 82, No. 1, pp: 45-58.
41. Lukman R., Innocent A., & Olakunle D. O. (2015). Corporate Social Responsibility and Entrepreneurship (CSRE): antidotes to poverty, insecurity and underdevelopment in Nigeria. Social Responsibility Journal, Vol. 11, No. 1, pp: 56-81.
42. Marquis, C., & Lee, M. (2011). Who is governing whom? senior managers, governance and the structure of generosity in large U.S. Firms. Harvard Business School, working paper, pp: 11-121.
43. Martínez, P., & del Bosque, I. R. (2013). CSR and customer loyalty: The roles of trust, customer identification with the company and satisfaction. International Journal of hospitality management, Vol. 35, pp: 89-99.
44. Nicolau, J.L. (2008). Corporate social responsibility worth-creating activities. Annals of Tourism Research, Vol. 35, No. 4, pp: 990-1006.
45. Pearson, R. (2007). Beyond women workers: gendering CSR. Third World Quarterly, Vol. 28, No. 4, pp: 731-749.
46. Pérez A, Del Bosque I. (2016). How customers construct corporate social responsibility images: Testing the moderating role of demographic characteristics. BRQ Bus Res Q, Vol. 18, No. 2, pp:127-41.
47. Pop, O. Dina, G.C. Martin, C. (2011). Promoting the Corporate Social Responsibility for A Green Economy and Innovative Jobs. Procedia Social and Behavioral Sciences, Vol.15 , pp: 1020-1023.
48. Porter, M. E., & Kramer, M. R. (2006). Strategy and society: the link between competitive advantage and corporate social responsibility. Harvard Business Review, Vol. 84, No. 12, pp: 78-92.
49. Randolph, S. W. (2008). The Role of Altruistic Behavior, Empathetic and social Responsibility Motivation in Blood Donation Behavior. Transfusion, Vol. 48, pp: 43- 54.
50. Salazar AL, Hidalgo JFO, Manrيquez MR. (2017). La responsabilidad social empresarial desde la percepciَn del capital humano. Estudio de un caso. Rev Contabilidad, Vol. 20, No. 1, pp:36-46.
51. Salehi Amiri SR, Hajiyani E, Omidvar A, Omidiyani SH, Khalili M, Sasani H, et al. (2008). Organization's social responsibility. Tehran: Research Institue of Strategic Researches, pp:9-8. [Book in Persian]
52. Schuyt ,T. & Smit, j. & Bekkers, R. (2005). Constructing a Philanthropyscale: Social Responsibility and Philanthropy.
53. Seto -Pamies, Dolors. (2015). The Relationship between Women Directors and Corporate Social Responsibility. Journal Corporate Social Responsibility and Environmental Management, Vol. 22, No. 6, pp: 334-345.
54. Soares, R., Marquis, C., & Lee, M. (2011). Gender and corporate social responsibility: It's a matter of sustainability. Catalyst report.
55. Terpstra DE, Rozell EJ, Robinson RK. (1993). The Influence of Personality and Demographic Variables on Ethical Decisions Related to Insider Trading. J Psychol, Vol. 127, No. 4, pp: 375-89. DOI: 10.1080/00223980.1993.9915573.
56. Tingchi Liu, M., Anthony W. I. S., Guicheng C. R. L. & Brock, J. (2014). The impact of corporate social responsibility (CSR) performance and perceived brand quality on customer based brand preference. Journal of Services Marketing, Vol. 28, No. 3, pp: 181-194.
57. Turker D. (2009). Measuring Corporate Social Responsibility: A Scale Development Study. Journal of Business Ethics, Vol. 85, No. 4, pp: 411-27.
58. Wang L. (2011). [Factors Affecting Perceptions of Corporate Social Responsibility Implementation: An Emphasis on Values]. Helsinki: University of Helsinki.
59. Wentzel, K, R. (1991). Social Competence at School: Relationn between Social Responsibility and Academic Achievement. Reviewed Educational Researc, Vol. 61, pp: 1-24.
60. Williams, R. J. (2003). Women on corporate boards of directors and their influence on corporate philanthropy. Journal of Business Ethics, Vol. 42, No. 1, pp: 1-10.
بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان
(مطالعه موردی: کارکنان مالی شهر شیراز)
سیده زینب قائمی باباناری1* و محمدرضا میگونپوری2
1. کارشناس ارشد حسابداری، مؤسسه آموزش عالی حافظ، شیراز، ایران.
sz.ghaemi2020@gmail.com
2. استادیار دانشکدهی کارآفرینی دانشگاه تهران
تاريخ دريافت: [1/8/98] تاريخ پذيرش: [14/12/98]
چکیده
مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان که موضوع حساسیتبرانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده، عامل اساسی بقای هر سازمان محسوب میشود. خصوصیات جمعیتشناختی بر مسئولیتپذیری اجتماعی تأثیرگذار میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در میان کارکنان مالی شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی، به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کارکنان مالی شهر شیراز در سال 1398 بود. حجم نمونه پژوهش، به تعداد 96 نفر تعیین گردید. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه دو قسمتی شامل پرسشنامه جمعیتشناختی و مسئولیتپذیری اجتماعی کارول (1991) استفاده شد. در این مطالعه روایی و پایایی پرسشنامه تأیید و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت بررسی متغیرها از آزمون تفاوت میانگین (T مستقل) و تحلیل واریانس یکطرفه ((ANOVA استفاده شده و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد. علاوهبراین یافتههای پژوهش نشان داد که بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی با متغیرهای جنسیت و تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد. بهطوری که میزان گرایش زنان به مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتر از مردان میباشد و درنتیجه آنها در مواجه با مشکلات، تصمیمات مسئولانهتري میگیرند و میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در بین کارکنان مالی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری بهطور معنیداری بیشتر از کارکنان مالی دارای مدرک کاردانی و کارشناسی است. همچنین نتایج نشاندهنده آن است که تحصیلات در دو گروه مردان و زنان تفاوت دارد بهطوریکه میانگین گروه زنان بزرگتر از میانگین گروه مردان است. اما بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی با وضعیت تأهل، سابقه کار و سن تفاوت معناداری وجود ندارد.
واژگان کلیدی: مسئولیتپذیری اجتماعی، مشخصات جمعیتشناختی، کارکنان مالی، زنان.
