بررسی نقش تعدیلی زنان در هیئت مدیره بر ارتباط بین گرایش¬های کارآفرینانه شرکت¬ها و عملکرد مالی در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
محورهای موضوعی : سایر موضوعات مرتبطسید داوود حسینی راد 1 , مصطفی قاسمی 2 , عبدالرضا محسنی 3
1 - دانشجوی دکتری حسابداری، گروه حسابداری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
2 - استادیار گروه حسابداری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
3 - استادیار گروه حسابداری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
کلید واژه: گرایش کارآفرینانه, عملکرد مالی, زنان در هیات مدیره , بازده حقوق صاحبان سهام.,
چکیده مقاله :
در کشورهای در حال توسعه، زنان برای ارتقای خانواده و رشد و توسعه کشورهای خود نقش مهمی ایفا می کنند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع، نهتنها باعث سودهای اقتصادی میشود؛ بلکه، منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد میکند. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، «تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد» است. پژوهش حاضر به بررسی نقش زنان در هیات مدیره بر ارتباط بین گرایش های کارآفرینانه شرکت ها و عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. براي اين منظور داده هاي مربوط به 140 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براي سال هاي 1391 الي 1397 جمع آوري و به روش معادلات ساختاری (PLS) مورد بررسي قرار گرفت. يافته هاي حاصل از پژوهش نشان می دهد که زنان نقش تعدیلی بین معیارهای گرایش کارآفرینانه و شاخص های عملکرد شرکت دارند. بدین معنا که نقش زنان در هیات مدیره باعث بهبود ارتباط بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی شرکت ها خواهد شد.
In developing countries, women play a significant role in promoting families, also the growth and development of their countries. The success of women entrepreneurs in societies brings economic advantages and creates social and cultural benefits. Countries consider entrepreneurship due to three reasons; "wealth creation, technology development, and productive employment." However, in Iran, this concept is simply synonymous with "employment" by mistake, and we are moving towards entrepreneurship only to solve the employment problem. The present study investigates the role of women in the relationship between entrepreneurial tendencies of companies and financial performance in companies listed on the Tehran Stock Exchange. For this purpose, data related to 140 companies listed on the Tehran Stock Exchange between the years 2013 to 2020 were collected and examined by the method of the structural equation (PLS). Findings from the study show that women have a moderating role between the criteria of entrepreneurial orientation and performance indicators of the company. It means that the role of women will improve the relationship between entrepreneurial orientation and corporate financial performance.
1- آراستی، ز. (1385). زنان کارآفرین ایرانی؛ ساختارهاي فرهنگی اجتماعی مؤثر در ایجاد کسب وکار. زن در توسعه و سیاست، 4(1-2)، 93-119..
2- بیابانی، س.، و منصور، گ. (1393). ررسی رابطه بین حضور مدیران زن در هیئت مدیره با عملکرد شرکت¬هاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی پژوهشی دانش حسابداري و حسابرسی مدیریت، 3(12)، 63-74.
3- پارسائیان علی، مدیریت مالی میانه، تهران، انتشارات ترمه،1382
4- جعفرينیا، س.، نورعلی، م.، و رزمآور، ت. (1398). بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهاي پویا، بر عملکرد شرکت با نقش میانجیگري دوسوتوانی. فصلنامۀ مدیریت نوآوري در سازمانهاي دفاعی دانشکده مدیریت دانشگاه هوایی شهید ستاري، 2(3): 119- 142.
5- درودی، ه.، و بابایی، ل. (1395). بررسی رابطه بین فرآیندهای برنامه¬ریزی استراتژیک، انعطاف¬پذیری برنامه¬ریزی و عملکرد شرکت با در نظرگرفتن نقش میانجی نوآوری، کنفرانس بین¬المللی اقتصاد مدیریت، روان¬شناسی، قم.
6- رمضانی، م. (1387). بررسی رابطه میان ارزش افزوده اقتصادی و بازده دارایی¬ها به¬عنوان معیارهای ارزیابی عملکرد در شرکت¬های پذیرفته¬شده در بورس اوراق بهادار تهران. بورس، 74، 4-11.
7- سپهوند، رضا؛ شریعت¬نژاد، علی و عارف¬نژاد، محسن (1394). تأثیر فناوری اطلاعات بر سرمایه فکری و استراتژیهای مدیریت دانش با اثر تعدیلی چابکی سازمان، پژوهش¬های مدیریت منابع انسانی، دوره 5، شماره 3، صص. 71-96.
8- عبدی جمایران، ع.، حسینی، ا.، و روایی، س. (1396). بررسی مدل های تشخیص فرصت در فرآیند کارآفرینی. دوماهنامه پژوهش در هنر و علوم انسانی، 2(3)، 79-88.
9- فانيان، م. (1396). بررسي رابطه بين مسئوليت اقتصادي و اجتماعي با عملكرد مالي با تأكيد بر نقش نوآوري در شرکتهای توليد مواد غذايي در اصفهان. پایاننامۀ كارشناسي ارشد. دانشگاه آزاد واحد نجفآباد.
10- کردتبار، ح.، و رسائیان، ا. (1389). بررسی رابطه مدیریت سود مبتنی بر کل اقلام تعهدی اختیاری و برخی از ابزارهای نظام راهبری شرکتی در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مالی، 2(6)، 50-72.
11- گلرد، پ. (1384). عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی زنان ایرانی. پژوهش زنان، 3(1)، 101-123.
12- مصلی، م.، و محمدپور زنجانی، م. (1397). تأثیر حضور هیئت مدیره و مدیر مالی خانم در سودآوری شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی، 2(2)، 85-99.
13- ممیز، آ.، و قاسمی، س.، و قاسمی، س. (1392). بررسی عوامل موثر در توسعه کارآفرینی زنان. رشد فناوری، 9(35), 15-22.
14- نمازی، م. (1382). نقش پژوهش¬های کیفی در علوم انسانی. جغرافیا و توسعه، 1(1), 63-78.
15- Abad, D., Lucas-Pérez, M. E., Minguez-Vera, A., & Yagüe, J. (2017). Does gender diversity on corporate boards reduce information asymmetry in equity markets?. BRQ Business Research Quarterly, 20(3), 192-205..
16- Adams, R. B., & Ferreira, D. (2009). Women in the boardroom and their impact on governance and performance. Journal of financial economics, 94(2), 291-309.
17- Adler, P. S., & Chen, C. X. (2011). Combining creativity and control: Understanding individual motivation in large-scale collaborative creativity. Accounting, organizations and society, 36(2), 63-85.
18- Aghion, P., Bloom, N, Blundell, R., Griffith, R., & Howitt, P. (2005). Competition and innovation: an inverted-u relationship. Quarterly Journal of Economics, 120 (2), 701-728.
19- Brown, S. & Hillegiest, S.A. (2007). How Disclosure Quality Affects the Level of Information Asymmetry. Review of Accounting Studies, 12(1): 443- 477.
