رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان
محورهای موضوعی :بیتا نصرالهی 1 , سمیرا قدیمی 2
1 - دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
2 - دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
کلید واژه: تصویر بدنی, عملکرد جنسی, سازگاری زناشویی, سلامت روان.,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمعآوری و استخراج دادهها، برای آزمون فرضیههای پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخهی 25 نرمافزار AMOS و از نسخه 24 نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی بهصورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان بهصورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان بهصورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری میکند. بهطورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با دادههای گردآوری شده برازش دارد.
This study was conducted with the aim of determining the relationship between body image and sexual function and marital adjustment with the mediating role of mental health in married women of Tehran. The statistical population of the research was formed by all the married women of Tehran city in 1400-1401.From statistical population, 406 people were selected and studied as available sampling. To collect the data, Bron et al.'s Body Image Questionnaires (MBSRQ), Rosen et al.'s Women's Sexual Function (FSFI), Goldenberg's Mental Health (GHQ-28) and Graham B. Spanier's Marital Adjustment Questionnaire (DAS) were used. After collecting and extracting the data, the structural equation modeling method was used to test the hypotheses of the current research. In this research, AMOS software version 25 and SPSS version 24 were used.The results showed that:Body image had a positive and significand direct effect on sexual function (p<0/05, β=0/31) and marital adjustment (p<0/01, β=0/117). mental health had a negative and significant direct effect on sexual function (p<0/01, β=-0/37) and also on marital adjustment (p<0/01, β=-0/548). mental health had a positively and significantly mediates the indirect effect of body image on sexual function (p<0/01, β=0/111) as well as the indirect effect of body image on marital adjustment (p<0/01, β=0/164). In general, the results showed that body image had an effect on sexual function and marital adjustment both directly and through the mediation of mental health – it fits with the collected data.
1- خراشادی زاده، ف.، کرمی دهکردی، ا.، رهسپار، ا. ع.، لطیف نژاد رودسری، ر.، سالاری، م.، اسماعیلی، ح.، و هاشمی، م. (1390). تعیین ارتباط تصویر ذهنی از بدن با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی در زنان بارور و نابارور با استفاده از مدل تحلیل مسیر. مجله دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، 3(4)، 32-23.
2- غیاثی، پ.، معین، ل.، و روستا، ل. (1389)، بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین مراجعهکننده به دادگاههای خانواده شیراز. فصلنامه زن و جامعه، 1(3)، 77-104.
3- فکرت، ف.، ابراهیمی نژاد، غ. ل.، رضوی نعمت الهی، و. (1393). بررسی ارتباط بین تصویر بدنی و عزتنفس با سازگاری زناشویی در کارمندان زن دانشگاه علوم پزشکی کرمان. نشریه بهداشت و توسعه، 3(4)، 304-312.
4- لطیف نژاد رودسری، ر.، کرمی دهکردی، ا.، اسماعیلی، ح.، موسوی¬فر، ن.، آقامحمدیان شعرباف، ح. (1390). بررسی ارتباط تصویر ذهنی از بدن با سازگاری زناشویی در زنان نابارور. مجله زنان، مامایی و نازایی ایران، 14(6)، 19-9.
5- Alleva, J. M., Tylka, T. L., van Oorsouw, K., Montanaro, E., Perey, I., Bolle, C., ... & Webb, J. B. (2020). The effects of yoga on functionality appreciation and additional facets of positive body image. Body Image, 34, 184-195.
6- Kaiser, S.B. (1997). The social psychology of clothing: Symbolic appearances in context. New York: Fairchild Publications
7- Kreitler, S. (2018). Personality traits as patterns of meaning assignment tendencies. Journal of personality, 86(1), 55-68.
8- Kilic, E., Taycan, O., Belli, A. K., & Ozmen, M. (2007). Kalici ostomi ameliyatinin beden algisi, benlik saygisi, es uyumu ve cinsel islevler uzerine etkisi. Turk Psikiyatri Dergisi, 18(4), 302-10.
9- Lerner, R. M., Orlos, J. B., & Knapp, J. R. (1976). Physical attractiveness, physical effectiveness, and self-concept in late adolescents. Adolescence, 11(43), 313.
10- Rosen, C., Brown, J., Heiman, S., Leiblum, C., Meston, R., Shabsigh, D., Ferguson, R., & D'Agostino, R. (2000). The Female Sexual Function Index (FSFI): a multidimensional self-report instrument for the assessment of female sexual function. Journal of sex & marital therapy, 26(2), 191-208.
11- Satinsky, S., Reece, M., Dennis, B., Sanders, S., & Bardzell, S. (2012). An assessment of body appreciation and its relationship to sexual function in women. Body Image, 9(1), 137-144.
12- van den Brink, F., Smeets, M. A., Hessen, D. J., & Woertman, L. (2016). Positive body image and sexual functioning in Dutch female university students: The role of adult romantic attachment. Archives of Sexual Behavior, 45(5), 1217-1226.
13- Watson, D., Hubbard, B., & Wiese, D. (2000). General traits of personality and affectivity as predictors of satisfaction in intimate relationships: Evidence from self‐and partner‐ratings. Journal of personality, 68(3), 413-49.
رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان
بیتا نصرالهی*1، سمیرا قدیمی2
1. دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات. (نوسنده مسئول)
2. دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
sa.ghadimi1993@gmail.com
تاریخ دریافت: [14/3/1402] تاریخ: [13/4/1402]
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمعآوری و استخراج دادهها، برای آزمون فرضیههای پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخهی 25 نرمافزار AMOS و از نسخه 24 نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی بهصورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان بهصورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان بهصورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری میکند. بهطورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با دادههای گردآوری شده برازش دارد.