مقدمه و بیان مسئله
امروزه محيط كاري در حال تغيير است؛ حرفه حسابداری همانند هر حرفه دیگر تحت تأثیر ارزشها و ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جوامع است (معیدفر، 1385). متأسفانه در حرفههایی از جمله حسابداری و حسابرسی، اعضای حرفهای با دوراهیهای اخلاقی بسیاری مواجه میشوند که تصمیمگیری برای استفاده از موقعیت پیشآمده به نفع خود یا به نفع جامعه، آنان را با معضلات بسیاری مواجه میسازد بهخصوص در کشوری ازجمله ایران، که عقاید، مذهب و فرهنگی متفاوت از سایر کشورها در آن حاکم است (براتی و همکاران، 1396). مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانها بهعنوان دستورالعملی براي کسب و کار اخلاقی طی سالهاي اخیر رشد فزایندهاي داشته است (گائو1، 2011). موج رسواییها و فروپاشی مالی شرکتها و مؤسسات بزرگ ازجمله انرون، آرتور اندرسن و ورلدکام در آغاز قرن بیست و یکم، بیانگر شواهدي از رویههاي تجاري غیراخلاقی و غیرمسئولانه از بعد اجتماعی است (حساسیگانه و برزگر، 1393). مسئولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن قرار دارد، در واقع مسئولیت اجتماعی شرکتها رویکردي متعالی به کسب و کار است که تأثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه را مورد توجه قرار میدهد (خاصپور و یوسفی، 1395). مسئولیت اجتماعی از سوی سازمان سبب افزایش مشروعیت اقدامهای سازمانی، بهبود مزیت رقابتی شده و موفقیت سازمانی را به همراه میآورد (شافعی و احمدی، 1392). امروزه صاحبنظران با درك اهمیت موضوع مسئولیتپذیري اجتماعی، سعی میکنند با پرداختن به ابعاد آن، یاريرسان اجتماع و سازمان خود در تحقق اهداف عالی باشند (آورام و آواسیلکا2، 2014). یکی از مسائل و مشکلات اجتماعی که طی سالهاي اخیر توجه بسیاري از صاحبنظران و دستاندرکاران جوامع مختلف را به خود جلب کرده است عدم توجه و پایبندي سازمانها و مدیران به وظیفه و مسئولیت اجتماعی آنها است (خاصپور و یوسفی، 1395). سازمانها تأثیر عمدهای بر جامعه دارند؛ بنابراین فعالیت آنها باید به گونهای باشد که اثرات مثبت حاصل از فعالیت خود را به حداکثر و اثرات منفی آن را به حداقل برسانند و بهعنوان تأثیرگذارترین عضو جامعه، نگران نیازها و خواستههای درازمدت جامعه بوده و در جهت رفع معضلات آن بکوشند. این بدان مفهوم است که سازمانهای امروزی بایستی مسئولیت اجتماعی خود را شناخته و پذیرای آن باشند (صالحی امیری و همکاران، 2008). همچنین، در هر سازمانی نقش کارکنان از عوامل کلیدی در ارتقای سازمان محسوب میگردد (پورسلطانی زرندی و امیرجی نقندر، 1392). بنابراین، با توجه به اهمیت فزاینده مسئولیتپذیری در حل مشکلات جوامع صنعتی کنونی، سازمانها نیازمند کارکنانی مسئولیتپذیرند (باراکلو و همکاران،3، 2012). فعالیتهایی از نوع مسئولیت اجتماعی سازمانها تقریبأ یک فرصت نایاب برای تأثیر مثبت بر افراد خصوصأ کارکنان، اعم از کارکنان فعلی سازمان و کارکنان آینده است که به سازمان ملحق میشوند. مسئولیتهای اجتماعی همچنین میتواند توانایی سازمانها را در جذب و نگهداشتن استعدادهای برتر افزایش دهد (بامن و اسکتیکا4، 2012). هچنین، امروزه اهمیت پرداختن به مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی، به دلیل مسائلی همچون ناکارآمدی برخی سازمانها، رسوایی اخلاقی شایع در بین کارکنان و مدیران سازمانها، نگرانی ناشی از جهانی شدن کاهش فاصلههای زمانی در بین افراد و جوامع و افزایش بیاعتمادی و نارضایتی شغلی در میان کارکنان سازمانها انکارناپذیر است (دافت5، 2009). در مطالعات متعددی ارتباط بین مسئولیتپذیری اجتماعی و خصوصیات جمعیتشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. از جمله ونگ در مطالعه خود در مورد ادراک و شروط برجسته در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی از طریق توصیف و مقایسه عوامل جمعیتشناختی دریافت که ارزشهای فردی بر دیدگاهها نسبت به مسئولیت اجتماعی تأثیر دارد (ونگ6، 2011). در پژوهشی ارتباط بین متغیرهای جمعیتشناختی و تصمیمگیری اخلاقی مورد مطالعه قرار گرفت و پژوهشگران دریافتند که سن و جنسیت بر سطح اخلاقی افراد تأثیر دارد (ترپسترا و همکاران7، 1993). جان و همکاران نیمرخ جمعیتشناختی سرمایهگذاران با گرایش به مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم گرایش به مسئولیتپذیری اجتماعی را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند بین برخی مشخصات جمعیتشناختی و مسئولیتپذیری اجتماعی ارتباط وجود دارد (جان و همکاران8، 2010).
باتوجه به نتایج مطالعات و همچنین از آنجایی که مدیران و سازمانهای ایرانی با مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی تا حدودی بیگانهاند (صنوبر و همکاران، 1389) و مسئولیت اجتماعی شرکت نتایج استراتژیکی برای سازمانها دارد، دارای اهمیت فراوانی است (خاکسار، 1393) و به دلیل انجام پژوهش کمتر مسئولیتپذیری اجتماعی و ارتباط آن با مشخصات جمعیتشناختی در میان کارکنان مالی، در این پژوهش مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی زن در مقایسه با کارکنان مالی مرد در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفته است.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مسئولیتپذیری اجتماعی
انسان موجودي اجتماعی است که از لحظه تولد تا آخر عمر در اجتماع به سر میبرد و همواره در تعامل با انسانهاي دیگر است، وي همواره باید بیاموزد که چگونه در جمع زندگی کند و نیازهاي خود را ارضا نماید. این امر نیازمند یک سري مهارتهاي اجتماعی است که فرد طی مراحل یادگیري و جامعهپذیري آنها را فرا میگیرد و یادگیري درست آنها میتواند به شکلگیري مسئولیتپذیري اجتماعی منجر شود (ایمان و جلائیان بخشنده، 1389). مسئولیتپذیری اجتماعی موضوع جدیدی نیست، اما به نظر میرسد که افزایش علاقه در میان دانشگاهیان و دستاندرکاران به مسئولیت اجتماعی به خاطر منفعتهایی که مسئولیت اجتماعی برای اقتصاد، جامعه و محیط زیست دارد، تازه و جدید باشد (هندرسون9، 2007). مسئولیتپذیري اجتماعی با نامهایی همچون وجدان سازمان، عملکرد اجتماعی، کسب و کار مسئول و پایدار، مسئولیت شهروندي و پاسخگویی اجتماعی سازمان شناخته میشود (پوپ و همکاران10، 2011). مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان که موضوع حساسیتبرانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده، عامل اساسی بقای هر سازمان محسوب میشود (رویایی و مهردوست، 1388). در یک محیط پویا، به مسئولیتپذیری اجتماعی به عنوان یکی از فعالیتهای استراتژیک کسب و کار نگریسته میشود (کو و همکاران11، 2013). مسئولیتپذیری اجتماعی یک استراتژي مقابلهاي براي پاسخگویی به نگرانیهاي اجتماعی، زیست محیطی و توسعه پایدار است (نیکولا12، 2008، فلیزوز و فیسن13، 2011؛ هدیگر14، 2010). به عبارت دیگر، مسئوليت اجتماعي بهعنوان يك سازوكار براي تحريك نگرانيهاي اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي شركتهاي بزرگ در جوامعي كه در آن به كسب و كار مشغولند، به شمار ميرود (لوکمن و همکاران15، 2015). گريفین و بارني16 (2000) مسئوليت اجتماعي را چنين تعريف ميكنند: مسئوليت اجتماعي، مجموعه وظايف و تعهداتي است كه سازمان بايستي در جهت حفظ، مراقبت و كمك به جامعهاي كه در آن فعاليت ميكند، انجام دهد (فلمينگ17، 2002). در واقع اين مفهوم بيانگر تعهد و تکليف مديريت به انجام كارهايي است كه حافظ و ارتقاءدهنده رفاه جامعه و علايق سازمان باشد (طالقانی و همکاران، 1390). کارول18 (1979) تعریف جامعتری ارائه میدهد و مسئولیتپذیری اجتماعی را بهصورت مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و بشر دوستانه که مورد انتظار جامعه میباشند، تعریف کرده است؛ به عبارت دیگر، سازمانها تنها نسبت به مشتریان و سهامدارانشان وظیفه ندارند بلکه در قبال جامعه نیز مسئول میباشند (مارتینز و دلبوسکه19، 2013). ونتزل20 مسئولیت اجتماعی را مراعات و احترام به حقوق دیگران، رقابت فردی و توسعه اخلاقی میداند و آن را مستقیما به یادگیری مرتبط دانسته است. وی مسئولیت اجتماعی را در داشتن احساس تصمیمگیری، خلاقیت و تفکر مستقل میداند که نقطه مقابل اطلاعات و رفتار سلطهپذیر است (ونتزل، 1991). فلاک و هبلیج21 (2000) مسئولیتپذیری اجتماعی را تعهد داوطلبانه سازمان برای ایفای وظایف شفاف و غیرشفافی که انتظارات جامعه بهطور قراردادی بر عهده آن نهاده شده است، تعریف میکنند (ابراهیمینژاد و اکبری، 1388). کمیسیون اروپا22 (2001) مسئولیت اجتماعی شرکت روشی است که شرکتها اثرات اجتماعی و محیطیشان را براي ایجاد ارزش هم براي سهامداران و هم ذینفعانشان بر مبناي داوطلبانه، هدایت و بهبود بخشند. آمایشی23 (2005) بر این باور است که این تعریف، یکی از عمومیترین تعاریف مسئولیت اجتماعی شرکتها میباشد که همسان با ادبیات اخیر آکادمیک در این مقوله است (ترکر24، 2009). انجمن کیفیت آمریکا25 (ASQ) مسئولیت اجتماعی را بهعنوان رفتار و مشارکت تجاري مردم و سازمانها از نظر اخلاقی با در نظر گرفتن جامعه، فرهنگ و اقتصاد؛ تعریف کرده و آن را تلاشی میداند که افراد، سازمانها و دولتها از طریق آن میتوانند اثر مثبتی بر توسعه، تجارت و جامعه داشته باشند (پورفخریان، 1395).
