• فهرس المقالات ایران مرکزی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مطالعه دگرسانی، کانه¬زایی و سیالات درگیر در کانسار روی-سرب حوض‌سفید (ایران مرکزی)
        منصور  عادل¬پور قدرت‌اله رستمی پایدار
        کانسار روی-سرب حوض‌سفید در 17 کیلومتری شمال شرق شهرستان اردکان در زون ایران مرکزی واقع شده است. سنگ میزبان این کانسار، سنگ های کربناته دولومیتی‌شده با سن کرتاسه پایین است. در این محدوده سه واحد سنگی عمده وجود دارد. پایین ترین واحد سنگی، سازند سنگستان است و عمدتاً شامل أکثر
        کانسار روی-سرب حوض‌سفید در 17 کیلومتری شمال شرق شهرستان اردکان در زون ایران مرکزی واقع شده است. سنگ میزبان این کانسار، سنگ های کربناته دولومیتی‌شده با سن کرتاسه پایین است. در این محدوده سه واحد سنگی عمده وجود دارد. پایین ترین واحد سنگی، سازند سنگستان است و عمدتاً شامل شیل و سیلتستون با میان‌لایه های کالک‌آرنایت می باشد. سازند سنگستان توسط دولومیت و سنگ آهک دولومیتی و آنکریتی سازند تفت پوشیده می شود. سازند آبکوه شامل سنگ آهک چرتی و سنگ‌ آهک‌ رسی به همراه سنگ آهک ریفی توده-ای است که بر روی سازند تفت قرار گرفته است. قرارگیری سنگ میزبان كانسار در افق چينه‌اي كربناته کرتاسه پایین به همراه شواهد زمين‌شناسي ديگر، مويد اين مطلب است كه اين كانسار در ابتدا در شرايطي مشابه با كانسارهاي نوع دره مي‌سي‌سي‌پي شكل گرفته است. از جمله اين شرايط مي‌توان به وجود توالي‌هاي تبخيري و كربناته، به‌ویژه افق های دولومیتی‌شده گرمابی، نبود و یا عدم تاثير توده‌هاي آذرين و وجود گسل‌هاي مهم و كنترل‌كننده اشاره نمود. كانسنگ اوليه کانسار از نوع سولفيدي و شامل اسفالريت، گالن و پيريت است. كانسنگ سولفيدي اوليه در نتيجه قرارگيري در شرايط اكسيدان سطحي و تحمل دگرساني به كانسنگ غيرسولفيدي تبديل شده است. در نتيجه كاني‌هاي سولفيدي اوليه به كاني‌هايي نظير همي مورفيت، اسميت‌زونيت، سروزيت و انگلزيت تبديل شده اند. كانسنگ غيرسولفيدي که در توالی های دولومیتی شده، در محل درزه ها و شكستگي‌هاي ساختاري تشكيل شده‌اند، در بسياري از موارد دارای بافت كلوفرم هستند. بنابراين مي‌توان پذيرفت كه اين نوع كانسنگ تحت تاثير سيالات گرمابی دما پايين تشكيل شده است. دو نوع سيال درگير در رگه‌هاي کربناته حضور دارند (نوع اول (I) میانبارهای تک فازه آبگین، نوع دوم (II) میانبارهای دو فازه آبگین (L+V)) و بر اساس مطالعات دماسنجي سيالات درگير، دمای همگن‌شدن بین 150 تا 260 درجه سانتیگراد است. شوري سيالات پايين تا متوسط است (33/0 تا 26/14 درصد وزنی معادل نمک طعام). مكانيسم اصلی نهشت، گرمایش ناشی از کاهش فشار تا جوشش يك سيال با ميزان دي‌اكسيد‌كربن كم (62/0تا 98/0 گرم بر سانتیمتر مکعب است) می‌باشد. شواهدي از قبيل عدم يكنواختي درجه پرشدگي سیالات درگیر و وجود نمونه‌هايي از حفرات داراي سيال غني از فاز بخار، بيانگر جوشش موضعي سيال كانه‌دار در محل شكستگي ها و گسل ها مي باشد . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ماگماتیسم فرورانش جزایر کمانی کرتاسه پسین در لبه شمالی ایران مرکزی، جنوب‎غرب سبزوار
