فارابی و پرسش از حقیقت ادراک؛ بازخواني انتقادي ديدگاه ملاصدرا
محورهای موضوعی : پیوند اندیشۀ فیلسوفان و مکاتب فلسفی با زمانه و شرایط اجتماعی و فکریقاسم پورحسن درزی 1 , علی پیری 2
1 - دانشيار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ایران
2 - دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ایران
کلید واژه: فارابیادراکحضور و ظهورتجرید و تقشیریقینادراک و هستی,
چکیده مقاله :
یکی از مهمترین و دقیقترین مسائل در فلسفة معرفتی فارابی، پرسش از ادراک و نسبت آن با نفس، عقل و ارتقاء وجودی است. فارابی در گسستی آشکار از ارسطو، نظریۀ منفعل بودن نفس در ادارک را بچالش کشیده و نفس را خالق ادراک دانسته است و بدین ترتیب بنیاد نظریۀ فعال بودن نفس را پیریزی کرده است. این دیدگاه در ادامه سنت فلسفی اسلامی بر آراء تمامی فیلسوفان، از ابنسینا تا علامه طباطبایی، تأثيرگذار بوده است. فارابي ادراک را با ظهور و حضور كه عمدتاً در فلسفۀ سهروردي و ملاصدرا مورد بحث است، پیوند داده و از منظر هستیشناسی ادراک دفاع کرده است. خلاقیت نفس در ادراک، مراتبی دانستن ادراک و معرفت، التفات به حیث ظهوری و وجودی معرفت، تفطن به دِهشی بودن معرفت در کنار اهمیت دادن بنیادین به ادراک حسی، نقد معرفتهای غیریقینی و طرح دیدگاهی بنیادین در باب معرفت یقینی، و بالاخره فرایندی تلقی کردن ادراک، از ابتکارات فلسفی فارابی محسوب میشود. در نوشتار حاضر بنحو تطبيقي كوشش خواهیم كرد مسئله ادراک و سرشت آن در انديشه فارابي را با نگاهي به آراء ساير فيلسوفان مسلمان بررسی کرده و اهمیت منظر فارابی در باب ادراک را بتصویر بکشیم.
One of the most important and accurate problems in Fārābī’s epistemological philosophy is the question of perception and its relationship with the soul, reason, and ontological promotion. In sharp contrast to Aristotle, Fārābī challenges the theory of the passivity of the soul in perception, considers the soul to be the creator of perception and, in this way, founds the theory of the soul as an active agent. This theory has influenced the ideas of all the philosophers after him in the field of Islamic philosophy, from Ibn Sīnā to ‘Allamāh Ṭabāṭabā’ī. Fārābī connects perception with manifestation and presence, which are mainly discussed in the philosophical schools of Suhrawardī and Mullā Ṣadrā and defends it from the view point of ontology. Some of Fārābī’s innovations include acknowledging the creativity of the soul in perception, granting a graded nature to perception and knowledge, paying attention to the emergent and ontological mode of knowledge, understanding the generous and giving nature of knowledge alongside attaching fundamental importance to sense perception, criticizing non-certain types of knowledge and presenting a fundamental view regarding certain knowledge and, finally, introducing perception as a process. Following a comparative approach, the present study examines the problem of perception and its nature in Fārābī’s philosophy, while considering the views of other Muslim philosophers, and portrays the significance of his theory of perception.
ارسطو (1389) درباره نفس، ترجمه علیمراد داودی، تهران: حکمت.
افلاطون (1362) چهار رساله، ترجمه محمود صناعتی، تهران: علمی و فرهنگی.
پاپاس، نيكلاس (1387) جمهوری افلاطون، ترجمه بهزاد نبوي، تهران: حكمت.
جوادی آملی، عبدالله (1376) رحیق مختوم، ،ج1، تهران: إسراء.
شهرزوری، شمسالدين محمد (1372) شرح حکمة الاشراق، تصحيح و تحقيق حسين ضيايي، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
طباطبايي، سيدمحمدحسين (1385) اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، چاپ دهم، تهران: انتشارات صدرا.
كاپلستون، فردريك (1380) تاريخ فلسفه، تهران: سروش
ملاصدرا (1383) الحكمة المتعالية في الاسفار الأربعة، ج1 و 3، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1382) الشواهد الربوبیه فی مناهج السلوكية، تصحيح و تحقيق مصطفي محقق داماد، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
فارابی، ابونصر (1371) التعلیقات، تحقیق جعفر آل یاسین، تهران: حکمت.
ملاصدرا (1387) رسائل فلسفی، ترجمه سعيد رحیمیان، تهران: علمي و فرهنگي.
ملاصدرا (1405ق) فصول منتزعه، تحقیق فوزی متری نجار، تهران: الزهراء.
ملاصدرا (1408ق) المنطقیات للفارابی، ج1: كتاب البرهان، تحقیق و مقدمه محمدتقی دانشپژوه، قم: كتابخانة آيتالله مرعشي.
فارابی، ابونصر (1991م) آراء اهل المدینة الفاضلة، تحقیق البیر نصری نادر، بیروت: دارالمشرق.