کارول ابعاد مسئولیتپذیری اجتماعی را چنین تعریف میکند: الف) مسئولیت اقتصادی: مهمترین بعد مسئولیت اجتماعی سازمانها بعد اقتصادي است که در آن فعالیتها و اقدامات اقتصادي مدنظر قرار میگیرد. مسئولیت اقتصادي پایه و اساس همه ابعاد در هرم مسئولیتپذیري اجتماعی توصیف میشود، زیرا همه مسئولیتهاي کسب و کارهاي دیگر بر پیشبینیهاي مسئولیتپذیري اقتصادي نهاده شده است. ب) مسئولیت قانونی: از سازمان انتظار دارد که مأموریتهاي اقتصادي خود را در چهارچوب قانون و مقررات عمومی پیگیري کند. جامعه این قوانین را تعیین میکند و کلیه شهروندان و سازمانها، موظف هستند به این مقررات به عنوان یک ارزش اجتماعی احترام بگذارند. بعد قانونی مسئولیت اجتماعی را التزام اجتماعی نیز میگویند. ج) مسئولیت اخلاقی: سازمان باید به ارزشها، هنجارها و اعتقادات و باورهاي مردم احترام گذاشته و شئونات اخلاقی را در کارها و فعالیتهاي خود مورد توجه قرار دهند. د) مسئولیت بشردوستانه: این بعد شامل انتظارات، خواستهها و سیاستهاي مدیران عالی در سطح کلان است، که انتظار میرود مدیران و کارگزاران سازمانها با نگرش همه جانبه و رعایت و حفظ وحدت و مصالح کشور، تصمیمات و استراتژيهاي کلی را سرلوحه امور خود قرار داده و با دید بلندمدت تصمیمگیري نمایند. به عبارت دیگر، مجموعه وظایف و تعهداتی را دربرمیگیرد که سازمان باید در جهت حفظ و کمک به جامعه با نگرش همه جانبه و رعایت حفظ وحدت و مصالح عمومی کشور انجام دهد (کارول، 1991).
مسئولیتپذیری اجتماعی و متغیرهای جمعیتشناختی
در مطالعات متعددی ارتباط بین مسئولیتپذیری اجتماعی و خصوصیات جمعیتشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. علاوهبر این متغیرهای جنسیت، سن، سطح تحصیلات، محل اشتغال و سابقه کار و ... متغیرهای تأثیرگذار در اکثر تحقیقات رفتاری حسابداری و حسابرسی به شمار میآیند (صفری و همکاران، 1397). پژوهشهاي پیشین دریافتند جنسیت یکی از قدرتمندترین عواملی است که تفاوتهاي مسئولیتپذیري اجتماعی شرکت را توضیح میدهد (آلونسوآلمیدا و همکاران26، 2015). در این خصوص، دو دیدگاه پژوهشی توسعه یافته است که بر جنسیت و مسئولیتپذیري اجتماعی شرکت تمرکز دارد. دیدگاه اول، به نابرابري جنسیتی در شرکتها و نحوهي از میان بردن این شکاف با استفاده از توسعه مسئولیتپذیري اجتماعی میپردازد (براون27، 2010؛ جمالی و همکاران، 2007). دیدگاه دوم، به نقش زنان در هیأت مدیره میپردازد. این دیدگاه پژوهشی درمییابد، زمانی که زنان بیشتري در هیأت مدیره باشند، شرکت به توسعه ابتکارات گسترهتري از مسئولیتپذیري اجتماعی گرایش مییابد (مارکوئیز و لی28، 2011؛ سوآرز و همکاران29، 2011). بن عمار و همکاران30 (2016)، نشان میدهند که مدیران زن به احتمال زیاد، نگران دیگر گروههاي ذينفع هستند. به این ترتیب، منطقی است که انتظار میرود مدیران زن مسئولیتپذیري اجتماعی شرکت را بیشتر از مدیران مرد میپذیرند و به طور جدي در مسائل مربوط به رفاه گروههاي ذينفع تلاش میکنند. زنان توجه بیشتري به مسائل کیفی از قبیل مسئولیتهاي اجتماعی و انسان دوستی دارند (هافیس و تورگوت31، 2013؛ بر و همکاران32، 2010؛ ویلیامز33، 2003). آلونسوآلمیدا (2012) و براون (2010) معتقدند کارآفرینان زن مثل مدیران زن نسبت به مردان از مسئولیتپذیري اجتماعی نگرش قويتري دارند. آنها در مواجه با مشکلات، تصمیمات مسئولانهتري میگیرند (آلونسوآلمیدا و برمسر34، 2014). به خاطر این که مدیران زن معمولاً منابع کمتري در اختیار دارند، میتوانند از مسئولیت اجتماعی به گونهاي راهبردي در ارتقاي کسب و کار بهره برند (پورتر و کرامر35، 2006). بن عمار و همکاران (2016) نشان میدهند مدیران زن اغلب به نقض قانون حساستر هستند و درنتیجه تمایل بیشتري به مراقب و دوري از تخلفات دارند. موسسه آسپن36 (2008)، دریافت که زنان نسبت به مردان اهمیت بیشتري براي حفظ جامعهاي سالم قائلند. پس، به نظر میآید که زنان در جست وجوي اقدامات گستردهتري از مسئولیتپذیري اجتماعی هستند تا از مطلوبیت بیشتري بهره برند (پیرسون37، 2007). همچنین، هادسون و میلر38 (2005) دریافتند زنان به موضوع مسئولیت اجتماعی به خصوص در رابطه با موضوع زیستمحیطی، حساستر هستند. این یافتهها به یافتههاي فریدمن و بارتولومو 39 (1990) و لامسا و همکاران40 (2008) شباهت دارند. پس، موضوعهاي اجتماعی و زیستمحیطی بیشتر از بعد ذينفع براي زنان اهمیت دارند (آلونسوآلمیدا و همکاران، 2015). به غیر از چند استثنا (کولودینسکی و همکاران41، 2010 که هیچ تفاوتی نیافتند) زنان در حالت کلی بیشتر از مردان براي مسئولیتپذیري اجتماعی ارزش قائلند (آلونسوآلمیدا و همکاران، 2015). حسنیان و همکاران در پژوهش خود دریافتند که بین مسئولیتپذیری اجتماعی با سن و وضعیت تأهل ارتباط معناداری وجود دارد و بین جنسیت و سطح تحصیلات با مسئولیتپذیری اجتماعی ارتباط آمار معنیداری یافت نشد (حسنیان و همکاران، 1396). نتایج پژوهش صادقیان و علمی (1392) نشان میدهد که بین متغیر جنسیت و تحصیلات با میزان مسئولیت اجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد. اما بین وضعیت تأهل و مسئولیت اجتماعی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
پیشینه پژوهش
چيبات42 (1986) پژوهشی تحت عنوان ويژگيهاي جسماني مؤثر بر مسئوليتپذيري اجتماعی انجام داد. يافتهها حاكي از وجود رابطه بين سن افراد و مسئوليتپذيري اجتماعي است (ايمان و جلائيان بخشنده، 1389).
هادسون و میلر (2005) دریافتند زنان به موضوع مسئولیت اجتماعی به خصوص در رابطه با موضوع زیست محیطی، حساستر هستند.
شوايت و همكاران43 (2005) نيز در تحقيقي با عنوان مسئوليتپذيري اجتماعي و بشردوستي اعلام كردند ارزش مسئوليتپذيري اجتماعي در ميان پروتستانها، مشاركتكنندگان در فعاليتهاي كليسا (با فراواني بالاتر)، افراد متأهل و افراد داراي تحصيلات عالي بيشتر است.
