دهههای متمادی است که برقراری ارتباط پويا و کارآمد دولت، دانشگاه و صنعت هدف اصلی دولتمردان، دانشگاهيان و صنعتگران کشور بوده است و با وجود مطالعات، برنامهها و اقدامات متعدد انجام گرفته در اين زمينه، فاصلهها همچنان باقی است. از ديگر سو، با توجه به جايگاه بنگاههای ک أکثر
دهههای متمادی است که برقراری ارتباط پويا و کارآمد دولت، دانشگاه و صنعت هدف اصلی دولتمردان، دانشگاهيان و صنعتگران کشور بوده است و با وجود مطالعات، برنامهها و اقدامات متعدد انجام گرفته در اين زمينه، فاصلهها همچنان باقی است. از ديگر سو، با توجه به جايگاه بنگاههای کوچک و متوسط در توسعه و نهادينه کردن کارآفرينی و تسريع فرايند توسعه علمی، فناوری، صنعتی و اقتصادی کشورها، بيش از يک دهه است که مراکزی جهت هدايت و حمايت از اين بنگاهها در بخشهای مختلف جامعه ايجاد شده و تحقق آرزوی ديرينه پيوند دولت، دانشگاه و صنعت را در قالب بنگاههای کوچک و متوسط مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمايت کننده از آنان، جان دوباره بخشيده است. اما به دليل فقدان نگاه فرابخشی به اين مراکز و موازی کاریها و دوباره کاریهای فراوان متوليان اصلی حمايت از آنان - وزارتين علوم، تحقيقات و فناوری و صنايع و معادن - علی رغم گسترش روزافزون مراکز فوق، تحقق اهداف و مأموريت هایشان به ويژه در زمينه تقويت تعاملات سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت درهالهای از ابهام قرار گرفته است. بنابراين پيشنهاد میگردد ضمن بازنگری و بازانديشی در اهداف، مأموريتها و سازوکارهای فعاليت اين مراکز در دهه دوم فعاليتشان، هماهنگی و تقسيم وظيفه شفافی - با رويکردی فرابخشی - ميان متوليان هدايت و حمايت از بنگاههای کوچک و متوسط و مراکز حمايت کننده از آنان در کشور صورت پذيرد.
تفاصيل المقالة
تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز بيست ساله 1404 و دستيابی به جايگاه نخست علمی، فناوری و اقتصادی منطقه، مستلزم طی طريق مسير توسعه مبتنی بر دانش در سالهای پيش رو در کشور است که دگرديسی اقتصاد تک محصولی و متکی بر نفت به اقتصاد دانش، از جمله الزامات اساسی آن محسوب میشود. أکثر
تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز بيست ساله 1404 و دستيابی به جايگاه نخست علمی، فناوری و اقتصادی منطقه، مستلزم طی طريق مسير توسعه مبتنی بر دانش در سالهای پيش رو در کشور است که دگرديسی اقتصاد تک محصولی و متکی بر نفت به اقتصاد دانش، از جمله الزامات اساسی آن محسوب میشود. تحقق اقتصاد دانش با رويکردی جهانی نيازمند پيدايش، نضج و برقراری تعاملات پويا ميان نظامهای ملی علم، فناوری، نوآوری و کارآفرينی در کشور است که نظام ملی نوآوری از جايگاه ويژهای در اين ميان و در راستای دستيابی به توسعه و اقتصاد مبتنی بر دانش برخوردار است. نهادهای اساسی شکل دهنده نظام ملی نوآوری بر اساس الگوی مارپيچ سه عاملی اتزكويتز و ليدسدروف مشتمل بر سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت است. از ديگر سو، اشاعه، ترويج و تعميق فرهنگ کارآفرينی در ميان آحاد جامعه به طور اعم و در ميان سه نهاد اساسی فوق در سطوح کلان، ميانی و خرد به طور اخص، به عنوان يکی از مهمترين الزامات و پيش نيازهای تحقق و توسعه نظام ملی نوآوری در کشور محسوب میشود. بنابراين مقاله حاضر در بخش نخست به تبيين جايگاه نظام ملی نوآوری در فرايند توسعه ملی خواهد پرداخت، سپس توسعه فرهنگی کشور به ويژه در حوزه نوآوری و کارآفرينی مورد مداقه قرار خواهد گرفت و در نهايت علاوه بر تشريح نقش توسعه فرهنگ کارآفرينی در شکل گيری و گسترش نظام ملی نوآوری، راهکارهای اجرايي به منظور ارتقا و بهبود اين خرده فرهنگ ارزشمند و اساسی در کشور ارائه خواهد گرديد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.