ارزیابی تغییرات مدیریتی و کالبدی- فضایی شهرهایِ پیرامون مادرشهر تهران (موردپژوهی: شهر قدس)(مقاله پژوهشی)
محورهای موضوعی : برنامه ریزی شهریحمیدرضا کوزه گر 1 , دکتر علیرضا استعلاجی 2
1 - دانشجو
2 - یادگار امام ره
کلید واژه: تغییرات مدیریتی, تغییرات کالبدی- فضایی, شهرهای پیرامونی, شهر قدس, کلانشهر تهران,
چکیده مقاله :
شهرگرایی شتابان، رشد روزافزون شهرها، افزایش تراکم جمعیت در نواحی شهری ناشی از مهاجرت و تبدیل کانونهای روستایی به مکانهای گسستهی شهری و ادغام شهري به شهري دیگر سبب برهم خوردن تعادل فضایی جمعیت و برنامهریزی، آسیبهای اجتماعی و دگرگونی های کالبد شهری فراگیر شده است که این تغییرها، نیاز به تغییرات مدیریتی و کالبدی- فضایی دارد. مدیریت حریم کلانشهرها به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی، موضوعی چالشبرانگیز و تنشآفرین در روابط بین سطوح حکومتی بوده است. کلانشهر تهران نیز در رابطه با مسائل توسعه در نواحی حریم با چالشهایی پرشمار روبهرو است. این مدیریت به لحاظ عملکردی و و جغرافیایی، یک مدیریت پراکنده است؛ از این رو، ضرورت بهکارگیری نظام مدیریت یکپارچهی شهری در این نواحی بایسته است. جامعه آماری شامل شهروندان و کارشناسان(مدیران و مسئولان) شهرقدس است که بر اساس برآورد فرمول کوکران، این تعداد برای شهروندان برابر با 384 نفر و برای کارشناسان برابر با 226 نفر تعیین شده و برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها از آزمون t تک متغیره بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت یک پارچه در شهر قدس، به عنوان یکی از شهرهای پیرامون مادرشهر تهران، در سطحی نامناسب قرار دارد و تنها برقراری این مدیریت باعث پیش رفت عمرانی، خدماتی و رضایت عمومی میشود. در همین راستا، فرضیه ی پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است و پیوستنِ شهر قدس به شهر تهران از جنبه ی بهبود مدیریتی و کالبدی- فضایی در شهر قدس، اثرگذار است. کارشناسان و مردم شهر قدس در الحاق شهر قدس به شهر تهران دیدگاه موافق دارند و باورمندند که این عمل به دگرگونی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و افزایش اعتبارات برای طرحهای عمرانی شهر قدس میانجامد.
Rapid urbanization, rising growth of cities, ever-increasing accumulation of population in urban areas caused by migration, and finally converting the rural centers to urban detached places, and attaching a city to another one have unbalanced population and planning’s spatial equilibrium, social damages and extended physical changes. These changes need managerial and physical- spatial transformations. Managing the boundaries of metropolises due to various economical, political, social and environmental reasons is a challenging problem among the connections of governmental levels. As well, Tehran metropolis has encountered a lot of problems in relation to development around its borders. This management is functionally and geographically a dispersed one. Therefore, applying urban integrated management system in these areas is an imperative need. The statistical population includes citizens and Experts (managers and officials) of the city of Quds. According to Cochran's formula, this number is equal to 384 for citizens and for Experts are designated equal to 226 people. In this paper the research data has been analyzed by SPSS software and the hypothesis has been analyzed by one-variable T-test. The results show that urban integrated management at Qods city as a peripheral town of Tehran metropolis is inappropriate and unacceptable. Only establishing this kind of management can bring about physical and servicing development and public satisfaction. In this relation, Joining Qods city to Tehran metropolis is very effective from the view of managerial and physical- spatial improvement. The city’s experts and residents are agreed with Tehran- Qods combination and believe that this act lead to political, economical, cultural and social transformations and bring about more budgets for Qods city.
1. استعلاجي، عليرضا (1392)، اصول تحقيق و برنامهریزی توسعه، تهران: انتشارات سميع.
2. استیری، حسین (1386)، سیر تحول کالبدی- فضایی روستاها در مسیر گسترش شهر تهران- مورد: روستای طرشت، پایان¬نامه¬ی کارشناسی ارشد، دانشکده¬ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
3. انتقامی، آرش و استعلاجی، علیرضا، 1393، جایگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه ریزی روستایی با تاکید بر رویکرد فرهنگی، اجتماعی، دوازدهمین کنگره انجمن جغرافیایی ایران با محوریت آمایش سرزمین، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت،نجف آباد
4. انوری، سید احمد؛ بهزادفر، مصطفی؛ و شیعه، اسماعیل (1398)، ارتقای اصول مرتبط با نظام کنترل ساخت و ساز بر مبنای رویکرد پایداری و حقوق شهروندی، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال هجدهم، شماره¬ی 65، بب. 85 – 97.
5. پاپلی یزدی، محمدحسین و رجبی سناجردی، حسین (1389)، نظریه¬های شهر و پیرامون، تهران: سمت.
6. پناهی، رجب و زياری، کرامتاله (1388)، بررسی تأثیر فعالیتهای کشت و صنعت بر شهر نوبنیاد پارسآباد، پژوهشهای جغرافیای انسانی، شمارهی 83.
7. توکلی، حسین و استعلاجی، علیرضا، ارزیابی تغییرات پیوندهای شهر و روستا در نظام توسعه پایدار ناحیه ای- مطالعهی موردی: شهرستان ری و حوزه نفوذ، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، شماره¬ی 58، پائیز97
8. چاروسایی، علی و ایلانلو، مریم (1399)، راه¬کارهای مدیریت یک¬پارچه¬ی شهری- نمونه¬ی موردی: شهر اهواز، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال هجدهم، شماره¬ی 65.
9. حسین زاده، نعمت و استعلاجی، علیرضا و دانیالی، تهمینه،1399،تبیین راهبردهای مدیریت بحران در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه19 شهرداری تهران) فصلنامه نگرش های نو در جغرافیای انسانی، دوره:13، شماره:1
10. حسینی، سیدهادی و سلیمانی مقدم، هادی (1385)، توسعه¬ی شهری و تضعیف مفاهیم محله¬ای، فصل¬نامه¬ی مسکن و انقلاب، شمارهی 331.
11. زنگیشه، کامران و استعلاجی، علیرضا، تبیین زیست پذیری روستاهای منطقه کلان شهری تهران- مطالعهی موردی: شهرستان ورامین، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، شماره¬ی 58، پائیز97
12. سعیدی، عباس و ابراهیم رستگار، اثربخشي طرحها و پروژههاي عمراني درتوسعه اجتماعي - اقتصادي سكونتگاههاي روستايي مورد: روستاهاي بخش وراوي (شهرستان مهر) نشريه علمي ـ پژوهشي انجمن جغرافياي ايران، سال هفتم، شماره 22 ،پاييز 1388
13. سعیدی، عباس، روابط شهر و روستا و پیوندهاي روستایي- شهري یك بررسي ادراكي، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال دوم، شمارة 2 بهار و تابستان 1383( تاریخ چاپ : 1385)
14. سعیدی، عباس و صديقه حسيني حاصل (1390)، «ادغام کلانشهری سکونتگاههای روستایي با نگاهي به کلانشهر تهران و پيرامون»
15. سعیدی، عباس، روابط و پیوندهای روستایی- شهری در ایران، تهران: نشر مهرمین.
