-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی خصوصیات ناحیه منشأ سنگ¬های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک در البرز شرقی
حبیب قاسمیسنگ های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک، عمدتاً به شکل نفوذی و گاهی خروجی، در محدوده استان سمنان و به صورت پراکنده در بخش های مختلف زون البرز شرقی حضور دارند. ترکیب سنگ شناسی آن ها در نمونه های نفوذی، از الیوین گابرو تا مونزونیت و در نمونه های خروجی، الیوین بازالت اس أکثرسنگ های آلکالن بازیک قاعده سازند شمشک، عمدتاً به شکل نفوذی و گاهی خروجی، در محدوده استان سمنان و به صورت پراکنده در بخش های مختلف زون البرز شرقی حضور دارند. ترکیب سنگ شناسی آن ها در نمونه های نفوذی، از الیوین گابرو تا مونزونیت و در نمونه های خروجی، الیوین بازالت است. جایگاه درون ورقه قاره ای تشکیل این سنگ ها در نمودارهای تکتونوماگمایی مختلف به تأیید رسیده است. همچنین بررسی های ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی، از نشأت گیری ماگمای والد این سنگ ها از ذوب بخشی10 تا 15 درصدی یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قاره ای با ترکیب گارنت لرزولیت حکایت دارند. ماگمای آلکالن مذکور در فشارهای بیش از 30-25 کیلوبار و از اعماق 100-90 کیلومتری منشأ گرفته و در حین صعود و جایگزینی، توسط سنگ های پوسته قاره ای، متحمل آلایش پوسته ای اندکی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تعیین فعالیت منطقه نبود گسیختگی گسل رودبار، مبتنی بر شاخص¬های ریخت زمین¬-ساختی رودخانه سفیدرود، استان گیلان
شجاع انصاریدر این پژوهش شاخص های ریخت زمین ساختی بخشی از طول رودخانه سفیدرود جهت تعیین فعالیت منطقه نبود گسیختگی گسل رودبار که دربرگیرنده منطقه شدید لرزه ای ناشی از وقوع زمینلرزه 1369 رودبار می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. از مدل ارتفاعی رقومی با دقت تفکیک مکانی 30 متر برای أکثردر این پژوهش شاخص های ریخت زمین ساختی بخشی از طول رودخانه سفیدرود جهت تعیین فعالیت منطقه نبود گسیختگی گسل رودبار که دربرگیرنده منطقه شدید لرزه ای ناشی از وقوع زمینلرزه 1369 رودبار می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. از مدل ارتفاعی رقومی با دقت تفکیک مکانی 30 متر برای استخراج داده های ارتفاعی و همچنین 15 کیلومتر از طول رودخانه سفیدرود که به فواصل 100 متری تقسیمبندی شده اند جهت محاسبه شاخصهای ریخت زمین ساختی استفاده شده است. این شاخص ها شامل انحنای رودخانه، گرادیان طولی رودخانه و نیمرخ طولی رودخانه می باشند. انحنای رودخانه در منطقه ای که روند گسل رودبار عرض رودخانه را قطع می کند به میزان 1-5/1 می باشد که نسبت به قسمت های دیگر رودخانه حالت کاهشی دارد و می تواند نشاندهنده بالاآمدگی و در نتیجه وجود فعالیت های زمین ساختی باشد. گرادیان طولی رودخانه در منطقه یاد شده به میزان 3000< می باشد که این افزایش قابل توجه می تواند بیانگر وجود عوامل زمین ساختی و سنگشناختی باشد. از مقدار بالای گرادیان طولی رودخانه جهت تعیین مناطق دارای پتانسیل زمینلغزش در مسیر رودخانه سفیدرود نیز استفاده شده است. نیمرخ طولی رودخانه سفیدرود در منطقه یاد شده، حالت تحدب از خود به نمایش میگذارد که از تلفیق آن با مقادیر بالای گرادیان طولی رودخانه، می توان به وجود عوامل زمین ساختی موثر در آن پی برد. مقایسه نتایج حاصل از شاخص های ریخت زمین ساختی با بررسی های لرزه زمین ساختی نظیر تغییرات تنش حاصل از وقوع زمینلرزه سال 1369 رودبار، که این منطقه را جزء مناطق تحت تنش بالا در نظر گرفته است، نشان می دهد که منطقه مورد بررسی علیرغم عدم وجود گسیختگی سطحی، دارای فعالیت زیاد زمین ساختی بوده و پایش منطقه یاد شده از منظر پیشگیری خطرات لرزه ای حائز اهمیت میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی شواهد تشکیل دوپلکس ترافشارشی در باختر شاهرود، البرز خاوری