واژگان کلیدی: تصویر بدنی، عملکرد جنسی، سازگاری زناشویی، سلامت روان.
1- مقدمه
زنان امروز مراقبان بیواسطهی فرزندان آینده جامعه هستند و سلامتی و بیماری آنان در سلامتی و بیماری جامعه فردا و نسلهای آینده اثراتی قابلتوجه خواهد داشت؛ بنابراین لازم است به سلامت روانی-جسمانی این قشر عظیم بیشتر توجه شود و گامهایی اساسی در جهت پیشگیری و درمان آنان برداشته شود (غیاثی، معین و روستا، 1389). ظاهر1 یکی از بخشهای بسیار مهم خود پنداره و تصویر بدنی2 است. مدیریت ظاهر فقط شامل تفکر دربارهی چگونگی قیافهی شخصی نمیباشد بلکه شامل فعالیتهایی برای نمایش قیافه نیز میباشد (Kaiser, 1997). تصویر بدنی بر بسیاری از ابعاد مهم زندگی فرد تأثیر میگذارد. عملکرد جنسی یکی از مواردی است که تحت تأثیر تصویر بدنی قرار میگیرد. تصویر بدنی که فرد از خود دارد میتواند باعث بهبود عملکرد جنسی و یا نارضایتی جنسی شود. در این میان، عملکرد جنسی، عواملی نظیر تمایل، برانگیختگی جنسی، اوج لذت جنسی، رضایت و درد را در خود جای میدهد (Rosen, Brown, Heiman, Leiblum, Meston, Shabsigh & et al., 2000). زنانی که بدن خود را بیشتر دوست دارند و به بدن خویش احترام میگذارند، برانگیختگی جنسی بالاتری دارند (van den Brink, Smeets, Hessen & Woertman, 2016)، میل جنسی آنها بیشتر است (وان دن برینک و همکاران، 2016) و تعداد دفعاتی که به اوج لذت جنسی میرسند نیز بیشتر است (Satinsky, Reece, Dennis, Sanders & Bardzell, 2012).
ازدواج یکی از مهمترین تصمیمگیریها در زندگی هر فرد است و سازگاری در ازدواج یکی از اصلیترین عوامل تعیینکننده کیفیت زندگی و سلامت روانی است. ازاینرو متخصصان روانشناسی خانواده غالباً معیار خود را در بررسی کیفیت روابط زوجین، سطح سازگاری زناشویی آنها قرار دادهاند. سازگاری زناشویی مفهومی است که دارای ابعاد مختلفی است که نسبت به رضایت زناشویی از ویژگیهای عینیتری برخوردار است (Watson, Hubbard & Wiese, 2000). بر اساس بررسیهای به عمل آمده سازگاری زناشویی دارای چهار مؤلفه اصلی گفتگوهای محبتآمیز، توافق دوتایی، همبستگی دوتایی و رضایت دو تایی میباشد (Kreitler, 2018 , ؛ امینی، حسینی و نوروزیان ملکی، 1392). سازگاری زناشویی همسران میتواند تحت تأثیر سلامت روان باشد. فقدان سلامت روان منجر به ناسازگاری زناشویی شده و موجب پایین آمدن کیفیت زندگی میشود. به عبارتی سلامت روانشناختی زوجین، پیشبینی کنندهی سازگاری زناشویی میباشد یعنی هر چقدر زوجین از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند به همان نسبت سازگاری زناشویی زوجین بالاتر میرود (احمدی و مرادی، 1397). در این میان تصویر بدنی مطلوب نه تنها بر بهبود عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی تأثیرگذار است، علاوه بر آن میتواند بر سایر ابعاد زندگی انسان، بهخصوص سلامت روان نیز تأثیرگذار باشد. تصویر بدنی مطلوب احتمالاً با شاخصهای سلامت روان در ارتباط است (Gillen & Morrison, 2015). سلامت روانی، خود شامل عواملی نظیر تجربه جنسی، عملکرد جنسی، امنیت و رفتارهای جنسی سالم میشود (Gillen & Morrison, 2015). این سازهها بهطور چشمگیری در ادبیات پژوهش پیرامون تصویر بدنی منفی مورد بررسی قرار گرفتهاند، درنتیجه، تعیین ارتباط آنها با تصویر بدنی مثبت نیز حائز اهمیت است. افرادی که تصویر بدنی مطلوبتری دارند، کمتر با مشکلات روانی دستوپنجه نرم میکنند، افرادی که سلامت روانی بالاتری را تجربه میکنند بدن خود را محترم شمرده و به آن عشق میورزند. افرادی که از تصویر بدنی مطلوبی برخوردارند رفتارهای خود مراقبتی بالایی دارند و در فعالیتهای ورزشی، یوگا، ذهن آرامی و غیره بیشتر مشارکت میکنند (Alleva, Tylka, van Oorsouw, Montanaro, Perey, Bolle & et al., 2020). از طرف دیگر درک نامناسب از تصویر بدن و عدم رضایت از آن میتواند بر سلامت روان فرد تأثیر گذاشته و منجر به مشکلات جسمی روحی شود. (دهقانی، میتراچهرزاد، جعفری اصل و سلیمانی 1391).