16. علیمددی، بهاره و استعلاجی، علیرضا (1396)،شناسایی فرصت ها و چالش های ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر مدیریت شهری (مورد مطالعه: اسلامشهر)، دومین کنفرانس بین المللی مهندسی عمران،معماری ومدیریت بحران،تهران
17. فرهودی، رحمتاله و قالیباف، محمدباقر (1388)، تحلیل تقسیمات کالبدی شهری بر اساس مدیریت یکپارچه: نمونهی موردی: شهر شیراز، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، 6 (18 و 19)، بب. 27- 44).
18. قدیری، محمود و دستا، فرزانه (1395)، « تحليل الگوي رشد كالبدي- فضايي كلانشهر تهران »، فصلنامهی تحقیقات جغرافیایی، سال سی و یکم، شمارهی یکم، بهار 99، شمارهی پیاپی 075
19. کارگر، بهمن و همکاران (1390)، شهر، حاشیه و امنیت اجتماعی، تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
20. ماجدی، حمید (1378)، «زمین مسئلهی اصلی توسعهی شهری»، مجله¬ی آبادی، شمارهی 33، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران.
21. مرکز آمار ایران (1395)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 95، سالنامهی آماری ایران.
22. مهرنژادبورا، پیمان (1393)، مدیریت یکپارچهی حریم کلانشهرها و ارائهی راهبردهای اولویتدار با استفاده از تکنیکهای تحلیلی QSPM & SWOT، پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
23. نوید رضوانی، سعید (1396)، بهبود مدیریت شهری، تهران: دفتر مطالعات برنامهریزی وزارت کشور.
24. هاروی، دیوید (1376)، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمهی فرخ حسامیان و دیگران، تهران: شرکت پردازش و برنامهریزی شهری.
25. هاشمی، حسین؛ رضویان، محمدتقی؛ و سجادی، ژیلا (1396)، نقش مدیریت شهری در موفقیت روی¬کرد راهبرد توسعه¬ی شهری: نمونهی موردی: شهر قزوین، فصلنامه¬ی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال پانزدهم، شماره¬ی 54، بب. 129- 147).
26. Antrop, M. (2000). “Changing Patterns in The Urbanized Country Side of Western Europe”, in: Landscape Economy Journal, vol 15, No 3, Pp.257-270.
27. Caves, R. W., (2005). Encyclopedia of the City, Routledge Publ., London-New York.
28. Deng, Zh., Huang, J., Rozelle, S. and Uchida, E. (2003). “Growth, Population and Industrialization, and Urban Land Expansion of China”, in: Journal of Urban Economics, No 6, Pp.119-128.
29. Lungo, M., (2001). “Urban Sprawl and Land Regulation in Latin America”, in: Land Lines, Volume 13, N. 2, Pp: 28-39.
30. Sarvar, Rahim; Ashtiani, Majid reza and Akbari, Majid (2017), Examining the Effective Factors on the Realization of Integrated Urban Management. Case Study: Tehran Metropolis, Geographical Society of Iran’s Scientific & Research & International Journal, 15th year, No. 52, Spring. {In Persian}.
جغرافيا(فصلنامه علمی ـ پژوهشی و بينالمللي انجمن جغرافيايی ايران)
سال هجدهم، شمارة 67، زمستان 1399
ارزیابی تغییرات مدیریتی و کالبدی- فضایی شهرهایِ پیرامون مادرشهر تهران
(موردپژوهی: شهر قدس)
حمیدرضا کوزه گر1، علیرضا استعلاجی2
تاریخ وصول: 09/10/1399، تاریخ تأیید: 18/03/1400
چکیده
شهرگرایی شتابان، رشد روزافزون شهرها، افزایش تراکم جمعیت در نواحی شهری ناشی از مهاجرت و تبدیل کانونهای روستایی به مکانهای گسستهی شهری و ادغام شهري به شهري دیگر سبب برهمخوردن تعادل فضایی جمعیت و برنامهریزی، آسیبهای اجتماعی و دگرگونیهای کالبد شهری فراگیر شده است که این تغییرها، نیاز به تغییرات مدیریتی و کالبدی- فضایی دارد. مدیریت حریم کلانشهرها به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی، موضوعی چالشبرانگیز و تنشآفرین در روابط بین سطوح حکومتی بوده است. کلانشهر تهران نیز در رابطه با مسائل توسعه در نواحی حریم با چالشهایی پرشمار روبهرو است. این مدیریت به لحاظ عملکردی و و جغرافیایی، یک مدیریت پراکنده است؛ از این رو، ضرورت بهکارگیری نظام مدیریت یکپارچهی شهری در این نواحی بایسته است. جامعه آماری شامل شهروندان و کارشناسان(مدیران و مسئولان) شهرقدس است که بر اساس برآورد فرمول کوکران، این تعداد برای شهروندان برابر با 384 نفر و برای کارشناسان برابر با 226 نفر تعیین شده و برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها از آزمون t تکمتغیره بهرهگیری شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مدیریت یکپارچه در شهر قدس، به عنوان یکی از شهرهای پیرامون مادرشهر تهران، در سطحی نامناسب قرار دارد و تنها برقراری این مدیریت باعث پیشرفت عمرانی، خدماتی و رضایت عمومی میشود. در همین راستا، فرضیهی پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است و پیوستنِ شهر قدس به شهر تهران از جنبهی بهبود مدیریتی و کالبدی- فضایی در شهر قدس، اثرگذار است. کارشناسان و مردم شهر قدس در الحاق شهر قدس به شهر تهران دیدگاه موافق دارند و باورمندند که این عمل به دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و افزایش اعتبارات برای طرحهای عمرانی شهر قدس میانجامد.