        الهام میرزاکاظمی حبیب  قاسمی فردین  موسیوند ویلیام  گریفین
        در لبه شمالی زون ایران مرکزی در جنوب غرب سبزوار، توالی ضخیمی از سنگ های آذرین-رسوبی به سن کرتاسه پسین برونزد دارد. سنگ‎های آذرین شامل انواع خروجی (تراکی‎آندزیت، داسیت و ریولیت) و نفوذی نیمه عمیق (گابرو، گابرودیوریت، دیوریت و گرانیت) هستند. این سنگ‎های آذرین، ویژگی های ز أکثر
        در لبه شمالی زون ایران مرکزی در جنوب غرب سبزوار، توالی ضخیمی از سنگ های آذرین-رسوبی به سن کرتاسه پسین برونزد دارد. سنگ‎های آذرین شامل انواع خروجی (تراکی‎آندزیت، داسیت و ریولیت) و نفوذی نیمه عمیق (گابرو، گابرودیوریت، دیوریت و گرانیت) هستند. این سنگ‎های آذرین، ویژگی های زمین شیمیایی سنگ های ماگمایی پهنه-های فرورانش جزایر کمانی را دارند و در نمودارهای تمایز محیط زمین‎ساختی در این قلمرو قرار می گیرند. ماگمای مادر این سنگ‎ها دارای سرشت تولئیت جزایر کمانی بوده و از ذوب بخشی یک منشأ گوشته‎ای تهی شده اسپینل لرزولیتی در خلال بسته شدن حوضه اقیانوسی نئوتتیس سبزوار در کرتاسه پسین حاصل شده است. این منشأ گوشته‎ای تهی شده تحت تأثیر سیال های متاسوماتیک حاصل از آب زدایی ورقه اقیانوسی فرورانده شده نئوتتیس قرار داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - ژئوشیمی و پترولوژی ریولیت‌های قره‌داش شاهین‌دژ- شمال‌غرب ایران: بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی ولکانیسم پس از برخوردی
        معصومه  آهنگری معصومه  نظری محسن  موذن
        ریولیت‌های قره‌داش شاهین‌دژ از نوع ریولیت‌های پرآلومینوس با مقدار SiO2 و K2O بالا هستند. این سنگ‌ها از درشت بلور‌های کوارتز، فلدسپار پتاسیم به همراه مقادیر اندک پلاژیوکلاز در زمینه‌ای ریزدانه و غنی از فلدسپارهای پتاسیم تشکیل یافته‌اند. از لحاظ ژئوشیمیایی این سنگ‌ها از L أکثر
        ریولیت‌های قره‌داش شاهین‌دژ از نوع ریولیت‌های پرآلومینوس با مقدار SiO2 و K2O بالا هستند. این سنگ‌ها از درشت بلور‌های کوارتز، فلدسپار پتاسیم به همراه مقادیر اندک پلاژیوکلاز در زمینه‌ای ریزدانه و غنی از فلدسپارهای پتاسیم تشکیل یافته‌اند. از لحاظ ژئوشیمیایی این سنگ‌ها از LREEها و LILEها غنی شده هستند و در مقابل مقدار HREEها و HFSEها تهی‌شدگی نشان می‌دهد. بررسی روابط صحرایی، بافتی و سنگ‌شناسی به همراه ویژگی‌های ژئوشیمیایی سنگ کل نشان می‌دهند ماگمای به‌وجود آورنده ریولیت‌های قره‌داش دارای منشأ پوسته‌ای است که بواسطه تفریق بلوری (پلاژیوکلاز و تیتانومگنتیت) ترکیب آن دستخوش تغییر شده است. آنومالی منفی Eu، Sr و Ti در نمودارهای چند عنصری بیانگر تفریق بلوری است. ویژگی‌های ژئوشیمیایی ریولیت‌های قره‌داش مانند مقادیر نسبت‌های Rb/Nb، K/Rb، Rb/Sr، Rb/Ba و Ga/Al مشابه با گرانیت‌ها/ ریولیت‌های A-Type در محیط‌های پس از برخوردی هستند. با در نظر گرفتن سن پرکامبرین برای این توده، به احتمال زیاد فازهای کششی بعد از بسته شدن اقیانوس پروتوتتیس عامل تشکیل این توده بوده است.   تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - شواهد زمین¬ساخت ترافشاری در حوضه¬های رسوبی شمال باختر ایران مرکزی بر اساس داده¬های لرزه¬نگاری بازتابی و شاخص¬های ژئومورفیک