20- Carter, D. A., Simkins, B. J., & Simpson, W. G. (2003). Corporate governance, board diversity, and firm value. Financial review, 38(1), 33-53.
21- Galbreath, J., Lucianetti, L., Thomas, B., & Tisch, D. (2020). Entrepreneurial orientation and firm performance in Italian firms: The moderating role of competitive strategy. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research.
22- Ganginis, H. V. (2008). Planning for career and family: An instrument development study (Doctoral dissertation, University of Maryland, College Park).
23- Gilbert, L. A., Hallett, M., & Eldridge, N. S. (1994). Gender and dual-career families: Implications and applications for the career counseling of women. Lawrence Erlbaum Associates, Inc.
24- González, B. J., Pérez, J. L. C., Guisado & M. González. (2018). The contribution of technological and non، technological innovation to environmental performance. An analysis with a complementary approach. Sustainability, 10, 4014.
25- Kang, J., Kim, K., & Henderson, W. C. (2002). Economic Value Added (EVA): a financial performance measure. Journal of Accounting and Finance Research, 10(1), 48.
26- Lechman, E., & Kaur, H. (2015). Economic growth and female labor force participation–verifying the U-feminization hypothesis. New evidence for 162 countries over the period 1990-2012. New evidence for, 162, 1990-2012.
27- Ming, W. H., Ahmad, A., & Ismail, M. (2007). Antecedents of career aspirations among women in middle management. Journal of Global Business Management, 1, 240-248.
28- Minniti, M., & Naudé, W. (2010). What do we know about the patterns and determinants of female entrepreneurship across countries?. The European Journal of Development Research, 22(3), 277-293..
29- Özsungur, F. (2019, May). A research on women's entrepreneurship motivation: Sample of Adana Province. In Women's Studies International Forum (Vol. 74, pp. 114-126). Pergamon.
30- Tansel, A., & Güngör, N. D. (2012). Gender effects of education on economic development in Turkey (IZA Discussion Paper No. 6532). Retrieved from ftp. iza. org/dp6532. pdf.
31- Terjesen, S., Couto, E. B., & Francisco, P. M. (2016). Does the presence of independent and female directors impact firm performance? A multi-country study of board diversity. Journal of Management & Governance, 20(3), 447-483.
32- Thornhill, S. (2006). Knowledge, innovation & firm performance in high، and low، technology regimes. Journal of Business Venturing, 21(5), 687– 703.
33- Tsani, S., Paroussos, L., Fragiadakis, C., Charalambidis, I., & Capros, P. (2013). Female labour force participation and economic growth in the South Mediterranean countries. Economics Letters, 120(2), 323-328.
مجله علمی پژوهشهای میانرشتهای زنان دوره دوم، شماره 4، زمستان 1399 (شماره 5 پیاپی) صفحات 39-27 |
Woman Interdisciplinary Researches Journal Vol. 2, No. 3, Winter 2021 Pages 27-39 |
بررسی نقش تعدیلی زنان در هیئت مدیره بر ارتباط بین گرایشهای کارآفرینانه شرکتها و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
سید داود حسینی راد1، مصطفی قاسمی2*، دکتر عبدالرضا محسنی3
1. دانشجوی دکتری حسابداری، گروه حسابداری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
da.d.hosseiniad@iaubushehr.ac.ir
2. استادیار گروه حسابداری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران. (نویسنده مسئول)
3. استادیار گروه حسابداری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
Rmohseni@iaubushehr.ac.ir
تاريخ دريافت: [15/7/99] تاريخ پذيرش: [21/11/99]
چکیده
در کشورهای در حال توسعه، زنان برای ارتقای خانواده و رشد و توسعه کشورهای خود نقش مهمی ایفا میکنند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع، نهتنها باعث سودهای اقتصادی میشود؛ بلکه، منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد میکند. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، «تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد» است. پژوهش حاضر به بررسی نقش زنان در هیات مدیره بر ارتباط بین گرایشهای کارآفرینانه شرکتها و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. براي اين منظور دادههاي مربوط به 140 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براي سالهاي 1391 الي 1397 جمعآوري و به روش معادلات ساختاری (PLS) مورد بررسي قرار گرفت. يافتههاي حاصل از پژوهش نشان میدهد که زنان نقش تعدیلی بین معیارهای گرایش کارآفرینانه و شاخصهای عملکرد شرکت دارند. بدین معنا که نقش زنان در هیات مدیره باعث بهبود ارتباط بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی شرکتها خواهد شد.
واژگان كليدي: گرایش کارآفرینانه، عملکرد مالی، زنان در هیات مدیره ، بازده حقوق صاحبان سهام.
1- مقدمه
تفکر نوآورانه با مفهوم تنوع که در سالهای اخیر اهمیت پیدا کرده است، روبرو است. این تمایز به تنوع فرهنگی در یک سازمان اشاره دارد و بهعنوان دروازهای برای ابتکار عمل دیده میشود. محیطهایی که افراد میتوانند آزادانه خود را نشان داده و در شکلگیری ایدههای نوآورانه نقشی اساسی داشته باشند. زیرا، نوآوری ریشه در مشارکت افراد انعطافپذیر همراه با ذهن باز دارد (Carter, Simkins & Simpson, 2003). همچنین، تنوع بهعنوان فرصتی برای زنان مدیر به اندازه مدیران مردان و دادن حق به آنها به اندازه مردان در ارتقاء حرفهای در سازمان تعریف شده است. بهعنوان نمونه، کانیگ، کیم و هندرسون1 (2002) این گونه اظهار میکند که شرکتهایی که مدیران زن بیشتری استخدام میکنند، سهم بیشتری از بازار، سرمایه بیشتر و ارزش سهام بیشتری نسبت به بقیه دارند. علاوهبر این، مشخص شده است که شرکتهایی که بهترین فرصتهای ارتقا را به مدیران زن ارائه میدهند، سودآوری بیشتری نسبت به شرکتهایی دارند که فرصتهای ارتقاء کمتری دارند.
با توجه به پیچیدگی مسألهی مدیریت زنان، تا کنون بررسیهای گوناگونی در زمینهی مدیریت و جنسیت انجام شده است و صاحبنظران تلاش کردهاند تا این مقوله را از جنبههای مدیریتی، فرهنگی، سازمانی و مانند اینها تجزیه و تحلیل کنند؛ تا جایی که امروزه یکی از مهمترین علل اثربخشی هیأت مدیره ها را باید در ترکیب آنان و ویژگیهای منتسب به آن، شامل اندازه، استقلال اعضاء، تعداد عضویت اعضاء در سایر تیمها، ساختار جنسیتی ترکیب هیأت مدیره، متوسط سنی ترکیب و مواردی از این قبیل جستجو کرد. زنان دارای ویژگیهای منحصر به فردی میباشند که شرکتها میتوانند در به کارگیری منابع و سرمایهی انسانی برای کسب وکار از آن استفاده کنند. مطالعات انجام شده نشان داند که شرکتهایی که در ترکیب جنسیتی هیأت مدیرهی آنها متنوع است، عملکرد بهتری داشتهاند (Ganginis, 2008).