کلیدواژگان : تغییرات مدیریتی، تغییرات کالبدی- فضایی، شهرهای پیرامونی، شهر قدس، کلانشهر تهران
مقدمه
گسترش بیرویهی شهر در زمینهای پیرامونی از مهمترین چالشها برای مدیران و برنامهریزان شهری است. «با توجه به این که امروزه در سراسر جهان، رشد شهری هم از نظر جمعیت و هم از نظر گسترش فضایی، منجر به تغییرات گستردهای شده است، این پدیده به همراه پدیدهی شهرنشینی و رکود شهری در نقطه ثقل نگرانیهای برنامهریزان شهری قرار گرفته است (چاروسایی و ایلانلو، 1399). روستاها با توجه به نقش مهمي كه در نظام توليد و اشتغال كشور دارند و همچنين با عنايت به سكونت حجم قابل توجهي از جمعيت كه در خود جاي داده اند، در نظام برنامه ريزي كشور از جايگاه ويژه اي برخوردارند و از اجزاء و عناصر اصلي توسعه ملي به شمار مي آيند(سعیدی، عباس، 1388). امروزه بررسی روند تغییر کاربری زمین به کاربری شهری و گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و حوزههای پیرامون آنها یکی از پیامدهای اصلی «شهرنشینی شتابان3» است که در «مادرشهرهای منطقهای4» نمودی آشکاری دارد و نقش اساسی را در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای بلندمدت بازی میکند. مهاجرت بخصوص مهاجرت روستا به شهر به عنوان یکی از پیچیده ترین پدیده های جمعیتی تحولات بسیار زیادی را در گسترش شهر وشهرنشینی به خصوص در شهرهای بزرگ و مراکز استانها به وجود آورده است. امروزه این فرآیند اطلاعاتى است که شیوه جدیدى از توسعه را معرفى مى کند و ویژگى اصلى آن عبارت است از پدیدار شدن فرآیند اطلاعات به عنوان هسته فعالیتى بنیادى که اثربخشى و بهره ورى تمامى فرآیندهاى فرآورى، پخش و مدیریت را تعیین مى کند در صورتیکه اگر تاخیر بیشتری در این زمینه صورت گیرد و به توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات در روستاها توجه جدی نشود مشکلاتی برای روستاها بوجود خواهد آمد که شاید جبران آن آسان نباشد. (انتقامی، آرش؛ علیرضا استعلاجی، 1393). این مهاجرین به دلیل فقر اقتصادی و عدم مهارت، تخصص وسواد کافی جذب حواشی شهرها و مناطق کم ارزش شهری شده اند و به دنبال خود مسایل و مشکلات بسیاری را در ابتدا برای مدیران ومسولان شهری و سپس برای سایر شهروندان به وجود آورنده اند. (علیمددی، بهاره وعلیرضا استعلاجی، 1396) از این رو، پیشبینی روند گسترش شهرها و شیوهی مدیریت و کنترل گسترش شهری بیشازپیش ضرورت مییابد. کلانشهرهایی چون تهران، اصفهان، شيراز و بسياري شهرهاي دیگر كشور نيز از راه «ادغام یا الحاق سكونتگاهها5» و زمینهای پيرامون، به شکل کنونی خود رسیدهاند. حريم شهر تهران در سالهای اخير با عدم کنترل، تداخل تصميمات و اعمال سیاستهای ناهماهنگ در مديريت سرزمين، با لطمات شديد، آماج تخریبهای زیستمحیطی، تغيير کاربري و انواع ساختوساز، با فروش بیضابطهی زمینهای کشاورزي و گسترش بیشازپیش دامنهی اسکان غيررسمي شده است. نگاهی به آرایش فضایی موقعیت و جمعیت آبادیها و «شهرهای پیرامونی6» تهران (شکل 1) نشان میدهد که بیشینهی آنها مکانهایی با جمعیت بالای پنج هزار تَن هستند.
مبانی نظری پژوهش
در رابطه با این پژوهش، چند اصطلاح کلیدی هست که نیازمند روشنسازی میباشد. این اصطلاحها عبارتاند از : کالبد و بافت شهر، مدیریت شهری و ادغام یا الحاق شهری. در این راستا، یکی از مهمترین شاخصهای هویت شهری، کالبد و بافت شهر است.
بافت کالبدی و ساختار مکانی- فضایی شهرها یکی از مهمترین بُعدهای هویتی شهر را شکل میدهد؛ زیرا شکلگیری بافت کالبدی شهری از اندیشهها، باورها، فعالیتها و سطح فرهنگ جامعه اثر میپذیرد. ازاینرو، شناخت این بخش از شهرها میتواند به شناخت بُعدهای دیگر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز بیانجامد. واقعیت آن است که بافت کالبدی امکان بازشناسی هویت شهری را بهصورت بصری فراهم و به همین دلیل از میان بُعدهای دیگر هویتی ارج بیشتری دارد. کالبد شهر، نشانی از سیر فرگشت شهری است.
مدیریت شهری عبارت است از سازمانی گسترده، شکلیافته از عنصرها و جزءهای رسمی و نارسمی کارساز و درپیوسته با بُعدهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زندگی شهریی که به اداره، کنترل و هدایت توسعهی همهجانبه و پایدار شهر میپردازد (نوید رضوانی، 1396: 14). مدیریت شهری، مفهومی فراگیر است و بیش از حوزهی کالبدی شهر را در بر میگیرد (پاپلی یزدی، 1389: 323).
ادغام يا الحاق شهري، پديدهاي است كه مرزهاي يك حوزهی شهري به عرصههاي پيراموني گسترش مييابد و پارههای فضایي پيراموني نوینی (روستا، شهرهاي کوچک و حوزههای پیرامون) را به خود پیوست میسازد (Caves, 2005). این پدیده در دو فرایند گوناگون انجام میشود: یکی الحاق یا ادغام بیبرنامه که با عنوان رشد بیرویه شناخته میشود و دیگری الحاق و ادغام برنامهریزیشده و هدفمند. آشكار است كه رشد بیرویه شهرها و کلانشهرها زایيده پديدههاي گوناگونی است كه در زنجيرهاي همبسته قابل رديابي است و بايد توجه داشت که ادغام عرصههاي پيراموني شهرها (بهویژه حوزههاي کلانشهری) چون در پي نیازهای زماني و روند تصمیمسازیهای نهادهای رسمي و يا کارگزار مديريت شهري و در چهارچوب محدودهی شهري رخ ميدهد، پديدهاي دیگرگون با رشد بیرویهی شهرها است.
توسعهی شهری در سیر تکامل خود دارای روند نسبتاً متعادلی بود (حسینی و سلیمانی مقدم، 1385: 29). اما، تحولات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی سدهی 19 و 20 متاثر از مدرنیسم، گسترش شتابان شهرها و پیدايش کلانشهرها را موجب شده و تغییرات بنیادی را در سازمان فضايی- کالبدی آنها به وجود آورده است (قدیری و دستا، 1395). روند رو به رشد مهاجرتهاي روستايي- شهري پديده اي است كه تقريبا در تمامي كشورهاي درحال توسعه قابل مشاهده است. يكي از نخستين پيامدهاي اين روند، توزيع و انتقال فقر از محیطهای روستايي به حوزه هاي شهري است (سعیدی، عباس1383). در اثر رشد فزايندهی شهرها، گسترش کالبدی شهر به مناطق پیرامون و همچنین افزايش تراکم و انباشتگی در درون شهرها پرهیزناپذير خواهد بود (پناهی و زیاری، 1388: 1-2). از طرفی، امروزه با توجه به رشد و گسترش کالبدی، فضایی و جمعیتی و نیز تعدد و پیچیدگی مسائل و چالشهای شهرها، نیاز به مدیریت یکپارچهی شهری برای ادارهی امور عمومی شهرها، بهویژه کلانشهرها، بیش از پیش روشن شده است (Sarvar et al., 2017: 38). «مدیریت حریم کلانشهرها به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی، همیشه موضوعی چالشبرانگیز و تنشآفرین در روابط بین سطوح حکومتی بوده است.