راندولف و همکاران44 (2008) نشان ميدهند مسئوليت اجتماعي تحت تأثير جنسيت افراد قرار ميگيرد. مسئوليتپذيري مردان اندكي كمتر از زنان است (به نقل از ايمان و جلائيان بخشنده، 1389).
آلونسوآلمیدا و همکاران (2015) به بررسی تأثیر مدیران زن بر مسئولیتپذیري اجتماعی شرکت پرداختند. یافتهها نشان میدهند که مدیران ارشد در اسپانیا، بیش از سایر ابعاد مسئولیتپذیري اجتماعی، به بعد جهتگیري ذینفعان ارزش مینهند. همچنین، نتایج نشان میدهند که پیشزمینه حرفهاي و فردي، تأثیر محدودي بر ادراك زنان از مسئولیتپذیري اجتماعی دارد. همچنین نتایج نشان میدهند زنان کارآفرین، ادراك بهتري از مسئولیتپذیري اجتماعی دارند.
ستوپمیز45 (2015) به بررسی رابطه بین مدیران زن و مسئولیتپذیري شرکتها پرداخت. نتیجه پژوهش نشان میدهد مدیران زن بر مسئولیتپذیري اجتماعی شرکت تأثیر مثبتی دارد. استعداد زنان میتواند نقش راهبردي در قادر ساختن شرکت براي مدیریت مسئولیت اجتماعی و شیوههاي مناسب پایداري، داشته باشد.
هیون و همکاران46 (2016) به بررسی رابطه بین زنان در هیأت مدیره و مسئولیتپذیري اجتماعی پرداختند. آنها دریافتند بین مدیران زن و مسئولیتپذیري اجتماعی شرکت رابطه مثبت وجود دارد و شدت این رابطه بستگی به سطح جهتگیري بازار مصرفکننده شرکت دارد.
پرز و بوسکو47 (2016) دریافتند که سن، جنس و سطح تحصیلات برای طراحی بهتر مسئولیت اجتماعی و استراتژیهای ارتباطی مفید نیستند.
سالازار و همکاران48 (2017) در پایان مطالعه خود نتیجه گرفتند که ادراک کارکنان در مورد مسئولیت اجتماعی در جنس مذکر و مؤنث متفاوت است.
ايمان و جلائيان بخشنده (1389) در تحقيقي به بررسي و تبيين رابطه بين مسئوليت اجتماعي و سرمايه اجتماعي در بين جوانان شهر شيراز پرداختند. نتايج تحقيق آنان نشان ميدهد مسئوليت اجتماعي مستقيم تحت تأثير متغيرهاي سرمايه اجتماعي، عزت نفس، سن و جنسيت قرار دارد.
صادقیان و علمی (1392) در پژوهشی تحت عنوان به بررسی رابطه رضایت اجتماعی با مسئولیت اجتماعی دبیران دبیرستانهای عجبشیر پرداختند. تکنیک جمعآوری دادهها پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش 301 نفر از دبیران کلیه دبیرستانهای عجبشیر است و حجم نمونه آماری 170 نفر انتخاب شدند. برای آزمون فرضیهها از تکنیکهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تفاوت میانگین و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید و از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین متغیر جنسیت و تحصیلات با میزان مسئولیت اجتماعی دبیران تفاوت معنیداری وجود دارد. اما بین وضعیت تأهل و مسئولیت اجتماعی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
حسنیان و همکاران (1396) پژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت مسئولیتپذیری اجتماعی پرستاران و ارتباط آن با برخی مشخصات جمعیتشناختی انجام دادند. نمونهگیری به روش تصادفی طبقهبندی نسبتی انجام گرفت و 148 پرستار مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی همدان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS انجام شد. یافتههای آنها نشان داد که بین مسئولیتپذیری اجتماعی پرستاران با سن و وضعیت تأهل ارتباط معناداری وجود دارد. بین جنسیت و سطح تحصیلات با مسئولیتپذیری اجتماعی پرستاران ارتباط آمار معنیداری یافت نشد.
فرضیههای پژوهش
1. میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد.
2. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با جنسیتِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
3. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با وضعیت تأهلِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
4. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با سطوح تحصیلاتِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
5. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با سابقه کارِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
6. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با سنِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر را میتوان براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی بهشمار آورد. از آنجایی که این تحقیق در یک محیط واقعی انجام میشود، جزو تحقیقات میدانی بهشمار میآید و همچنین روش انجام این پژوهش نیز پیمایشی است، زیرا که با استفاده از ابزار پرسشنامه به تحلیل نظرات پاسخدهندگان میپردازد.
جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان مالی شهر شیراز در سال 1398 تشکیل دادند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با در نظر گرفتن میزان خطای برابر یا یک، به تعداد 96 نفر تعیین گردید که تعداد 120 پرسشنامه توزیع شد. لازم به ذکر است که به دلیل عدم بازگشت تعداد 29 پرسشنامه، در نهایت تعداد 91 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونهگيري تصادفي است. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه میباشد که به صورت دو قسمتی شامل پرسشنامه جمعیتشناختی و مسئولیتپذیری اجتماعی کارول (1991) است و سؤالات براساس مقیاس پنج درجهای لیکرت از طیف «کاملأ مخالفم» تا «کاملأ موافقم» امتیازبندی گردید که چهار مؤلفه مسئولیت قانونی، مسئولیت اخلاقی، مسئولیت اجتماعی و مسئولیت اقتصادی را مورد سنجش قرار میدهد. پایایی پرسشنامه مسئولیت اجتماعی توسط کشاورز (1395)، مورد تایید قرار گرفته و ضریب پایایی این پرسشنامه را براساس ضریب آلفای کرونباخ 87/0 گزارش نموده است. در این پژوهش پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان آن برای متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی 909/0 به دست آمد. جهت آزمون روایی پرسشنامه، با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه از روش روایی محتوایی استفاده شد و روایی محتوایی آن توسط تعدادی از اساتید صاحبنظر در این زمینه تأیید شد. در این پژوهش برای بررسی متغیرها از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه ((ANOVA استفاده شده و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل گردیده است.
یافتههای پژوهش
آمار توصيفی پژوهش
براساس اطلاعات مندرج در جدول شماره (1) که نتایج حاصل از آمار توصیفی را نشان میدهد، ملاحظه میشود که متوسط میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در میان کارکنان مالی مورد مطالعه برابر 14/22 ± 17/73 محاسبه گردیده که حداقل میزان مسئولیتپذیری اجتماعی 64 و حداکثر 111 میباشد.
جدول 1: نتایج آمار توصیفی متغیر پژوهش
متغیر | تعداد مشاهدات | میانگین | میانه | انحراف معیار | حداقل | حداکثر |
مسئولیت پذیری اجتماعی | 91 | 17/73 | 00/76 | 14/22 | 00/64 | 00/111 |
جدول 2: ویژگیهای جمعیتشناختی
متغیر | زیر گروه | فراوانی | درصد فراوانی |
جنسیت | مرد زن | 42 49 | 2/46 % 8/53 % |
وضعیت تأهل | مجرد متأهل | 35 56 | 5/38 % 5/61 % |
سن | 30 سال و کمتر 31 تا 40 سال 41 تا 50 سال بیشتر از 50 سال | 23 58 9 1 | 3/25 % 7/63 % 9/9 % 1/1 % |
تحصیلات | فوق دیپلم لیسانس فوق لیسانس و دکتری | 5 44 42 | 5/5 % 4/48 % 2/46 % |
سابقه کار | کمتر از 1 سال 1 تا 5 سال 5 تا 15 سال بیستر از 15 سال | 6 19 53 13 | 6/6 % 9/20 % 2/58 % 3/14 % |
براساس اطلاعات مندرج در جدول شماره (2) میتوان بیان کرد که از میان 91 نفر شرکتکننده در پژوهش 2/46 % مردان و 8/53 % را زنان تشکیل میدهند. 5/38 % از افراد مجرد و 5/61 % متأهل میباشند. 3/25 % شرکتکنندگان در پژوهش 30 سال و کمتر، 7/63 % شرکتکنندگان در پژوهش بین 31 تا 40، 9/9 % شرکتکنندگان در پژوهش بین 41 تا 50 سال، 1/1 % شرکتکنندگان در پژوهش بیشتر از 50 سال سن داشتند و نتایج نشان داد که بیشتر افراد شرکتکننده در پژوهش بین 31 تا 40 سال سن داشتند. 5/5 % تحصیلات فوقدیپلم، 4/48 % تحصیلات لیسانس و 2/46 % تحصیلات فوقلیسانس و دکتری داشتند و نتایج نشان داد که بیشتر افراد شرکتکننده در پژوهش بین دارای تحصیلات لیسانس میباشند.. 6/6 % از افراد کمتر از 1 سال، 9/20 % بین 1 تا 5 سال، 2/58 % بین 5 تا 15 سال و 3/14 % بیشتر از 15 سال سابقه کاری داشتند و نتایج نشان داد که بیشتر افراد شرکتکننده در پژوهش بین 5 تا 15 سال سابقه کار داشتند.