زنان در کشورهای رو به توسعه، برای ارتقای خانوادهها و رشد و توسعهی کشورهای خود نقش مهمی دارند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع نه تنها سبب سودهای اقتصادی میشود؛ بلکه، منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد مینمایند. زنان به دلایل متعدد از جمله بیکاری و کاهش دستمزدها و نارضایتی از شغل قبلی، وارد کارآفرینی میشوند. چون کارآفرینی را میتوان راهی برای برونرفت از بیکاری معمول دانست (Brown & Hillegiest, 2007).
موفقیت زنان کارآفرین در جوامع، نهتنها باعث سودهای اقتصادی میشود، بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد میکند. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، «تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد» است. این درحالی است که در کشور ما پژوهشگران به اشتباه، این مفهوم صرفاً با «اشتــغالزایی» مترادفشده و فقط برای حل مشکل اشتغال، به سمت کارآفرینی پیش رفتهاند. در اواخر دهه ۱۹۷۰، در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جوامع و تغییرات جمعیتشناختی، موجی از کسب وکارهای کوچک در میان افراد خود اشتغال به وجود آمد. همچنین، مطالعات در ایران نشان میدهد بیشترین میزان اشتغال جدید در اقتصاد ایران به شکل کارکنان مستقل (خویشفرما) بوده است. اما، متاسفانه به دلیل عدم حمایت از این کارآفرینان و سوق ندادن آنها در مسیر رشد و توسعه، بزرگترین چالش اقتصاد ایران، بحران بیکاری است. در حالی که، اگر حمایتی جدی از کارآفرینان صورت میگرفت، در این صورت، بزرگترین مشکل اقتصادی ایران، کمبود نیروی کار متخصص نبود. یکی از مسائلی که نتیجه مطالعات متعدد در کشورهای مختلف است، پایین بودن نرخ کارآفرینی زنان در مقایسه با مردان است. بنابراین، یک مسئله امکان طرح و بررسی دارد و آن این سوال است که چرا نرخ کارآفرینی بین زنان کمتر است؟ این سوال از اینرو اهمیت دارد که بهواسطهی تحولات گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فنی، زنان آمادگی بیشتری برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی پیدا کرده اند. هرگونه افزایش در نرخ کارآفرینی زنان میتواند در نهایت به شتابگیری توسعهی کارآفرینی منجر گردد. در فرهنگهایی که خانهداری و مادری بهعنوان تنها گزینههای بهنجار برای زنان تعریف شده باشد، انتظار میرود که نرخ کارآفرینی زنان نیز کاهش پیدا کند (Gilbert, Hallett & Eldridge, 1994). با توجه به مطالب فوق، مسئله پژوهش حاضر این است که چگونه زنان میتوانند با گرایشهای کارآفرینانه بر عملکرد تأثیرگذار باشند؟ بنابراین، این موضوع را باید مد نظر داشت که موانع و چالشهایی که بر سر راه این موضوع است را چگونه میتوان برطرف نمود.
ضرورت کارآفرینی زنان را باید با افزایش وگستترش فرصتهای شغلی بر مبنای خلاقیت که بار فرهنگی ارزشی آن قابل کنترل است، پاسخ مثبت داد و از آنجا که زنان دارای طبع لطیف و مادرانهای هستند باید شغلی را انتخاب نمایند که برای آن از هر حیث آمادگی داشته باشند. بنابراین، مفهوم کارآفرینی زنان باید متناسب با هدف خود مفهومسازی شود. توجه به این نکته ضروری است که دیدگاه آکادمیک زنان و بهویژه زنان کارآفرین از ویژگیهای زنانه عاری است. زنان در جمعیت جهان جایگاه مهمی دارند. در دنیایی که فرهنگ تجارت مردانه غالب است، تعداد زنان کارآفرین به سرعت در حال افزایش است. کمک های دولتی، خانوارها را به ساختاری سوق داده است که از خانواده ابتدایی دور میشود و زنان را به سمت آزادی اقتصادی سوق می دهد (Minniti & Naudé, 2010). تصور زن از خانهدار بودن جای او را به این فکر واگذار کرد که فردی موفق در زندگی تجاری باشد. امروزه، از این رویکرد، در چارچوب مفهوم برابری، ایده آزادی زنان در زندگی تجاری سهم مثبتی دارد (Ming, Ahmad & Ismail, 2007). باتوجه به مطالب فوق، میتوان اینگونه عنوان کرد باتوجه به نقش فعال زنان و حساسیت آنان در امر مدیریت شرکتها در بورس اوراق بهادر تهران آیا شرکتهایی که مدیران و هیئت مدیره آن را زنان تشکیل میدهد، این نوع شرکتها نوآرورانهتر هستند یا خیر؟ و در وقع باتوجه به نقش مدیران زن در هیئتمدیره آیا تفاوتی با شرکتهای دیگر وجود دارد؟ باتوجه به نتایج پژوهش میتوان این موضوع را بررسی کرد که نقشآفرینی زنان در رونق و پیشی گرفتن شرکتها در بازار رقابتی در اینگونه شرکتها محسوس است یا خیر؟
ساختار مقاله حاضر به این شرح است كه در ادامه مبانی نظری و پیشینه پژوهش و فرضیههای برگرفته از آن بیان میشود. پس از آن، روش پژوهش، یافتهها و نتایج آزمون فرضیهها مطرح و سپس باتوجه به نتایج آزمون فرضیهها، نتیجهگیری انجام میشود. سرانجام، پیشنهادها و محدودیتها ذكر خواهد شد.
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
کارآفرینی فرآیند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه به منابعی است که در حال حاضر وجود دارد. به عبارت دیگر، کارآفرینی عبارت است از فرآیند نوآوری و بهرهگیری از فرصتها با تلاش بسیار و همراه با پذیرش ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی با انگیزه کسب سود مالی، توفیقطلبی، رضایت شخصی و استقلال است. ضرورت کارآفرینی به منزله راهی برای تحقق توسعه و رفع بیکاری، زنان را با افزایش و گسترش فرصتهای شغلی بر مبنای خلاقیت که بار فرهنگی - ارزشی بر آن استوار است، رو به رو ساخته است (عبدی جمایران، حسینی و روایی، 1396). اگرچه فعالیتهای کارآفرینانه زنان همواره با موانع و مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همراه بوده است. اما، میتوان با استفاده از ظرفیتها و آموزشهایی که همراه با کسب مهارت باشد، آنها را به سمت فعالیتهای اثربخش و مفید رهنمود ساخت (Aghion, Bloom, Blundell, Griffith & Howitt, 2005).
کارآفرینی فرآیند خلق ابتکارها و نوآوریها، ایجاد کسب وکارهای جدید از راه کشف فرصتها و بهرهگیری از منابع است. در این میان،کارآفرین کسی است که با کشف شناخت فرصتهای محیطی و بهرهگیری مناسب از فرصتها بتواند در شرایط پر ابهام و ریسکآمیز به ابتکارات و نوآوریها و ایجاد کسب و کار توسعه کارآفرینی جدید اقدام کند (کردتبار و رساییان، 1389).
