مؤلفههاي ميانرشتهيي مرکز تدوين تاريخ جامع حکمت و فلسفه؛ ابداع روشي نوين در تدوين تاريخ فلسفه و نقد تاريخنگاري کنوني در ايران
محورهای موضوعی : تعامل اندیشهها، اثرگذاری اندیشههای فلیسوفان بر جامعه و تفکر پس از خودرضا ماحوزي 1 , مريم سليماني فرد 2
1 - پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي
2 - دانشگاه آزاد اسلامی
کلید واژه: مرکز تدوين تاريخ فلسفه رشته ميانرشتهيي ,
چکیده مقاله :
مرکز تدوين تاريخ جامع حکمت و فلسفه، وابسته به بنياد حکمت اسلامي صدرا و انجمن علمي تاريخ فلسفه، با هدف تدوين تاريخ جامع حکمت و فلسفه ايران و جهان در بستر واقعي رويدادها و حوادث فرهنگي و اجتماعي، از سال 1384 تاکنون پژوهشگران و محققان فراواني را گرد هم آورده است. ساختار کلي حاکم بر تدوين اين تاريخ فلسفه گوياي فعاليتي مشترک و همگاني است که در آن طيفي از اساتيد و صاحبنظران باستانشناسي، زبانشناسي، تاريخ، هنر، عرفان، دين و فلسفه حضور دارند. اين نوشتار درصدد است پس از تشريح ضوابط و اصول حاکم بر رويکرد ميانرشتهيي در عرصه دانش و تفاوت آن با رويکرد رشتهيي، برمبناي مستندات منتشر شده توسط اين مرکز، تصويري از فعاليت گروهي پژوهشگران اين مرکز مطابق با رويکرد مزبور عرضه دارد و فعاليتهاي فعلي و چشمانداز پيشروي آنان را ترسيم نموده و مورد داوري قرار دهد. در پايان، بر مبناي ماهيت اين رويکرد و انتظارات علمي برخواسته از آن، توصيههايي به محققان همکار و متوليان اين طرح سترگ ارائه شده است.
The Center for Compiling a Comprehensive History of Philosophy, affiliated with the Sadra Islamic Philosophy Research Institute and the Scientific Society of the History of Philosophy has brought a great number of researchers together since 2005 in order to compile a comprehensive history of wisdom and philosophy in Iran and in the world in the light of cultural and social events and incidents. The general policy dominating the process of compiling the history of philosophy here dictates a collaborative and cooperative activity in which a number of professors and authorities in the fields of archaeology, linguistics, history, art, gnosis, religion, and philosophy are participating. The present paper firstly analyzes the rules and principles governing the interdisciplinary approach in the field of science and highlights its differences from the disciplinary approach. Then, based on the documents published by this Center, it presents a picture of researchers’ group work in conformity with the norms of the interdisciplinary approach and portrays and judges their present and future activities. Finally, based on the nature of this approach and the scientific expectations it arouses, the writers make some recommendations to the researchers and professors involved in this huge project.