علی رادفر عزیز رحیمیمنطقه مورد مطالعه در مرز جنوبی البرز خاوری و درحدواسط گسلهای شمال شاهرود و آستانه قرار گرفته و دارای رخنمون هایی با محدوده سنی پالئوزوئیک تا عهد حاضر می باشد. بررسی های ساختاری متعددی از قبیل تحلیل هندسی چین ها و تحلیل هندسی و حرکتی گسل ها در منطقه صورت گرفته است. داده أکثرمنطقه مورد مطالعه در مرز جنوبی البرز خاوری و درحدواسط گسلهای شمال شاهرود و آستانه قرار گرفته و دارای رخنمون هایی با محدوده سنی پالئوزوئیک تا عهد حاضر می باشد. بررسی های ساختاری متعددی از قبیل تحلیل هندسی چین ها و تحلیل هندسی و حرکتی گسل ها در منطقه صورت گرفته است. داده های صحرایی و تحلیل های نرم افزاری نشان می دهد که اکثر چین خوردگی ها در بخش خاوری منطقه دارای محورهای شمال خاوری- جنوب-باختری و در بخش باختری دارای محورهای خاوری- باختری می باشند. چین های کوچک مقیاس نیز به دلیل قرار گرفتن در فرادیواره گسل رانده طزره، ساختارهای مرتبط با گسلش هستند. چین های بزرگ مقیاس با داشتن سطح محوری متمایل به جنوب خاوری با ساختار گل مانند درنظر گرفته شده برای البرز مطابقت دارند. همچنین گسل های موجود در منطقه دارای دو روند شمال خاوری- جنوب باختری برای خاور منطقه و خاوری- باختری در باختر منطقه بوده و به نحوی آرایش یافته اند که به منطقه، آرایش فلسی داده اند. با توجه به وجود ساختارهای فشارشی می توان پیشنهاد کرد که دوپلکس فشارشی دهملا در ارتباط با گسلش امتداد لغز در حدفاصل گسلهای شاهرود و آستانه توسعه یافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - شیمی بیوتیت، دما- فشارسنجی و بررسی نقش آلومینیم کل بیوتیت در تشخیص کانی زایی در توده گرانیتوئیدی تویه- دروار، جنوب باختر دامغان، البرز خاوری
آذین نادری حبیبالله قاسمی لمبرینی پاپادوپولوتوده گرانیتوئیدی تویه- دروار در 50 کیلومتری جنوب باختر دامغان در استان سمنان و در جنوب زون البرز خاوری واقع شده است. این توده در داخل واحدهای سنگی پالئوزوییک پیشین (شامل سازندهای باروت و لالون) نفوذ کرده است. بر اساس شواهد صحرایی و سنگ نگاری، این توده از مونزونیت، کوا أکثرتوده گرانیتوئیدی تویه- دروار در 50 کیلومتری جنوب باختر دامغان در استان سمنان و در جنوب زون البرز خاوری واقع شده است. این توده در داخل واحدهای سنگی پالئوزوییک پیشین (شامل سازندهای باروت و لالون) نفوذ کرده است. بر اساس شواهد صحرایی و سنگ نگاری، این توده از مونزونیت، کوارتز مونزونیت و مونزودیوریت تشکیل شده است. ترکیب کانیایی توده شامل پلاژیوکلاز، پتاسیم فلدسپار، کوارتز، بیوتیت و آمفیبول است. کانیهای فرعی آن را ایلمنیت، مگنتیت، زیرکن، آپاتیت، تیتانیت، پیریت و کانی های ثانویه را سریسیت، اپیدوت،کلسیت و کلریت تشکیل می دهند. بیوتیت سرشار از آهن، شاخصترین کانی آهن و منیزیم دار توده است که در محدوده بیوتیت های آلکالن و ناکوهزایی قرار میگیرد. میزان آلومینیم کل بیوتیت یک شاخص مهم برای تفکیک تودههای گرانیتوئیدی بارور از نابارور است. وجود رگههای معدنی از اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن و منگنز، فلوریت، باریت، سرب و روی در سنگ میزبان این توده نیز شاهدی بر راهگشا بودن ترکیب بیوتیت برای استفاده در بررسی توان کانه زایی این توده است. بهکارگیری دماسنجی با استفاده از تیتانیم موجود در بیوتیت و فشارسنجی براساس آلومینیم کل بیوتیت، به ترتیب دماهای 730-670 درجه سانتیگراد و فشارهای کمتر از 1 کیلو بار را برای توقف تبادل و تعادل نهایی این کانی در توده نفوذی تویه-دروار به دست داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نشانگرهای آب و هوایی و جغرافياي ديرينه در توالی تریاس بالايي گروه شمشک البرز مرکزی
