انسانشناسي در نظام حكميِ صدرايي از جامعترين پژوهشهاي صورت گرفته در اين حوزه است. يكي از نمودهاي جامعيت اين بحث، پرداختن به ماهيت و جايگاه انسان كامل در نظام هستي، مصاديق و كاركردهاي دنيوي و اخروي آن است كه در پژوهشهاي متعددي بدان پرداخته شده است؛ اما آنچه كموبيش در اي أکثر
انسانشناسي در نظام حكميِ صدرايي از جامعترين پژوهشهاي صورت گرفته در اين حوزه است. يكي از نمودهاي جامعيت اين بحث، پرداختن به ماهيت و جايگاه انسان كامل در نظام هستي، مصاديق و كاركردهاي دنيوي و اخروي آن است كه در پژوهشهاي متعددي بدان پرداخته شده است؛ اما آنچه كموبيش در اين پژوهشها مغفول مانده، توجه به دلايل خاصبودن اين مقام و پيامدهاي حاصل از آن در اين نظام فكري است كه بنظر ميرسد پرداختن به آن موجب تعميق بيشتر مباحث انسانشناسانه در نظام حكمت متعاليه و فلسفة اسلامي خواهد شد. بر اين اساس مسئلة اصلي اين جستار، بررسي تحليليِ دلايل عدم عموميت اين مقام در آثار ملاصدرا است. در اين پژوهش، ضمن بررسي تحليليِ عوامل مؤثر در پديدآيي و استكمال آدمي بواسطة تباين و تفاضل نفوس در قالب كثرت پيشيني و پسيني، دلايل خاصبودن اين مقام براي معدودي از انسانها تبيين ميشود. نتيجه اينگونه است كه اصل مقام انسان كامل بواسطة دعوت انبياء، تكليف، تأديب و ... قابل دستيابي است، اما دستيابي به نهايت مراتب عالية اين مقام، براي همگان امكانپذير نيست كه اين امر خود موجب توجيه عقلانيتر كيفيت استكمال ارادي پيامبران(ص) و امامان معصوم(ع) خواهد بود.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق با بررسی آراء ابنسینا و ملاصدرا نقش عمل در استکمال عقل نظری در دو مکتب عمده فلسفه اسلامی یعنی حکمت مشاء و متعالیه توجه شده است. اهمیت این موضوع به سبب تبیین ارتباط میان علم و عمل در آراء این دو مکتب و سیر تکامل این بحث از فلسفه مشاء به حکمت متعالیه است. ای أکثر
در این تحقیق با بررسی آراء ابنسینا و ملاصدرا نقش عمل در استکمال عقل نظری در دو مکتب عمده فلسفه اسلامی یعنی حکمت مشاء و متعالیه توجه شده است. اهمیت این موضوع به سبب تبیین ارتباط میان علم و عمل در آراء این دو مکتب و سیر تکامل این بحث از فلسفه مشاء به حکمت متعالیه است. این مهم ضمن مباحث مابعدالطبیعی و اخلاقی در ارتباط با شکاف نظر و عمل مطرح است. هدف تحقیق بررسی ارتباط عقل عملی - امور جزئی نظیر اخلاق و شریعت- و سعادت دنیوی انسان و همراستایی آن با کمال عقل نظری است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نزد ابنسینا استکمال قوه عقل انسانی از هیولانی تا مستفاد بواسطه عقل فعال است اما پس از آنکه عقل انسان فعلیت یافت، برای اتصال در شدت و مراتب والاتر نیاز به اعمالی دارد که بواسطه آن از امور مادی و جسمانی فارغ شده و قابل دریافت و اتحاد با صور کلی شود که استکمال عقل نظری است. این نظریه در آراء ملاصدرا، از این رو که نفس را جسمانیة الحدوث می داند، در مراتب عقل بالقوه تا مستفاد نیز ساری است یعنی رابطه ای دوسویه میان نظر و عمل در مراتب نفس در عالم جسمانی، مثالی و عقلانی هست. تبیین نظرات ابنسینا و ملاصدرا در حوزه فلسفه اسلامی نوع تکامل و رویکرد این نظریه را با وضوح بیشتری نمایان میکند که در این تحقیق بر اساس روش گفتگو میان آراء ایشان تحلیل می شود.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.