• فهرس المقالات Henry Corbin

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تبیین نظریه فراتاریخ در اندیشه‌ هانری کربن
        سیدعلی  علم‌الهدی مرضیه   اخلاقی ناصر  محمّدی حسن   سیدعرب
        هانری کربن (1903 ـ 1978.م) فیلسوف فرانسوی و نخستین مفّسر غربی فلسفه سهروردی است. اندیشه‌های او مشتمل بر تأویل، پدیدارشناسی و «نظریة فراتاریخ» است. هدف پژوهش حاضر، شرح و بررسی این نظریه و تأثیر آن در بررسی وی از فلسفه و عرفان ایرانی- اسلامی است. در گسترة مطالعات نظری درب أکثر
        هانری کربن (1903 ـ 1978.م) فیلسوف فرانسوی و نخستین مفّسر غربی فلسفه سهروردی است. اندیشه‌های او مشتمل بر تأویل، پدیدارشناسی و «نظریة فراتاریخ» است. هدف پژوهش حاضر، شرح و بررسی این نظریه و تأثیر آن در بررسی وی از فلسفه و عرفان ایرانی- اسلامی است. در گسترة مطالعات نظری درباره تاریخ، «فلسفة تاریخ» برگرفته از مطالعات فلسفی است و بر این اساس به بررسی تاریخ و حوادث آن میپردازد. بنظر کربن، گزارش تاریخ فلسفه، بر مبنای نظریه فلسفه تاریخ قابل بررسی نیست؛ زیرا نمیتوان حوادث آن را براساس ربط علّی و معلولی توصیف کرد. اندیشه کربن در این مسئله مبتنی بر الهیات است و با رهیافت، نسبت تاریخ و انسان، ادوار حکمت ایران باستان، فلسفه اسلامی و بویژه فلسفه سهروردی (540 ـ 587 ﻫ .ق) و عرفان را تفسیر کرده و حوادث آن را مسبوق به عالم مثال دانسته است. آموزه‌های ادموند هوسرل (1859 ـ 1928.م) و مارتین هایدگر (1889 ـ 1976.م)، او را در طرح نظریه فراتاریخ یاری کرده است. جستار حاضر نخستین تلاش برای بررسی و تحلیل نظریه فراتاریخ نزد هانری کربن خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تحلیل دیدگاه هانري كُربنَ در تأویل رمز و نقش خیال فعال در فهم متون حکمی اسلامي
        عبدالله  راز
        در دو ره هاي مختلف، متناسب با زمینه های فکری و معرفتی رایج، نوع نگاه مفسران و مخاطبان به متون عرفانی دیگرگون و متفاوت بود ه است. تعالیم و زبان سیّال متون عرفانی همواره بر اساس نیازها و زمینه های روحی و تمایلات درونیِ پژوهشگران و مخاطبان، مورد تأویل و رمزگشاییِ قرار گرفت أکثر
        در دو ره هاي مختلف، متناسب با زمینه های فکری و معرفتی رایج، نوع نگاه مفسران و مخاطبان به متون عرفانی دیگرگون و متفاوت بود ه است. تعالیم و زبان سیّال متون عرفانی همواره بر اساس نیازها و زمینه های روحی و تمایلات درونیِ پژوهشگران و مخاطبان، مورد تأویل و رمزگشاییِ قرار گرفته اند. برخی مفسران و پژوهشگران متون عرفانی، این متون را از منظر یک حقیقت یا زبان رمزیِ برتر نگاه کرده، تفاسیری مبتنی بر تحلیل رمزها یا به عبارتی، رمزگشایی مفاهیم بنیادین زبان عرفانی ارائه کرد ه اند. پروفسور هانري كربن از جمله این افراد است؛ وی همواره سعی می نمود که علاوه بر بازنمایی و تفسیر مفاهیم کلیدیِ حکمت اسلام ی ایرانی، با اتخاذ شیوه تحلیل مبتنی بر فلسفه پدیدارشناسانه، با گرایش به تأویل رایج در حکمت اسلامی، زبان رمزاندیشانه متون حکمی را کشف و