• فهرس المقالات Gachsaran

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تاثیر سازند متحرک گچساران بر سبک چین‌خوردگی و تکامل تکتونیکی تاقدیس رگ سفید در فروافتادگی دزفول جنوبی
        مهدی یوسفی سید مرتضی  موسوی محمد مهدی خطیب
        رفتار شکل‌پذیر و ضخامت قابل توجه از سازند نامقاوم گچساران در بالای واحد های مقاوم میانی کربناته در توالی رسوبی فروافتادگی دزفول جنوبی، منجر به بروز سبک های متفاوت چین‌خوردگی در بالا و پایین این سازند و همچنین تکامل ساختارهای توسعه‌یافته در واحدهای سنگی منطقه شده است؛ به أکثر
        رفتار شکل‌پذیر و ضخامت قابل توجه از سازند نامقاوم گچساران در بالای واحد های مقاوم میانی کربناته در توالی رسوبی فروافتادگی دزفول جنوبی، منجر به بروز سبک های متفاوت چین‌خوردگی در بالا و پایین این سازند و همچنین تکامل ساختارهای توسعه‌یافته در واحدهای سنگی منطقه شده است؛ به‌طوری‌که ساختارهای بخش بالایی و پایینی آن کاملا از یکدیگر جدا شده و بر یکدیگر منطبق نیستند. محاسبه زاویه بین یالی، شیب راندگی اصلی و درصد نازک شدگی در تاقدیس واقع در بالای افق گچساران، چين هاي جدایشی گسل خورده را نشان می-دهد که نشانگر هندسه چین در مرحله ابتدایی توسعه این تاقدیس می باشد. نیمرخ های لرزه ای تاقدیس در زیر افق گچساران، سبک چین‌خوردگی وابسته به انتشار گسل را نشان می دهند. در فرو افتادگی دزفول جنوبی، چین‌خوردگی در سازند گچساران با طول موج های کوتاه‌تر و به شکل چین های ناهماهنگ رخ می دهد و به‌عنوان سطح تجزیه برای چین‌های زیرین عمل می کند که ناودیس ها در این افق متحرک به‌طور مستقیم، تاقدیس های سازند کربناته را می پوشانند. چین های مدور در تاقدیس زیرین در سازند های کربناته، چین های تحمیلی همراه با گسل های پرشیب هستند که بالای یک سطح جدایشی عمیق جدایش یافته اند و نهایتا به‌وسیله دگرشکلی پیشرونده، گسل خورده اند. تفسیر مقاطع لرزه ای در فروافتادگی دزفول جنوبی نشان می دهد که مهاجرت جانبی در واحد های نمکی 2 و 4 سازند گچساران رخ می دهد و واحد های بالایی و پایینی سازند گچساران در مهاجرت نمک نقشی ایفا نمی کنند. مهاجرت جانبی نمک سازند میوسن گچساران به‌وسیله رشد تاقدیس زیرسطحی در طی چین‌خوردگی و بارگذاری سازند های رویی در بالای سازند گچساران انجام می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تفاوت رژيم تنش برجا وابسته به موقعيت ساختاري و ويژگي­هاي ژئومكانيكي، نمونه موردي در سازندهاي گچساران و آسماري، جنوب باختري ايران
        حسين  طالبي سید احمد  علوی محمدرضا  قاسمی شهرام  شركتي
        برآورد تانسور تنش برجا درحوضه­‏هاي رسو‏بي با استفاده از اطلاعات به دست آمده در طي حفاري و نمودارگيري در چاه­هاي اكتشافي و توسعه­اي نفت و گاز امکان‏پذیر است. محاسبه بزرگا و اندازه­گيري راستاي تنش­هاي برجا و رژيم تنش حاصل شده درمحدوده چاه­هاي مورد مطالعه دربرنامه­هاي بازي أکثر