استريتن، پال، «مشکل رشته اقتصاد معاصر در چيست»، ترجمه محمد باقر يوسفي، فصلنامه تحول همه جانبه اقتصاد سياسي، س1، ش2، پاييز 1385. #
اليس،آر. جي. مسايلي که ميتوانند دقيقاً تمامي مرزهاي رشتهيي را درنوردند: چرا ما نميتوانيم بدون ميانرشتهيي گرايي کاري کنيم، در يادگيري و تدريس ميانرشتهيي در آموزش عالي؛ نظريه و عمل، ويراسته بالا ساب رامانيام چاندرا موهان، ترجمه محمدرضا دهشيري، انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1389. #
احمدي، احمد، «نمونهيي از مطالعات ميان رشتهيي: اصل هوهويت؛ مفصل فلسفه و روانشناسي»، سخن سمت، ش5، مرداد 1382. #
باسکار، روي، «چگونه يک فلسفه علم امکانپذير است؟»، ترجمه نرجس مختاريان، ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت، ش63، خرداد 1390. #
برزگر، ابراهيم، «تاريخچه، چيستي و فلسفه پيدايي علوم ميانرشتهاي»، فصلنامه علمي و پژوهشي مطالعات ميانرشتهيي، ش1، زمستان 1387. #
بحراني، مرتضي، «ميانرشتهيي بمثابه مسئوليت: نگاهي هنجاري»، فصلنامه علمي و پژوهشي مطالعات ميانرشتهيي، دوره سوم، ش9، زمستان 1389. #
بيست سال تلاش پرثمر؛ کارنامه بنياد حکمت اسلامي صدرا، بکوشش مهدي سلطاني، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1392. #
تلخابي، محمود، «آموزش ميانرشتهيي: نوآوري علوم شناختي در آموزش فلسفه ذهن»، فصلنامه علمي و پژوهشي مطالعات ميانرشتهيي، ش2، بهار 1389. #
توفيقي، جعفر؛ جاوداني، حميد، «ميانرشتهييها: مفاهيم، رويکردها، ديرينهشناسي و گونهشناسي»، فصلنامه علمي و پژوهشي مطالعات ميانرشتهيي، ش1، زمستان 1387.
ژيلسون، اتين، تاريخ فلسفة مسيحي در قرون وسطي، ترجمة رضا گندمي نصرآبادي، تهران، انتشارات سمت، 1390. #
سياري، سعيده؛ فرامرز قراملکي، احد، «مطالعات ميان رشتهيي: مباني و رهيافتها»، مجله فلسفه و کلام اسلامي، ش3، س43، پاييز و زمستان 1389. #
شاقول، يوسف؛ عموزاده، محمد، «ميانرشتهييها: تعاريف و ضرورتها»، نشريه رهيافت، ش40، تابستان 1386. #
کانت، ايمانوئل، نقد عقل محض، ترجمه ميرشمسالدين اديب سلطاني، تهران، انتشارات اميرکبير، 1362. #
كلباسي اشتري، حسين، «سرمقاله»، فصلنامه علمي و پژوهشي تاريخ فلسفه، س3، ش9، تابستان 1391. #
كلباسي اشتري، حسين، «سرمقاله»، فصلنامه علمي و پژوهشي تاريخ فلسفه، س3، ش10، پاييز 1391. #
طالبزاده، سيدحميد؛ شجاعي جشوقاني، مالك، «ژيلسون و رويکرد ميانرشتهيي به تاريخ فلسفه»، غربشناسي بنيادي، س2، ش2، پاييز و زمستان 1390. #
طرح مختصر تاريخ انديشه و فلسفه باستان، دبيرخانه مرکز تدوين تاريخ جامع حکمت و فلسفه، بنياد حکمت اسلامي صدرا. #
جاوداني، حميد، «ساختارها، فرايندها و عوامل مؤثر بر توسعه ميانرشتهييها»، فصلنامه علمي و پژوهشي مطالعات ميانرشتهيي، دوره دوم، ش 5، زمستان 1388. #
جومورن، ميانرشتهگي، ترجمه داود حاتمي، انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1387. #
Davis, James, “Interdisciplinary Courses and Team Teaching”, Wesport: Dryx Press, Facilitating Interdisciplinary Research, Washington: COSEPUP. Retrieved November 15, 2006, from http://fermat.nap.edu/books/0309094356/html/27.html. #
Klein, J.T., “A Conceptual Vocabulary of Interdisciplinary Science”, in Weingart and Stehr, 2000 (pp.3-24). #
Ramadier, T., “Transdisciplinary and its Challenges: The Case of Urban Studies”, Fatures, No.36, Elsevier, 2004. #
Szostak, R., “How and Why to Teach Interdisciplinary Research Practice”, Journal of Research Practice, vol.3, Issue 2, Canada: Acl, 2007. #