آزمون فرضیههای پژوهش
آزمون نرمال بودن دادهها
پيش از آنکه روابط بين متغيرها آزموده شود، لازم است نرمال بودن دادهها بررسي گردد. برای بررسي نرمال بودن توزيع متغيرها از آزمون کولموگروف-اسميرنوف استفاده شد. که نتيجه آن در جدول 3 گزارش شده است.
جدول 3: آزمون کولموگروف-اسمیرنوف
متغیر | سطح معناداری | نتیجه |
مسئولیتپذیری اجتماعی | 08/0 | نرمال |
نتيجه اين آزمون نشان ميدهد که سطح معناداري متغير مسئولیتپذیری اجتماعی بيشتر از 05/0 است و در نتیجه نرمال بودن این متغير مورد تأييد قرار ميگيرد. نتیجه حاصله حاکی از مناسب بودن روشهای پارامتریک برای بررسی فرضیههای پژوهش است.
نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش
فرضیه اول: میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد.
با توجه به جدول شماره 4 میانگین متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی برابر 17/73 و سطح معنیداری آزمون 000/0 است. با توجه به اینکه سطح معنیداری کمتر از 05/0 است فرض تأیید میشود. بنابراین نتیجه گرفته میشود که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد.
جدول 4: میانگین متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی
متغیر | تعداد | میانگین | انحراف معیار | تی | درجه آزادی | معنیداری |
مسئولیتپذیری اجتماعی | 91 | 17/73 | 14/22 | 679/7- | 90 | 000/0 |
فرضیه دوم: بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با جنسیتِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
همچنانکه در جدول شماره 5 ملاحظه میشود نتایج نشان میدهد که بین دو گروه زنان و مردان و مسئولیتپذیری اجتماعی تفاوت معنیدار وجود دارد. میزان گرایش زنان به مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتر از مردان میباشد. سطح معنیداری 002/0 است و کوچکتر از 05/0 میباشد، بنابراین تفاوت دو جنس (زن و مرد) و میزان مسئولیتپذیری اجتماعی تأیید میگردد.
جدول 5: آزمون t مستقل بین مسئولیتپذیری اجتماعی و جنسیت
متغیر | جنسیت | تعداد | میانگین | انحراف استاندارد | تی | درجه آزادی | معنیداری |
مسئولیتپذیری اجتماعی | مرد | 42 | 88/67 | 18/28 | 154/2- | 89 | 002/0 |
زن | 49 | 71/77 | 97/13 |
فرضیه سوم: بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با وضعیت تأهلِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
همچنانکه در جدول شماره 6 ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری 386/0 که بزرگتر از 05/0 میباشد بین دو گروه مجرد و متأهل و مسئولیتپذیری اجتماعی تفاوت معنیدار وجود ندارد. به عبارتی دیگر مسئولیتپذیری اجتماعی بین کارکنان مالی مجرد و متأهل همسان میباشد. بنابراین تفاوت بین دو گروه (متأهل و مجرد) و مسئولیتپذیری اجتماعی وجود ندارد.
جدول 6: آزمون t مستقل بین مسئولیتپذیری اجتماعی و وضعیت تأهل
متغیر | وضعیت تأهل | تعداد | میانگین | انحراف استاندارد | تی | درجه آزادی | معنی داری | ||
مسئولیتپذیری اجتماعی | مجرد | 35 | 285/75 | 883/24 | 717/0 | 89 | 475/0 با فرض برابری واریانس | ||
| متأهل | 56 | 857/71 | 367/20 | 684/0 | 741/61 | 496/0 با فرض عدم برابری واریانس |
فرضیه چهارم: بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با سطوح تحصیلاتِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
با توجه به جدول شماره 7 برای آزمون این فرضیه، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. با توجه به اینکه سطح معنیداری 035/0 کمتر از 05/0 است، فرضیه تأیید میشود. در نتیجه میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی در سطوح مختلف تحصیلات تفاوت معنیداری دارد. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان میدهد که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در بین کارکنان مالی دارای مدرک کارشناسیارشد و دکتری به طور معنیداری بیشتر از کارکنان مالی دارای مدرک کاردانی و کارشناسی است.
جدول 7: تحليل واريانس (ANOVA) بین مسئولیتپذیری اجتماعی و سطح تحصیلات
متغیر | مسئولیتپذیری اجتماعی | مجموع مربعات | درجه آزادی | میانگین مربعات | آماره F | سطح معنیداری |
سطح تحصیلات | بین گروهها درون گروهها کل | 502/3246 685/40874 187/44121 | 2 88 90 | 251/1623 485/464
| 495/3 | 035/0 |
همچنانکه در جدول شماره 8 ملاحظه میشود، با توجه به این که سطح معنیداری 036/0 و کوچکتر از 05/0 میباشد، نشان دهنده آن است که تحصیلات در دو گروه مردان و زنان تفاوت دارد. همچنین با توجه به اینکه حد بالا و پایین هر دو منفی هستند بنابراین میانگین گروه زنان بزرگتر از میانگین گروه مردان است و تأیید شد که این اختلاف از نظر آماری معنادار است. بنابراین تفاوت میزان تحصیلات با جنسیت تأیید میگردد.
جدول 8: آزمون t بین میزان تحصیلات و جنسیت
متغیر | جنسیت | تعداد | میانگین | انحراف استاندارد | تی | درجه آزادی | معنی داری |
تحصیلات | مرد | 42 | 29/3 | 577/0 | 131/2- | 89 | 036/0 |
زن | 49 | 55/3 | 593/0 |
فرضیه پنجم: بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با سابقه کارِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
باتوجه به جدول شماره 9 برای آزمون این فرضیه، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. باتوجه به اینکه سطح معنیداری 821/0 بیشتر از 05/0 است، فرضیه تأیید نمیشود. به عبارت دیگر تفاوت معناداری بین میانگین جوامع وجود ندارد و درنتیجه میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی در سطوح مختلف سابقه کاری تفاوت معنیداری ندارد.
جدول 9: تحليل واريانس (ANOVA) بین مسئولیتپذیری اجتماعی و سابقه کار
متغیر | مسئولیتپذیری اجتماعی | مجموع مربعات | درجه آزادی | میانگین مربعات | آماره F | سطح معنیداری |
سابقه کار | بین گروهها درون گروهها کل | 555/461 632/43659 187/44121 | 3 87 90 | 852/153 835/501
| 307/0 | 821/0 |
فرضیه ششم: بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز با سنِ متفاوت، تفاوت معنادار وجود دارد.
باتوجه به جدول شماره 10 برای آزمون این فرضیه، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. باتوجه به اینکه سطح معنیداری 377/0 بیشتر از 05/0 است، فرضیه تأیید نمیشود. به عبارت دیگر تفاوت معناداری بین میانگین جوامع وجود ندارد و درنتیجه میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی در سطوح مختلف سنی تفاوت معنیداری ندارد.
