رویکرد انتقادی به کاربست طبقه¬بندی اخلاق هنجاری در تبیین نظریه اخلاقیِ قرآن کریم
محورهای موضوعی : قرآن و علم
1 - دانشگاه تهران
کلید واژه: اخلاق هنجاری قرآن غایتگروی فضیلتگرایی نتیجه گرایی,
چکیده مقاله :
اگرچه رویکرد انتقادی به رهاوردهای علوم انسانیِ مدرن چندین دهه است که در جهان اسلام و به شکل خاص در ایران بسیار رایج شده است، اما به دلیل تمرکز بیش از حد بر «چیستی» و «چراییِ» تولید مدل روش شناختی، به جای پرداختن به نمونه و تولید علم، تاکنون نتوانسته است از مقبولیت قابل توجهی برخوردار شود. نظریات اخلاق هنجاری در غرب براساس تقریری که از معیار صواب و خطا در احکام و گزاره های اخلاقی دارند در سه شاخه ی غایت انگارانه (نتیجه گرا)، وظیفه گروانه و فضیلت محورانه دسته بندی شده اند. از رهگذر بررسی روشمند آیات، این نتیجه به دست می آید که نه تنها قرآن کریم طرح اخلاقی خود را به یکی از این سه دسته ی غایت (نتیجه)، وظیفه و فضیلت محدود نمی کند؛ بلکه درضمن اهمیت به فاعلِ اخلاقی و تأکید بر رعایت قواعد و حدود اخلاقی، بر کنش ها و رفتارهای اخلاقی نیز که نقشی بی بدیل در سعادت انسان دارند، توجه می دهد و آن ها را مستقل و منفکّ از یکدیگر مورد نظر قرار نمی دهد. طرح «ایمان» به عنوان مقوّم ارزش های اخلاقی و وجود فضایلی- هم چون تقوا- که تنها در اخلاق دینی قابل دفاع و توجیه هستند نشان می دهد که کاربست طبقه بندی (نتیجه/ وظیفه / فضیلت) در تبیین و نظریه پردازی علم اخلاق اسلامی، آنچنان هم که به نظر می رسد، کارآیی ندارد.
Although a critical approach to the achievements of modern humanities has been very common in the Islamic world, and in particular in Iran, for decades, it So far, dealing with the sample and producing science has not been able to enjoy significant acceptance. Normative moral theories in the West are divided into three categories: teleological, consequentialist, task-oriented, and virtue-based, based on their interpretation of the criterion of right and wrong in moral judgments and propositions. Through a methodical study of the verses, it is concluded that not only does the Holy Qur'an not limit its moral design to one of these three categories: end (result), duty and virtue; At the same time, it pays attention to the moral agent and emphasizes the observance of moral rules and limits, as well as to moral actions and behaviors that have an irreplaceable role in human well-being, and does not consider them as independent and separate from each other. . The design of "faith" as a set of moral values and the existence of virtues - such as piety - that can only be defended and justified in religious ethics shows that the use of classification (result / task / virtue) in explanation and theorizing Islamic ethics is not as effective as it seems.