گسترش شبکه های ارتباط و زیرساخت های شهری از یک طرف و عدم رعایت ابتدایی ترین نکات ایمنی در ساخت و سازهای شهری و بدون برنامه بودن رشد و توسعه شهر از سوی دیگر، زمینه ایجاد خسارت زیاد در زمان وقوع بحران را فراهم می سازد. (حسین زاده، نعمت؛ علیرضا استعلاجی و تهمینه دانیالی1399) کلانشهر تهران نیز در رابطه با مسائل توسعه در نواحی حریم با چالشهای متعددی روبهرو است که افزون بر منطقهی کلانشهری تهران قلمرو ملی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. هماکنون، وضعیت مدیریت حریم کلانشهرها هم به لحاظ عملکردی و هم به لحاظ قلمرویی و جغرافیایی، یک مدیریت پراکنده است و در این نواحی، سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای یکپارچه و هماهنگی وجود ندارد، از این رو، ضرورت استفاده و بهکارگیری نظام مدیریت یکپارچه و هماهنگ شهری در این نواحی کاملاً احساس میشود» (مهرنژادبورا، 1393: چکیده). بنابراین این روندی است طبیعی که در سراسر جهان در حال وقوع است و بایستی برای پیشگیری از اثرهای زیانبار آن از مدیریتهای نوین، بهویژه مدیریت یکپارچهی شهری بهره گرفت. درواقع، هر اقدام كلي در برنامهريزي شهري، دربردارندهی دو سياست برجسته در حوزهی شهر و پيرامون است (هاروي، 1376: 37). بنابراین، هرگونه برنامهریزی شهری، خواهناخواه، با پیرامون پیوند مییابد. در راستای این پژوهش، مطالعاتی در درون و بیرون کشور انجام شده است که همگی بر اصل ادغام مکانهای روستایی و شهری یا مکانهای شهری کوچک و بزرگ با همدیگر تأکید دارند و به این نتیجه رسیدهاند که الحاقهای روستایی- شهری یا شهری- شهری، نقشی بسیار برجسته و پررنگ در توسعهی همهجانبهی سکونتگاههای انسانی بازی میکند؛ چرا که از یکسو به همگنسازی کالبد و فضای سرزمینی کمک میکند و از دیگر سو، مدیریت شهری را به سوی یکپارچگی پیش میراند. از نمونهی این پژوهشها در سطح بیرونی میتوان به بررسیهای دنگ و همکاران (2000)، آنتروپ (2000)، لونگو (2001)، مکلارن و مولر، (2010) سرور و دیگران (2017) و در سطح درونی میتوان به بررسیهای ماجدی (1378)، استیری (1386)، حسینی حاصل (1390)، مهرنژادبورا (1393) و قدیری و دستا (1395) اشاره کرد. تحقق ادغام شهری و مدیریت یکپارچهی شهری، نیازمند انجام تغییرات مدیریتی و کالبدی- فضایی است. به عبارت دیگر، با انجام این دو تغییر است که مسیری فراهم میشود که از راه آن میتوان به سمت و سوی مدیریت یکپارچهی شهری از یکسو، و ترکیبهای سکونتگاهی از دیگرسو پویش کرد.
بيان مسأله
توسعهی شبکهی راههای ملی و منطقهای پیونددهندهی تهران به سایر نقاط کشور و نیز جانمایی صنایع جدید و دیگر فعالیتهای نیازمند زمین انبوه و ارزان در کمربند تهران و نیز انتقال بعضی از فعالیتهای مزاحم شهری به بیرونِ شهر و نيز محدودیتهای پیشبینیشده در طرح جامع، سبب شده تا شهرها و آبادیهای پیرامون این کلانشهر بهسرعت رشد یافته و در دهههای اخیر، کانونهای جمعیتی نوینی در کنار راههای اصلی پا گیرند. امروزه این مجموعه، بخش بزرگ سطح استان تهران را تشکیل میدهد. بر اين اساس، بیشترین تراکم جمعیتی در پیرامون تهران، در محدوده جنوبی و در شهرستانهای اسلامشهر، پاکدشت و ری و در غرب در امتداد اتوبان تهران- کرج در شهرستانهای شهریار و شهر قدس نمود دارد. بزرگترین شهرهای استان پس از تهران، یعنی اسلامشهر، قدس و قرچک حاشیهنشینهایی بودند که بهطور غیررسمی شکلگرفته و در چهل سال اخیر از یک روستای کوچک به یک کانون شهری بزرگ با تنگناها و چالشهای پرشمار کالبدی- اقتصادی و اجتماعی تبدیلشدهاند. شناسایی ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، بهعنوان عامل پدیدآورنده این شرایط و نیز ارائهی راهکارهای لازم برای رفع نابرابریهای فضایی و اجتماعی، از مهمترین مسائل شهری است (کارگر، 1390: 7) که خود به عنوان دگرگونیهای کالبدی- فضایی گسترده قلمداد میشود، به یک مدیریت دگرگونیافته و نوین به نام مدیریت یکپارچه نیاز دارد. «مدیریت یکپارچهی شهری به معنای اتخاذ یک رویکرد کلنگرانه و طراحی سازوکارهایی جهت پیگیری رویکرد مذکور در مدیریت شهری است». برای مدیریت شهری، مهمترین شرط روششناسانه، اتخاذ رویکرد سیستمی و کلنگر نسبت به مؤلفههای توسعهی شهری است (فرهودی و قالیباف، 1388). این مدیریت در موفقیت رویکرد توسعهی شهری بسیار اثرگذار است (هاشمی و همکاران، 1396).
شهر قدس بهعنوان يكي از شهرهای پیرامونی تهران، سوایِ مهاجرپذیری زیاد از سراسر کشور، حجمی بزرگ از «سرریز جمعیتی7» تهران را نیز در خود جاي میدهد. از همین رو، در چند سال اخير، جمعيت آن چندبرابر شده است. دسترسي آسان به پايتخت، قرارگیری میان دو کلانشهر تهران و کرج، نزديك بودن به راههاي ارتباطی و کانونهای صنعتی و خدماتی منطقه بر این روند دامن زدهاند. رشد انفجاری جمعيت و برنامهریزی نارسا براي آن باعث شده كه خدماترسانی مناسب صورت نگيرد و نابهسامانیهایی در خدمات عمومي از جمله آموزشي و بهداشتی- درماني، فرهنگی و عمرانی ديده شود و از این لحاظ، تفاوتي برجسته با پايتخت دارد. در این راستا، محدودهی موردمطالعه در این پژوهش شهر قدس هست که افزایش جمعیت و صنایع در حوزهی آن؛ منجر به انجام ساختوسازهای بدون برنامه و دگرگونیهای زیاد فضایی- کالبدی شده است که این عمل، از آسایش و رفاه شهروندان و خدماتدهی به آنها کاسته است. از این جهت، برای رویارویی با مشکلها و تنگناهای موجود و ارائهی راهکارهای پژوهشمبنا، این تحقیق به ارزیابی اثرهای ناشی از تغییرهای مدیریتی کلانشهر تهران بر ساختار فضایی- کالبدی شهر قدس -به عنوان یک شهر پیرامونی- و فرض الحاق شهر قدس به شهر تهران- پرداخته و راهبردها و تمهیدهای لازم برای بهینهسازی فرم فضایی- کالبدی و مدیریت شهری شهر قدس پیشگذاری میکند. جهتگیری اصلی پژوهش، مدیریت یکپارچه و دگرگونیهای کالبدی- فضایی شهر قدس میباشد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
هدف از اين مطالعه و تحقيق ارزيابي اثرات ناشی از تغییر مدیریتی و کالبدی ، فضایی شهرهای پیرامونی مادرشهر تهران و خصوصا شهر مورد مطالعه با نظریه الحاق شهرقدس به شهر تهران و تاثیر آن بر مديريت شهري مي باشد.
روششناسی
روش تحقیق از دیدگاه روشسنجی، شناخت منظم مشکلات و نارساییها و کشف روابط علی آنها است و از نظر مراحل انجام کار، همهی وسایل و فرآیند جمعآوری منظم اطلاعات و تجزیه و تحلیل سیستماتیک آنها به منظور کشف حقایق است (انوری و دیگران، 1398). روش پژوهش، از نظر هدف، كاربردي و از جنبهی روش و ماهيت، توصیفی و پیمایشی است. جامعهی آماری شاملِ شهروندان و کارشناسان (مدیران و مسئولان) شهر قدس است. بر اساس برآورد فرمول کوکران، این تعداد برای شهروندان برابر با 384 نفر و برای کارشناسان برابر با 226 تَن تعیین شده است. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها از آزمون t تکمتغیره بهرهگیری شده است.