گسترش کارآفرینی زنان، میتواند گامی به سوی ایجاد عدالت اجتماعی، مبارزه با فقر و توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد. دولتها باید بتوانند ضمن بسترسازی مناسب و ایجاد محیط مناسب برای رشد و شکوفایی ِ استعدادهای انسانی از استعدادهای زنان بهره جسته و آن را اثربخش کنند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع نه تنها سبب سودهای اقتصادی میشود؛ بلکه، منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد مینمایند. زنان به دلایل متعدد از جمله بیکاری و کمبود دستمزد میتوانند وارد کارآفرینی شوند. چون کارآفرینی راهی برای توسعه اشتغال و همچنین تحقق اهداف توسعه پایدار است. اما باورها، ارزشها و سنتهای حاکم بر قابلیتهای جنسیتی زنان از موانع اصلی کارآفرینی زنان است. از راهکارهای موثر در توسعه کارآفرینی زنان توسعه مهارتهای فنی،گذراندن دورههای آموزشی، و خلاقیت است (Minniti & Naudé, 2010).
تنوع جنسیتی در هیئت مدیره، تجربیات، مهارتها و تواناییهای متنوع را به ارمغان بیاورد و احتمالاً تأثیر مثبتی بر نقش آنها در کنترل و نظارت مدیریت دارد. در این راستا، مدیران زن، بینش و نظارت دقیقتری را ارائه میدهند، در هیئت مدیرهی شرکتها بیشتر فعالیت میکنند و بیشتر مایل به سؤالاتی هستند که توسط مدیران مرد پرسیده نمیشود. در نتیجه، حضور زنان در هیئت مدیرهی شرکت استقلال آن را افزایش میدهد و کارایی آن را بهبود میبخشد (Carter, Simkins & Simpson, 2003؛ Adams & Ferreira, 2009 ). بنابراین، اگر مدیران زن مدیریت کنترل و بهبود استقلال هیئت مدیرهی شرکتها را افزایش دهند، حضور زنان در هیئت مدیره میتواند کیفیت، شفافیت و افشای اطلاعاتی شرکت را بهبود بخشد و عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش دهد (Abada, Encarnación, Minguez-Verab, Yagüeb, 2017).
خوشبختانه پژوهشها نشان میدهد از سال ۲۰۰۰ تاکنون، دو تحول عمده در تجارت و اقتصاد بینالمللی در حال وقوع است. تحول نخست، «افزایش چشمگیر و انفجارگونه شمار زنان کارآفرین» و تحول دوم، «رشد تجارت بینالمللی» است. این دو تحول در کنار هم باعث ارتقای سطح اقتصادی زنان و در مجموع رشد چشمگیر اقتصادی بسیاری از کشورهای بزرگ خواهد شد و ابعاد این دگرگونی تاحدی وسیع است که صاحبنظران آن را آغاز عصر جدید تجاری در جهان میدانند. این تحول از آنجا است که زنان کارآفرین، تعهدی بسیار عمیق به جامعه محلی خود بهویژه در زمینه استخدام نیرو دارند و خود را در مرکز شرکت و کسبوکار میدانند. زنان کارآفرین نسبت به مردان، دیدگاه بلندمدتتری دارند، درنتیجه سوددهی کسبوکار آنها در سالهای اولیه پایین، اما در سالهای بعد بسیار چشمگیر است و این زنان شبکه گستردهتری از ارتباطات را برقرار میکنند؛ درنتیجه در هنگام بحران، گزینههای بیشتری برای غلبه بر مشکلات دارند. در این میان، نقش دوگانه زنان بهعنوان «کارآفرین» و «محور خانواده» به این معنا است که آنها در مقایسه با مردان، وقت کمتری برای شرکت در دورههای آموزشی و حفظ رقابتپذیری خود در تجارت دارند و زنانی که در ابتدای کارآفرینی هستند، در مقایسه با مردان، توصیهها و نصیحتها را از دیگر زنان کارآفرین راحتتر میپذیرند (Adler & Chen, 2011).
طی سالهاي اخیر رویکرد هاي نسبتاً جدیدي در ارتباط با بهکارگیري زنان در مشاغل مهم و حتی حساس به وجود آمده است که میتوان این اتفاق را در ایران در دولت نهم به بعد احساس نمود. استفاده از زنان در مقام وزارت و یا معاونت ریاست جمهوري و نیز استفاده از مدیر زن به عنوان سخنگوي وزارت امور خارجه در دولت از مصادیق این رویکرد نو میباشد. بکارگیري زنان نه تنها در مسائل اجتماعی و سیاسی، بلکه در امور اقتصادي نیز میتواند اثرات بهسزایی داشته باشد. حضور زنان در هیئتمدیره شرکتهاي تولیدي و خدماتی و همچنین، شرکتهاي پذیرفته شده در بورس براساس پژوهشهای پیشین موثر بوده است. حضور مدیر زن در رأس سازمان بهعنوان مدیر عامل و یا به عنوان عضوي هیئتمدیره شرکت اثرات مثبتی میتواند بر بهبود عملکرد با نظارت بیشتر از طرف مدیر زن باتوجه به ویژگی شخصیتی آنها و نیز کارآفرینی شرکت داشته باشد.
2-1- پژوهشهایش داخلی
گلرد (1384) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که زنان کارآفرین با شبکه اولیه ارتباطی، رابطه قوی دارند و عوامل و شرایط محیطی کشور، شرایط مساعد و سوق دهندهای برای توسعه کسب و کار زنان محسوب میشود و زنان ایرانی در توسعه کارآفرینی با موانع محیطی جدی روبرو هستند. در پژوهشی که بهوسیله آراستی (1385) انجام شد، او به این نتیجه رسید که عامل تقویتکننده در زنان کارآفرین، نگرش موافق اطرافیان است. وي معتقد است لزوم تغییر و تحول در ساختارهاي فرهنگی اجتماعی کشور در جهت تشویق زنان و دختران به کارآفرینی بیش از هر زمان دیگري احساس میشود. ممیز، قاسمی و قاسمی (1392) در پژوهش خود در بررسی عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی زنان به این نتیجه رسیدند که وجود احراز نقش دوگانه زنان شاغل، آنان نسبت به فعالیتهای خود احساس مثبتی دارند. بیابانی و گرگز (1393) در پژوهش خود به «بررسی رابطه بین حضور مدیران زن در هیئت مدیره با عملکرد شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» پرداختند. آنان در پژوهش خود از متغیر مدیران زن در هیئت مدیره استفاده کردند. نتایج پژوهش آنان حاکی از آن بود که حضور مدیران زن در هیئت مدیره با بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه مثبت و معناداری دارد. سپهوند، شریعتنزاد و عارفنژاد (1394) در پژوهش خود با عنوان تأثیر فناوري اطلاعات بر سرمایه فکري و استراتژي مدیریت دانش با اثر تعدیلی به این نتیجه رسیدند که فنآوري اطلاعات تأثیر مثبت معناداري بر چابکی سازمانی، سرمایه فکري و استراتژي مدیریت دانش دارد. درودی و بابایی (1395) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که تأثير مثبت و معنادار برنامهريزي استراتژيك رسمي، نوآوري و انعطافپذيري بر عملكرد مالي دارد. همچنين، نتايج آزمون سوبل در بررسي نقش ميانجي متغيرهاي نوآوري و انعطافپذيري نشان ميدهد كه برنامهريزي استراتژيك با ميانجيگري انعطافپذيري تاثير معناداري بر عملكرد مالي دارد.