        برآورد تانسور تنش برجا درحوضه­‏هاي رسو‏بي با استفاده از اطلاعات به دست آمده در طي حفاري و نمودارگيري در چاه­هاي اكتشافي و توسعه­اي نفت و گاز امکان‏پذیر است. محاسبه بزرگا و اندازه­گيري راستاي تنش­هاي برجا و رژيم تنش حاصل شده درمحدوده چاه­هاي مورد مطالعه دربرنامه­هاي بازيافت ثانويه از مخازن هيدروكربوري و همچنين­تحليل­پايداري ديواره چاه­ها كاربردهاي متعددي خواهد داشت. افزايش توليد با طراحي شكافت هيدروليكي، كاهش توليد ماسه در مخازن چند لايه­اي همچون ميدان بزرگ مارون با افق­هاي ماسه­اي سست و همچنين بهبود عملكرد حفاري در سازندهاي غيرمخزني همچون گچساران با ويژگي­هاي رئولوژيك خاص، نيازمند شناخت و آگاهي از شرايط تنش حاكم مي­باشد. در اين پژوهش تلاش گرديده است تا رژيم تنش برجا با استفاده از نتايج حاصل از مدل­هاي مكانيكي زمين در چند حلقه چاه منتخب در ميدان­هاي هيدروكربوري مارون و لالي در سازند مخزني آسماري و سازند غير مخزني گچساران تحليل گردد. نتايج حاصله نشان دهنده افت قابل ملاحظه بزرگاي تنش­هاي افقي در گذر از سازند گچساران به سازند مخزني آسماري بويژه در ميدان مارون مي­باشد. بزرگاي تنش­هاي اصلي محاسبه شده در سازندهاي­گچساران و آسماري ميدان لالي، نشان­دهنده رژيم تنش راستالغز(Shmax>Sv>Shmin) است، گرچه در سازند گچساران ميدان مارون، رژيم تنش تخمين زده شده در محدوده معكوس تا راستالغز مي­باشد ولي رژيم تنش غالب در مخزن آسماري اين ميدان از نوع نرمال است. اين وضعيت تنش برجا، بيان­كننده آن است كه شرايط ساختاري و همچنين اختلاف در­­عمق جايگيري اين ساختارها نقش مهمي در تغيير رژيم زمین‏ساختي بازی مي­نمايد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - مطالعه تاثير فشار بر روي ضريب سيمان شدگي سنگ هاي كربناته در واحدهاي جريان هيدروليكي
        حبیب اله  صدیقی
        چکيده بررسي عوامل موثر بر خواص پتروفيزيكي سنگ مخزن جهت شبيه سازي مدل ديناميكي مخازن هيدروكربوري امري ضروري مي باشد. اهميت اين مطالعه به اين علت است كه ضريب سيمان شدگي وابسته به تغييرات فشار مخزن است و موثرترين پارامتر در ميزان اشباع شدگي آب در مدل هاي مذكور مي باشد. در أکثر
        چکيده بررسي عوامل موثر بر خواص پتروفيزيكي سنگ مخزن جهت شبيه سازي مدل ديناميكي مخازن هيدروكربوري امري ضروري مي باشد. اهميت اين مطالعه به اين علت است كه ضريب سيمان شدگي وابسته به تغييرات فشار مخزن است و موثرترين پارامتر در ميزان اشباع شدگي آب در مدل هاي مذكور مي باشد. در اين راستا ابتدا نمونه هاي يکي از مخازن هيدروکربوري واقع در جنوب غرب ايران به روش واحدهاي جريان هيدروليكي طبقه بندي و سپس براي هر واحد جرياني، ضريب سيمان شدگي در مدل هاي آرچي و بهترين برآزش در فشارهاي محيط ، 800، 2000،3500 و 5000 پام تعيين و تغييرات آن در برابر فشارهاي مختلف به صورت روابط تجربي ارائه گرديد.( محدوده ضريب همبستگي R2 در اين ارتباط بين 96/0 و 99/0 مي باشد). همچنين در اين مطالعه ارتباطي بين شاخص منطقه اي جريان در هر واحد جرياني و بازه تغييرات ضريب سيمان شدگي حاصل از فشارهاي مختلف ارائه شد. نتايج حاصل از اين ارتباط نشان داد كه با افزايش شاخص منطقه اي جريان، بازه تغييرات ضريب سيمان شدگي كاهش يافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مطالعه تاثير فشار بر روي ضريب سيمان شدگي سنگ هاي كربناته در واحدهاي جريان هيدروليكي
        حبیب اله  صدیقی کاظم سعادت محمد رضا  اصفهانی عزت اله  کاظم زاده
