اسباب و صور ابهام در داستانهای بیژن نجدی
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایران
1 -
کلید واژه: داستاننویسی معاصر بیژن نجدی ابهام کانونسازی زبانپريشی,
چکیده مقاله :
بیژن نجدی، داستاننویسی است که در داستانهایش ـ به خصوص در داستانهای مجموعه دوباره از همان خیابانها ـ به مبهم کردن فضای داستان توجه و علاقه دارد. اين ابهام علاوه بر عدم برقراري رابطه طبيعي ميان دال و مدلول، علل متعدد ديگري نيز ميتواند داشته باشد. این مقاله به بررسی اسباب و صور ابهام در داستانهای نجدی ميپردازد و برای تبیین موضوع، به عملکرد و ارتباط راوی و مخاطب، (فرستنده و گیرنده) در عمل روایت توجه ميكند. کنشی که از نامگذاری داستان، آغاز و با پایانبندی آن تمام میشود. تغيير بدون قرينه زاويه ديد، انتخاب كانونسازي بيروني، نامعلوم بودن و گردش مخاطب، پوشيدگي ارتباط ميان عناصر روايي، نامگذاری داستانها، آغاز و انجام روایت، توجه به رئاليسم جادويي، سمبوليسم، جريان سيال ذهن و درآميختن زمانها در اين شيوه و استفاده از زبان شاعرانه از موارد ابهام آفرین در داستانهای نجدی است.
Bijan Najdi is a writer who tends to make his stories ambiguous. His stories, specially "Passing Again through the Same Street", are full of ambiguity. One way to create the ambiguity here is the lack of a natural link between the signifier and the signified. The present article surveys the means and forms of ambiguity in Bijan Najdi's works. For the purpose of clarity, it focuses on the interaction between the narrator and the readers (sender and receiver), an interaction beginning with the title of a story, ending with its closing lines. Among the other ways we can refer to the following: Asymmetrical shift in the point of view; external focalization; the shift of addressees; unclear relation between the narrative elements; the opening and closing lines of the narrative; using the elements of magical realism, symbolism, and stream of consciousness, and therefore mixing of times; using the elements of poetic expression in fictional prose.