پيشينه ارسطويي و سينوي مبادي الهيات تمثيلي توماس آکويناس
محورهای موضوعی : ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی در ادوار قدیم و جدیدمحمدمهدي گرجيان 1 , مجتبي افشارپور 2
1 - دانشگاه باقر العلوم(ع)
2 - دانشگاه باقر العلوم(ع)
کلید واژه: الهيات تمثيلي عليت کمالات علت و معلول تقدم علي موجود فوق تام آکويناس ,
چکیده مقاله :
نظريه الهيات تمثيلي قديس توماس آکويناس بخصوص با تأکيدي که بر متن کتاب مقدس دارد، از تأثيرگذارترين و پردامنهدارترين نظريات در باب شناخت خدا و تحليل اسماء و صفات باريتعالي است. تلاش اصلي آکويناس در اين بخش مشترکِ هر دو اثر سترگ وي، يعني جامع الهيات و جامع در رد گمراهان، بر اين است که بتوان صفات کمالي مخلوقات و از جمله انسان بعنوان کاملترين آنها را بر خداوند نيز حمل کرد ـ البته به روش حمل تمثيلي در مقابل حمل اشتراک معني و حمل اشتراک لفظ ـ و بدينصورت به شناختي از اسماء و صفات حق رسيد تا در الهيات سلبي قرون وسطي متوقف نشد و البته در دام تشبيه حق به خلق نيز نيفتاد. عنصر اساسي در الهيات تمثيلي آکويناس «قاعده کمالات علت و معلول» است. کمالات معلول از قبل بنحو برتر و عاليتر در علت محققند. در آثار آکويناس علاوه بر اين عنصر، دو مبدأ ديگر بنام «برهان درجات کمال» و «اصل تقدم علت بر معلول» نيز بچشم ميخورد. وي اصرار دارد که اين هر سه را به ارسطو و ابنرشد اسناد دهد تا بدينوسيله حمل تمثيلي خود را ريشهدار در حکمت ارسطويي معرفي نمايد. اما حقيقت اين است که ارسطو به هيچکدام از اين مواردي که آکويناس ادعا ميکند، تصريحي نداشته است، بلکه فوق تام بودن و خير محض بودن خداوند بدين معني که آن کمالِ محض، مفيد کمالات ساير اشياء است، از دستاوردها و نوآوريهاي ابنسينا در مباحث الهيات است. سخنان ابنرشد نيز در اين زمينه در حقيقت شرح نظريات ابنسيناست هر چند که ابنرشد آنها را در شرح عبارات ارسطو نگاشته است.
Given its emphasis upon the text of the Holy Scripture, Thomas Aquinas’s theory of analogical theology is one of the most influential and multi-faceted theories regarding the knowledge of God and analysis of His names and attributes. Aquinas’s main purpose in discussing this issue in both of his great works, Summa Theologia and Summa Contra Gentiles, was to predicate the perfectional attributes of all creatures, including human beings as the most perfect of them, on God. He believed that this is possible by employing an analogical method of predication as opposed to equivocation and unequivocation. In this way, he attained a knowledge of the names and attributes of the Truth that enabled him to leave the negative theology of the Middle Ages behind and, in this way, avoid the trap of assimilating the Truth to the created. The essential element of Aquinas’s analogical theology is the “principle of the perfections of cause and effect”. The perfections of effect have an apriori supreme presence in the cause. There are two other principles in his works called the “argument of degrees of perfection” and the “principle of the priority of cause to effect”. He insists on attributing all these three principles to Aristotle and Ibn Rushd in order to introduce his own analogical predication as being rooted in Aristotle’s philosophy. However, the truth is that Aristotle never made any explicit reference to any of the claims made by Aquinas. Rather, the idea of God’s being above perfection and pure good, in the sense that Pure Perfection embodies all perfections of finite things, is among Ibn Sina’s achievements and innovations in theological discussions. In fact, Ibn Rushd’s words in this regard explain Ibn Sina’s theories although he wrote them in his commentaries on Aristotle’s words.
آکويناس، قديس توماس، در باب هستي و ذات، تهران، مؤسسه نگاه معاصر، 1382.
ابن رشد، تفسير مابعدالطبيعه، تهران، انتشارات حکمت، چ1، 1377.
ابن رشد، تهافت التهافت، بيروت، دارالفکر، چ1، 1993م.
ابن رشد، رساله مابعدالطبيعه، بيروت، دارالفکر، چ1، 1994م.
ابنسينا، المبدأ و المعاد، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامي، چ1، 1363.
ابنسينا، النجاة من الغرق في بحر الضلالات، دانشگاه تهران، چ2، 1379.
ابنسينا، الهيات شفا، قم، مکتبه آيت الله المرعشي النجفي، 1404ق.
ابنسينا، رسائل، قم، بيدار، 1400ق.
ابنسينا، منطق شفاء، مقولات، قم، مکتبه آيتالله المرعشي النجفي، 1404ق.
ارسطو، ارگانون، ترجمه ميرشمسالدين اديب سلطاني، تهران، مؤسسه انتشارات نگاه، 1378.
ابنسينا، مابعد الطبيعه، ترجمه محمدحسن لطفي، تهران، نشر طرح نو، 1378.
اينگليس، جان، درباره آکويناس، تهران، انتشارات حکمت، 1388.
پترسون، مايکل و ديگران، عقل و اعتقاد ديني، تهران، نشر طرح نو، 1377.
ژيلسون، اتين، توميسم، تهران، انتشارات حکمت، 1384.
ژيلسون، اتين، روح فلسفه در قرون وسطي، تهران، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، 1370.
ژيلسون، اتين، مباني فلسفه مسيحيت، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1375.
عليزماني، اميرعباس، سخن گفتن از خدا، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1386.
کاپلستون، فردريک، تاريخ فلسفه، تهران، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، ج2، 1387.
کرد فيروزجايي، يارعلي، حکمت مشاء، قم، مجمع عالي حکمت اسلامي، 1393.
کرد فيروزجايي، يارعلي، نوآوريهاي فلسفه اسلامي در قلمرو مابعدالطبيعه به روايت ابنسينا، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1387.
گيسلر، نورمن، فلسفه دين، تهران، انتشارات حکمت، 1384.
مصباح يزدي، محمدتقي، شرح الهيات شفا، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج3، 1386.
مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1385.
ملاصدرا، شرح و تعليقه صدرالمتالهين بر الهيات شفا، تهران، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1382.
يثربي، يحيي، ترجمه و پژوهش الهيات نجات ابنسينا، قم، بوستان کتاب، 1385.
يوسفيان، حسن، کلام جديد، تهران، انتشارات سمت، 1390.
Aquinas, St. Thomas, de Potential, translated by the English Dominican Fathers Westminster, Maryland: The Newman Press, 952, Html edition by Joseph Kenny, O.P., reprint of 1932.
Aquinas, St. Thomas, Summa Contra Gentiles, New York: Hanover House, edited with English, especially Scriptural references, updated by Joseph Kenny, O.P., 1955-1957.
Aquinas, St. Thomas,, The Summa Theologica, Benziger Bros, edition, translated by Fathers of the English Dominican Province, 1947.
Edwards, Paul, The Encyclopedia of Philosophy, London, New York: Macmillan, 1972.