        محمد  مختاری سید احمد علوی لیلا مهشادنیا
        حوضه های فروافتاده آران-سراجه بین گسل های کوشک نصرت و سامانه ایندس - قم –خورآباد- کاشان (گسل قم-زفره) قرار گرفته است. وجود ضخامت بالای رسوبات، شناسایی ساختارهای درون حوضه ای را دشوار ساخته است. برای شناسایی عناصر ساختاری فعال و سازوکار تشکیل این حوضه ها از تلفیق شاخص ها أکثر
        حوضه های فروافتاده آران-سراجه بین گسل های کوشک نصرت و سامانه ایندس - قم –خورآباد- کاشان (گسل قم-زفره) قرار گرفته است. وجود ضخامت بالای رسوبات، شناسایی ساختارهای درون حوضه ای را دشوار ساخته است. برای شناسایی عناصر ساختاری فعال و سازوکار تشکیل این حوضه ها از تلفیق شاخص های ژئومورفیک و تفسیر خطوط لرزه ای بازتابی استفاده شد. شواهد موجود در خطوط لرزه ای مراحل اصلی دگرریختی درون حوضه ای، نشانگر حضور میدان تنش کششی محلی است. ساختارهای این مرحله شامل چین های کششی-چرخشی و گسلش نرمال است که در نتیجه آن حوضه های رسوبی عمیق و نهشته شدن سازندهای سرخ زیرین و بالایی است. با ادامه دگرریختی، وارونگی مثبت و فشاری جایگزین شده است. در این مطالعه فعالیت برخی از گسل های نرمال و مرزی و چین های کششی به صورت فشاری تایید گردید. ساختارهای جوانتر این مرحله شامل پس راندگی ها، پیش راندگی ها، ساختارهای میانبر و ساختارهای بالاآمدگی است که همگی نشان دهنده معکوس شدگی زمین ساختی حوضه ها ی کششی اولیه است. بخش های فعال فشاری حوضه بر اساس شاخص های ژئومورفیک، شامل فرادیواره راندگی ساوه و خم فشاری واقع در پایانه جنوب خاوری گسل ایندس است. همچنین فشردگی حوضه ها و فعالیت گسل های راندگی رشدی کف حوضه ، سبب تشکیل ساختار های بالا رانشی در مرکز هر سه حوضه شده است. دگرریختی در این حوضه ها در حال حاضر به صورت ترافشاری است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مراحل اساسی در تعیین خاستگاه توالی‌های رسوبی خشکی‌زاد، با مثال‌هایی از ایران مرکزی و شمال غرب ایران
        عبدالحسین  امینی
        این مقاله با بیان تفاوت های اساسی بین رخساره‌های خشکی‌زاد و آواری، محدود بودن مطالعات خاستگاه به رخساره‌های خشکی‌زاد را مورد تاکید قرار می‌دهد. با علم بر حضور رخساره‌های دانه درشت، دانه متوسط و دانه ریز در بیشتر توالی‌های رسوبی خشکی زاد و تفاوت در مشخصه‌های بافتی و کانی أکثر
        این مقاله با بیان تفاوت های اساسی بین رخساره‌های خشکی‌زاد و آواری، محدود بودن مطالعات خاستگاه به رخساره‌های خشکی‌زاد را مورد تاکید قرار می‌دهد. با علم بر حضور رخساره‌های دانه درشت، دانه متوسط و دانه ریز در بیشتر توالی‌های رسوبی خشکی زاد و تفاوت در مشخصه‌های بافتی و کانی‌شناختی و روش‌های مطالعه آنها و تفاوت احتمالی خاستگاه این رخساره‌ها، مراحل اساسی و ضروری در مطالعه این رخساره‌ها برای تعیین خاستگاه رسوبی مورد بررسی قرار گرفت. در توضیح این مراحل مثال هایی از سازندهای خشکی زاد ایران مرکزی (سازند سرخ بالایی) و شمال غرب ایران (سازند زیور) ارائه شده است. نقش دیاژنز، تغییر شکل های ساختاری و جغرافیای دیرینه در مطالعات خاستگاه بررسی و اهمیت آنها در این نوع مطالعات توضیح داده شد. در انتها نحوه کنترل صحت تفاسیر ارائه شده برای توالی رسوبی مورد مطالعه نیز بحث شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - زمین¬ریخت‌شناسی کارست در توده سنگ¬های کربناته در گستره آبگرم، جنوب استان قزوین