لذا با توجه به نقش پررنگ تصویر بدنی، بهخصوص در جوامع کنونی و از سوی دیگر اهمیت زنان در دستیابی به عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی بهمنظور حفظ کیان خانواده، به نظر میرسد اهمیت مطالعهی رابطهی بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی بیشازپیش آشکار باشد. لذا با توجه به مطالب بیانشده پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که آیا تصویر بدنی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد؟
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
بررسی و مطالعه پیشینه پژوهشی بیانگر آن است که تا کنون تلاشهای پژوهشی برای بررسی رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامتروان در زنان متاهل انجام نشده است اما بررسی پژوهشهای نزدیک به این عنوان در گروههای دیگر صورت گرفته که چند نکته را روشن میکند. پژوهشها تأثیرگذاری تصویرذهنی از بدن را بر سازگاری زناشویی، عملکرد و رضایت جنسی نشان دادهاند (فکرت، ابراهیمی نژاد و رضوی نعمت الهی، 1393؛ خراشادی زاده، کرمی دهکردی، رهسپار، لطیف نژادرودسری، سالاری و همکاران، 1390؛ لطیف نژاد رودسری و همکاران، 1390؛ Kilic, Taycan, Belli & Ozmen, 2007). لذا هنگامی که زوجین متوجه تصویر ذهنی نامطلوب از خود شوند فعالیت های جنسی و روابط زناشویی نیز دچار آسیب می شود. در واقع نارضایتی از تصویر بدن منجر به کاهش سطح سلامت روان می شود و این کاهش بر روابط اجتماعی وسازگاری زناشویی تأثیرگذار است. سازگاری بین زن و شوهر به آنها اجازه می دهد تا از تعارض ها اجتناب و با شیوه های مناسب آنها را حل کنند و در نتیجه هر دو احساس رضایت از ازدواج و رابطه با یکدیگر داشته باشند.
3- روششناسی
پژوهش حاضر از نوع طرحهای توصیفی-همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری، مدلسازی معادلات ساختاری میباشد. در این پژوهش تصویر بدنی بهعنوان متغیر پیشبین، عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی بهعنوان متغیر ملاک، سلامت روان بهعنوان متغیر میانجی یا واسطهای میباشد. مدلیابی معادلات ساختاری یک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دقیقتر بسط مدل خطی کلی است که به پژوهشگر امکان میدهد مجموعهای از معادلات رگرسیون را بهگونهای همزمان مورد آزمون قرار میدهد. لذا پژوهش حاضر از نوع هدف بنیادی و ازلحاظ روششناسی، روشی که دنبال میکند توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1400-1401 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 406 نفر از زنان متأهل شهر تهران بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند... انتخاب این افراد از بین دانشجویان دانشکدههای علوم انسانی در دانشگاههای سطح شهر تهران انجام گرفت.
3-2 ابزار پژوهش
الف) پرسشنامه تصویر بدنی (برون کش و میولکا،1990): این پرسشنامه شامل 69 ماده است که جهت ارزیابی نگرش فرد درباره ابعاد مختلف ساختار تصویر بدنی طراحی شده است و شامل سه مقیاس خود بدن، مقیاس رضایت از بخشهای مختلف بدن و مقیاس مربوط به نگرش فرد درباره وزن میباشد. در BSRQ سه بعد جسمانی غالب هستند: ظاهر بدنی، تناسب بدنی و سلامتی که هر کدام از این قسمتها شامل دو حیطه ارزیابی و آگاهی میباشد: ارزیابی از ظاهر و آگاهی از ظاهر، ارزیابی تناسب بدنی و آگاهی از تناسب بدنی، ارزیابی سلامتی و آگاهی از سلامتی. هر کدام از این حیطهها 5 نمره دارد، بهاینترتیب که نمره 1 برای کاملاً مخالف و نمره 5 برای کاملاً موافق در نظر گرفته شده است. امتیاز بالاتر، نشاندهنده رضایت بیشتر میباشد. در BASS 29 رضایت از بخشهای مختلف بدن شامل صورت، بالاتنه، میانتنه و پایینتنه، قوام عضلات، وزن و قد و ظاهر کلی میباشد که امتیاز 1 برای حالت کاملاً ناراضی و 5 برای حالت کاملاً راضی محاسبه شده است. روایی بخشهای اصلی پرسشنامه توسط کش3 (1997) مورد بررسی و تأیید قرار گرفت همچنین پایایی آن 81/0 گزارش شد.
ب) پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI): این پرسشنامه دارای 19 سؤال است که عملکرد جنسی زنان را در 6 حوزه مستقل میل، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایتمندی و درد جنسی میسنجد. در مورد نحوه نمره دهی، طبق دستورالعمل طراح پرسشنامه، نمرات هر حوزه از طریق جمع نمرات سؤالهای هر حوزه و ضرب آن در عدد فاکتور به دست آمد. نمرات در نظر گرفته شده برای سؤالهای 1- حوزه میل 2- حوزه تهییج جنسی 3-رطوبت مهبلی 4- ارگاسم 5- درد و 6- رضایتمندی جنسی (1-5 یا صفر) است. نمره صفر حاکی از آن است که فرد در طول 4 هفته گذشته فعالیت جنسی نداشته است. با جمع کردن نمرات شش حوزه باهم نمره کل مقیاس به دست میآید. بهاینترتیب نمرهگذاری بهگونهای است که نمره بیشتر مبین کارکرد بهتر جنسی است. بر اساس هموزن نمودن حوزهها، حداکثر نمره برای هر حوزه برابر 6 و برای کل مقیاس 36 خواهد بود.
