-
حرية الوصول المقاله
1 - ادراک از سبکهای والدگری و مؤلفههای شکوفایی در پیش بزرگسالی: نقش واسطهای راهبردهای مدیریت زندگی
ریحانه اسکندری الهه حجازی زهرا نقشپژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین ادراک سبک های والدگری و مؤلفه های شکوفایی در دانشجویان پیش بزرگسال انجام شد. نمونهای به حجم ۴۸۷ دانشجوی 29-18 ساله با روش داوطلبانه به پرسشنامه ای متشکل از مقیاسهای ادارک از سبکهای والدگری (گرول أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین ادراک سبک های والدگری و مؤلفه های شکوفایی در دانشجویان پیش بزرگسال انجام شد. نمونهای به حجم ۴۸۷ دانشجوی 29-18 ساله با روش داوطلبانه به پرسشنامه ای متشکل از مقیاسهای ادارک از سبکهای والدگری (گرولنیک و همکاران، 1997)، راهبردهای مدیریت زندگی (گلدهاف و همکاران، 2015)، و تحول مثبت جوانی (آرنولد و همکاران، 2012) به صورت بر خط پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و نتایج نشان داد ادراک از سبک های والدگری و راهبردهای مدیریت زندگی بر مؤلفه های شکوفایی در پیش بزرگسالی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک از سبک های والدگری با واسطه راهبردهای مدیریت زندگی بر شکوفایی معنادار است. نتایج همچنین نشان داد مدل ادراک از سبک والدگری مادر 40 درصد و مدل ادراک از سبک والدگری پدر 45 درصد واریانس شکوفایی را تبیین می کنند. بطورکلی می توان گفت که ادراک از سبک های والدگری والدین می تواند به همراه متغیر فردی راهبردهای مدیریت زندگی بر شکوفایی دوران پیش بزرگسالی تاثیر داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی رابطۀ بین سبکهای فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در مورد موضوعات جنسی خانواده در شهر شیراز
سهیلا باستانی میترا صفاکیشپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخا أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .به منظور گردآوری داده ها ، از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (دیانا بامریند ،۱۹۹۱)، میزان علاقهمندی والدین به گفتگو در مورد موضوعات جنسی (کوبلینسکی و اتکینسون ،۱۹۸۲) و پرسشنامه دانش و نگرش جنسی (بشارت، ۱۳۸۴) استفاده شد . پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون، رابطه هر یک از ابعاد سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در موضوعات جنسی مورد بررسی قرار گرفت .با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش بین سبک فرزندپروری استبدادی با علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین سبک فرزندپروی مقتدرانه با دانش و نگرش جنسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین بین سبک فرزندپروری سهل گیر با دانش و نگرش جنسی و علاقه به گفت و گو در مورد مسائل جنسی در خانواده هیچ رابطه معناداری مشاهده نشد. با این حال ، حتی با وارد شدن دانش و نگرش جنسی به پیش بینی همچنان سبک فرزندپروری استبدادی به طور منفی میزان علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی در والدین را پیش بینی می کند. نتیجه گیری : بهترین سبک فرزند پروری جهت برقرار ی ارتباط با فرزندان و گفت و گو راجع به مسائل جنسی سبک فرزند پروری مقتدرانه بوده و والدین باید نسبت به افزایش دانش و آگاهی خود در زمینه مسائل جنسی و یادگیری اصول فرزند پروری مقتدرانه اقدام کرده تا بتوانند از بروز رفتارهای پرخطر و آسیب رسان در فرزندان جلوگیری نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی رابطۀ بین سبکهای فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در مورد موضوعات جنسی خانواده در شهر شیراز
