این نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در کدام یک از پارادایم های اصلی توسعه (نوسازی، وابستگی و نظام جهانی)، به مفهوم سرمایۀ اجتماعی و مؤلفه های آن توجه شده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا تعريفي جامع از سرمایۀ اجتماعی ارائه می شود. سپس با در نظر گرفتن این تعریف و أکثر
این نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در کدام یک از پارادایم های اصلی توسعه (نوسازی، وابستگی و نظام جهانی)، به مفهوم سرمایۀ اجتماعی و مؤلفه های آن توجه شده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا تعريفي جامع از سرمایۀ اجتماعی ارائه می شود. سپس با در نظر گرفتن این تعریف و با روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها از منابع موجود کتابخانه ای، آثار برجسته ترین اندیشمندان این سه پارادایم بررسی می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که سرمایۀ اجتماعی، در گرایش های متأخر پارادایم نوسازی به دلیل نگرش معطوف به نیروها و عوامل داخلی (دروننگری) و اهمیت دادن به متغیرهای فرهنگی و اجتماعی در روند توسعۀ کشورها، تا حدی مورد توجه قرار گرفته است. اهتمام نسبی پارادایم نوسازی به مفهوم سرمایۀ اجتماعی، از نقاط قوت آن محسوب شده و تداوم آن در عصر طلایی سرمایه اجتماعی را ممکن کرده است.
تفاصيل المقالة
در جوامع مختلف برای کسب قدرت به مثابه مهم ترین و تأثیرگذارترین عنصر در زندگی سیاسی- اجتماعی، همواره رقابت ها و کشمکش های جدی وجود داشته و افراد به طرق گوناگونی برای رسیدن به قدرت با هم رقابت می کنند. سرمایۀ اجتماعی بازیگران می تواند در تعیین نتیجۀ نهایی رقابت بسیار مؤثر أکثر
در جوامع مختلف برای کسب قدرت به مثابه مهم ترین و تأثیرگذارترین عنصر در زندگی سیاسی- اجتماعی، همواره رقابت ها و کشمکش های جدی وجود داشته و افراد به طرق گوناگونی برای رسیدن به قدرت با هم رقابت می کنند. سرمایۀ اجتماعی بازیگران می تواند در تعیین نتیجۀ نهایی رقابت بسیار مؤثر باشد و هرچه داوطلبین و بازیگران عرصۀ رقابت از ارتباطات شبکه ای و در نتیجه حمایت شبکه های جمعی بیشتری برخوردار باشند، می توانند حمایت گروه ها و شبکه های صاحب نفوذ و قدرت را جلب کرده و امکان دستیابی به مقام سیاسی برای آن ها بیشتر فراهم خواهد بود. مسئلۀ اساسی مقالۀ حاضر، چگونگی تأثیر سرمایۀ اجتماعی شبکه بر دستیابی به مقام سیاسی بوده، روش تحلیل مورد نظر در اینجا روش توصیفی و تحلیلی است.
تفاصيل المقالة
ادبیات و اجتماع همواره رابطهای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینشهای ادبی، به¬ویژه رمانها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزونتر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و از شاخصههای سرمایۀ اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پ أکثر
ادبیات و اجتماع همواره رابطهای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینشهای ادبی، به¬ویژه رمانها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزونتر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و از شاخصههای سرمایۀ اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پایههای لرزانی که در آسیبهای اجتماعی وجود دارد، مسئلۀ بیاعتمادی است. این پژوهش درصدد است بر پایۀ چهارچوب نظری گیدنز، یکی از مسئلههای اجتماعی را در رمان «جای خالی سلوچ» بکاود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که با استقصای در متن و استناد به آن تجزیه و تحلیل صورت میگیرد. این مقاله به تشریح علل بروز بیاعتمادی در این رمان پرداخته و به این پرسش پاسخ دادهایم که بیاعتمادی گستردهای که دولتآبادی روایت میکند، ریشه در چه عواملی دارد. نتایج بیانگر آن است که انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و مصائبی که برای روستاییان به دنبال داشت، تأثیر فراوانی در افزایش بیاعتمادی مردم رنج¬کشیدۀ روستایی داشته است. از جمله عوامل کاهش اعتماد اجتماعی، شکست سیاستهای اقتصادی تابع اصلاحات ارضی و همزمان با آن، ناتوانی نظام اجتماعی برای پاسخ به مشارکت مردم بوده است. از اساسیترین پیامدهای اجرای این طرح میتوان به بیکاری، فقر و مهاجرت از روستاها اشاره کرد. در حقیقت دگرگونی پایههای حیات اقتصادی، عملکرد ضعیف دولت و شرایط بد اقتصادی روستاییان، از دلایل اصلی از کار افتادن نبض اعتمادِ بازنمایی¬شده در این رمان است. بیشترین بیاعتمادی، مربوط به اعتماد نهادی و بینشخصی است که بیانگر بیاعتمادی روستاییان به حکومت و نمایندگان وقت آن است و نشان می¬دهد که سیاستهای حکومت پهلوی دوم در مسیر گسترش انواع اعتمادها نبوده است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.