اعتبار برهان لمّ و انّ بر پاية قاعدة «ذوات الاسباب لاتعرف الا باسبابها»
محورهای موضوعی : مطالعات حوزه فلسفه و حکمت اسلامی
1 - حوزه علميه قم
کلید واژه: برهان لمّ برهان انّ قاعدة ذوات الاسباب », انّ از راه ملازمات عامه», ابنسينا ملاصدرا ,
چکیده مقاله :
منطقدانان هر يك از دو روش لمّ و انّ در اقامة استدلال را برهان ميشمارند، اما پرسش اينست كه آيا هر دوي آنها از اعتبار يكسان برخوردارند و آيا هر دو مفيد يقين منطقي هستند؟ ابنسينا بر پاية قاعدة «ذوات الاسباب» ـكه ميگويد شناخت موجودات داراي سبب، تنها با شناخت سبب آنها ممكن استـ بر اين باور است كه تنها برهان لمّ كه مفيد يقين تام است از اعتبار منطقي برخوردار است و برهان انّ را بدليل اينكه مفيد يقين منطقي نيست، نميتوان معتبر دانست؛ البته او برهان انّ از راه ملازمات عامه را معتبر و مفيد يقين تام ميداند. ملاصدرا، برخلاف ابنسينا، همة براهين انّ را معتبر ميداند، چراكه بنظر وي وجود معلول بگونة يقيني از وجود علت حكايت ميكند و در نتيجه با علم به وجود معلول، بگونة يقيني علم به وجود علت نيز بدست ميآيد. اين نوشتار نشان خواهد داد كه سخن ابنسينا درست است و ديدگاه ملاصدرا، بدليل ناسازگاري با مباني پذيرفته شده منطقي، پذيرفتني نيست.
Logicians view both aposteriori and apriori methods of reasoning as arguments. However, the question is whether both of them enjoy equal levels of validity, and whether both attain logical certitude. Based on the principle of “the possessors”, stating that the knowledge of existents which have a cause can only be attained through the knowledge of their cause, Ibn Sina maintains that only the apriori argument, which attains perfect certitude, enjoys logical validity, while the aposteriori argument lacks validity since it does not attain logical certitude. However, he considers the aposteriori argument to be valid and a tool for attaining certainty through general concomitants. Unlike Ibn Sina, Mulla Sadra views all aposteriori arguments to be valid because, in his view, the existence of the effect certainly indicates the existence of the cause. As a result, the knowledge of the existence of the effect leads to the knowledge of the existence of the cause. This paper demonstrates that Ibn Sina’s idea in this regard is justified, while that of Mulla Sadra is illogical and unacceptable because of its inconsistency with well-established logical principles.
ابنسينا، حسين بن عبدالله، الشفا، المنطق، البرهان، تصحيح ابراهيم مدكور، قم، منشورات مكتبة آيةالله العظمي المرعشي النجفي، 1404ق.#
جوادي آملي، عبدلله، شرح حكمت متعاليه، تهران، الزهراء، 1368.#
حلّي، حسن بن يوسف، الاسرار الخفيه، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1379.#
سبزواري، ملاهادي، شرح المنظومه، تصحيح حسن زاده آملي، قم، نشر ناب، 1417ق.#
شهابي، محمود، رهبر خرد، تهران، كتابخانه خيام، 1340.#
طباطبايي، سيد محمدحسين، تعليقات اسفار، در ملاصدرا، الحكمة المتعاليه في الاسفار العقلية الاربعه، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1410ق.#
طباطبايي، سيد محمدحسين، رسائل سبعه، البرهان، قم، حكمت، 1362.#
طباطبايي، سيد محمدحسين، نهايةالحكمة، تحقيق و تعليقه غلامرضا فياضي، قم، مؤسسه» امام خميني، 1378.#
طوسي، خواجه نصيرالدين، اساس الاقتباس، تصحيح سيد عبدلله انوار، تهران، نشر مركز، 1375.#
طوسي، خواجه نصيرالدين، شرح الاشارات و التنبيهات، قم، نشر البلاغه، 1375.#
مصباح يزدي، محمدتقي، تعليقه نهاية الحكمه، قم، مؤسسة در راه حق، 1405.#
مصباح يزدي، محمدتقي، شرح برهان شفا، تحقيق محسن غرويان، قم، مؤسسة امام خميني، 1384.#
ملاصدرا، تعليقات بر شرح حكمة الاشراق قطب الدين شيرازي، بخش منطق(ج2) تحقيق حسين ضيائي تربتي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1392.#
ملاصدرا، الحكمةالمتعاليه في الأسفار الأربعه، ج3: تصحيح و تحقيق مقصود محمدي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1383.#
ملاصدرا، الحكمةالمتعاليه في الأسفار الأربعه، ج6: تصحيح و تحقيق احمد احمدي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1381.#