سهیلا باستانی میترا صفاکیشپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخا أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .به منظور گردآوری داده ها ، از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (دیانا بامریند ،۱۹۹۱)، میزان علاقهمندی والدین به گفتگو در مورد موضوعات جنسی (کوبلینسکی و اتکینسون ،۱۹۸۲) و پرسشنامه دانش و نگرش جنسی (بشارت، ۱۳۸۴) استفاده شد . پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون، رابطه هر یک از ابعاد سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در موضوعات جنسی مورد بررسی قرار گرفت .با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش بین سبک فرزندپروری استبدادی با علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین سبک فرزندپروی مقتدرانه با دانش و نگرش جنسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین بین سبک فرزندپروری سهل گیر با دانش و نگرش جنسی و علاقه به گفت و گو در مورد مسائل جنسی در خانواده هیچ رابطه معناداری مشاهده نشد. با این حال ، حتی با وارد شدن دانش و نگرش جنسی به پیش بینی همچنان سبک فرزندپروری استبدادی به طور منفی میزان علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی در والدین را پیش بینی می کند. نتیجه گیری : بهترین سبک فرزند پروری جهت برقرار ی ارتباط با فرزندان و گفت و گو راجع به مسائل جنسی سبک فرزند پروری مقتدرانه بوده و والدین باید نسبت به افزایش دانش و آگاهی خود در زمینه مسائل جنسی و یادگیری اصول فرزند پروری مقتدرانه اقدام کرده تا بتوانند از بروز رفتارهای پرخطر و آسیب رسان در فرزندان جلوگیری نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسي خلاقيت دانشآموزان با نگرشهای فرزند پروري والدين در مدارس مقطع ابتدایی شهر یاسوج
مهشید رستار فاطمه رهبر صدیقه مرادی حسین آبادهدف تحقیق بررسي خلاقيت دانشآموزان با نگرشهای فرزند پروري والدين در مدارس مقطع ابتدایی شهر یاسوج است. بهمنظور آزمون فرضیههای تحقيق، اطلاعات موردنیاز از طريق اجراي دو پرسشنامه به شرح زير جمعآوریشده است. 1- آزمون زمینهیابی مداد كاغذي چند جوابي سنجش خلاقيت2- پرسشنام أکثرهدف تحقیق بررسي خلاقيت دانشآموزان با نگرشهای فرزند پروري والدين در مدارس مقطع ابتدایی شهر یاسوج است. بهمنظور آزمون فرضیههای تحقيق، اطلاعات موردنیاز از طريق اجراي دو پرسشنامه به شرح زير جمعآوریشده است. 1- آزمون زمینهیابی مداد كاغذي چند جوابي سنجش خلاقيت2- پرسشنامه زمینهیابی ارزشيابي نگرش والدين جامعه و نمونه آماري را 209 نفر پسر و 218 دختر (جمعاً 427 نفر) و والدين آنها تشكيل داده است. تجزیهوتحلیل نتايج و دادهها با استفاده از روشهای آماري توصيفي و استنباطي مثل فراواني، ميانگين، ضريب همبستگي پيرسون، انحراف معيار، آزمونt، تحليل واريانس و... بهوسیله بسته نرمافزار آماري SPSS13 صورت گرفته است. نتايج تحقيق حاكي است 6/11 % دانشآموزان خلاقيت بسيار زياد، 2/42 % خلاقيت زياد، 7/28 % خلاقيت كم و 5/17% خلاقيت بسيار كم از خود نشان دادند كه 8/53% بالاتر از حد متوسط و 2/46% نيز پائين تر از حد متوسط میباشد. اكثريت والدين (5/92%) نيز نگرش حد متوسطي به رشد خلاقيت فرزندان دارند. ازنظر شیوههای فرزند پروري و ميزان خلاقيت دانشآموزان رابطه آماري معنیداری به دست نيامده است (20% r=). يعني والدين دیدگاههای تربيتي روشن و جهتداری كه بتواند رشد قوه ابتكار و نوآوري كودكان را پشتيباني و حمايت كند نداشته و در تربيت فرزندان گرايشات شدیداً محافظهکارانهای دارند كه احتمالاً میتواند دليلي بر تقدم و اهميت موفقيت تحصيلي بر رشد خلاقيت باشد. ارتباط برخي از عوامل تشکیلدهنده خلاقيت با نگرشهای والدين، جنسيت دانشآموزان، تحصيلات و شغل والدين، وضعیت رفاهي خانوادهها و... كه مربوط به فرضیههای فرعي تحقيق میباشد قابلتوجه است. تفاصيل المقالة