محدوده پژوهش
محدوده پژوهش شهرهای پیرامونی مادرشهر تهران با تأکید بر شهر قدس است. این شهر در حاشيهی غربي تهران قرار دارد و با شهرداریهای مناطق 19،18و 21 همجوار است. شهر قدس که در سال 1368 به عنوان شهر شناخته شد، از رشد روستای قلعه حسنخان و ادغام آن با نقاط دیگری مانند سرخ حصار، كاووسيه و شهرک بهشتی پا گرفت. این شهر نزدیک به ۲۷۰۰ هکتار مساحت دارد و بر پایهی سرشماری سراسری 1395 مرکز آمار ایران، دارای 309.605 نفر جمعیت است (مرکز آمار ایران، 1395). شکل شمارهی 1، موقعیت شهرهای تهران و قدس و شکل شمارهی 2، محدوده و بافت مناطق و نواحی شهر قدس را نشان میدهد.
شهرقدس یکی از شهرهای شهرستان شهریار بود که بعد از شهرستان شدن از شهریار منفک و به عنوان یکی از شهرهای استان تهران شناخته می شود که همجواری آن با تهران اختلاف بسیار نحوه مدیریت شهری بین دو شهر تهران و قدس را نمایان میکند که یکی از اهداف این تحقیق تغییر مدیریت در شهر قدس می باشد و مدیریت یکپارچه و متمرکز تحت نظارت و حمایت مدیریت شهر تهران را به عنوان یک منطقه جدید یا یکی از محلات مطالعه وپیگیری می کند.
شکل 1: موقعیت تهران و شهر قدس نسبت به آن - منبع: نگارنده بر اساس نقشهی پایهی استان تهران و البرز
شکل 2: محدوده و بافت مناطق و نواحی شهر قدس- منبع: نگارنده بر اساس نقشهی تفصیلی شهر قدس
بحث و بررسي
چنانچه پیشتر اشاره شد، این پژوهش روی تغییرهای مدیریتی و کالبدی- فضایی شهرهای پیرامون مادرشهر تهران با تأکید بر شهر قدس، تمرکز کرده است. در این راستا، دو فرضیهی فرعی در قالب یک فرضیهی اصلی تعیین شده و شاخصهای لازم برای سنجش آنها در چهارچوب روش پژوهش برگزیده و سپس بررسی و تحلیل شدهاند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها از آزمون t تکمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در دو فرضيهی مطرحشده، میزان t مشاهدهشده از میزان t بحرانی، بزرگتر است. درواقع، میزان تفاوت میانگینها از نظر آماری در سطح آلفای 5 صدم معنادار است و از این رو، فرض صفر رد میشود. همچنین میان میانگین مشاهدهشده و مورد انتظار، تفاوت معناداری دیده میشود؛ یعنی میانگین در سطح آلفای 95% در بالای منحنی نرمال، یعنی فاصلهی میان (221/0 و 345/0) میباشد. بر این اساس، فرضیهی پژوهش با جزییاتی که در پی میآید، مورد آزمون قرار میگیرند.
فرضیهی پژوهش و آزمون آن: در این فرضیه، با عنوان «به نظر میرسد مدیریت یکپارچهی شهرهای پیرامون مادرشهر تهران (اینجا شهر قدس)، باعث پیشرفت عمرانی، خدماتی و رضایت عمومی آنها میشود» رابطهی میان 5 متغیرِ ترافیک، اعتبارات عمرانی، سطح فرهنگی، خدماترسانی، نزدیکی و همجواری با مدیریت یکپارچهی شهرهای پیرامون مادرشهر تهران سنجش میشود، نتایج حاصل از آزمون این فرضیه نشان میدهد که مقدار t (34/4=t) در سطح آلفای 05/0 با 95% اطمینان، معنادار است و فرض صفر رد میشود.
شکل 3: میانگین شاخصهای تغییرات مدیریتی و کالبدیِ قدس از نظر شهروندان
مقایسهی حد میانهی گویههای مورد بررسی در شاخصهای تغییرات مدیریتی و کالبدی با میانگین وضع موجود از دیدگاه شهروندان نشانگر آن است که میزان وضع موجود هر یک از شاخصها کمتر از حد میانهی گویهها میباشد. همانطور که شکل 3 نشان میدهد، امتیاز هر چهار شاخص تغییرات مدیریتی و کالبدی پایینتر از 3 است. از سوی دیگر، برای برآورد وضعیت کلی هر شاخص، میانگین کل گویههای هر شاخص برآورد و سپس با رکوردگیری8 و در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد میانه، هر یک از شاخصها در سه سطحِ پایینتر از حد میانه، میانه و بالاتر دستهبندی شدند. نتایج نشان داد که طبق نظر پاسخگویان، شاخص ترافیک 7/79 درصد، شاخص همجواری 8/90 درصد، شاخص اعتبارت عمرانی 58 درصد و شاخص خدماترسانی 3/72 درصد، پایینتر از حد میانه هستند (جدول 1). بنابراین چنین میتوان برداشت کرد که بر اساس نظرهای شهروندان، شهر قدس به لحاظ تغییرات مدیریتی و کالبدی در سطحی پایین قرار دارد.
جدول 1- ارزیابی شهر قدس بر مبنای شاخصهای تغییرات مدیریتی و کالبدی از نظر شهروندان
شاخصها | پایینتر از حد میانه | میانه | بالاتر از حد میانه |
ترافیک | 9/79 | 5/0 | 8/19 |
همجواری | 8/90 | - | 2/9 |
اعتبارات عمرانی | 58 | 6/10 | 4/31 |
خدماترسانی | 3/72 | 1/12 | 6/15 |
منبع: دادههای پرسشنامه
همانطور که جدول 2 نشان میدهد، امتیاز هر چهار شاخص تغییرات مدیریتی و کالبدی پایینتر از عدد 3 میباشد. از طرف دیگر برای محاسبۀ وضعیّت کلّی هر شاخص، میانگین کل گویههای هر شاخص محاسبه و سپس با رکوردگیری و در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد میانه، هر یک از شاخصها در سه سطحِ پایینتر از حد میانه، میانه و بالاتر از حد میانه دستهبندی شدند؛ نتایج نشان داد که در شاخص ترافیک 01/61 درصد، در شاخص همجواری 8/67 درصد، در شاخص اعتبارت عمرانی 45 درصد و در شاخص خدماترسانی 3/46 درصد پایینتر از حد میانه جای دارند (جدول 2). بنابراین در وهلهی نخست و با توجه به آمار توصیفی، چنین میتوان برداشت کرد که بر اساس نظرهای کارشناسان (مدیران و مسئولان)، شهر قدس به لحاظ تغییرات مدیریتی و کالبدی هم در سطحی پایین است.