        پرویز  آرمانی مهری  کریمی مهدی  تاج آبادی
        شناخت پدیده های زمین ریخت شناسی کارست که در اثر انحلال ایجاد شده اند، می تواند کمک شایانی به شناخت و گسترش کارست کند. از این رو، همواره زمین ریخت شناسی نخستین مرحله در بررسی فرایند کارستزایی است. گستره آبگرم در پهنه ساختاری ایران مرکزی قراردارد و دربرگیرنده سازندهای دور أکثر
        شناخت پدیده های زمین ریخت شناسی کارست که در اثر انحلال ایجاد شده اند، می تواند کمک شایانی به شناخت و گسترش کارست کند. از این رو، همواره زمین ریخت شناسی نخستین مرحله در بررسی فرایند کارستزایی است. گستره آبگرم در پهنه ساختاری ایران مرکزی قراردارد و دربرگیرنده سازندهای دوران های دیرینه زیستی، میانه زیستی، و نوزیستی است. مهمترین سازندهای کربناته آبگرم سازندهای سلطانیه، روته، الیکا، لار و قم هستند. در این پژوهش، پس از بررسی های میدانی و نمونه برداری از واحدهای سنگی کربناته و مقایسه آن ها از دید گسترش زمیندیس های کارستی، توان کارست زایی آن ها بررسی شد. نمونه برداری از چشمه های کارستی در دو دوره خشک و تر، همچنین اندازه گیری EC، pH و دما روی زمین صورت پذیرفت. بررسی های سنجش از دور به وسیله نرم افزار ILWIS بر روی تصاویر ماهوارهای لندست برای جداسازی، محاسبه مساحت سازندهای کربناته انجام گرفت. برای بررسی و تفسیر یافته های واکاوی های شیمیایی از نرم افزار AqQa و برای مدلسازی شیمی آب از نرم افزار Phree Qc بهره گیری شد. مهم ترین زمیندیس های کارستی در پهنه شامل انواع کارن، غارک، غار و چشمه کارستی هستند. برپایه تلفیق بررسی-های میدانی و داده های سنجش از دور، شدت کارستی شدن در پهنه آبگرم به ترتیب از زیاد به کم شامل: سازندهای قم، سلطانیه، لار و کرتاسه می-باشد. برپایه گسترش کارست، کارست آبگرم، بخشی و کم ژرف؛ و برپایه چرخه کارست، نوجوان تا جوان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تکامل ساختاری ناحیه جنوب نطنز و نقش آن در توزیع و تمرکز کانه زایی سرب-روی
        فیروزه شواخی سعید معدنی پور میثم  تدین ابراهیم راستاد محمدجعفر  کوپایی
        ناحیه مورد مطالعه از لحاظ ساختاری در حاشیه غربی پهنه ساختاری ایران مرکزی در پایانه جنوب غربی سامانه گسلی قم- زفره واقع شده است. تحلیل ساختاری ناحیه جنوب نطنز، نشان‌دهندة آن است، گسل‌های راندگی اولیه با روند عمومی شرقی– غربی تا شمال غربی– جنوب شرقی همچون گسل فسخود واقع أکثر