محمدرضا نائیجینهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، أکثرنهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، 8 گونه و جنس فسیلهای گیاهی و 4 گونه پالینومورف بودند. دادههای سنگشناسی و شیمیایی منحصر به نهشتههای تریاس پسین بودند.حوادث مهم تریاس پسین مانند خشکسالیهای نورین بالايي و رتین میانی از طریق وجود ژیپسها ردیابی شدند. این پژوهش بیان میدارد که آشکارا نشانههای سنگشناسی در تطابق با حوادث جهانی یاد شده هستند و میتوانند مبنای خوبی برای کنترل کردن سایر دادههای سنی از نظر فسیلشناسی باشند. همچنین کاوش در جنس و گونههای فسیلهای گیاهی دلالت به این دارد که منطقه مورد مطالعه، تفاوت چندانی از نظر آب و هوایی با مناطق خیلی شمالیتر مانند سیبری ندارد. شناسایی پالینومورفها نشان داده که بیشتر آنها از انواع هیگروفیتیک و مزوفیتیک هستند و منشا برخی از آنها شناختهتر و متعلق به برخی از سرخسها هستند. دادههای حاصل از نقطهشماری حکایت دارد که منشا رسوبات از خشک تا نیمهمرطوب بوده است. بررسیهای این مطالعه نیز بیانگر ارتباط زمینی منطقه البرز با اورازیا به دلیل حادثه کوهزایی کیمیرین و جوشخوردن خرده قاره کیمیریا با اورازیا با استفاده از شواهد فسيل گياهي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - نشانگرهای آب و هوایی و جغرافياي ديرينه در توالی تریاس بالايي گروه شمشک البرز مرکزی
محمدرضا نائیجی ایرج مغفوری مقدم محبوبه حسینی برزی بهمن سلیمانینهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، أکثرنهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، 8 گونه و جنس فسیلهای گیاهی و 4 گونه پالینومورف بودند. دادههای سنگشناسی و شیمیایی منحصر به نهشتههای تریاس پسین بودند.حوادث مهم تریاس پسین مانند خشکسالیهای نورین بالايي و رتین میانی از طریق وجود ژیپسها ردیابی شدند. این پژوهش بیان میدارد که آشکارا نشانههای سنگشناسی در تطابق با حوادث جهانی یاد شده هستند و میتوانند مبنای خوبی برای کنترل کردن سایر دادههای سنی از نظر فسیلشناسی باشند. همچنین کاوش در جنس و گونههای فسیلهای گیاهی دلالت به این دارد که منطقه مورد مطالعه، تفاوت چندانی از نظر آب و هوایی با مناطق خیلی شمالیتر مانند سیبری ندارد. شناسایی پالینومورفها نشان داده که بیشتر آنها از انواع هیگروفیتیک و مزوفیتیک هستند و منشا برخی از آنها شناختهتر و متعلق به برخی از سرخسها هستند. دادههای حاصل از نقطهشماری حکایت دارد که منشا رسوبات از خشک تا نیمهمرطوب بوده است. بررسیهای این مطالعه نیز بیانگر ارتباط زمینی منطقه البرز با اورازیا به دلیل حادثه کوهزایی کیمیرین و جوشخوردن خرده قاره کیمیریا با اورازیا با استفاده از شواهد فسيل گياهي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسي نرخ فعاليت تكتونيكي محدوده گسل دورود(جنوب باختر ايران) بر پايه تحليل دادههاي ژئومورفولوژیک (مخروط افكنهها، حوضهها و شبكه زهكشي)
محمدرضا نائیجی ایرج مغفوری مقدم محبوبه حسینی برزی بهمن سلیمانینهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، أکثرنهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، 8 گونه و جنس فسیلهای گیاهی و 4 گونه پالینومورف بودند. دادههای سنگشناسی و شیمیایی منحصر به نهشتههای تریاس پسین بودند.