        چکيده بررسي عوامل موثر بر خواص پتروفيزيكي سنگ مخزن جهت شبيه سازي مدل ديناميكي مخازن هيدروكربوري امري ضروري مي باشد. اهميت اين مطالعه به اين علت است كه ضريب سيمان شدگي وابسته به تغييرات فشار مخزن است و موثرترين پارامتر در ميزان اشباع شدگي آب در مدل هاي مذكور مي باشد. در أکثر
        چکيده بررسي عوامل موثر بر خواص پتروفيزيكي سنگ مخزن جهت شبيه سازي مدل ديناميكي مخازن هيدروكربوري امري ضروري مي باشد. اهميت اين مطالعه به اين علت است كه ضريب سيمان شدگي وابسته به تغييرات فشار مخزن است و موثرترين پارامتر در ميزان اشباع شدگي آب در مدل هاي مذكور مي باشد. در اين راستا ابتدا نمونه هاي يکي از مخازن هيدروکربوري واقع در جنوب غرب ايران به روش واحدهاي جريان هيدروليكي طبقه بندي و سپس براي هر واحد جرياني، ضريب سيمان شدگي در مدل هاي آرچي و بهترين برآزش در فشارهاي محيط ، 800، 2000،3500 و 5000 پام تعيين و تغييرات آن در برابر فشارهاي مختلف به صورت روابط تجربي ارائه گرديد.( محدوده ضريب همبستگي R2 در اين ارتباط بين 96/0 و 99/0 مي باشد). همچنين در اين مطالعه ارتباطي بين شاخص منطقه اي جريان در هر واحد جرياني و بازه تغييرات ضريب سيمان شدگي حاصل از فشارهاي مختلف ارائه شد. نتايج حاصل از اين ارتباط نشان داد كه با افزايش شاخص منطقه اي جريان، بازه تغييرات ضريب سيمان شدگي كاهش يافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ريز رخساره ها و پالئواکولوژي سازند آسماري در يال جنوب شرقي تاقديس خامي (شرق گچساران) و مقايسه با دو برش ديگر از سازند آسماري در حوضه زاگرس
        همتا رنجبر علی رحمانی
        چکيده به منظور مشخص شدن ويژگي هاي رخساره اي و شرايط پالئواکولوژيکي حاکم بر محيط رسوبگذاري سازند آسماري، برش يال جنوب شرقي تاقديس خامي با ضخامت ٢٧٠ متر مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات آزمايشگاهي و بررسيهاي صحرايي منجر به شناسايي ١٢ ريزرخساره شامل: نوموليتيده لپيدوسي أکثر
        چکيده به منظور مشخص شدن ويژگي هاي رخساره اي و شرايط پالئواکولوژيکي حاکم بر محيط رسوبگذاري سازند آسماري، برش يال جنوب شرقي تاقديس خامي با ضخامت ٢٧٠ متر مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات آزمايشگاهي و بررسيهاي صحرايي منجر به شناسايي ١٢ ريزرخساره شامل: نوموليتيده لپيدوسيکلينا پکستون/رودستون، بايوکلاست کوراليناسه آ بنتيک فرامينيفرا (منفذدار) پکستون، بايوکلاست کوراليناسه آ نئوروتاليا پکستون، اائيد گرينستون، بايوکلاست گرينستون، ميليوليدا روتاليا نوموليتيده پکستون، ميليوليدا کوراليناسه آ کورال فلوتستون/گرينستون، بايوکلاست بنتيک فرامينيفرا (بدون منفذ) پکستون/گرينستون، ميليوليدا اکينيد وکستون/پکستون، دندريتينا ميليوليدا پلوئيدال پکستون/گرينستون، مادستون کوارتزدار و مادستون اينتراکلاست دار گرديد که در قسمت هاي سراشيب قاره، سد ، لاگون و پهنه جزرو مدي رسوبگذاري کرده اند. بطور کلي اين رسوبات تحت 3 نوع متفاوت از شوري از 34psu تا بيش از 50psu ، در محيطي با زون نوري اليگوفوتيک تا يوفوتيک و تحت رژيم غذايي اليگوتروفي-مزوتروفي ضعيف تا يوتروفي در مدت زمان (شاتين تا بورديگالين) در