پ) پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) (1976): این پرسشنامه بهمنظور سنجش سازگاری بین زن و شوهرها و یا هر دو نفری که باهم زندگی میکنند تنظیم شده است و چهار بعد رضایت زناشویی، همبستگی زناشویی، توافق زناشویی و ابراز محبت را میسنجد. این مقیاس یک ابزار 32 سؤالی برای ارزیابی کیفیت رابطهی زناشویی ازنظر زن یا شوهر یا هر دو نفری است که با هم زندگی میکنند. نمرهگذاری بر اساس مقیاس لیکرت انجام میشود و نمرات بالاتر نشاندهندهی رابطه بهتر و سازگارتر است.
ت) پرسشنامه سلامت روان گلدنبرگ ((GHQ-28: پرسشنامه 28 عبارتی سلامت روان گلدنبرگ یک پرسشنامه غربالگری مبتنی بر خود گزارش دهی است که در مجموعه بالینی با هدف شناسایی کسانی که داری یک اختلال روانی هستند مورد استفاده قرار میگیرد. در پرسشنامه سلامت عمومی به دو طبقه از پدیدهها توجه میشود ناتوانی فرد در برخورداری از یک کنشگری سالم و بروز پدیدههای جدید با ماهیت معلولکننده. در بین ابزارهای غربالگری سلامت روان، پرسشنامه سلامت عمومی یکی از ابزارهایی است که بهطور وسیعی در سراسر جهان از آن استفاده میشود. بهعبارتدیگر معتبرترین ابزار غربالگری و تعیین مشکلات روانشناختی و شناسایی موارد مثبت در جمعیت عمومی است. از 28 عبارت پرسشنامه موارد 1 الی 7 مربوط به مقیاس علائم جسمانی است. موارد 8 الی 14 علائم اضطرابی و اختلال خواب را بررسی کرد ه و موارد 15 الی 21 مربوط به ارزیابی علائم کارکرد اجتماعی است و نهایتاً موارد 22 الی 28 علائم افسردگی را میسنجد. برای جملهبندی نمرات به الف نمره صفر، ب 1، ج 2 و د نمره 3 تعلق میگیرد در هر مقیاس از نمره 6 به بالا و درمجموع از نمره 22 به بالا بیانگر علائم مرضی است.
4-یافتهها
در پژوهش حاضر 406 زن شرکت کردند که 18 نفر (4/4 درصد) از آنان کمتر از 20 سال، 177 نفر (6/43 درصد) 21 تا 30 سال، 139 نفر (2/34 درصد) 31 تا 40 سال، 59 نفر (6/14 درصد) 41 تا 50 سال و 13 نفر (2/3 درصد) بیشتر از 50 سال داشتند. میزان تحصیلات 97 نفر (9/23 درصد) از شرکتکنندگان دیپلم و زیر دیپلم، 48 نفر (8/11 درصد) فوقدیپلم، 178 نفر (8/43 درصد) لیسانس، 74 نفر (2/18 درصد) فوقلیسانس و 9 نفر (2/2 درصد) دکتری بود. در بین شرکتکنندگان 68 نفر (7/16 درصد) کمتر از یک سال، 99 نفر (4/24 درصد) 2 تا 5 سال، 65 نفر (16 درصد) 6 تا 10 سال، 78 نفر (2/19 درصد) 11 تا 15 سال، 48 نفر (8/11 درصد) 16 تا 20 سال و 48 نفر (8/11 درصد) بیشتر از 20 سال تجربه زندگی مشترک با همسر خود داشتند. درنهایت 114 نفر (1/28 درصد) از شرکتکنندگان فاقد فرزند، 138 نفر (34 درصد) یک فرزند، 110 نفر (1/27 درصد) دو فرزند و 46 نفر (8/10 درصد) بیشتر از دو فرزند داشتند. جدول 1 میانگین، انحراف استاندارد و ضرایب همبستگی بین تصویر بدنی، سلامت روان (علائم جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی)، عملکرد جنسی (میل، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایتمندی و درد جنسی) و سازگاری زناشویی (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دونفری و ابراز محبت) را نشان میدهد.
جدول 1. میانگین، انحراف استاندارد و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش
جدول 1 ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش را نشان میدهد که بر اساس آن جهت ضرایب همبستگی همسو با تئوریهای حوزه پژوهش بود. در این پژوهش بهمنظور ارزيابي نرمال بودن توزيع دادههای تک متغيري، کشيدگي و چولگي تکتک متغيرها و بهمنظور ارزیابی مفروضه هم خطی بودن عامل تورم واريانس4 (VIF) و ضريب تحمل5 متغیرهای پیشبین موردبررسی قرار گرفت که نتایج آن در جدول 2 قابل ملاحظه است.
جدول 2 نشان میدهد که مقادیر کشيدگي و چولگي همه مؤلفهها در محدوده 2± قرار دارد. این یافته بیانگر آن است که مفروضه نرمال بودن توزيع دادههای تک متغیری برقرار است (رک کلاين، 2016). همچنین بر اساس نتایج جدول 2 میتوان گفت مفروضه همخطی بودن نیز در بین دادههای پژوهش حاضر برقرار بوده است؛ زیرا که مقادیر ضريب تحمل متغیرهای پیشبین بزرگتر از 1/0 و مقادیر عامل تورم واريانس هر یک از آنها کوچکتر از 10 است. منطبق بر دیدگاه میرز و همکاران (2006) ضریب تحمل کمتر از 1/0 و ارزش عامل تورم واريانس بالاتر از 10 نشاندهنده عدم برقراری مفروضه همخطی بودن است.
