بررسي و مقایسه¬ی رابطة متقابل جهاننگري و صنايع بديعي در اشعار سهراب سپهری و محمدرضا شفیعی کدکنی ( با استفاده از نظريّة ساختارگرايي تكويني لوسین گولدمن)
محورهای موضوعی : تحلیل متون نظمدکتر ساره تربیت 1 , محمد عنایتی قادیکلایی 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی خلیج فارسی
2 - دانشگاه مازندران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
با مطالعه و بررسي آثاري كه پيرامون نقد ادبي نگاشته شدهاند، ميتوان دو رويكرد عمده را از يكديگر متمايز كرد: در رويكرد اوّل، اثر و متن ادبي، تنها انعكاس دهنده ی ذهنيّت مؤلّف خويش دانسته شده و متن، تابعي از عوامل تعيينكننده ی بيروني است. رويكرد دوم امّا بر خلاف رويكرد اوّل، محوريّت را به متن و اثر ادبي می دهد و ادبيات را تنها يك مسأله ی زباني ميداند. با این وجود، برخی از صاحب نظران مانند آلبر كامو و لوسين گلدمن در ادبیات غربی و صائب تبریزی و دكتر شفيعي كدكني در ادب فارسی، اعتقادي به جدايي لفظ (متن) و محتوا (درون مايه) ندارند. این گروه برآنند که زبان و اندیشه دو روی یک سکه اند و نمی توان آنها را جدای از هم انگاشت. در مقالهی حاضر با استفاده از نظريّه ی ساختارگرايي تكويني لوسينگلدمن، متفكّر و جامعهشناس مجارستاني، رابطه ی متقابل صنايع بديعي (به عنوان يكي از عناصر لفظي متن) در شعر سهراب سپهری و محمدرضا شفیعی کدکنی با جهان نگری (درون مايههاي فكري) آنها مورد بررسي و مقایسه قرار گرفت. شیوهی پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و هدف اصلی مقاله نشان دادن میزان تأثیر متقابل زبان و معنا در شعر این دو شاعر معاصر است.
If we study and peruse works about literary criticism, we can distinguish two main perspectives: according to first perspective, belles-lettres, only reflect what is in their author's mind and text is a product of external determinant factors. Second perspective, contrary to first perspective, focuses on belles-lettres and regards literature as a language-game. Nevertheless there are some literati who do not believe in separation between words (text) and theme (content). Albert Cammo and Lousian Goldman in the west, Saeb Tabrizi and Dr Shafiee Kadkani in Persian literature are among this group. This group declaims that there is no separation between language and thought. This article tries to compare and study interrelationship between figures of speech (as one verbal elements of text) and world view (as subjective content) in Sohrab Sepehri and Mohammadreza Shafiee Kadkani's poems by use of Lousian Goldman's genetic structuralism theory. the main objective of this paper is that shown the interaction between language and meaning in the poem if this two Contemporary poet.