يک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلينال تشکيل شده اند. مقايسه سازند آسماري در برش مورد مطالعه (شرق گچساران) با دو برش ديگر (جنوب فيروز آباد و شمال گچساران) حاکي از رسوبگذاري سازند آسماري در محيط دريايي با شوري نرمال در جنوب فيروزآباد در زمان روپلين مي باشد. محيط دريايي با شوري نرمال در زمان شاتين در ناحيه گچساران توسعه يافته و افزايش شوري محيط در ناحيه فيروزآباد در همين زمان محسوس مي گردد. ناحيه گچساران در زمان آکي تانين و بورديگالين نيز با افزايش شوري محيط مواجه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ريز رخساره ها و پالئواکولوژي سازند آسماري در يال جنوب شرقي تاقديس خامي (شرق گچساران) و مقايسه با دو برش ديگر از سازند آسماري در حوضه زاگرس
        همتا رنجبر علی رحمانی
        چکيده به منظور مشخص شدن ويژگي هاي رخساره اي و شرايط پالئواکولوژيکي حاکم بر محيط رسوبگذاري سازند آسماري، برش يال جنوب شرقي تاقديس خامي با ضخامت ٢٧٠ متر مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات آزمايشگاهي و بررسيهاي صحرايي منجر به شناسايي ١٢ ريزرخساره شامل: نوموليتيده لپيدوسي أکثر
        چکيده به منظور مشخص شدن ويژگي هاي رخساره اي و شرايط پالئواکولوژيکي حاکم بر محيط رسوبگذاري سازند آسماري، برش يال جنوب شرقي تاقديس خامي با ضخامت ٢٧٠ متر مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات آزمايشگاهي و بررسيهاي صحرايي منجر به شناسايي ١٢ ريزرخساره شامل: نوموليتيده لپيدوسيکلينا پکستون/رودستون، بايوکلاست کوراليناسه آ بنتيک فرامينيفرا (منفذدار) پکستون، بايوکلاست کوراليناسه آ نئوروتاليا پکستون، اائيد گرينستون، بايوکلاست گرينستون، ميليوليدا روتاليا نوموليتيده پکستون، ميليوليدا کوراليناسه آ کورال فلوتستون/گرينستون، بايوکلاست بنتيک فرامينيفرا (بدون منفذ) پکستون/گرينستون، ميليوليدا اکينيد وکستون/پکستون، دندريتينا ميليوليدا پلوئيدال پکستون/گرينستون، مادستون کوارتزدار و مادستون اينتراکلاست دار گرديد که در قسمت هاي سراشيب قاره، سد ، لاگون و پهنه جزرو مدي رسوبگذاري کرده اند. بطور کلي اين رسوبات تحت 3 نوع متفاوت از شوري از 34psu تا بيش از 50psu ، در محيطي با زون نوري اليگوفوتيک تا يوفوتيک و تحت رژيم غذايي اليگوتروفي-مزوتروفي ضعيف تا يوتروفي در مدت زمان (شاتين تا بورديگالين) در يک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلينال تشکيل شده اند. مقايسه سازند آسماري در برش مورد مطالعه (شرق گچساران) با دو برش ديگر (جنوب فيروز آباد و شمال گچساران) حاکي از رسوبگذاري سازند آسماري در محيط دريايي با شوري نرمال در جنوب فيروزآباد در زمان روپلين مي باشد. محيط دريايي با شوري نرمال در زمان شاتين در ناحيه گچساران توسعه يافته و افزايش شوري محيط در ناحيه فيروزآباد در همين زمان محسوس مي گردد. ناحيه گچساران در زمان آکي تانين و بورديگالين نيز با افزايش شوري محيط مواجه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - ريز رخساره ها و پالئواکولوژي سازند آسماري در يال جنوب شرقي تاقديس خامي (شرق گچساران) و مقايسه با دو برش ديگر از سازند آسماري در حوضه زاگرس
        همتا رنجبر علی رحمانی