جدول 2. بررسی مفروضههای نرمال بودن و همخطی بودن | ||||||
متغير | مفروضه نرمال بودن |
| مفروضه همخطی بودن | |||
چولگي | کشيدگي | ضريب تحمل | تورم واريانس | |||
تصویر بدنی | 09/0- | 21/0 |
| 83/0 | 20/1 | |
سلامت روان- علائم جسمانی | 94/0 | 76/0 |
| 50/0 | 01/2 | |
سلامت روان- اضطراب | 77/0 | 03/0 |
| 40/0 | 53/2 | |
سلامت روان- عملکرد اجتماعی | 01/1 | 12/1 |
| 53/0 | 88/1 | |
سلامت روان- افسردگی | 45/1 | 54/1 |
| 46/0 | 18/2 | |
عملکرد جنسی- میل | 33/0- | 19/0- |
| - | - | |
عملکرد جنسی- تحریک روانی | 12/0- | 27/0- |
| - | - | |
عملکرد جنسی- رطوبت | 02/1- | 46/0- |
| - | - | |
عملکرد جنسی- ارگاسم | 74/0- | 37/0 |
| - | - | |
عملکرد جنسی- رضایتمندی | 87/0- | 09/0 |
| - | - | |
عملکرد جنسی- درد جنسی | 93/0- | 46/0- |
| - | - | |
سازگاری زناشویی- رضایت زناشویی | 08/1- | 86/0 |
| - | - | |
سازگاری زناشویی- همبستگی دونفری | 51/0- | 12/0 |
| - | - | |
سازگاری زناشویی- توافق دونفری | 81/0 | 26/0 |
| - | - | |
سازگاری زناشویی- ابراز محبت | 13/1- | 55/1 |
| - | - |
در این پژوهش بهمنظور ارزیابی برقراری یا عدم برقراری مفروضه نرمال بودن توزيع چند متغيري، از تحلیل اطلاعات مربوط به «فاصله مهلنوبايس6» استفاده شد. مقادیر چولگی و کشیدگی اطلاعات مربوط به فاصله مهلنوبایس به ترتیب برابر با 39/1 و 36/1 به دست آمد که در محدوده 2± قرار داشت. این یافته بیانگر برقراری مفروضه نرمال بودن توزیع دادههای چند متغیری در بین دادههاست. گفتنی است که مفروضه همگنی واریانسها از طریق بررسی نمودار پراکندگی واریانسهای استانداردشده خطاها7 موردبررسی قرار گرفت و ملاحظه شد که مفروضه مزبور در بین دادههای پژوهش حاضر برقرار است.
4-1- تحلیل مدل
الف) مدل اندازهگیری: در مدل اندازهگيري پژوهش، 14 نشانگر براي انعکاس 3 ساختار مکنون در نظر گرفته شده بود. با توجه به شکل 1 چنين فرض شده بود که متغیر مکنون سلامت روان بهوسیله نشانگرهای علائم جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی، متغیر مکنون عملکرد جنسی بهوسیله نشانگرهای میل، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایتمندی و درد جنسی و متغیر مکنون سازگاری زناشویی بهوسیله نشانگرهای رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دونفری و ابراز محبت سنجیده میشود. چگونگی برازش مدل اندازهگیری با استفاده از تحليل عاملي تأییدی، نرمافزار AMOS 24.0 و برآورد بیشینه احتمال8 (ML) ارزیابی شد. جدول 2 شاخصهای برازندگی مدل اندازهگیری و مدل ساختاری را نشان میدهد.
جدول 3. شاخصهای برازش مدل اندازهگیری و مدل ساختاری | ||||||
شاخصهای برازندگی | مدل اندازهگیری |
| مدل ساختاری | نقطه برش9 | ||
مدل اولیه | مدل اصلاحشده | مدل اولیه | مدل اصلاحشده | |||
مجذور کای10 | 61/571 | 91/212 |
| 79/339 | 32/283 | - |
درجه آزادی مدل | 74 | 70 |
| 82 | 81 | - |
df11/2c | 72/7 | 04/3 |
| 14/4 | 50/3 | کمتر از 3 |
GFI12 | 844/0 | 932/0 |
| 900/0 | 913/0 | < 90/0 |
AGFI13 | 779/0 | 899/0 |
| 854/0 | 871/0 | < 850/0 |
CFI14 | 829/0 | 951/0 |
| 914/0 | 933/0 | < 90/0 |
RMSEA15 | 129/0 | 071/0 |
| 088/0 | 079/0 | > 08/0 |
جدول 3 نشان میدهد که هیچیک از شاخصهای برازندگی حاصل از تحلیل عاملی تأییدی از برازش قابلقبول مدل اندازهگیری با دادههای گردآوریشده حمایت نمیکنند (72/7=df/2c، 829/0= CFI، 844/0= GFI، 779/0= AGFI و 129/0= RMSEA). به همین دلیل شاخصهای اصلاح ارزیابی و بر اساس آن مدل در چهار مرحله با ایجاد کوواریانس بین خطاهای نشانگرهای عملکرد جنسی و سلامت روان اصلاح و درنهایت شاخصهای برازندگی به دست آمد که نشان میدهد مدل اندازهگیری با دادههای گردآوریشده برازش قابلقبول دارد (04/3=df/2c، 951/0= CFI، 932/0= GFI، 899/0= AGFI و 071/0= RMSEA). در مدل اندازهگیری بزرگترین بار عاملی متعلق به نشانگر رضایت زناشویی (868/0=β) و کوچکترین بار عاملی متعلق به نشانگر تحریک روانی (345/0=β) بود. بدین ترتیب با توجه به اینکه بارهای عاملی همه نشانگرها بالاتر از 32/0 بود، میتوان گفت همه آنها از توان لازم برای اندازهگیری متغیرهای مکنون پژوهش حاضر برخوردار بودند.