نتايج پژوهش فانيان (1396) نيز نشان داد كه شركتهاي مواد غذايي ميتوانند با تقويت نوآوري در كاركنان خود عملكرد مالي شركت خود را بهبود بخشند. مصلی و محمدپور زنجانی (1397) در پژوهش خود به بررسی تاثیر حضور هیئت مدیره و مدیر مالی خانم در سودآوری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. آنان از متغیر زن در هیئت مدیره استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که یا بین سودآوری شرکت و هیات مدیره زن ارتباط معناداری وجود ندارد و یا این رابطه منفی خواهد بود. جعفرینیا، نورعلی و رزمآرا (1398) در پژوهش خود با عنوان «بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهاي پویا، بر عملکرد شرکت با نقش میانجیگري دوسوتوانی» به این نتیجه رسیدند که براي شروع دوسوتوانی، قابلیتهاي پویا و گرایش کارآفرینانه باید مورد توجه قرار گیرند. به عبارت دیگر، وقتی شرکت داراي قابلیتهاي پویا و انعطافپذیري است، فرد اجازه دارد از قضاوت خود براي تقسیم چگونگی وقت بین فعالیتهاي بهرهبردارانه و اکتشافی استفاده کند.
2-2- پژوهشهای خارجی
تانسل و گونگر2 (2012) در مطالعهاي به بررسی تأثیر جنسیتی آموزش بر توسعه اقتصادي در ترکیه پرداختند. نتایج مطالعه نشان داد تأثیر آموزش زنان بر سطح پایداري و بهرهوري مثبت و معنادار بوده است. لچمان و کاور3 (2013) در تحقیقی به بررسی رابطه بین نرخ مشارکت زنان در نیروي کار و رشد اقتصادي در 162 کشور منتخب پرداختند. در این تحقیق، کشورهاي منتخب به چهار گروه کشورهایی با درآمد پایین، کشورهایی با درآمد متوسط رو به پایین، کشورهایی با درآمد متوسط رو به بالا و کشورهایی با درآمد پایین، کشورهایی با درآمد متوسط رو به پایین، کشورهایی با درآمد متوسط رو به بالا و کشورهایی با درآمد بالا تقسیمبندي شدند. دادههاي استفاده شده در این تحقیق از طریق روش پانل تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نرخ مشارکت زنان در نیروي کار و توسعه اقتصادي در ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. آیدین (2014) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که شرکتهایی که مدیران زن بیشتری استخدام میکنند، سهم بیشتری از بازار، سرمایه بیشتر و ارزش سهام بیشتری نسبت به بقیه دارند. همچنین، شرکتهایی که بهترین فرصتهای ارتقا را به مدیران زن ارائه میدهند، سودآوری بیشتری نسبت به شرکتهایی دارند که فرصتهای ارتقاء کمتری دارند.
تسانی، پاروسوس، فراجیاداکی و چارالامبدیس4 (2014) در پژوهشی به بررسی رابطه بین نرخ مشارکت زنان در نیروي کار و رشد اقتصادي پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد بین نرخ مشارکت زنان در نیروي کار و رشد اقتصادي طی دورۀ رابطهاي مثبت معنادار وجود دارد..
هوانگ، لاوو و مکفی5 (2019) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بنگاههایی که از کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتری برخوردارند، به دلیل اطلاعات با کیفیت بالاتر، که از طریق شیوههایی از قبیل بودجه مشارکتی، رویههای تخصیص هزینه، نقشههای استراتژی و سیستمهای مدیریت دانش حاصل میشوند، بیشتر نوآوری میکنند. همچنین، عدم تقارن اطلاعات داخلی را که باعث ایجاد عدم اطمینان میشود و مانع هماهنگی میشود را نیز کاهش میدهد.
اوزسانگر6 (2019) در پژوهش خود در مورد انگیزه کارآفرینی زنان به این نتیجه رسید که بین عوامل فشار و تعادل کشش و عوامل عاطفی، عوامل هیجانی و فشار عوامل عاطفی و تعادل رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
گالبرید، لوسیانتی، توماس و تیش7 (2020) در پژوهش خود در بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد شرکت و نقش واسطهای استراتژی رقابتی به این نتیجه رسیدند که گرایش کارآفرینانه شرکت با عملکرد شرکت در شرکتهای نمونه رابطه مثبتی دارد. علاوهبر این، استراتژی رقابتی بهعنوان یک تأثیر تعدیلکننده عمل میکند. یک استراتژی کم هزینه بر روابط تأثیر منفی میگذارد، در حالی که یک استراتژی تمایز مثبت بر روابط تأثیر میگذارد.
3- روششناسی
این پژوهش را از نوع پژوهشهای کمّی است که از روش علمی ساخت و اثبات تجربی استفاده میکند و بر اساس فرضیهها و طرحهای پژوهش از قبل تعیین شده انجام میشود. از این دسته پژوهشها زمانی استفاده میشود که معیار اندازهگیری دادهها کمّی است و برای استخراج نتیجهها از فنهای آماری استفاده میشود (نمازی، 1382).
3-1- هدف تحقیق
تعیین نقش تعدیلگر زنان کارآفرین در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی
3-2- سوال تحقیق
آیا زنان کارآفرین دارای نقش تعدیلگر بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی هستند؟
3-3- فرضيه تحقیق
زنان کارآفرین دارای نقش تعدیلگر بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی هستند.
3-4- تعریف عملیاتی متغيرهاي پژوهش
3-4-1- متغیرهای مستقل
گرایش کارآفرینانه (EO) از دو معیار اصلی تشکیلشده است که به شرح ذیل مورد بررسی قرار گرفته است:
تداوم فعالیت یا مشارکت فعال با نشان دادن درصد سود سالانه که در این شرکت سود انباشته است، که این سود انباشته شده را بر مجموع دارایی تقسیم میکند. ریسکپذیری، نشانگر ریسک غیر سیستماتیک است (بتا). (همان ریسکی ناشناخته شرکت). بهعبارتدیگر، بخشی از ریسک که توسط صنعت غیرقابلشناسایی یا غیرقابل توضیح است.
3-4-2- متغیرهای وابسته
در این پژوهش متغیرهای وابسته عملکرد مالی شرکت است که با سه معیار ROA و ROE و EPS محاسبه شده است که در ادامه نحوه محاسبه آن ها توضیح داده خواهد شد.