        چکيده به منظور مشخص شدن ويژگي هاي رخساره اي و شرايط پالئواکولوژيکي حاکم بر محيط رسوبگذاري سازند آسماري، برش يال جنوب شرقي تاقديس خامي با ضخامت ٢٧٠ متر مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات آزمايشگاهي و بررسيهاي صحرايي منجر به شناسايي ١٢ ريزرخساره شامل: نوموليتيده لپيدوسي أکثر
        چکيده به منظور مشخص شدن ويژگي هاي رخساره اي و شرايط پالئواکولوژيکي حاکم بر محيط رسوبگذاري سازند آسماري، برش يال جنوب شرقي تاقديس خامي با ضخامت ٢٧٠ متر مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات آزمايشگاهي و بررسيهاي صحرايي منجر به شناسايي ١٢ ريزرخساره شامل: نوموليتيده لپيدوسيکلينا پکستون/رودستون، بايوکلاست کوراليناسه آ بنتيک فرامينيفرا (منفذدار) پکستون، بايوکلاست کوراليناسه آ نئوروتاليا پکستون، اائيد گرينستون، بايوکلاست گرينستون، ميليوليدا روتاليا نوموليتيده پکستون، ميليوليدا کوراليناسه آ کورال فلوتستون/گرينستون، بايوکلاست بنتيک فرامينيفرا (بدون منفذ) پکستون/گرينستون، ميليوليدا اکينيد وکستون/پکستون، دندريتينا ميليوليدا پلوئيدال پکستون/گرينستون، مادستون کوارتزدار و مادستون اينتراکلاست دار گرديد که در قسمت هاي سراشيب قاره، سد ، لاگون و پهنه جزرو مدي رسوبگذاري کرده اند. بطور کلي اين رسوبات تحت 3 نوع متفاوت از شوري از 34psu تا بيش از 50psu ، در محيطي با زون نوري اليگوفوتيک تا يوفوتيک و تحت رژيم غذايي اليگوتروفي-مزوتروفي ضعيف تا يوتروفي در مدت زمان (شاتين تا بورديگالين) در يک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلينال تشکيل شده اند. مقايسه سازند آسماري در برش مورد مطالعه (شرق گچساران) با دو برش ديگر (جنوب فيروز آباد و شمال گچساران) حاکي از رسوبگذاري سازند آسماري در محيط دريايي با شوري نرمال در جنوب فيروزآباد در زمان روپلين مي باشد. محيط دريايي با شوري نرمال در زمان شاتين در ناحيه گچساران توسعه يافته و افزايش شوري محيط در ناحيه فيروزآباد در همين زمان محسوس مي گردد. ناحيه گچساران در زمان آکي تانين و بورديگالين نيز با افزايش شوري محيط مواجه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تعیین محدوده¬ی¬ تنش¬ برجا در اطراف چاه¬های آسیب¬دیده¬ی¬ میدان نفتی مارون
        میثم فارسی مدان مرتضی احمدی کاوه آهنگری جاسم  دشت بزرگی
        چكيده تعیین محدوده ای دقیق از تنش برجا در میادین نفتی از اهمیت ویژه ای جهت عملیات حفاری، تکمیل و نگهداری چاه و همچنین در علم ژئومکانیک نفت برخوردار می باشد. به زبانی ساده تر تعیین مقدار و جهت تنش های القایی ناشی از حفاری در اطراف چاه های حفاری شده اولین گام در بررسی ژئ أکثر
        چكيده تعیین محدوده ای دقیق از تنش برجا در میادین نفتی از اهمیت ویژه ای جهت عملیات حفاری، تکمیل و نگهداری چاه و همچنین در علم ژئومکانیک نفت برخوردار می باشد. به زبانی ساده تر تعیین مقدار و جهت تنش های القایی ناشی از حفاری در اطراف چاه های حفاری شده اولین گام در بررسی ژئومکانیکی و تحلیل پایداری چاه می باشد. در این مقاله به دلیل اهمیت موضوع مچالگی لوله های جداری در میدان مارون، در گام نخست مطالعات ژئومکانیکی به تعیین محدوده ی تنش برجا در چاه های آسیب