ب) مدل ساختاري: به دنبال ارزیابی چگونگی برازش مدل اندازهگیری، در مرحله دوم شاخصهای برازندگي مدل ساختاري برآورد و ارزيابي شد. در مدل ساختاری پژوهش حاضر چنین فرض شده بود که تصویر بدنی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد. جدول 3 نشان میدهد اگرچه شاخصهای برازندگی حاصل از تحلیل از برازش قابلقبول مدل ساختاری با دادههای گردآوریشده حمایت میکنند (14/4=df/2c، 914/0= CFI، 900/0= GFI، 854/0= AGFI و 088/0= RMSEA)، با وجود این ارزیابی شاخصهای اصلاح نشان داد که با ایجاد کوواریانس بین خطاهای دو متغیر مکنون عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی میتوان مدل را اصلاح کرد؛ بنابراین مدل ساختاری اصلاح و شاخصهای برازندگی به دست آمد که نشان داد مدل ساختاری با دادههای گردآوریشده برازش دارد (50/3=df/2c، 933/0= CFI، 913/0= GFI، 871/0= AGFI و 079/0= RMSEA). جدول 4 ضرایب مسیر در مدل ساختاری را نشان میدهد.
جدول 4. ضرايب مسیر کل و مستقيم بین متغیرهای پژوهش در مدل ساختاری | ||||
مسیر | b | S.E | β | p |
تصویر بدنیß سلامت روانی | 041/0- | 009/0 | 299/0- | 001/0 |
سلامت روانیß سازگاری زناشویی | 637/1- | 245/0 | 548/0- | 001/0 |
سلامت روانیß عملکرد جنسی | 182/0- | 036/0 | 370/0- | 001/0 |
ضریب مسیر مستقیم تصویر بدنیß سازگاری زناشویی | 048/0 | 020/0 | 117/0 | 021/0 |
ضریب مسیر مستقیم تصویر بدنیß عملکرد جنسی | 002/0 | 004/0 | 031/0 | 531/0 |
ضریب مسیر غیرمستقیم تصویر بدنیß سازگاری زناشویی | 067/0 | 017/0 | 164/0 | 001/0 |
ضریب مسیر غیرمستقیم تصویر بدنیß عملکرد جنسی | 007/0 | 002/0 | 111/0 | 001/0 |
ضریب مسیر کل تصویر بدنیß سازگاری زناشویی | 115/0 | 019/0 | 282/0 | 001/0 |
ضریب مسیر کل تصویر بدنیß عملکرد جنسی | 010/0 | 004/0 | 142/0 | 013/0 |
جدول 4 نشان میدهد که ضریب مسیر کل بین تصویر بدنی و عملکرد جنسی (013/= P،142/0=β) از یکسو و ضریب مسیر کل بین تصویر بدنی و سازگاری زناشویی (001/0= P،282/0=β) از سوی دیگر مثبت و معنادار است. همچنین ضریب مسیر بین سلامت روان و عملکرد جنسی (001/0= P،370/0-=β) از یکسو و ضریب مسیر بین سلامت روان و سازگاری زناشویی (001/0= P،548/0-=β) از سوی دیگر منفی و معنادار 01/0 بود. جدول 4 نشان میدهد که ضریب مسیر غیرمستقیم بین تصویر بدنی و عملکرد جنسی (001/0= P،111/0=β) مثبت و معنادار است. درنهایت جدول 4 نشان میدهد که ضریب مسیر غیرمستقیم بین تصویر بدنی و سازگاری زناشویی (001/0= P،164/0=β) مثبت و معنادار است. بر این اساس میتوان گفت سلامت روان رابطه بین تصویر بدنی با سازگاری زناشویی و عملکرد جنسی را بهصورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. شکل 1 مدل ساختاري پژوهش در تبيين روابط علی بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی بر اساس نقش میانجیگر سلامت روان را نشان میدهد.
شکل 1. پارامترهای استاندارد در مدل ساختاری پژوهش
شکل 1 نشان میدهد که مجموع مجذور همبستگیهای چندگانه (R2) برای متغیر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی به ترتیب برابر با 14/0 و 35/0 به دست آمد، این موضوع بیانگر آن است که تصویر بدنی و سلامت روان درمجموع 14 درصد و 35 درصد از واریانس به ترتیب عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی را تبیین میکند.
5- بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان در زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت. بهمنظور آزمایش فرضیههای مرتبط با این هدف تعداد 406 نفر از زنان متأهل شهر تهران انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تصویر بدنی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد. نتایج حاصل از این پژوهش با یافتههای پژوهش لرنر، اورلسون و نپ 16 (2016)، گراگان17 (2021) همسو است. در تبیین یافته پژوهش کنونی، در تبیین نتایج بهدستآمده باید گفت که ادراک زنان از جذابیت ظاهریشان در کنار افزایش اعتمادبهنفس، سلامت روان و دید مثبت به زندگی منجر به افزایش رضایت زناشویی و نیز افزایش رضایت جنسی و عملکرد جنسی خواهد شد. تصویر بدنی منفی و عدم رضایت از تصویر بدنی منجر به عواطف منفی و عزتنفس پایین میشود، این حساسیت بسیار بالا و دغدغههای مکرر باعث کمرنگ شدن رضایت و عملکرد جنسی میشود. اگر رضایت از تصویر بدنی بیشتر باشد با افزایش سلامت روان، اعتمادبهنفس جنسی و دید مثبت نسبت به زندگی، عملکرد جنسی و بهتبع آن سازگاری زناشویی افزایش مییابد. اریکسون اعتقاد دارد ویژگیهای جسمانی و فیزیکی انسانها نقش مهمی در شکلگیری هویت آنان دارد، این هویت در زنان، بیشتر بر حول محور جذابیت و زیبایی چهره است، بنابراین بدن و جسم، بهخودیخود از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ و اگر اسنادهای بدنی افراد، منفی باشد منجر به مشکلات هویتی و به دنبال آن کاهش سلامت روان میشود. موری نیز، در نظریه خویش از سلامت روان و عوامل مؤثر بر آن صحبت میکند. وی معتقد است فرد سالم، از ساختار روانی خودش آگاهی لازم را داشته و بین من واقعی و من آرمانی او فاصله زیادی وجود ندارد. تصویر بدن که عنصری اساسی از شخصیت و خودپنداره هر فرد است میتواند به منبعی برای هیجانات مثبت و منفی تبدیل شود و از این طریق بر زندگی روانی و نگرشهای فرد تأثیر بگذارد. درواقع چنانچه این تصویر مثبت باشد سبب ایجاد حس ارزشمندی در فرد میشود و چنانچه شخص از این تصویر ناراضی باشد منجر به تغییر در احساس خود ارزشمندی میشود و این تغییر، کارکردهای روزانه، روابط بین فردی، ارتباطات جنسی و بهتبع آن روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین اختلال تصویر بدن بر عملکرد کلی افراد، بهزیستی، عزتنفس، سلامت جنسی و روانی تأثیر میگذارد. در روابط زناشویی، چنانچه تصویر از بدن از سوی فرد منفی برداشت شود فاصله روانی میان زوجین را افزایش میدهد و بر سازگاری زناشویی تأثیر معناداری میگذارد؛ زیرا زوجینی که تصویر منفی از بدن خود دارند اضطراب بیشتری را در رابطه با رابطه جنسی خود احساس میکنند؛ بنابراین منجر به جرئتورزی جنسی پایین و کاهش فراوانی فعالیت جنسی میشود و زوجینی که تصویر مثبتی از بدن خود دارند بیشتر وارد فعالیتهای جنسی شده و ممکن است رضایت جنسی بیشتری را تجربه کنند؛ بنابراین تصویر فرد از بدن میتواند نقش مهمی در فعالیتهای جنسی و رضایت از رابطه زناشویی در زوجین و بخصوص زنان داشته باشد که این امر ضرورت توجه به درمان تصویر بدن منفی را آشکار مینماید.
بعلاوه همانطور که نتایج نشان داد تصویر بدنی، سازگاری زناشویی را بهصورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. پژوهشها تأثیرگذاری تصویر ذهنی از بدن را بر سازگاری زناشویی، عملکرد و رضایت جنسی نشان دادهاند (فکرت و همکاران، 1393؛ خراشادیزاده و همکاران، 1390؛ لطیفنژاد رودسری، کرمی دهکردی، اسماعیلی، موسویفر و آقامحمدیان1390؛ Kilic et al., 2007). لذا هنگامی که زوجین متوجه خود شوند؛ تصویر ذهنی آنها از خود خراب و فعالیتهای جنسی و روابط زناشویی نیز دچار آسیب میشود. درواقع نارضایتی از تصویر بدن منجر به تغییر در احساس خود ارزشمندی میشود و این تغییر بر روابط اجتماعی و زناشویی تأثیرگذار است.
6- تقدیر و تشکر
این مقاله از پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خانم سمیرا قدیمی مصوب و دفاع شده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات استخراج شده است، نویسنده بر خود لازم می داند مراتب تشکر صمیمانه خود را از استاد راهنما و مسئولان پژوهشی دانشکده روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بعمل آورد.
7- منابع
1- امینی، ص.، حسینی، ب.، و نوروزیان ملکی، س. (1392). بررسی تطبیقی میزان رضایت مندی ساکنان بین دو نمونه از مجتمع های مسکونی میا ن مرتبه و بلند مرتبه، نمونه های موردی: مجتمع های مسکونی شهید محلاتی و سبحان. معماری و شهرسازی آرمانشهر، 5(11)، 1-13.
2- احمدی، ش.، و مرادی، ا. (1397). پیشبینی سازگاری زناشویی بر اساس مولفههای سلامت روانشناختی و خودشفقتورزی در زوجین شهرستان بوکان. زن و مطالعات خانواده، 11(41)، 43-55.
3- خراشادی زاده، ف.، کرمی دهکردی، ا.، رهسپار، ا. ع.، لطیف نژاد رودسری، ر.، سالاری، م.، اسماعیلی، ح.، و هاشمی، م. (1390). تعیین ارتباط تصویر ذهنی از بدن با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی در زنان بارور و نابارور با استفاده از مدل تحلیل مسیر. مجله دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، 3(4)، 32-23.
4- دهقانی، م.، میتراچهرزاد، م.، جعفری اصل، م.، سلیمانی، ر. (1391). بررسی ارتباط رضایت از تصویر ذهنی بدنی با الگوهای فرهنگی-اجتماعی در دختران نوجوان شهر رشت. نشریه دانشکده پرستاری و مامایی همدان، 39، 39-54.
5- غیاثی، پ.، معین، ل.، و روستا، ل. (1389)، بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین مراجعهکننده به دادگاههای خانواده شیراز. فصلنامه زن و جامعه، 1(3)، 77-104.