عملکرد مالی ( FP)
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) که در این پژوهش مشابه شاه و همکاران، 2011 و مهدوی و رضایی، 1391) بازده حقوق صاحبان سهام که از طریق تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام اندازهگیری شد.
ROE: بازده حقوق صاحبان سهام
Equity: حقوق صاحبان سهام
سود خالص :NI
نسبت بازده داراییها (ROA): از دیگر معیارهای حسابداری است که میزان کارایی مدیریت را در به کار گرفتن منابع موجود جهت تحصیل سود نشان میدهد و یکی از نسبتهای سودآوری است که در تجزیهوتحلیل آن منبع سود نه بهصورت مطلق بلکه در ارتباط با منبع تحصیل آن مورد بررسی قرار میگیرد (رمضانی، 1387). نسبت بازده داراییها از طریق رابطه زیر محاسبه شد (رضایی و همکاران، 1392).
سود هر سهم8 (EPS): از جمله شاخص های سنتی و متداول سنجش عملکرد است که برای ارزشیابی قیمت سهام نیز کاربرد دارد و به صورت ریال بیان میگردد. این نسبت از تقسیم سود خالص سهامداران عادی بر تعداد سهام عادی به دست میآید. نتیجه نسبت نشان میدهد که به ازای یک سهم، چه میزان عایدی به دست آمده است و هر چقدر نتیجه نسبت بیشتر باشد، گویای عملکرد مطلوب شرکت است، از این نسبت برای ارزشیابی سهام نیز استفاده میشود که با توجه به قیمت بازاری سهام (قیمت معاملاتی سهم)، ارزش سهام در آینده نیز معلوم میگردد (معینالدین و همکاران، ۱۳۹۰).
سود هر سهم بدین صورت اندازهگیری شده است:
3-4-3- متغیر تعدیلگر
شرکتهایی که هیات مدیره زن دارند عدد یک و شرکتهایی که هیات مدیره زن ندارند.
3-4-5- نحوه گردآوري دادههای پژوهش
در اين پژوهش براي جمعآوري دادهها و اطلاعات، از روش كتابخانهاي و میدانی استفاده ميشود. براي نگارش و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز بخش مبانی نظری به گونه عمده از مجلات تخصصي داخلی و خارجی، و برای گردآوري سایر دادهها و اطلاعات مورد نیاز عمدتاً از طریق بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزار تدبیرپرداز گردآوری شده است.
3-4-6- جامعه آماري و نمونه آماری
شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. در این پژوهش از نمونهگیری آماری استفاده نمیشود؛ اما شرایط زیر برای انتخاب نمونه قرار داده شده و نمونه مطالعه به روش حذفی انتخاب خواهد شد:
1. تغییر سال مالی در شرکت، در بازه زمانی 1391 تا 1398 رخ نداده باشد.
2. اطلاعات مالی مورد نیاز به منظور استخراج دادههای مورد نیاز در دسترس باشد.
3. تا پایان سال مالی 1390 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد.
4. از آنجایی که برای محاسبه شاخص کیوتوبین شرکت، ارزش بازار حقوق صاحبان سهام باید محاسبه گردد، سهام شرکت در طول سه ماه آخر هر سال باید حداقل یک بار معامله شده باشد.
5. جزء بانکها و مؤسسات مالی (شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، شرکتهای هلدینگ و لیزینگها) نباشد؛ زیرا افشای اطلاعات مالی و ساختارهای راهبری شرکتی در آنها متفاوت است.
با توجه به بررسیهای انجام شده، تعداد 140 شركت در دوره زماني 1391 الي 1398 حائز شرایط بالا بوده و مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
3-4-7- روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها
به منظور توصيف، تجزيه و تحليل دادههاي آماري در این پژوهش از آمارههاي توصیفی متغیرهای پژوهش مانند میانگین، انحراف استاندارد، چولگی، کشیدگی و روش ضریب همبستگی پیرسون و استنباطی مانند تحلیل رگرسیون خطی چندگانه بهوسیله نرمافزار آماری SPSS نسخه 22 استفاده خواهد شد. همچنین، جهت تعیین برازش مدل مورد مطالعه از مدلبندی معادلات ساختاری در نرمافزارهایPLS و EQS بهرهگیری بهعمل خواهد آمد.
جدول شماره 1: تحلیل مدل اندازهگیری
متغیر پنهان | متغیر مشاهدهپذیر | بار عاملی استاندارد | آلفای کرونباخ | پایایی ترکیبی | میانگین واریانس استخراج شده |
گرایش کارآفرینانه | تداوم فعالیت | 0.814 | 0.796 | 0.825 | 0.614 |
ریسکپذیری | 0.849 | ||||
عملکرد مالی | نسبت بازده داراییها | 0.934 | 0.907 | 0.942 | 0.844 |
بازده حقوق صاحبان سهام | 0.960 | ||||
سود هر سهم | 0.859 | ||||
زنان کارآفرین | زنان | 0.823 | 0.833 | 0896 | 0.741 |
نمودار 1: مدل مفهومی پژوهش
در نمودار فوق مدل نهایی جهت بررسی و آزمون فرضیهها (ضرایب استاندارد شده مسیر و سطح معنیداری) یکی از اساسیترین معیارها معنیدار بودن ضرایب میباشد. برازش مدل ساختاری با استفاده از ضرایب t به این صورت است که این ضرایب باید از 96/1 بیشتر باشند تا بتوان در سطح اطمینان 95% معنادار بودن آنها را تأیید ساخت. همچنین با استفاده از مقدار احتمال نیز میتوان در مورد معنیدار بودن ضرایب نتیجهگیری نمود. جدول زیر نتایج حاصل از آزمون فرضیهها را در قالب ضرایب مسیر همراه باسطح معنی داری و در ارتباط با فرضیههای پژوهش نشان میدهد. ازآنجایی که دراین پژوهش سطح اطمینان 95/0 درنظرگرفته شده است. لذا، برای آزمون فرضیات اگر معنیداری از 05/0کمتر باشد، مسیر و ضریب مسیر موردنظر معنیدار بوده و فرضیه موردنظر تأیید میگردد، در غیر این صورت فرضیه مربوط نیز رد میشود.
4- یافتهها
4-1- آزمون فرضیه پژوهش
فرضیه پژوهش: زنان کارآفرین دارای نقش تعدیلگر بین گرایش کارآفرینانه بهگونهای مستقیم بر عملکرد مالی هستند.
جدول 2: نتایج تحلیل حداقل مربعات جزئی و آزمون فرضیهها
مسیر مورد مطالعه در مدل | ضریب مسیر | خطای استاندارد | آماره آزمون | مقدار احتمال | نتیجه |
زنان کارآفرین← گرایش کارآفرینانه ← عملکرد مالی | 0.217 | 0.032 | 6.713 | 0.000 | تأیید مسیر |
باتوجه به نتایج جدول فوق چون مقدار احتمال آماره T مربوط به ضریب مسیر مستقیم متغیر گرایش کارآفرینانه به متغیر عملکرد مبتنی بر دادههای حسابداری برابر 0.000 کوچکتر از 0.05 بوده و ضریب ان برابر 0.217مثبت و معنیدار میباشد. بنابراين، با اطمینان 95 درصد ميتوان گفت گرایش کارآفرینانه بهگونهای مستقیم بر عملکرد مبتنی بر دادههای حسابداری تأثیر دارد و فرضیه اول تأیید میشود.