حوادث مهم تریاس پسین مانند خشکسالیهای نورین بالايي و رتین میانی از طریق وجود ژیپسها ردیابی شدند. این پژوهش بیان میدارد که آشکارا نشانههای سنگشناسی در تطابق با حوادث جهانی یاد شده هستند و میتوانند مبنای خوبی برای کنترل کردن سایر دادههای سنی از نظر فسیلشناسی باشند. همچنین کاوش در جنس و گونههای فسیلهای گیاهی دلالت به این دارد که منطقه مورد مطالعه، تفاوت چندانی از نظر آب و هوایی با مناطق خیلی شمالیتر مانند سیبری ندارد. شناسایی پالینومورفها نشان داده که بیشتر آنها از انواع هیگروفیتیک و مزوفیتیک هستند و منشا برخی از آنها شناختهتر و متعلق به برخی از سرخسها هستند. دادههای حاصل از نقطهشماری حکایت دارد که منشا رسوبات از خشک تا نیمهمرطوب بوده است. بررسیهای این مطالعه نیز بیانگر ارتباط زمینی منطقه البرز با اورازیا به دلیل حادثه کوهزایی کیمیرین و جوشخوردن خرده قاره کیمیریا با اورازیا با استفاده از شواهد فسيل گياهي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - نشانگرهای آب و هوایی و جغرافياي ديرينه در توالی تریاس بالايي گروه شمشک البرز مرکزی
محمدرضا نائیجی ایرج مغفوری مقدم محبوبه حسینی برزی بهمن سلیمانینهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، أکثرنهشتههای تریاس پسین گروه شمشک البرز مرکزی در نواحی عمارت در 30 کیلومتری جنوب آمل و در امامزاده هاشم در 50 کیلومتری شمال شرق تهران برای برخی از شاخصهای آب و هوایی و جغرافیای دیرینه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها شامل 10 نقطهشماری ماسهسنگها، 13 تجزيه اكسيدهاي اصلي، 8 گونه و جنس فسیلهای گیاهی و 4 گونه پالینومورف بودند. دادههای سنگشناسی و شیمیایی منحصر به نهشتههای تریاس پسین بودند.حوادث مهم تریاس پسین مانند خشکسالیهای نورین بالايي و رتین میانی از طریق وجود ژیپسها ردیابی شدند. این پژوهش بیان میدارد که آشکارا نشانههای سنگشناسی در تطابق با حوادث جهانی یاد شده هستند و میتوانند مبنای خوبی برای کنترل کردن سایر دادههای سنی از نظر فسیلشناسی باشند. همچنین کاوش در جنس و گونههای فسیلهای گیاهی دلالت به این دارد که منطقه مورد مطالعه، تفاوت چندانی از نظر آب و هوایی با مناطق خیلی شمالیتر مانند سیبری ندارد. شناسایی پالینومورفها نشان داده که بیشتر آنها از انواع هیگروفیتیک و مزوفیتیک هستند و منشا برخی از آنها شناختهتر و متعلق به برخی از سرخسها هستند. دادههای حاصل از نقطهشماری حکایت دارد که منشا رسوبات از خشک تا نیمهمرطوب بوده است. بررسیهای این مطالعه نیز بیانگر ارتباط زمینی منطقه البرز با اورازیا به دلیل حادثه کوهزایی کیمیرین و جوشخوردن خرده قاره کیمیریا با اورازیا با استفاده از شواهد فسيل گياهي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی الگوی ساختاری و معرفی سطوح جدایشی رشته کوه البرز در شمال دامغان
زینب تسلیمی عبدالله سعیدی منوچهر قرشي مهران آرین علی سلگیگستره مورد پژوهش بخشی از شرق البرز مرکزی از حاشیه دشت دامغان تا گسل شمال البرز می باشد. رشته کوه های البرز که بلندی های شمال ایران زمین را شکل داده اند، حوضه فرو افتاده کاسپین را از پهنه ایران مرکزی جدا کرده است. پوسته البرز در فاز کوهزایی سیمرین و آلپی دگرشکل شده و ای أکثرگستره مورد پژوهش بخشی از شرق البرز مرکزی از حاشیه دشت دامغان تا گسل شمال البرز می باشد. رشته کوه های البرز که بلندی های شمال ایران زمین را شکل داده اند، حوضه فرو افتاده کاسپین را از پهنه ایران مرکزی جدا کرده است. پوسته البرز در فاز کوهزایی سیمرین و آلپی دگرشکل شده و این دگرشکلی تا زمان کنونی بهطور پیوسته ادامه داشته است. این پژوهش بر پایه داده-های برگرفته از تصویرهای ماهواره ای، نقشه های زمینشناسی، برداشت های میدانی و رسم برش های ساختارها و ردیف های رسوبی تشکیلدهنده این بخش از رشته کوه های چین و رانده البرز انجام شده است. گستره از تاقدیس و ناودیس های زیادی تشکیل شده که از جنوب به شمال شامل تاقدیس تویه- دروار، تاقدیس صبور، تاقدیس تلمادره، ناودیس علیخانی، تاقدیس ترکام، تاقدیس و ناودیس ببرچشمه می باشند. تعدادی از این ساختارها، چین های مرتبط با گسلش می باشند و بهطور معمول