جدول 2- ارزیابی شهر قدس بر مبنای شاخصهای تغییرات مدیریتی و کالبدی از نظر کارشناسان ( مدیران و مسئولان)
شاخصها | پایینتر از حد میانه | میانه | بالاتر از حد میانه |
ترافیک | 01/61 | 5/0 | 8/11 |
همجواری | 8/67 | - | 2/5 |
اعتبارات عمرانی | 45 | 6/0 | 4/21 |
خدماترسانی | 3/46 | 1/2 | 6/10 |
منبع: دادههای پرسشنامه
فرضیهی پژوهش به دو فرضیهی فرعی تقسیم میشود که در ادامه به شکل جداگانه مورد بررسی قرار میگیرند:
الف) فرضیهی فرعی یکم: «میان متغیرهای ترافیک، اعتبارات عمرانی، سطح فرهنگی، خدماترسانی و نزدیکی و همجواری، با مدیریت یکپارچهی شهرهای پیرامون مادرشهر تهران، رابطه وجود دارد». در این راستا، رگرسیون دارای یک متغیر وابستهی مدیریت یکپارچهی شهرهای پیرامون مادرشهر تهران و متغیرهای مستقل شبکهی ترافیک، اعتبارات عمرانی، سطح فرهنگی، خدماترسانی، نزدیکی و همجواری است. بر پایهی خروجیهای رگرسیون مربوطه، مقدار R یا ضریب همبستگی چندگانه برابر 0.85 و مقدار R Square یا به اختصار R^2 یا ضریب تعیین چندگانه برابر 0.68 است. بر اساس خروجیهای آنوا (ANOVA)، مقدار p-value برابر 0.000 و در سطح 5 درصد معنادار شده است. بنابراین مدل رگرسیونی برازش داده شده، معنادار است و مدلی مناسب و قابل پذیرش میباشد.
بر پایهی جدول 3 که اطلاعاتی را در مورد متغیرهای پیشبینی به ما میدهد، مقدار ثابت برابر 0.997 است و در سطح 5 درصد معنادار شده است. (pvalue=0.000<0.05) نشان میدهد که ضرایب ترافیک، اعتبارات عمرانی، خدمات و همجواری به ترتیب برابر 0.342، 0.250، 0.036 و 0.171 است که در سطح 5 درصد معنادار شدهاند. همچنین نشان میدهد که این متغیرها اثری مثبت و معنادار بر پیشگویی متغیر وابسته دارد؛ اما متغیر سطح فرهنگ، مقدار معناداری برابر 0.174 دارد که بزرگتر از 0.05 است و این نشان میدهد که این متغیر، در پیشگویی متغیر وابسته اثری ندارد.
جدول 3- مقادیرضرایب متغیرها و بررسی معناداری آنها برای فرضیه فرعی یکم
مدل رگرسیون | مقدار ضرایب در رگرسیون | آمارهی آزمون t | مقدار p-value |
مقدار ثابت | 0.997 | 6.682 | 0.000 |
ترافیک | 0.342 | 2.790 | 0.006 |
اعتبارات عمرانی | 0.250 | 2.122 | 0.038 |
سطح فرهنگ | 0.147 | 1.373 | 0.174 |
خدماترسانی | 0.340 | 2.650 | 0.007 |
نزدیکی و همجواری | 0.148 | 1.370 | 0.171 |
منبع: خروجی نرمافزار ANOVA
در این رابطه، نقاط پرت تکمتغیره را میتوان با رسم نمودار پراکنش یافت. بررسی مقادیر این ستون نشان میدهد که نقطهی پرت چندمتغیرهای درمیان متغیرهای مستقل وجود ندارد؛ یعنی هیچ مقداری بزرگتر یا مساوی با مقدار کای دوی 12.609 در سطح آلفا 0.001 نیست. طبق نمودارهای پراکنش ماندهها و مقادیر پیشبینیشده، میتوان مشاهده کرد که هیچ رابطهی مشخصی میان ماندهها و مقادیر پیشبینیشده وجود ندارد که این با فرض خطیبودن سازگار است (شکل 4).
شکل 4: نمودار پراکنش ماندهها و مقادیر پیشبینیشدهی رگرسیون مدیریت یکپارچه شهرهای پیرامون تهران
همچنین از روی نمودار plot p-p برای متغیر وابسته، میتوان مشاهده کرد که ماندهها نسبتاً به طور نرمال توزیع شدهاند؛ چون طبق این نمودار، اگر تمام نقاط روی نیمساز ربع اول باشند، آنگاه داده ها کاملا از توزیع نرمال پیروی میکنند. از این رو، نتیجه می شود که فرض های زیربنایی رگرسیون انجام شده برقرار است و نتایج رگرسیون دارای صحت و اعتبار می باشد (شکل 5).
شکل 5: نمودار احتمال نرمالبودن ماندههای رگرسیون تغییرات مدیریت یکپارچهی شهرهای پیرامون تهران
ب) فرضیهی فرعی دوم: «میان متغیرهای ترافیک، اعتبارات عمرانی، سطح فرهنگی، خدماترسانی، نزدیکی و همجواری با تغییرات کالبدی- فضایی شهرهای پیرامون مادرشهر تهران، رابطه وجود دارد».
بر پایهی خروجیهای رگرسیون مربوطه، مقدار R یا ضریب همبستگی چندگانه برابر 0.82 و مقدار R Square یا به اختصار R^2 یا ضریب تعیین چندگانه برابر 0.64 است. بر اساس خروجیهای آنوا (ANOVA)، مقدار p-value برابر 0.000 و در سطح 5 درصد معنادار شده است. بنابراین مدل رگرسیونی برازش داده شده، معنادار است و مدلی مناسب و قابل پذیرش میباشد. بر پایهی جدول 4 که اطلاعاتی را در مورد متغیرهای پیشبینی به ما میدهد، مقدار ثابت برابر 0.886 است و در سطح 5 درصد معنادار شده است. (pvalue=0.000<0.05) نشان میدهد که ضرایب ترافیک، اعتبارات عمرانی، فرهنگ، خدمات و همجواری به ترتیب برابر 0.5، 0.224، 0.079، 0.081 و 0.720 است که در سطح 5 درصد معنادار شدهاند.
جدول 4: مقادیر ضرایب متغیرها و بررسی معناداری آنها برای فرضیهی فرعی دوم
مدل رگرسیون | مقدار ضرایب در رگرسیون | آمارهی آزمون t | مقدار p-value |
مقدار ثابت | 0.886 | 5.683 | 0.000 |
ترافیک | 0.5 | 3.082 | 0.004 |
اعتبارات عمرانی | 0.224 | 1.874 | 0.65 |
فرهنگ | 0.079 | 0.693 | 0.493 |
خدمات | 0.081 | 3.080 | 0.61 |
نزدیکی و همجواری | 0.720 | 3.062 | 0.62 |
منبع: خروجی نرمافزار ANOVA
در این رابطه، نقاط پرت تکمتغیره را میتوان با رسم نمودار پراکنش یافت. بررسی مقادیر این ستون نشان میدهد که نقطهی پرت چندمتغیرهای درمیان متغیرهای مستقل وجود ندارد؛ یعنی هیچ مقداری بزرگتر یا مساوی با مقدار کای دوی 12.609 در سطح آلفا 0.001 نیست. طبق نمودارهای پراکنش ماندهها و مقادیر پیشبینیشده، میتوان مشاهده کرد که هیچ رابطهی مشخصی میان ماندهها و مقادیر پیشبینیشده وجود ندارد که این با فرض خطیبودن سازگار است (شکل 6).
شکل 6: نمودار پراکنش ماندهها و مقادیر پیشبینیشدهی رگرسیون مدیریت یکپارچه شهرهای پیرامون تهران
همچنین از روی نمودار plot p-p برای متغیر وابسته، میتوان مشاهده کرد که ماندهها نسبتاً به طور نرمال توزیع شدهاند؛ چون طبق این نمودار، اگر تمام نقاط روی نیمساز ربع اول باشند، آنگاه داده ها کاملا از توزیع نرمال پیروی میکنند. از این رو، نتیجه می شود که فرض های زیربنایی رگرسیون انجام شده برقرار است و نتایج رگرسیون دارای صحت و اعتبار می باشد (شکل 7).