5- بحث و نتیجهگیری
همانطور که گفته شد، فعالیت زنان در عرصه کارآفرینی در جوامع مدرن، تحولات زیادی در کلیه فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره بهوجود آورده و بهعنوان مهمترین ابزار کارآفرینی مدرن مورد توجه قرارگرفته است. زنان با داشتن دیدی خلاق و برخوردار از مهارتهای بالا، بهعنوان نانآور خانواده و عامل اصلی تربیت فرزندان، نقش بسیار مهمی در چرخه اقتصاد خانواده و جامعه دارند و در جامعه اسلامی، وجود و حضور آنها حتی در تمامی دستاوردهای پیشرفته امروزی مانند تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات نباید نادیده گرفته شود. بنابراین، کارآفرینی با ایجاد نوآوري در حرفههاي پایدار و تأثیر روزافزون زنان شاغل بر عرصه اشتغال، نقش مهمی در توسعه اقتصادي کشور ایفا میکند و جامعه را در مسیر کارآمدي تمام نیروهاي انسانی و کشف استعدادهاي نهفته آنان یاري میرساند. در این راستا حضور و مشارکت زنان در فعالیتهاي اقتصادي بهعنوان نیمی از جمعیت فعال و توانمند جامعه، با رشد و توسعه کشور در فرآیند توسعۀ جهانی تاثیر به سزایی دارد. یکی از راههاي توسعه کارآفرینی زنان، طرحهاي کسب وکار کوچک و زود بازده است که از طریق حمایتهاي مسئولان دستگاههاي اجرایی و تسهیل صدور مجوز و همچنین تسریع در پرداخت وامهاي کمبهره از طریق بانکها و مؤسسههاي مالی و اعتباري مجاز، به توانمندسازي زنان در خانواده و اجتماع کمک میکند. نتایج حاصل آزمون مدلهای پژوهش نشاندهنده آن است که نقش زنان بر گرایش کارآفرینانه و شاخصهاس عملکرد مالی ارتباط مثیت معنادار وجود دارد. بدین معنا که باتوجه به مطالب فوق وجود زنان در جامعه میتواند بر گسترش گرایش کارآفرینانه در بورس اوراق بهادر تهران کمک کند و در نهایت به بهبود عملکرد مالی شرکتها منجر شود. نتایج پژوهش با پژوهشهای رضایی و همکاران (1395)، فانيان (1396)، نمازی و مقیمی (1397)، جعفرینیا و همکاران (1398)، ثورنهيل9 (2006)، گنزالز، پرز، گوایسادو و گنزالز10 (2018)، گالبرید، لوسیانتی، توماس و تیش11 (2020)، مطابقت دارد.
5-1- پیشنهادات پژوهش
در مجموع برای توسعه کارآفرینی زنان در ایران، پیشنهاد میشود تأسیس مراکز حرفهای و شغلی برای فعالیتهای کارآفرینانه زنان، ارائه امکانات ویژه با نگرش جنسیتی برای بانوان، ارائه تسهیلات لازم برای دسترسی آسانتر زنان به خدمات مالی، اهمیت دادن به کارآفرینی زنان و مشارکت آنان در اقتصاد خرد کشور در هر سن و سال، ارائه برنامههای آموزشی و کمک آموزشی برای گسترش کارآفرینی آنان و حمایت قانونی از زنان و برنامههای مربوط به آنان با تاکید بر جنسیت مورد توجه قرار گیرد. پشنهاد ميشود در پژوهشهاي آتي به بررسي رابطه ريسكپذيري شركت با ارزش شركت، عملكرد بلندمدت، سطح افشاي اطلاعات، پيشبينيهاي آيندهنگر، سياستهاي مالياتي و محافظهكاري پرداخته شود. همچنين پيشنهاد ميشود در پژوهشهاي آتي رابطه بين ريسكپذيري شركت با مالكيت خانوادگي، تمركز مالكيت و افق سرمايهگذاري مالكان نهادي مورد بررسي قرار گيرد.
5-2- محدوديتهاي پژوهش
در انجام اين پژوهش، محدوديتهایی وجود داشته که ممکن است بر نتايج و يافتههاي پژوهش تأثيرگذار باشد:
1. بسیاری از شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران، بهویژه شرايط تورمي کشور و عدم تهيه صورتهاي مالي تعدیلشده بر یافتههای پژوهش مؤثر است که کنترل آنها از حیطه توان پژوهشگر خارج بوده است.
2. نبود دادههاي مورد نياز و قابل اتكا براي محاسبه متغيرهاي پژوهش در مورد برخي از شركتها موجب حذف آنها از نمونه آماری شد که این امر بر قابلیت تعمیم نتایج به جامعه آماری تأثیر میگذارد.
6- منابع
1- آراستی، ز. (1385). زنان کارآفرین ایرانی؛ ساختارهاي فرهنگی اجتماعی مؤثر در ایجاد کسب وکار. زن در توسعه و سیاست، 4(1-2)، 93-119..
2- بیابانی، س.، و منصور، گ. (1393). ررسی رابطه بین حضور مدیران زن در هیئت مدیره با عملکرد شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی پژوهشی دانش حسابداري و حسابرسی مدیریت، 3(12)، 63-74.
3- پارسائیان علی، مدیریت مالی میانه، تهران، انتشارات ترمه،1382
4- جعفرينیا، س.، نورعلی، م.، و رزمآور، ت. (1398). بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهاي پویا، بر عملکرد شرکت با نقش میانجیگري دوسوتوانی. فصلنامۀ مدیریت نوآوري در سازمانهاي دفاعی دانشکده مدیریت دانشگاه هوایی شهید ستاري، 2(3): 119- 142.
5- درودی، ه.، و بابایی، ل. (1395). بررسی رابطه بین فرآیندهای برنامهریزی استراتژیک، انعطافپذیری برنامهریزی و عملکرد شرکت با در نظرگرفتن نقش میانجی نوآوری، کنفرانس بینالمللی اقتصاد مدیریت، روانشناسی، قم.
6- رمضانی، م. (1387). بررسی رابطه میان ارزش افزوده اقتصادی و بازده داراییها بهعنوان معیارهای ارزیابی عملکرد در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. بورس، 74، 4-11.
7- سپهوند، رضا؛ شریعتنژاد، علی و عارفنژاد، محسن (1394). تأثیر فناوری اطلاعات بر سرمایه فکری و استراتژیهای مدیریت دانش با اثر تعدیلی چابکی سازمان، پژوهشهای مدیریت منابع انسانی، دوره 5، شماره 3، صص. 71-96.