        ناحیه مورد مطالعه از لحاظ ساختاری در حاشیه غربی پهنه ساختاری ایران مرکزی در پایانه جنوب غربی سامانه گسلی قم- زفره واقع شده است. تحلیل ساختاری ناحیه جنوب نطنز، نشان‌دهندة آن است، گسل‌های راندگی اولیه با روند عمومی شرقی– غربی تا شمال غربی– جنوب شرقی همچون گسل فسخود واقع در حاشیه غربی ایران مرکزی، به‌طور عمده مجموعه واحدهای رسوبی قدیمی پرمین –تریاس (سازندهای جمال و شتری) را برروی واحدهای جوان‌تر (کرتاسه بالائی) است و در ادامه بیشتر توسط گسل‌های امتدادلغز با روندهای شمالی-جنوبی و شمال شرقی– جنوب غربی قطع و جابجا شده‌اند. برمبنای مشاهدات صحرایی و پژوهش‌های زمین‌شناسی اقتصادی، ذخایر سرب- روی و باریت در ناحیه جنوب نطنز به دو صورت کانی زائی های در واحدهای کربناته پرمین و تریاس (کانسار چنگرزه )، که در راستای گسل های راندگی و گسل‌های امتدادلغز با مولفة نرمال متأخر قطع کننده گسل های راندگی تمرکز یافته-اند. همچنین کانی زائی های هم‌زمان با رسوب‌گذاری سنگ میزبان در اثر فعالیت گسل های هم‌زمان با رسوب‌گذاری بیشتر دارای مؤلفه کششی، در کانسار یزدان و پیناوند صورت گرفت و در ادامه توسط گسل های امتدادلغز با مولفه نرمال جوان جابه جا شده اند. کانه زايي در واحدهاي پرمين – ترياس در بازه زماني پس از کرتاسه پاياني و به‌طور عمده سنوزوييک پاياني و در طي زمین‌ساخت ترافشارشي راست‌گرد حاکم بر ناحیه می باشد، درحالی‌که کانه زايي هم‌زمان با رسوب‌گذاری در بازه زماني کرتاسه زيرين- مياني هم‌زمان با رژيم زمين ساختي کششي حاکم بر ناحیه شکل می‌گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - زمین¬شناسی، کانه¬زایی، کانی¬شناسی و ساخت و بافت کانسار مس، سرب- روی قزلجه، شمال¬غرب زنجان
        سیده عالیه  میرحسینی قاسم  نباتیان افشین زهدی آرمین  سلسانی
        کانسار مس، سرب- روی قزلجه، در پهنه ایران مرکزی، در استان زنجان و در شمال شرق شهرستان ماه نشان واقع شده است. واحدهای سنگی موجود در این گستره متعلق به الیگومیوسن بوده که شامل سازندهای قرمز زیرین، قم و قرمز بالایی هستند. سازند قرمز بالایی که میزبان کانه زایی در این ناحیه ا أکثر
        کانسار مس، سرب- روی قزلجه، در پهنه ایران مرکزی، در استان زنجان و در شمال شرق شهرستان ماه نشان واقع شده است. واحدهای سنگی موجود در این گستره متعلق به الیگومیوسن بوده که شامل سازندهای قرمز زیرین، قم و قرمز بالایی هستند. سازند قرمز بالایی که میزبان کانه زایی در این ناحیه است، شامل تناوبی از مارن، سیلت‌سنگ، ماسه سنگ قرمز و خاکستری می باشد که کانه زایی مس، سرب- روی درون واحدهای ماسه-سنگی خاکستری رنگ رخ داده است. کانسار قزلجه شامل دو افق کانه زایی مس و سرب - روی است که افق مس در بخش زیرین افق کانه زایی سرب- روی قرار دارد. براساس مطالعات صحرایی و میکروسکوپی، کانی های اصلی شامل پیریت، کالکوسیت، کالکوپیریت، بورنیت، گالن، اسفالریت و کانی های ثانویه شامل سروزیت، مالاکیت، آزوریت، کوولیت، اسمیت زونیت و گوتیت می باشند. بافت ماده معدنی از نوع دانه پراکنده، پیریت فرامبوئیدال، شبه لامینه ای و سیمان بین دانه ای جانشینی، بازماندی، است. مطالعات صحرایی بیانگر آن است که وجود آثار و بقایای گیاهی و پیریت های دیاژنتیکی، از عوامل اصلی احیاکننده محیط و ته نشست سولفیدها در افق های کانه زایی هستند. قابل ذکر است که عیار سرب، روی و مس در این کانسار به ترتیب شش، سه و یک درصد است. نتایج مطالعات انجام شده بیانگر آن است که کانه زایی مس، سرب - روی کانسار قزلجه از نوع کانسارهای مس رسوبی تیپ Redbed می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - چينه نگاري زيستي و بوم شناسي ديرينه سازند قم در ناحیه قمصر (جنوب غرب کاشان)
