بررسی صورتبندیهایِ گفتمان فرّۀ ایزدی در متون دورههای مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامۀ فردوسی، نشان میدهد که صورتبندیِ عناصر این گفتمان با دگرديسيهاي متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزارههای موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّۀ ای أکثر
بررسی صورتبندیهایِ گفتمان فرّۀ ایزدی در متون دورههای مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامۀ فردوسی، نشان میدهد که صورتبندیِ عناصر این گفتمان با دگرديسيهاي متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزارههای موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّۀ ایزدی، واسطۀ فیض الهی بودن و حقّ الهی آنان برای حکومت بر مردم، به عنوان دالهای خاص در شبکهای از عناصر مرتبط و بههمپیوسته، مفصلبندی، برجستهسازی و دارای قطعيت معنا شد و معاني ديگر گفتمان فرّۀ ایزدی، به سبب منظم و هماهنگ شدن دیگر نشانهها حول این نقطة مركزي و تقليل و انسداد معنای آنها، به حاشیه رانده شد. اين بررسي نشان ميدهد که گفتمان فرّۀ ایزدی با استفاده از راهبردهای زبانی مانند تكرار گزارههای سازگار، غیریتسازی، قطعيت گزارههای گفتمان خودی، تقليلگرایی، تخلية معنايي نشانههاي گفتمان رقيب و حاشيهراني بسياري از نشانهها، برساخته شده و به عنوان حقیقتی بدیهی و طبیعیشده تثبیت شده است.
تفاصيل المقالة
دگردیسی فرم در معماری در یک خط سیر تاریخی، معلول عوامل بیشماری بوده است که در برخی شرایط منجر به تغییر اصول و شاخصها شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل و ابعاد دگردیسیهای رخ داده در مساجد فاقد شبستان دوره صفوی و معاصر ایران از طریق تحلیل قیاسی فرم مسجد شیخ لطفالل أکثر
دگردیسی فرم در معماری در یک خط سیر تاریخی، معلول عوامل بیشماری بوده است که در برخی شرایط منجر به تغییر اصول و شاخصها شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل و ابعاد دگردیسیهای رخ داده در مساجد فاقد شبستان دوره صفوی و معاصر ایران از طریق تحلیل قیاسی فرم مسجد شیخ لطفالله اصفهان و مسجد الغدیر تهران است. فرضیههای مطرح در نیل به این هدف این است که مسجد الغدیر تهران و مسجد شیخ لطفالله اصفهان به لحاظ ساختار فرمی به یکدیگر شبیه هستند و دگردیسی فرمی رخ داده در قالب برخی شاخصهای کالبدی و فضایی میباشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل استدلال منطقی و قیاسی به بررسی عوامل دگردیسی که در لایههای آشکار و پنهان در شکلگیری این دو اثر نقش داشتهاند، پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که اصول دگردیسی در فرم مسجد شیخ لطف الله به واسطه شاخص هندسه فضایی از طریق چرخش و تغییر جهت و حرکت انتقالی توسط عناصر سازهای و کالبدی، دیوارهای خارجی و اتصالدهنده فضاهای داخلی به وقوع پیوسته است، این در حالی است که در مسجد الغدیر تهران که در دوره معاصر بنا شده است، اصول دگردیسی نه تنها با چرخش فرمی بلکه با نادیدهگرفتن و حذف عناصر و المانهای شاخص مسجد از جمله گنبد و مناره صورت گرفته است. ضمن آنکه فرم مستطیل شکل فضای زیر گنبد و فرم هرمی گنبد نیز از دیگر عوامل دگردیسی است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.