شکل 7: نمودار احتمال نرمالبودن ماندههای رگرسیون تغییرات مدیریت یکپارچهی شهرهای پیرامون تهران
درنتیجه، با توجه به نتایج بهدستآمده ازآزمون فرضیهی پژوهش (در هر دو فرضیهی فرعی یکم و دوم)، میتوان گفت از دیدگاه شهروندان و کارشناسان (مدیران و مسئولان)، مدیریت یکپارچهی شهری، منجر به افزایش اعتبارات ملی در شهرهای پیرامونی میشود و با توجه به مطالب عنوانشده و بررسي سرانههای شهروندان تهراني و شهرهای پیرامونی و بهویژه شهر موردمطالعه، یعنی شهر قدس، سرانههای شهری افزايش چشمگيري خواهد داشت و به دلیل اعتبارات و منابع مالي و بودجهی سرشار شهر تهران به عنوان کلانشهر مرکزی، اعتبارات عمراني شهرهای پیرامونی هم بهعنوان يك وصلهاي ناجور افزايش مییابد تا با ساختار كالبدي شهر تهران همگنتر شود. همچنین با توجه به این که درآمد شهرداریهای مناطق تهران در حساب مرکز واریز و پشتوانهی سیاستگذاری و هزینهکرد طرحهای عمرانی میشود، از این رو، پیوست این شهرها به تهران میتواند منجر به جذب بودجهای همساز با هزینههای این شهرها و سرانجام کارآفرینی در سطح گسترده شود. از سویی دیگر، با توجه به این که بیشتر سفرهاي برونشهری از «شهرهای اقماری9» به تهران سفرهای کاری هستند، در دو زمان رفتوبرگشت با پيك ترافيك روبهرو میشود و با توجه به اينكه سفرهاي بینشهری در مسير شهرهای اقماری به ساير نقاط تهران بهطور پیوسته و روزانه است، بنابراین مديريت واحد حملونقل و ترافيك، عاملی کارسازی در كنترل، نظارت و برنامهریزی سفر و فراهمسازی امكانات، زیرساختها و افزایش شتاب در پهنسازی گذرگاهها و تأمین خودروهاي حملونقل عمومي میباشد و برنامهریزی جهت توسعهی حملونقل با ساختِ خطآهن شهري، مترو و تراموا و توجه بيشتر مسئولان کلانشهری تهران و حساسیتهای ترافيكي پايتخت در بهبودبخشی وضعيت مديريت حملونقل شهرهای پیرامونی نيز اثری بهسزا خواهد گذاشت.
نتیجهگیری
در این پژوهش برای سنجش میزان توافق ساکنان شهر قدس نسبت به گویههای طرحشده در پرسشنامه، عدد 3 به عنوان ملاک مقایسهی نظرهای ساکنان شهر، در نظر گفته. از آنجا که پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده است، عدد 3 میانگین پاسخهای مذکور است. وضعیت ابعاد ترافیک، نزدیکی و همجواری، فرهنگ، اعتبارات طرحهای عمرانی و خدماتدهی در شهر قدس در این مطالعه نشان داده شده است. بیشترین انحرافمعیار از میانگین، مربوط به شاخص اعتبارات عمرانی و کمترین آن مربوط به شاخص ترافیک و همجواری است. مقایسهی حد میانهی گویهها در شاخصهای تغییرهای مدیریتی و کالبدی، با میانگین وضع موجود از دیدگاه پرسششوندگان نشانگر آن است که میزان وضع موجود هر یک از شاخصها کمتر از حد میانهی گویهها است. همانطور که نمودار شکل 3 نشان داد، امتیاز شاخصهای تغییرات مدیریتی و کالبدی پایینتر از عدد 3 بوده است. در این رابطه، نتایج نشان داد که در شاخص ترافیک 7/79 درصد، در شاخص همجواری 8/90درصد، در شاخص اعتبارت عمرانی 58 درصد و در شاخص خدماترسانی 3/72 درصد طبق نظر پاسخگوها، پایینتر از حد میانه است (جدول 1). بنابراین، چنین میتوان برداشت نمود که شهر قدس، به عنوان یکی از شهرهای پیرامونی تهران، به لحاظ تغییرات مدیریتی و کالبدی در سطحی پایین قرار دارد. مقایسهی حد میانهی گویههای موردبررسی در شاخصهای تغییرات مدیریتی و کالبدی با میانگین وضع موجود از دیدگاه کارشناسان (مدیران و مسئولان) نشانگر آن است که میزان وضع موجود هر یک از شاخصها کمتر از حد میانهی گویهها است. امتیاز هر چهار شاخص تغییرات مدیریتی و کالبدی پایینتر از عدد 3 میباشد. برای برآورد وضعیت کلی هر شاخص، میانگین کل گویههای هر شاخص محاسبه و سپس با رکوردگیری و در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد میانه، هر یک از شاخصها در سه سطحِ پایینتر از حد میانه، میانه و بالاتر از حد میانه دستهبندی شدند. نتایج نشان داد که در شاخص ترافیک 01/61 درصد، در شاخص همجواری 8/67 درصد، در شاخص اعتبارت عمرانی 45 درصد و در شاخص خدماترسانی 3/46 درصد از نظرهای کارشناسان (مدیران و مسئولان شهر) پایینتر از حد میانه قرار دارند (جدول 2). بنابراین چنین میتوان استنباط نمود که از نظر کارشناسان هم، شهر قدس به لحاظ تغییرات مدیریتی و کالبدی در سطح پایینی قرار دارد.
همچنین در این پژوهش نشان داده شد که از نگاه مردم و بررسی مقایسهای شاخصهای مختلف خدماتی و رفاهی بین شهرهای پیرامونی و مادرشهر تهران، اختلاف بسیار است. با توجه به اشتراکات بسیار با تهران و نزدیکی و چسبندگي جدانشدني شهرهای پیرامونی بهویژه شهر قدس به این شهر، چه از لحاظ كالبدي و چه از جنبهی سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سفرهاي روزانهی پیاپی شهرهای پیرامونی به تهران و برعکس؛ و از طرفی، به دلیل منابع مالی بسیار تهران نسبت به شهرهای پیرامونی، مدیریت یکپارچه، اثری بهسزا در توسعه و ارائهی خدمات عمومی و شهری خواهد گذاشت. از گذشته، مدیریت هر یک از شهرهای پیرامون و مادرشهر تهران هرکدام جداگانه و بهصورت موازی انجامشده که این امر باعث چندگانگی در مدیریت شهری و تصمیمات و اجرای سیاستهای مختلف و سردرگمی شده که درنتیجه نهتنها مدیریت یکپارچه شهری در استان، بلکه در درون شهرها هم یکپارچگی شهری امری بیمعنا بوده است. از آنجا که بخشي از صنايع و کارگاههای مولد كه نيازهاي پایهای و ناپایهای شهر تهران را پاسخ میدهد، در شهر قدس و محدودهی قانوني آن واقع شده است؛ در راستای اعمال مديريت يكپارچه در نظام مديريت کلانشهری و بهرهگیری از منابع فراوان مالي و تأمین و اختصاص بودجهی كافي از محل اعتبارات دولتي و پايتخت، میبایست نظام هماهنگی تعریف شود تا مدیریت یکپارچهی شهری، افزون بر تهران، در شهرهای پیرامون نیز اجرایی گردد. به عبارتی، بهتر است یک کانون و دستگاه مدیریتی وجود داشته باشد و تصمیمگیریها و سیاستگذاریها تنها توسط آن انجام و اجرایی گردد تا با سیاست و قوانین هماهنگ و یکدست نسبت به یکپارچگی منظر شهری و ارائهی خدمات مناسب و برابر عمومی و شهری در کل استان اقدام شود.