دیده پرداخته شده است. مقدار تنش قائم (SV) در بازه 85 تا 90 مگاپاسکال برای تمامی چاه ها برآورد شد. برای تخمین مقدار محدوده ی تنش افقی حداکثر (SHmax) از روش تئوری گسلش آندرسون و چندضلعی تنش استفاده شد که مقداری نزدیک به تنش قائم بدست آمد. همچنین تنش افقی حداقل (Shmin) به وسیله روش های مختلف محاسبه و مقایسه شد که دارای کم‌ترین مقدار تنش برجا بود. در انتها رژیم گسلش منطقه از نوع گسلش نرمال / امتداد لغز تعیین و مشخص شد که به دلیل لیتولوژی نمک و وجود فشار منفذی بالا در سازند گچساران (منطقه مشکل زا)، تنش ها دارای مقدار نزدیک به هم می باشند و می توان حالت تنش را نزدیک به تنش هیدرو استاتیک در نظر گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی خوردگی فلزات در لوله‌های نفت نمونه موردی شرکت نفت گچساران
        امید  فرد علی آرام
        تجزیه‌وتحلیل یک ابزار پراکندگی نور پویا DLS "Wyatt DynoproNanoStar" برای تشخیص تجمع سورفکتانت در فاز روغن استفاده شد. اندازه‌گیری‌های سه‌گانه برای هر نمونه انجام شد و حداقل دو نمونه برای هر سطح غلظت سورفکتانت مورد آزمایش قرار گرفتند تا از تکرارپذیری اطمینان حاصل شود. د أکثر
        تجزیه‌وتحلیل یک ابزار پراکندگی نور پویا DLS "Wyatt DynoproNanoStar" برای تشخیص تجمع سورفکتانت در فاز روغن استفاده شد. اندازه‌گیری‌های سه‌گانه برای هر نمونه انجام شد و حداقل دو نمونه برای هر سطح غلظت سورفکتانت مورد آزمایش قرار گرفتند تا از تکرارپذیری اطمینان حاصل شود. دمای تشخیص در همان دما با آزمایش‌های تقسیم‌بندی کنترل شد. خواص تجمع سورفکتانت BAC در تولوئن با استفاده از DLS موردبررسی قرار گرفت و نمونه‌هایی در شکل 3 ارائه شد که شامل شعاع کل و شدت سیگنال نور جمع‌آوری‌شده، C12، C14، و تولوئن C16، که از فاز روغن در تعادل پارتیشن‌بندی آب-روغن از سطح خالص BAC نمونه‌برداری شد. همانطور که مشاهده می‌شود، هم شعاع ذرات و هم‌شدت سیگنال C12 و C14 به‌سختی در محدوده غلظت ارزیابی‌شده تغییر کرده است، که نشان می‌دهد C12 و C14 در تولوئن میسل تشکیل نمی‌دهند. در این پژوهش به ارائه و بررسی یک مدل چند فیزیکی، مدل یکپارچه بازدارندگی خوردگی (ICI)، ازنظر تئوری معرفی‌شده و ازنظر تجربی برای ارزیابی یکپارچه تقسیم‌بندی آب-روغن، تجمع، جذب/واجذب، و مهار خوردگی بازدارنده‌های سورفکتانت مخلوط در روغن‌های آب حاوی نمک در شرکت نفت گچساران می‌پردازیم. محیط‌های لوله فولادی (WOS). مدل ICI بر اساس سه مدل فرعی اصلی است که تقسیم‌بندی سورفکتانت آب-روغن، میسل‌سازی، جذب/واجذب مؤثر روی بستر، نوع سورفکتانت، برهمکنش‌های سورفاکتانت-حلال، جفت سورفکتانت-کنتریون، و برهمکنش‌های سورفکتانت جانبی و غیره را در نظر می‌گیرد و در نظر گرفته‌شده است. به‌عنوان یک چارچوب اساسی در طراحی، انتخاب، بهینه‌سازی و استفاده از بازدارنده‌های مختلف سورفکتانت خالص و مخلوط در محیط‌های WOS عمل می‌کند. به‌طور خلاصه، یک مدل جامع، مدل ICI، ازنظر تئوری توسعه‌یافته و ازنظر تجربی برای ارزیابی پارتیشن‌بندی، تجمع و مهار خوردگی بازدارنده‌های مخلوط سورفاکتانت (هم همولوگ و هم غیر همولوگ) در داخل آب (حاوی نمک) - لوله فولادی نفت تأییدشده است. تفاصيل المقالة