جدول 10: تحليل واريانس (ANOVA) بین مسئولیتپذیری اجتماعی و سن
متغیر | مسئولیتپذیری اجتماعی | مجموع مربعات | درجه آزادی | میانگین مربعات | آماره F | سطح معنیداری |
سن | بین گروهها درون گروهها کل | 952/1533 235/42587 187/44121 | 3 87 90 | 317/511 508/489
| 405/1 | 377/0 |
نتیجهگیری
هدف این پژوهش بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان بین کارکنان مالی شهر شیراز است. در پژوهش حاضر از پرسشنامه مسئولیتپذیری اجتماعی کارول (1991) استفاده شده و ابعاد آن در این مدل شامل 4 بعد اقتصادی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی است که این پرسشنامه دارای 25 سؤال بوده و تعداد 120 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع و در نهایت 91 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نحوه امتیازدهی به سؤالات براساس طیف پنج گزینهای لیکرت میباشد. ضریب آلفای کرونباخ مسئولیتپذیری اجتماعی برابر با 909/0 به دست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که در بین مشارکتکنندگان، زنان با 8/53 % و افراد متأهل با 5/61 %، افراد با سن 31 تا 40 سال (7/63 %)، افراد با تحصیلات لیسانس (2/46 %) و افراد با سابقه کاری بین 5 تا 15 سال (2/58 %) دارای بیشترین فراوانی میباشد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد. بالا بودن میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در یک سازمان، میتواند باعث شود که تعداد افراد بیشتری تمایل بهکار کردن در آن سازمان داشته باشند. علاوهبراین میتواند باعث کاهش رسوایی اخلاقی در بین کارکنان و مدیران سازمانها، بیاعتمادی و نارضایتی شغلی در میان کارکنان سازمانها شود. به طوری که برخي از شركتهاي دورانديش، مسئوليت اجتماعي سازمان خود را به عنوان راهي براي جذب تعداد بسيار زيادي از كاركنان با كيفيت، ترويج ميدهند و تحقيقات نشان ميدهد كه شركتهاي با مسئوليت اجتماعي بهتر، ميتوانند جذابيت بيشتري براي موضوع كار كردن نسبت به ديگر شركتها داشته باشند (تينگچيليو و همكاران49، 2014). همچنین نتایج نشان داد که بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی با جنسیتِ متفاوت، تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که میزان گرایش زنان به مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتر از مردان میباشد. کارکنان زن احتمالاً به علت احساس مسئولیتی که در زندگی شخصی خود در قبال خانواده دارند، آن را به محیط کاری خود تسری میدهند و در نتیجه آنها در مواجه با مشکلات، تصمیمات مسئولانهتري میگیرند و همچنین زنان با در اختیار داشتن منابع کمتر، میتوانند از مسئولیتپذیری اجتماعی به صورت راهبردي جهت ارتقاي کسب و کار استفاده کنند. به طوری که در سالهاي گذشته افزایش قابل توجهی در میزان اشتغال زنان در جامعه مشاهده شده است که یکی از دلایل آن میتواند مسئولیتپذیری اجتماعی بالاتر زنان نسبت به مردان باشد. نتیجه آزمون این فرضیه با پژوهش حسنیان و همکاران (1396) و پرز و بوسکو (2016) مطابقت ندارد و با پژوهشهای فریدمن و بارتولومو (1990)، هادسون و میلر (2005)، مؤسسه آسپن (2008)، راندولف (2008)، لامسا و همکاران (2008)، آلونسوآلمیدا و همکاران (2015)، ستوپمیز (2015)، هیون و همکاران (2016)، سالازار و همکاران (2017) و صادقیان و علمی (1392)، ایمان و جلائیانبخشنده (1389) مطابقت دارد. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی با تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در بین کارکنان مالی دارای مدرک کارشناسیارشد و دکتری بهطور معنیداری بیشتر از کارکنان مالی دارای مدرک کاردانی و کارشناسی است. همچنین نتایج نشان دهنده آن است که تحصیلات در دو گروه مردان و زنان تفاوت دارد و با توجه به اینکه حد بالا و پایین هر دو منفی هستند بنابراین میانگین گروه زنان بزرگتر از میانگین گروه مردان است و تأیید شد که این اختلاف از نظر آماری معنادار است. بنابراین تفاوت میزان تحصیلات با جنسیت تأیید میگردد. نتیجه آزمون این فرضیه با پژوهشهای شوایت و همکاران (2005) و صادقیان و علمی (1392) مطابقت دارد و با پژوهش حسنیان و همکاران (1396) و پرز و بوسکو (2016) مطابقت ندارد. اما بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی با وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه آزمون این فرضیه با پژوهش صادقیان و علمی (1392) مطابقت دارد و با پژوهشهای شوایت و همکاران (2005)، جان و همکاران (2010) و حسنیان و همکاران (1396) مطابقت ندارد. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی با سابقه کار تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه آزمون این فرضیه با پژوهش حسنیان و همکاران (1396) مطابقت ندارد. بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی با سن تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه آزمون این فرضیه با پژوهشهای چیبات (1986)، ایمان و جلائیانبخشنده (1389) و حسنیان و همکاران (1396) مطابقت ندارد و با پژوهش پرز و بوسکو (2016) مطابقت دارد. این تفاوتها احتمالاً به دلیل تفاوت در جامعه مورد پژوهش و مسئولیتپذیری میباشد، زیرا در این پژوهش جامعه آماری کارکنان مالی میباشد.
با توجه به نتایج متناقض به دست آمده در مطالعات مختلف، انجام تحقیقات بیشتر میتواند به افزایش دانش موجود در زمینه ارتباط مسولیتپذیری اجتماعی با متغیرهای جمعیتشناختی کمک کند. به طور کلی توجه به مسئولیتپذیری اجتماعی از اهمیت شایانی برخوردار است و لازم است که مدیران و سازمانها متغیرهای فردی را جهت گزینش افراد برای انجام مسئولیتهای خطیر سازمانی لحاظ نمایند و همچنین به هنگام کارمند گزینی، نهایت دقت را داشت، که در جذب کارکنان با مسئولیتپذیری بالا تلاش شود. پیشنهاد میشود که سازمانها و مدیران کارکنان زن و افراد دارای تحصیلات بالا را در اولویت گزینش استخدامی قرار دهند. چون در زنان ویژگیهای مفید بودن، مهربانی، دلسوزی و احساس مراقبت وجود دارد و آنها تأکید بیشتري بر خلاقیت، ایدههای جدید و کمک به دیگران دارند. علاوه براین زمینه لازم برای گذراندن آموزشهایی در خصوص اخلاق مدیریتی برای مدیران و کارکنان سازمانها فراهم شود. از آنجایی که در گسترش مسئولیتپذیری اجتماعی در سازمانها مدیران نقش مهمی دارند، زمینهای فراهم گردد که مدیران با جنبههای مختلف مسئولیتپذیری اجتماعی آشنا شوند تا بتوانند نقش مؤثرتری در این زمینه داشته باشند. همچنین در دانشگاهها اساتید حسابداری باید موضوعات مرتبط با اخلاق را از طریق پایبندی عملی به آنها گسترش داده و در میان دانشجویان ترویج دهند.
پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی
1. بررسی دوباره پژوهش فوق به همراه تعداد مشاهدات بیشتر.
2. جامعه آماری و قلمرو مکانی این پژوهش محدود به کارکنان مالی شهر شیراز است، این محدودیت از میزان تعمیمپذیری نتایج پژوهش به کل کشور میکاهد؛ بنابراین توصیه میشود پژوهشهای مشابهی در جوامع آماری و قلمروهای مکانی دیگر نیز انجام شوند.
3. استفاده از سایر مدلهای مسئولیتپذیری اجتماعی در سنجش مسئولیتپذیری اجتماعی.
محدودیتهای پژوهش
1. عدم انگیزه و همکاری لازم برخی از پاسخدهندگان.
2. پژوهش حاضر از نظر مکانی، محدود به بخش خاصی از کشور است. بنابراین نمیتواند نماینده کاملی از رفتار کارکنان مالی در کل کشور باشد و این مسئله تعمیم مکانی پژوهش را با محدودیت مواجه میساخت.
منابع
1. ابراهیمینژاد، مهدی؛ اکبری، مهناز (1388). «رابطه دیدگاه ارزشی مدیران و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی آنها در سازمانهای دولتی». پژوهشهای مدیریت در ایران، دوره 3، شماره 4، ص 1-33.