پیشنهاد میشود ستاد مدیریت شهرداریهای شهرهای استان تهران تشکیل و شهرهای پیرامونی شهر تهران در غالب یک برنامه جامع کلان شهر تهران به صورت یکپارچه و هماهنگ برنامه ریزی و مدیریت شود.
منابع
1. استعلاجي، عليرضا (1392)، اصول تحقيق و برنامهریزی توسعه، تهران: انتشارات سميع.
2. استیری، حسین (1386)، سیر تحول کالبدی- فضایی روستاها در مسیر گسترش شهر تهران- مورد: روستای طرشت، پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
3. انتقامی، آرش و استعلاجی، علیرضا، 1393، جایگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه ریزی روستایی با تاکید بر رویکرد فرهنگی، اجتماعی، دوازدهمین کنگره انجمن جغرافیایی ایران با محوریت آمایش سرزمین، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت،نجف آباد
4. انوری، سید احمد؛ بهزادفر، مصطفی؛ و شیعه، اسماعیل (1398)، ارتقای اصول مرتبط با نظام کنترل ساخت و ساز بر مبنای رویکرد پایداری و حقوق شهروندی، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال هجدهم، شمارهی 65، بب. 85 – 97.
5. پاپلی یزدی، محمدحسین و رجبی سناجردی، حسین (1389)، نظریههای شهر و پیرامون، تهران: سمت.
6. پناهی، رجب و زياری، کرامتاله (1388)، بررسی تأثیر فعالیتهای کشت و صنعت بر شهر نوبنیاد پارسآباد، پژوهشهای جغرافیای انسانی، شمارهی 83.
7. توکلی، حسین و استعلاجی، علیرضا، ارزیابی تغییرات پیوندهای شهر و روستا در نظام توسعه پایدار ناحیه ای- مطالعهی موردی: شهرستان ری و حوزه نفوذ، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، شمارهی 58، پائیز97
8. چاروسایی، علی و ایلانلو، مریم (1399)، راهکارهای مدیریت یکپارچهی شهری- نمونهی موردی: شهر اهواز، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال هجدهم، شمارهی 65.
9. حسین زاده، نعمت و استعلاجی، علیرضا و دانیالی، تهمینه،1399،تبیین راهبردهای مدیریت بحران در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه19 شهرداری تهران) فصلنامه نگرش های نو در جغرافیای انسانی، دوره:13، شماره:1
10. حسینی، سیدهادی و سلیمانی مقدم، هادی (1385)، توسعهی شهری و تضعیف مفاهیم محلهای، فصلنامهی مسکن و انقلاب، شمارهی 331.
11. زنگیشه، کامران و استعلاجی، علیرضا، تبیین زیست پذیری روستاهای منطقه کلان شهری تهران- مطالعهی موردی: شهرستان ورامین، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، شمارهی 58، پائیز97
12. سعیدی، عباس و ابراهیم رستگار، اثربخشي طرحها و پروژههاي عمراني درتوسعه اجتماعي - اقتصادي سكونتگاههاي روستايي مورد: روستاهاي بخش وراوي (شهرستان مهر) نشريه علمي ـ پژوهشي انجمن جغرافياي ايران، سال هفتم، شماره 22 ،پاييز 1388
13. سعیدی، عباس، روابط شهر و روستا و پیوندهاي روستایي- شهري یك بررسي ادراكي، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال دوم، شمارة 2 بهار و تابستان 1383( تاریخ چاپ : 1385)
14. سعیدی، عباس و صديقه حسيني حاصل (1390)، «ادغام کلانشهری سکونتگاههای روستایي با نگاهي به کلانشهر تهران و پيرامون»
15. سعیدی، عباس، روابط و پیوندهای روستایی- شهری در ایران، تهران: نشر مهرمین.
16. علیمددی، بهاره و استعلاجی، علیرضا (1396)،شناسایی فرصت ها و چالش های ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر مدیریت شهری (مورد مطالعه: اسلامشهر)، دومین کنفرانس بین المللی مهندسی عمران،معماری ومدیریت بحران،تهران
17. فرهودی، رحمتاله و قالیباف، محمدباقر (1388)، تحلیل تقسیمات کالبدی شهری بر اساس مدیریت یکپارچه: نمونهی موردی: شهر شیراز، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، 6 (18 و 19)، بب. 27- 44).
18. قدیری، محمود و دستا، فرزانه (1395)، « تحليل الگوي رشد كالبدي- فضايي كلانشهر تهران »، فصلنامهی تحقیقات جغرافیایی، سال سی و یکم، شمارهی یکم، بهار 99، شمارهی پیاپی 075
19. کارگر، بهمن و همکاران (1390)، شهر، حاشیه و امنیت اجتماعی، تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
20. ماجدی، حمید (1378)، «زمین مسئلهی اصلی توسعهی شهری»، مجلهی آبادی، شمارهی 33، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران.
21. مرکز آمار ایران (1395)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 95، سالنامهی آماری ایران.
22. مهرنژادبورا، پیمان (1393)، مدیریت یکپارچهی حریم کلانشهرها و ارائهی راهبردهای اولویتدار با استفاده از تکنیکهای تحلیلی QSPM & SWOT، پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
23. نوید رضوانی، سعید (1396)، بهبود مدیریت شهری، تهران: دفتر مطالعات برنامهریزی وزارت کشور.
24. هاروی، دیوید (1376)، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمهی فرخ حسامیان و دیگران، تهران: شرکت پردازش و برنامهریزی شهری.
25. هاشمی، حسین؛ رضویان، محمدتقی؛ و سجادی، ژیلا (1396)، نقش مدیریت شهری در موفقیت رویکرد راهبرد توسعهی شهری: نمونهی موردی: شهر قزوین، فصلنامهی علمی- پژوهشی و بينالمللی انجمن جغرافيايی ايران، سال پانزدهم، شمارهی 54، بب. 129- 147).
26. Antrop, M. (2000). “Changing Patterns in The Urbanized Country Side of Western Europe”, in: Landscape Economy Journal, vol 15, No 3, Pp.257-270.
27. Caves, R. W., (2005). Encyclopedia of the City, Routledge Publ., London-New York.
28. Deng, Zh., Huang, J., Rozelle, S. and Uchida, E. (2003). “Growth, Population and Industrialization, and Urban Land Expansion of China”, in: Journal of Urban Economics, No 6, Pp.119-128.
29. Lungo, M., (2001). “Urban Sprawl and Land Regulation in Latin America”, in: Land Lines, Volume 13, N. 2, Pp: 28-39.
30. Sarvar, Rahim; Ashtiani, Majid reza and Akbari, Majid (2017), Examining the Effective Factors on the Realization of Integrated Urban Management. Case Study: Tehran Metropolis, Geographical Society of Iran’s Scientific & Research & International Journal, 15th year, No. 52, Spring. {In Persian}.
[1] . دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد واحد یادگار امام (ره)، تهران.
[2] . استاد، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد واحد یادگار امام (ره)، تهران، نویسنده مسئول، ایمیل: al_estelaji@yahoo.com.
[3] . Rapid Urbanization
[4] . Regional Metropolises
[5] . Settlement Coalescence
[6] . Peripheral Towns/ Cities
[7] . Population Spill-over
[8] . Recording
[9] . Satellite Towns