تبیین نماید. در اين مقاله، تلاش می شود با رویکردی توصیفی- تحلیلی، ديدگا ههای کربن درباره رمز و رمزپردازي در متون حکمی ايران ي اسلامی، به شکل منسجمی صورت بندی گردد. از نظر کربن، متن وقتی به حقیقتش بازگردانده م ی شود که نفس نیز در سیری صعودی به حقیقت خود -که انتقال از سطح نمودها و مجازهاست- بازگردد؛ نتیجه اینکه بر اساس فهم رمزاندیشانه از متون حکمی، تأويل نه فقط درك معناي نهفته متن در سطح افقي، بلكه صعود شخص مؤولِ به سطح وجودي جديد و دريافت آگاهيهاي از نوع اين مرتبه وجودي جديد خواهد بود، که كربن از آن با اصطلاح «تأويل نفس » ياد كرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نقد خوانشهای شرق‌محور و غرب‌محور از حکمت اشراق سهروردی
        علی بابایی
        حکمت اشراق سهروردی از وجوه مختلف برای محققان، اعم از مسلمان و غربی، جالب توجه بوده است. در دورۀ معاصر نیز افراد و گروههای بسیاری درصدد تفسیر نسبت حکمت اشراق با حکمتهای پیشین برآمده¬اند. تنها بعنوان نمونه، میتوان دو تن از محققان غربی را نام برد که تحقیقاتی تأثیرگذار در ا أکثر
        حکمت اشراق سهروردی از وجوه مختلف برای محققان، اعم از مسلمان و غربی، جالب توجه بوده است. در دورۀ معاصر نیز افراد و گروههای بسیاری درصدد تفسیر نسبت حکمت اشراق با حکمتهای پیشین برآمده¬اند. تنها بعنوان نمونه، میتوان دو تن از محققان غربی را نام برد که تحقیقاتی تأثیرگذار در اینباره انجام داده¬اند؛ هانری کربن و جان¬ والبریج. هانری کربن با تمسک به تعبیرهای «خمیرۀ فیثاغوری» و «خمیرۀ خسروانی» که سهروردی در آثارش بکار برده، با رویکردی شرق¬محور، هدف وی از پرداختن به حکمت اشراق را احیای حکمت ایران باستان دانسته است؛ البته کربن در این میانه تنها نیست؛ اکثر کسانی که دربارۀ حکمت خسروانی مطلبی نوشته و با سهروردی نسبتی بربسته¬اند، همین رویکرد را دنبال کرده‌اند. در سوی دیگر، جان¬ والبریج، هدف سهروردی را احیای حکمت پیشاارسطویی یا فیثاغوری‌ـ‌افلاطونی میداند. تلاش والبریج در مقدمه¬چینی برای تفسیر خود، به طرح مسائلی می¬انجامد که بدور از واقعیت، و بنوعی انحراف در تفسیر دیدگاه شیخ اشراق است. این در حالی است که بررسی آموزه¬های حکمت اشراق، بویژه توجه به معنای «خمیرۀ ازلی» و دیگر آموزه¬های اشراقی، نشان میدهد که کار شیخ اشراق تأسیس حکمتی جدید بوده که منبع دریافت آن، خمیرۀ ازلی است. سهروردی همۀ حکمتهای راستین را منبعث از خمیرۀ ازلی میداند و معتقد است بارقه‌یی از این حکمت را در روزی شگفت، خودش بیواسطه، از نافث قدسی دریافت کرده است؛ در عین حال، در یونان و ایران باستان و تمدنهای دیگر، نیز کسانی بوده¬اند که از این خمیره بهره¬مند شده¬اند. در اینجا، ازل بمعنای جهت رو به آغاز تاریخ یا آغاز تاریخ نیست، بلکه امری فوق زمانی است که بر همۀ زمانهای خطی تاریخی احاطه دارد. بهمین قیاس، دریافت از خمیرۀ ازلی نیز بمعنای تأثیر و تأثر تاریخی نیست. بنابرین، نه خوانشهای شرق¬محور و نه خوانشهای غرب¬محور از حکمت اشراق سهروردی، صحیح نیست. تفاصيل المقالة