2. ایمان، محمدتقی؛ جلائیانبخشنده، وجیهه (1389). «بررسی و تبیین رابطه بین مسئولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز». جامعهشناسی کاربردی، سال 21، شماره 1، ص 19-42.
3. براتی، معصومه؛ مرادی، مهدی و نوغانی دختبهمنی، محسن (1396). «رابطه بین رویکرد اخلاقی نسبیگرایی، رضایت شغلی و ماکیاولگرایی بین جامعه حسابداران و حسابرسان». دو فصلنامه حسابداری ارزش و رفتاری، سال 2، شماره 4، ص 37-67.
4. پورسلطانیزرندی، حسین؛ امیرجینقندر، رامین (1392). «ارتباط بین تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان تربیت بدنی شهر مشهد در سال 1390»، نشریه مدیریت ورزشی، جلد 5، شماره 16، ص 127-147.
5. پورفخریان، پروین (1395). «بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد مالی». ماهنامه پژوهشهای مدیریت و حسابداری، شماره 30، ص 9-21.
6. حساسیگانه، یحیی؛ برزگر، قدرتاله (1393). «مبانی نظری مسئولیت اجتماعی شرکتها و پارادایم تحقیقاتی آن در حرفه حسابداری». فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، سال 7، شماره 22، ص 109-133.
7. حسنیان، زهرامرضیه؛ باقری، علی؛ صادقی، امیر؛ مقیمبیگی، عباس (1396). «بررسی وضعیت مسئولیتپذیری اجتماعی پرستاران و ارتباط آن با برخی مشخصات جمعیتشناختی». مجله علمی دانشکده پرستاری و مامائی همدان، دوره 25، شماره 2، ص 45-53.
8. خاصپور، مریم؛ یوسفی، سپیده (1395). «بررسی رابطه هوش سازمانی و مسئولیت پذیري اجتماعی در سازمان تأمین اجتماعی کرمانشاه». نخستین کنفرانس بینالمللی پارادایمهاي نوین مدیریت هوش تجاري و سازمانی دانشگاه شهید بهشتی، ص 1-16.
9. رویایی، رمضانعلی؛ مهردوست، حسین (1388). «بررسی نقش مدیران فرهنگی در ارتقای مسئولیت اجتماعی: بررسی موردی مدیران تک پست صدا و سیما». پژوهشنامه علوم اجتماعی، سال 3، شماره 3، ص43-59.
10. شافعی، رضا؛ احمدی، کیومرث (1392). مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانی: تعاریف، مفاهیم و مدلها. چاپ اول. تهران: انتشارات سمت.
11. صادقیان، خدیجه؛ علمی، محمود (1392). «بررسی رضایت اجتماعی با مسئولیت اجتماعی دبیران دبیرستانهای عجب شیر»، مطالعات جامعه شناسی، سال 5، شماره 19، ص 21-38.
12. صفری، زهرا؛ بنیمهد، بهمن و موسویکاشی، زهره (1397). «ماکیاولیسم و اثربخشی فردی حسابرس». فصلنامه علمي پژوهشي دانش حسابداري و حسابرسي مديريت، سال 7، شماره 26، ص 105-120.
13. صنوبر، ناصر؛ خلیلی، مجید و ثقفیان، حامد (1389). «بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی با عملکرد مالی شرکتها». فصلنامه علمی پژوهشی کاوشهای مدیریت بازرگانی، سال 2، شماره 4، ص 28-52.
14. طالقاني، غلامرضا؛ نرگسيان، عباس و گودرزي، مصطفی (1390). «بررسي تأثير سرمايه اجتماعي بر مسؤوليت اجتماعي سازمانها (مطالعه موردي: اداره كل ماليات غرب استان تهران)». دوماهنامه دانشور رفتار، شماره 47، ص 229-242.
15. معیدفر، سعید (1385). «بررسی میزان اخلاق کار و عوامل مؤثر بر آن در میان کارکنان ادارات دولتی». فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال 6، شماره 23، ص 321-341.
16. Alonso-Almeida a, M, Perramonb, j, Bagur, l. (2015). Women managers and corporate social responsibility (CSR) in Spain: Perceptions and drivers. Journal of Women's Studies International Forum, pp: 47-56.
17. Alonso-Almeida, M. M. (2012). Water and waste management in the Moroccan tourism industry: the case of three women entrepreneurs. Women's Studies International Forum, Vol. 35, No. 5, pp: 343-353.
18. Alonso-Almeida, M. M., & Bremser, K. (2014). Strategic management decisions in power positions to achieve business excellence in small service businesses: does gender matter? European Accounting and Management Review, Vol. 1, No. 1, (Available at SSRN: xzhttp://ssrn.com/abstract = 2532404. Accessed February 13, 2015).
19. Alonso-Almeida, M. M., Casani, F., & Rodriguez-Pomeda, J. (2015). Corporate social responsibility perception in business students as future managers: A multifactorial analysis. Business Ethics: A European Review, Vol. 24, No. 1, pp: 1-27.
20. Avram, E. & S. Avasilcai. (2014). Business Performance Measurement in Relation to Corporate Social Responsibility: A Conceptual Model Development, Procedia. Social and Behavioral Sciences, Vol. 109, pp: 1142-1146.
21. Barracloug, S., Martha, M. (2012), A Grin Contradiction: The practice and consequences of corporate social responsibility British American Tobacco in Malayzia. Social Science & Medicine, 66: 1784-1796.
22. Bear, S.; Rahman, N.; Post, C. (2010). The impact of board diversity and gender composition on corporate social responsibility and firm reputation. J. Bus. Eth, Vol. 97, pp: 207-221.
23. Ben-Amar, W.; Chang, M.; Mcllkenny, P. (2016). Board gender diversity and corporate response to sustainability initiatives: Evidence from the carbon disclosure project. J. Bus. Eth.
24. Braun, P. (2010). Going green: women entrepreneurs and the environment. International Journal of Gender and Entrepreneurship, Vol. 2, No. 3, pp: 245-259.
25. Carrol .A.B. (1991). The Pyramid of corporate social Responsibility: Toward the moral management of organizational stakeholders. Business Horizon. p: 12.
26. Daft, R. (2009). The new era of management. Translate by Fayzi, T., Sarlak. Gostareh (in Persian)
27. Filizöz, B. & Fisne, M. (2011). Corporate social responsibility: A study of striking corporate social responsibility practices in sport management. Procedia Social and Behavioral Sciences, Vol. 24, pp: 1405-1417.
28. Fleming, M. (2002). What is safety culture? Rail way safety ever green House, Available at: www.google.com \ rwf\.
29. Freedman, A. M., & Bartholomew, P. S. (1990). Age, Experience and Genders as Factors in Ethical Development of Hospitality Managers and Students. Hospitality Research Journal, Vol. 14, No. 2, pp: 1-10.
30. Gao, Y.(2011). CSR in an emerging country: A content analysis of CSR reports of listed companies. Baltic Journal of Management, Vol. 6, No. 2, pp: 263-291.
31. Hafsi, T., & Turgut, G. (2013). Boardroom Diversity and Its Effect on Social Performance: Conceptualization and Empirical Evidence. Journal of Business Ethics, Vol. 112, No. 3, pp: 463-479.
32. Hediger, H. (2010). Welfare and capital-theoretic foundations of corporate social responsibility and corporate sustainability, The Journal of Socio-Economics, No. 39, pp: 518-526.
33. Henderson, J.C. (2007). Corporate Social Responsibility and Tourism: Hotel Companies in Phuket. Thailand, Aafter the Indian Ocean Tsunami, Hospitality Management, Vol. 26, pp: 228-239.
34. Hudson, S., & Miller, G. (2005). Ethical orientation and awareness of tourism students. Journal of Business Ethics, Vol. 62, No. 4, pp: 383-396.
35. Hyun, Eunjung, Yung, Daegyu, Jung, Hojin and Hong, Kihoon. (2016). Women on Boards and Corporate Social Responsibility. Journal of Sustainability, Vol. 8, No. 4, pp: 300. DOI:10.3390/su8040300.
