مبانی و دلایل نظارت مردم بر دولت در قانون اساسی با تأکید بر رویکرد اخلاقی
محورهای موضوعی : اخلاق و تربیت اسلامی
1 - عضو هیأت علمی واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: نظارت, قانون اساسی, دولت, امر به معروف, مسئولیت, موازین اخلاقی.,
چکیده مقاله :
در نظام جمهوری اسلامی ایران مهمترین عرصه نظارت، نظارت بر حاکمان است زیرا آثار زیان بار ناشی از ترک آن به مراتب از آثار ترک نظارت مردم بر مردم بیشتر است. بدیهی است اگر دولت را مسئول نظم عمومی بدانیم نظارت دولت نسبت به مردم اهم از شقوق دیگر نظارت می باشد. از نظر قانونی، نظارت بر دولت و دولتمردان تکلیف همه شهروندان بوده و همه موظف اند وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را هم نسبت به کارگزاران و هم نسبت به قوانین و مقررات در صورتی که موجب تضییع حق مردم باشد انجام دهند. این آموزهها بایستی توأم با تبیین دقیق مرزهای نظری و عملی آن باشد تا بتواند کارکردی بسیار مفید و مثمر ثمر به دنبال داشته باشد؛ در اسلام و جمهوری اسلامی مسئول بودن مقامات دولت، اخلاق مداری، امانتی بودن قدرت، خطا پذیری و عدم عصمت و پذیرش جمهوریت، دلایل نظارت بر قدرت، می باشند. این نظارت هیچ گونه محدودیتی در زمینه مقامات دولتی و حکومتی را نمی پذیرد، حاکم و والی و مسلمانان با همه جایگاه والایی که دارند از این نظارت مستثنی نیست؛ با این اوصاف اسلام، روش اجتماعي و قوانين خود را بر اساس اخلاق بنا كرده است و بر تربيت مردم بر اساس موازين اخلاقي اهتمام زيادي نموده است. ضمانت اجرايي قوانين را هم بر عهده تربيت اخلاقي نهاده است. اين ضمانت اجرايي همانند پليسي دروني همواره و درهمه جا در نهان، آشكار، خلوت و جلوت همراه انسان بوده و مانع خلاف و خطا ميشود. از جمله مبانی نظارت مردم بر دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر مبنای اصل هشتم امر به معروف ونهي از منكر است که به عنوان يكي از احكام اجتماعي دين اسلام است كه بنحو كفايي برآحاد جامعه ، واجب گرديده است و مبناي پيشگيري و پذيرش اين فريضه در شرع مقدس اسلام، ايجاد احساس مسئوليت عمومي و نظارت همگاني، بمنظور حسن اجراي موازين شرعي وجلوگيري از شيوع فساد در جامعه و اصلاح امور است.
In the system of the Islamic Republic of Iran, the most important area of oversight is the oversight of the rulers, since the harmful effects of leaving it far outweigh the effects of the abandonment of people's control over the people. Obviously, if we consider the government responsible for public order, the government's oversight of the people is more important than the other one. Legally, the oversight of the state and the governments is the duty of all citizens, and everyone is obliged to do the duty of good and forbidding the wrong both to the brokers and to the laws and regulations if they violate the rights of the people. These teachings should be accompanied by a precise explanation of the theoretical and practical boundaries so that it can produce a very useful and fruitful function. In Islam and the Islamic Republic, responsible government officials, orbital ethics, trustworthiness of power, error and inerrancy, and acceptance of republicanism, are the reasons for the oversight of power. This oversight does not accept any restrictions on government and government officials; rulers, governors, and Muslims with all of their high status are not excluded from this monitoring; in spite of this, Islam has established its social method and laws based on morality. It has focused on educating people based on ethical standards. The enforcement of laws has also led to moral education. This executive guarantee, like the internal police, is constantly and completely hidden in secret, unobtrusive, and inaccessible to human beings and prevents misconduct and error. Among the principles of supervision of people in the government in the constitution of the Islamic Republic is based on the principle of the eighth commandment to the famous and non-denominator, which is one of the social laws of the Islamic religion, which is obligatory on the basis of society, and the basis for the prevention and acceptance of this jurisprudence Islamic holy religion is the creation of a sense of public responsibility and universal supervision, in order to ensure the implementation of religious standards and to avoid the prevalence of corruption in society and the reform of affairs.
قرآن کریم.
نهج البلاغه.
آذرنگ، ندا و پیروزی، عبدالله (1396)؛ بررسی نقش مردم در حکومت اسلامی و مبانی نظری آن از دیدگاه امام خمینی، پرتال پژوهشی و اطلاع رسانی موسسه تنظیم و نشر و آثار امام خمینی.
جوادی آملی، عبدالله(1384)؛ شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، مركز نشر اسراء، چاپ اول.
فیض، عليرضا(1370)؛ مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی، چاپ اول.
طباطبایی، محمد حسین(1363)؛ تفسیر المیزان، جلد بیستم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
طبرسى، فضلبن حسن (1408ق)؛ مجمعالبيان في تفسير القرآن، جلد چهارم، انتشارات ناصر خسرو؛ چاپ پنجم.
عمید زنجانی، عباسعلي (1390)؛ فقه سیاسی، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران.
عمید زنجانی، عباسعلی(1388)؛ عدالت توافقی در اسلام در کتاب درآمدی به نظم سیاسی عدالت در اسلام، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی.
عمید زنجانی، عباسعلی(1379)؛ مبانی اندیشه سیاسی اسلام، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش واندیشه معاصر.
فاتحي، ابوالقاسم و ابوالقاسمي محمد جواد(1391)؛ فصلنامه معرفت سیاسی، شماره 252.
کاظم زاده، علی(1396)؛ حدود و مراحل امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به دولت بر مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رساله دکتری، رشته حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه تهران، پردیس البرز.
کدیور ،محسن(1377)؛ حقوق سیاسی مردم در اسلام ،فصلنامه گفتمان ،سال اول ،شماره دوم.
كلينى، محمّدبن يعقوب(1363)؛ الكافى، جلد دوم و پنجم، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، چاپ پنجم.
مكارم شيرازى، ناصر(1394)؛ تفسير نمونه، جلد بیست و چهارم، قم: انتشارات دارالكتب الاسلاميه.
هاشمى، سید محمد(1395)؛ حقوق اساسی و ساختارهای سیاسی، تهران: انتشارات میزان.