6- فکرت، ف.، ابراهیمی نژاد، غ. ل.، رضوی نعمت الهی، و. (1393). بررسی ارتباط بین تصویر بدنی و عزتنفس با سازگاری زناشویی در کارمندان زن دانشگاه علوم پزشکی کرمان. نشریه بهداشت و توسعه، 3(4)، 304-312.
7- لطیف نژاد رودسری، ر.، کرمی دهکردی، ا.، اسماعیلی، ح.، موسویفر، ن.، آقامحمدیان شعرباف، ح. (1390). بررسی ارتباط تصویر ذهنی از بدن با سازگاری زناشویی در زنان نابارور. مجله زنان، مامایی و نازایی ایران، 14(6)، 19-9.
8- Alleva, J. M., Tylka, T. L., van Oorsouw, K., Montanaro, E., Perey, I., Bolle, C., ... & Webb, J. B. (2020). The effects of yoga on functionality appreciation and additional facets of positive body image. Body Image, 34, 184-195.
9- Cash, T. F. (1997). The body image workbook: An 8-step program for learning to like your looks. New Harbinger Publications, Inc.
10- Kaiser, S.B. (1997). The social psychology of clothing: Symbolic appearances in context. New York: Fairchild Publications
11- Kreitler, S. (2018). Personality traits as patterns of meaning assignment tendencies. Journal of personality, 86(1), 55-68.
12- Kilic, E., Taycan, O., Belli, A. K., & Ozmen, M. (2007). Kalici ostomi ameliyatinin beden algisi, benlik saygisi, es uyumu ve cinsel islevler uzerine etkisi. Turk Psikiyatri Dergisi, 18(4), 302-10.
13- Lerner, R. M., Orlos, J. B., & Knapp, J. R. (1976). Physical attractiveness, physical effectiveness, and self-concept in late adolescents. Adolescence, 11(43), 313.
14- Rosen, C., Brown, J., Heiman, S., Leiblum, C., Meston, R., Shabsigh, D., Ferguson, R., & D'Agostino, R. (2000). The Female Sexual Function Index (FSFI): a multidimensional self-report instrument for the assessment of female sexual function. Journal of sex & marital therapy, 26(2), 191-208.
15- Satinsky, S., Reece, M., Dennis, B., Sanders, S., & Bardzell, S. (2012). An assessment of body appreciation and its relationship to sexual function in women. Body Image, 9(1), 137-144.
16- van den Brink, F., Smeets, M. A., Hessen, D. J., & Woertman, L. (2016). Positive body image and sexual functioning in Dutch female university students: The role of adult romantic attachment. Archives of Sexual Behavior, 45(5), 1217-1226.
17- Watson, D., Hubbard, B., & Wiese, D. (2000). General traits of personality and affectivity as predictors of satisfaction in intimate relationships: Evidence from self‐and partner‐ratings. Journal of personality, 68(3), 413-49.
18- Gillen, D., & Morrison, W. G. (2015). Aviation security: Costing, pricing, finance and performance. Journal of Air Transport Management, 48, 1-12.
19- Grogan, S. (2021). Body image: Understanding body dissatisfaction in men, women and children. Routledge.
The Relationship Between Body Image and Sexual Function and Marital Adjustment with the Mediating Role of Mental Health
Bita Nasrolahi1* and Samira Ghadimi2
1. Department of Studies in Psychology, Scince and Research branch,Islamic azad University. (Corresponding Author)
Bita.nasrolahi @gmail.com
2. Department of Studies in Psychology, Scince and Research branch,Islamic azad University.
sa.ghadimi1993@gmail.com
Abstract
This study was conducted with the aim of determining the relationship between body image and sexual function and marital adjustment with the mediating role of mental health in married women of Tehran. The statistical population of the research was formed by all the married women of Tehran city in 1400-1401.From statistical population, 406 people were selected and studied as available sampling. To collect the data, Bron et al.'s Body Image Questionnaires (MBSRQ), Rosen et al.'s Women's Sexual Function (FSFI), Goldenberg's Mental Health (GHQ-28) and Graham B. Spanier's Marital Adjustment Questionnaire (DAS) were used. After collecting and extracting the data, the structural equation modeling method was used to test the hypotheses of the current research. In this research, AMOS software version 25 and SPSS version 24 were used.The results showed that:Body image had a positive and significand direct effect on sexual function (p<0/05, β=0/31) and marital adjustment (p<0/01, β=0/117). mental health had a negative and significant direct effect on sexual function (p<0/01, β=-0/37) and also on marital adjustment (p<0/01, β=-0/548). mental health had a positively and significantly mediates the indirect effect of body image on sexual function (p<0/01, β=0/111) as well as the indirect effect of body image on marital adjustment (p<0/01, β=0/164). In general, the results showed that body image had an effect on sexual function and marital adjustment both directly and through the mediation of mental health – it fits with the collected data.
Keywords: Body image, Sexual function, Marital adjustment, Mental health.
[1] . appearance
[2] . body image
[3] . Cash
[4] . variance inflation factor
[5] . tolerance
[6] . Mahalanobis distance (D)
[7] . standardized residuals
[8] . Maximum Likelihood
[9] . نقاط برش براساس دیدگاه کلاین (2016)
[10] . Chi-Squre
[11] . normed chi-square
[12] . Goodness Fit Index
[13] . Adjusted Goodness Fit Index
[14] . Comparative Fit Index
[15] . Root Mean Square Error of Approximation
[16] . Lerner, Orlos & Knapp
[17] Grogan