        طیب بینازاده امراله  صفری حسین  وزیری مقدم
        به منظور مطالعات چينه نگاري زيستي و بوم شناسي ديرينه، سازند قم در برش قمصر کاشان مورد مطالعه قرار گرفته است. برش مورد مطالعه با 313 متر ضخامت شامل سنگ آهک های متوسط تا ضخیم لایه و توده‌ای و شیل بوده كه با ناپيوستگي فرسایشی برروي سنگ‌های آتشفشانی ائوسن قرارگرفته و به وسی أکثر
        به منظور مطالعات چينه نگاري زيستي و بوم شناسي ديرينه، سازند قم در برش قمصر کاشان مورد مطالعه قرار گرفته است. برش مورد مطالعه با 313 متر ضخامت شامل سنگ آهک های متوسط تا ضخیم لایه و توده‌ای و شیل بوده كه با ناپيوستگي فرسایشی برروي سنگ‌های آتشفشانی ائوسن قرارگرفته و به وسیله آبرفت های عهد حاضر پوشیده شده است. بر اساس مطالعات انجام شده در مجموع 21 جنس و 9 گونه از روزن‌داران کف‌زی شناسایی گردید. با توجه به مجموعه روزن‌داران کف‌زی سن سازند قم در این برش روپلین- شاتین تعیین شده است. با توجه به شرایط دیرینه بوم شناسی مطرح شده، در بخش های پایین این برش (روپلین)، شرایط نوری یوفوتیک و شرایط غذایی ابتدا یوتروف و سپس مزو-الیگوتروف با شوری عمدتاً نرمال دریایی می باشد. در طی زمان شاتین، شرایط غذایی عمدتاَ مزو-الیگوتروف با شوری نرمال و شوری 40 -50 psu در نوسان می باشد. شرایط نوری نیز بین آفوتیک و عمدتاً مزو-الیگوفوتیک متغییر می باشد. روزن‌داران کف‌زی بزرگ با دیواره هیالین مانند آمفیستژینا، لپیدوسیکلیناها و نومولیتیده‌ها، در محیط‌های کم عمق با انرژي زیاد، دارای پوستۀ ضخیم‌تر و اندازه صدف کوچک‌تر و در محیط‌های عمیق، به علت کاهش شدت نور و تحرک کم آب، دارای پوسته‌های نازک‌تر و کشیده‌تر می‌باشند. نتایج حاصل از مورفومتری 186 نمونه آمفیستژینا نشان می‌دهد که عمق دیرینه آب دریا در برش قمصر (روپلین-شاتین) از کمتر از 11 متر تا کمتر از 44 متر در نوسان بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - نگاهی نو به چرخش ایران مرکزی: مطالعه موردی گسل انار،شرق بلوک یزد
        حمیدرضا  افخمی اردکانی فرزین  قائمی فریبا کارگران بافقی احد نوری
        گسل انار در شرق شهر یزد با امتداد شمال شمال غرب- جنوب جنوب شرق گسلی است پی سنگی که بلوک یزد را ازبلوک پشت بادام جدا نموده است و فعالیت عهدحاضر آن امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس می¬باشد. تحلیل تنش دیرین بر روی این گسل به این منظور انجام گرفت تا سرگذشت زمین ساختی ایران أکثر
        گسل انار در شرق شهر یزد با امتداد شمال شمال غرب- جنوب جنوب شرق گسلی است پی سنگی که بلوک یزد را ازبلوک پشت بادام جدا نموده است و فعالیت عهدحاضر آن امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس می¬باشد. تحلیل تنش دیرین بر روی این گسل به این منظور انجام گرفت تا سرگذشت زمین ساختی ایران مرکزی در بازه زمانی دونین تا کرتاسه بدست آید. پس از بررسی 110 داده گسلی در 13 ایستگاه 2 فاز زمین ساختی