8- عبدی جمایران، ع.، حسینی، ا.، و روایی، س. (1396). بررسی مدل های تشخیص فرصت در فرآیند کارآفرینی. دوماهنامه پژوهش در هنر و علوم انسانی، 2(3)، 79-88.
9- فانيان، م. (1396). بررسي رابطه بين مسئوليت اقتصادي و اجتماعي با عملكرد مالي با تأكيد بر نقش نوآوري در شرکتهای توليد مواد غذايي در اصفهان. پایاننامۀ كارشناسي ارشد. دانشگاه آزاد واحد نجفآباد.
10- کردتبار، ح.، و رسائیان، ا. (1389). بررسی رابطه مدیریت سود مبتنی بر کل اقلام تعهدی اختیاری و برخی از ابزارهای نظام راهبری شرکتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مالی، 2(6)، 50-72.
11- گلرد، پ. (1384). عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی زنان ایرانی. پژوهش زنان، 3(1)، 101-123.
12- مصلی، م.، و محمدپور زنجانی، م. (1397). تأثیر حضور هیئت مدیره و مدیر مالی خانم در سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی، 2(2)، 85-99.
13- ممیز، آ.، و قاسمی، س.، و قاسمی، س. (1392). بررسی عوامل موثر در توسعه کارآفرینی زنان. رشد فناوری، 9(35), 15-22.
14- نمازی، م. (1382). نقش پژوهشهای کیفی در علوم انسانی. جغرافیا و توسعه، 1(1), 63-78.
15- Abad, D., Lucas-Pérez, M. E., Minguez-Vera, A., & Yagüe, J. (2017). Does gender diversity on corporate boards reduce information asymmetry in equity markets?. BRQ Business Research Quarterly, 20(3), 192-205..
16- Adams, R. B., & Ferreira, D. (2009). Women in the boardroom and their impact on governance and performance. Journal of financial economics, 94(2), 291-309.
17- Adler, P. S., & Chen, C. X. (2011). Combining creativity and control: Understanding individual motivation in large-scale collaborative creativity. Accounting, organizations and society, 36(2), 63-85.
18- Aghion, P., Bloom, N, Blundell, R., Griffith, R., & Howitt, P. (2005). Competition and innovation: an inverted-u relationship. Quarterly Journal of Economics, 120 (2), 701-728.
19- Brown, S. & Hillegiest, S.A. (2007). How Disclosure Quality Affects the Level of Information Asymmetry. Review of Accounting Studies, 12(1): 443- 477.
20- Carter, D. A., Simkins, B. J., & Simpson, W. G. (2003). Corporate governance, board diversity, and firm value. Financial review, 38(1), 33-53.
21- Galbreath, J., Lucianetti, L., Thomas, B., & Tisch, D. (2020). Entrepreneurial orientation and firm performance in Italian firms: The moderating role of competitive strategy. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research.
22- Ganginis, H. V. (2008). Planning for career and family: An instrument development study (Doctoral dissertation, University of Maryland, College Park).
23- Gilbert, L. A., Hallett, M., & Eldridge, N. S. (1994). Gender and dual-career families: Implications and applications for the career counseling of women. Lawrence Erlbaum Associates, Inc.
24- González, B. J., Pérez, J. L. C., Guisado & M. González. (2018). The contribution of technological and non، technological innovation to environmental performance. An analysis with a complementary approach. Sustainability, 10, 4014.
25- Kang, J., Kim, K., & Henderson, W. C. (2002). Economic Value Added (EVA): a financial performance measure. Journal of Accounting and Finance Research, 10(1), 48.
26- Lechman, E., & Kaur, H. (2015). Economic growth and female labor force participation–verifying the U-feminization hypothesis. New evidence for 162 countries over the period 1990-2012. New evidence for, 162, 1990-2012.
27- Ming, W. H., Ahmad, A., & Ismail, M. (2007). Antecedents of career aspirations among women in middle management. Journal of Global Business Management, 1, 240-248.
28- Minniti, M., & Naudé, W. (2010). What do we know about the patterns and determinants of female entrepreneurship across countries?. The European Journal of Development Research, 22(3), 277-293..
29- Özsungur, F. (2019, May). A research on women's entrepreneurship motivation: Sample of Adana Province. In Women's Studies International Forum (Vol. 74, pp. 114-126). Pergamon.
30- Tansel, A., & Güngör, N. D. (2012). Gender effects of education on economic development in Turkey (IZA Discussion Paper No. 6532). Retrieved from ftp. iza. org/dp6532. pdf.
31- Terjesen, S., Couto, E. B., & Francisco, P. M. (2016). Does the presence of independent and female directors impact firm performance? A multi-country study of board diversity. Journal of Management & Governance, 20(3), 447-483.
32- Thornhill, S. (2006). Knowledge, innovation & firm performance in high، and low، technology regimes. Journal of Business Venturing, 21(5), 687– 703.
33- Tsani, S., Paroussos, L., Fragiadakis, C., Charalambidis, I., & Capros, P. (2013). Female labour force participation and economic growth in the South Mediterranean countries. Economics Letters, 120(2), 323-328.
Investigating the Role of Women in the Relationship Between Entrepreneurial Tendencies of Companies and Financial Performance in Companies Listed on the Tehran Stock Exchange.
Sayed Davoud Hoseini Rad1, Mostafa Ghasemi2*, Abdolreza Mohseni3
1. Phd. Student, Department of Accounting, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran.
da.d.hosseiniad@iaubushehr.ac.ir
2. Assistant Prof., Department of Accounting, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran (Corresponding Author)
3. Assistant Prof., Department of Accounting, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran.
Rmohseni@iaubushehr.ac.ir
Abstract:
In developing countries, women play a significant role in promoting families, also the growth and development of their countries. The success of women entrepreneurs in societies brings economic advantages and creates social and cultural benefits. Countries consider entrepreneurship due to three reasons; "wealth creation, technology development, and productive employment." However, in Iran, this concept is simply synonymous with "employment" by mistake, and we are moving towards entrepreneurship only to solve the employment problem. The present study investigates the role of women in the relationship between entrepreneurial tendencies of companies and financial performance in companies listed on the Tehran Stock Exchange. For this purpose, data related to 140 companies listed on the Tehran Stock Exchange between the years 2013 to 2020 were collected and examined by the method of the structural equation (PLS). Findings from the study show that women have a moderating role between the criteria of entrepreneurial orientation and performance indicators of the company. It means that the role of women will improve the relationship between entrepreneurial orientation and corporate financial performance.
Keywords: Entrepreneurial orientation, Financial Performance, Women’s Entrepreneurs, Equity returns.
[1] Kang, Kim & Henderson
[2] Tansel & Gungor
[3] Lechman & Kaur
[4] Tsani, Paroussos, Fragiadakis & Charalambidis
[6] Ozsungur
[7] Galbreath, Lucianetti, Thomas & Tisch.
[8] Ernings Per Share
[9] Thornhill
[10] González, Pérez, Guisado & González.
[11] Galbreath, Lucianetti, Thomas & Tisch