36. Jamali, D., Safieddine, A., & Daouk, M. (2007). Corporate governance and women: an empirical study of top and middle women managers in the Lebanese banking sector. Corporate Governance, Vol. 7, No. 5, pp: 574-585. (In Persian)
37. Junkus JC, Hoque M, Berry TC. (2010). The demographic profile of socially responsible investors. Manag Finance, Vol. 36, No. 6. pp:474-81. DOI: 10.1108/03074351011042955.
38. Ko, E., Hwang, Y. K., & Kim, E. Y. (2013). Green marketing'functions in building corporate image in the retail setting. Journal of Business Research, Vol. 66, No. 10, pp: 1709-1715.
39. Kolodinsky, R. W., Madden, T. M., Zisk, D. S., & Henkel, E. T. (2010). Attitudes about corporate social responsibility: business student predictors. Journal of Business Ethics, Vol. 91, No. 2, pp: 167-181.
40. Lamsa, A., Vehkapera, M., Puttonen, T., & Pesonen, H. L. (2008). Effect of business education on women and men students' attitudes on corporate responsibility in society. Journal of Business Ethics, Vol. 82, No. 1, pp: 45-58.
41. Lukman R., Innocent A., & Olakunle D. O. (2015). Corporate Social Responsibility and Entrepreneurship (CSRE): antidotes to poverty, insecurity and underdevelopment in Nigeria. Social Responsibility Journal, Vol. 11, No. 1, pp: 56-81.
42. Marquis, C., & Lee, M. (2011). Who is governing whom? senior managers, governance and the structure of generosity in large U.S. Firms. Harvard Business School, working paper, pp: 11-121.
43. Martínez, P., & del Bosque, I. R. (2013). CSR and customer loyalty: The roles of trust, customer identification with the company and satisfaction. International Journal of hospitality management, Vol. 35, pp: 89-99.
44. Nicolau, J.L. (2008). Corporate social responsibility worth-creating activities. Annals of Tourism Research, Vol. 35, No. 4, pp: 990-1006.
45. Pearson, R. (2007). Beyond women workers: gendering CSR. Third World Quarterly, Vol. 28, No. 4, pp: 731-749.
46. Pérez A, Del Bosque I. (2016). How customers construct corporate social responsibility images: Testing the moderating role of demographic characteristics. BRQ Bus Res Q, Vol. 18, No. 2, pp:127-41.
47. Pop, O. Dina, G.C. Martin, C. (2011). Promoting the Corporate Social Responsibility for A Green Economy and Innovative Jobs. Procedia Social and Behavioral Sciences, Vol.15 , pp: 1020-1023.
48. Porter, M. E., & Kramer, M. R. (2006). Strategy and society: the link between competitive advantage and corporate social responsibility. Harvard Business Review, Vol. 84, No. 12, pp: 78-92.
49. Randolph, S. W. (2008). The Role of Altruistic Behavior, Empathetic and social Responsibility Motivation in Blood Donation Behavior. Transfusion, Vol. 48, pp: 43- 54.
50. Salazar AL, Hidalgo JFO, Manrيquez MR. (2017). La responsabilidad social empresarial desde la percepciَn del capital humano. Estudio de un caso. Rev Contabilidad, Vol. 20, No. 1, pp:36-46.
51. Salehi Amiri SR, Hajiyani E, Omidvar A, Omidiyani SH, Khalili M, Sasani H, et al. (2008). Organization's social responsibility. Tehran: Research Institue of Strategic Researches, pp:9-8. [Book in Persian]
52. Schuyt ,T. & Smit, j. & Bekkers, R. (2005). Constructing a Philanthropyscale: Social Responsibility and Philanthropy.
53. Seto -Pamies, Dolors. (2015). The Relationship between Women Directors and Corporate Social Responsibility. Journal Corporate Social Responsibility and Environmental Management, Vol. 22, No. 6, pp: 334-345.
54. Soares, R., Marquis, C., & Lee, M. (2011). Gender and corporate social responsibility: It's a matter of sustainability. Catalyst report.
55. Terpstra DE, Rozell EJ, Robinson RK. (1993). The Influence of Personality and Demographic Variables on Ethical Decisions Related to Insider Trading. J Psychol, Vol. 127, No. 4, pp: 375-89. DOI: 10.1080/00223980.1993.9915573.
56. Tingchi Liu, M., Anthony W. I. S., Guicheng C. R. L. & Brock, J. (2014). The impact of corporate social responsibility (CSR) performance and perceived brand quality on customer based brand preference. Journal of Services Marketing, Vol. 28, No. 3, pp: 181-194.
57. Turker D. (2009). Measuring Corporate Social Responsibility: A Scale Development Study. Journal of Business Ethics, Vol. 85, No. 4, pp: 411-27.
58. Wang L. (2011). [Factors Affecting Perceptions of Corporate Social Responsibility Implementation: An Emphasis on Values]. Helsinki: University of Helsinki.
59. Wentzel, K, R. (1991). Social Competence at School: Relationn between Social Responsibility and Academic Achievement. Reviewed Educational Researc, Vol. 61, pp: 1-24.
60. Williams, R. J. (2003). Women on corporate boards of directors and their influence on corporate philanthropy. Journal of Business Ethics, Vol. 42, No. 1, pp: 1-10.
Survey of Social Responsibility of Women Compared to Men
(Case Study: Shiraz Financial Staff)
Seyed Zeinab Ghaemi Bob Anari1*, Mohammad Reza Meigounpoory2
1. Master of Accounting, Hafez Higher Education Institute, Shiraz, Iran.
sz.ghaemi2020@gmail.com
2. Assistant Professor, Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Abstract
The social responsibility of the organization, which has been an issue of concern and an eye catching issue in recent years, is an essential factor for the survival of any organization. Demographic characteristics influence social responsibility. The purpose of this study was to investigate the social responsibility of women in comparison with men among the financial staff of Shiraz. The purpose of this study was to conduct a survey based on the purpose of applied research. The statistical population included the financial staff of Shiraz in 1398. The sample size of the study was 96 persons. A two-part questionnaire including Carroll's (1991) demographic and social responsibility questionnaire was used for data collection. In this study, the validity and reliability of the questionnaire were confirmed and the reliability of the questionnaire was measured by Cronbach's alpha. Data were analyzed by means of independent t-test and one-way analysis of variance (ANOVA) and data were analyzed using SPSS software version 22. Findings showed that the social responsibility of the financial staff was assessed. In addition, the findings of the study showed that there is a significant difference between the level of social responsibility with the variables of gender and education so that the tendency of women to social responsibility is higher than that of men. In the face of problems, they make more responsible decisions and take responsibility There is a significant difference among financial staff with master's degree than financial staff with associate's and bachelor's degree, and the results show that education is different in the two groups of men and women so that the average group of women is larger than the average group. However, there is no significant difference between social responsibility and marital status, work experience, and age.
Keywords: Social Responsibility, Demographic Characteristics, Financial Staff, Women.
[1] - Gao
[2] - Avram & Avasilcai
[3] - Barcloo & et al.
[4] - Bumann & Academy
[5] - Daft
[6] - Wang
[7] - Terpstra, et al.
[8] - Junkus, et al.
[9] -Henderson
[10] -Pop, et al.
[11] - Ko, et al.
[12] -Nicolau
[13] - Filizöz & Fisne
[14] - Hediger
[15] - Lukman R, et al.
[16] - Griffin & Barney
[17] - Fleming
[18] - Carrol
[19] - Martínez & del Bosque
[20] - Wentzel
[21] - Falck & Heblich
[22] - European Commission
[23] - Amaeishi
[24] - Turker
[25] - American Society for Quality
[26] - Alonso-Almeida, et al.
[27] - Braun
[28] - Marquis & Lee
[29] - Soares, et al.
[30] - Ben-Amar, et al.
[31] - Hafsi & Turgut
[32] - Bear, et al.
[33] - Williams
[34] - Alonso-Almeida & Bremser
[35] - Porter & Kramer
[36] - Aspen Institute
[37] - Pearson
[38] - Hudson & Miller
[39] - Freedman & Bartholomew
[40] - Lamsa, et al.
[41] - Kolodinsky, et al.
[42] - chibat
[43] - Schuyt, et al.
[44] - Randolph, et al.
[45] - Seto -Pamies
[46] - Hyun, et al.
[47] - Pérez & Del Bosque
[48] - Salazar, et al.
[49] - Tingchi Liu, et al.