تشخیص داده شد که بیشینه تنش بدست آمده بین آزیموت های 90 تا 110 و 190 تا 220 قرار دارد و زاویه تغییرات جهت تنش را در بازه زمانی دونین تا کرتاسه 130 درجه نمایش می دهد. بر اساس مطالعاتی که روی رگه های باریت و جابجایی های راستگردی که روی آنها دیده می شد تفکیک فازهای تنش صورت گرفت که نشان دهنده قدیمی¬تر بودن جهت تنش NNE می باشد. در ادامه باتوجه به مطالعات پیشین رسوب شناسی و زمین ساختی که در ایران مرکزی صورت گرفته این نتیجه حاصل گردید که علت این تغییر جهت در تنش، حرکت به سمت شمال شرق توام با چرخش 130 درجه ای پادساعتگرد ایران مرکزی بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بازسازی تکتونیک قدیمه ماسه‌سنگ‌های تریاس گروه نخلک در ایران مرکزی با استفاده از سن‌سنجی UPb زیرکن
        سیده حلیمه  هاشمی عزیزی پیمان رضائی
        <p>گروه نخلک به سن تریاس در ایران مرکزی یک توالی رسوبی بسیار مهم در درک بهتر بسته شدن پالئوتتیس و کوهزایی ائوسیمرین در خاور میانه است. گروه نخلک متشکل از سه سازند الم، باقروق و اشین است، که بیشتر از ماسه&zwnj;سنگ&zwnj;های آذرآواری، کنگلومرای سیلیسی آواری مخلوط و کربنات& أکثر
        <p>گروه نخلک به سن تریاس در ایران مرکزی یک توالی رسوبی بسیار مهم در درک بهتر بسته شدن پالئوتتیس و کوهزایی ائوسیمرین در خاور میانه است. گروه نخلک متشکل از سه سازند الم، باقروق و اشین است، که بیشتر از ماسه&zwnj;سنگ&zwnj;های آذرآواری، کنگلومرای سیلیسی آواری مخلوط و کربنات&zwnj;های دریایی تشکیل شده است. در اینجا نگاهی داریم بر سن&zwnj;سنجی UPb زیرکن&zwnj;های آواری گروه نخلک تا خاستگاه آن را مشخص کرده و موقعیت تکتونیک قدیمه آن را در قلمرو پالئوتتیسی بازسازی کنیم. غالب زیرکن&zwnj;های آواری گروه نخلک شکل&zwnj;دار و نیمه&zwnj;شکل&zwnj;دار بوده و سن پرمین- تریاس (حدود 240-280 میلیون سال) را نشان می&zwnj;دهند، که شاهدی است بر تأمین رسوب از سنگ&zwnj;های آتش&zwnj;فشانی پرمین- تریاس کمان جاده ابریشم. تعداد کمتری از زیرکن&zwnj;ها سنین پالئوزوئیک پیش از پرمین را با پیک&zwnj;هایی در 320 و 480 میلیون سال نشان می&zwnj;دهند، که می&zwnj;تواند از پی&zwnj;سنگی که کمان ماگمایی بر روی آن تشکیل شده است استخراج شده باشد. دانه&zwnj;های زیرکن با سن نئوپروتروزوئیک-مزوپروتروزوئیک پسین (حدود 550-1100 میلیون سال) و پالئوپروتروزوئیک (حدود 1800-2200 میلیون سال) بی&zwnj;شکل یا گردشده هستند. زیرکن&zwnj;های پالئوپروتروزوئیک در بخش بالایی سازند باقروق (لادینین میانی) فراوان هستند که شاهدی است بر چرخه مجدد سنگ&zwnj;های رسوبی قدیمی&zwnj;تر. سنگ&zwnj;شناسی ماسه&zwnj;سنگ&zwnj;های این سازند حاکی از یک خاستگاه اضافی از جنس دگرگونی است. این تغییر کوتاه مدت در خاستگاه می&zwnj;تواند با بالاآمدگی تکتونیکی در ناحیه منشأ که منجر به فرسایش سنگ&zwnj;های دگرگونی با ماهیت شمال گندوانایی شده است توجیه شود. می&zwnj;توان نتیجه گرفت که قطعات قاره&zwnj;ای جدا شده از شمال گندوانا با منشأ احتمالی بلوک سیمرین، قبل از تریاس پسین به حاشیه جنوبی اوراسیا رسیده&zwnj;اند.</p> تفاصيل المقالة