در اثر تداوم کوتاه شدگی و گسلش، الگوی اولیه خود را از دست داده اند. در بین این چین ها تنها ناودیس علی خانی است که یک چین متقارن و باز می باشد. کارکرد گسل های بزرگ و بهویژه گسل های راندگی نقش بزرگی در الگوی کنونی چین های برشمرده بازی کرده اند. با توجه به روند ساختارها و محور چین های شکل گرفته فشار مؤثر بر منطقه دارای راستای شمال، شمال غرب - جنوب، جنوب شرق است که عمود بر این روند می باشد. ویژگی های فیزیکومکانیکی سازندهای تشکیلدهنده پوسته البرز در این گستره سبب پدید آمدن گسل های راندگی از سطوح گسست موجود در واحدهای سنگی یا سطوح جدایشی1 شده است. شدت کوتاه شدگی و جابجایی های بزرگ مقیاس در منطقه گاه سبب ناپدید شدن یکی از یال های برخی چین ها و یا حذف کامل یک ساختار چینخورده شده است. در این پژوهش در ردیف رسوبی تشکیلدهنده پوسته البرز سه سطح جدایشی در نهشته های پرکامبرین تا ائوسن میانی شناخته و ثبت شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - پالینواستراتیگرافی و پالئواکولوژی نهشتههای ژوراسیک میانی، تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی
فرشته سجادی فیروزه هاشمی یزدی سید حسین هاشمیاز دادههای پالینولوژی برای پالینواستراتیگرافی و بازسازی برخی پارامترهای محیط تشکیل نهشتههای ژوراسیک میانی (باژوسین-کالووین) در برش چینهشناسی تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی، استفاده شده است. در نهشتههای مورد مطالعه (سازند دلیچای) پالینوفلورای متنوعی با حفظشدگی بهنسبت أکثراز دادههای پالینولوژی برای پالینواستراتیگرافی و بازسازی برخی پارامترهای محیط تشکیل نهشتههای ژوراسیک میانی (باژوسین-کالووین) در برش چینهشناسی تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی، استفاده شده است. در نهشتههای مورد مطالعه (سازند دلیچای) پالینوفلورای متنوعی با حفظشدگی بهنسبت خوب، به ترتیب فراوانی شامل میوسپورها (اسپور و پولنها)، سیست داینوفلاژلهها، اسپور قارچها، پوسته داخلي فرامينيفرها، آكريتاركها و تاسمانیتها وجود دارند. در پالینوفلورای بیانشده 22 گونه اسپور (متعلق به 18 جنس)، 15 گونه پولن (منتسب به 9 جنس) و 28 گونه سیست داینوفلاژله (مربوط به 15 جنس) شناسایی شدهاند. بر اساس گسترش چینهشناسی ميوسپورها، یک بیوزون تجمعی با عنوان Klukisporites variegatus-Araucariacites australis-Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone و بر اساس گسترش چینهشناسی داینوسیستها سه پالینوزون شامل Cribroperidinium crispum Total Range Biozone (باژوسين پسین)، Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone (باتونين - كالووين پيشين)، و Ctenidodinum continuum Interval Biozone (كالووين پيشين - مياني)، معرفی شدهاند. برای بازسازي محیط ديرينه نهشتههای مورد مطالعه، از پارامترهای زیر استفاده شد: فراوانی و تنوع اسپورهای مربوط به سرخسها، فراوانی نسبی عناصر drier/wetter و warmer/cooler در گروههای گياهي مختلف، نسبت عناصر پالينولوژي و پالينوفاسيس، وجود داينوسيستهای شاخص آبهای کمعمق دیرینه چون Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis فراوانی فرمهاي پروكسيمت، وجود اسپور قارچها به همراه برخی از گونههای داينوفلاژله شاخص آبهاي گرم تا معتدل مانند Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora,. براساس شواهد بیانشده نهشتههای مورد مطالعه در یک محیط دریایی، حاشیه قارهای، کم اکسیژن، با نرخ رسوبگذاری پايين و با شرایط آبوهوای گرم و مرطوب که خشکیهای اطراف آن حاوی پوشش گیاهی، اغلب شامل سرخسها، وجود داشته، تشکیل شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بازسازی محیط رسوبی سازند جیرود در برش آرو (البرز مرکزی)
سید محمد زمانزاده محسن رنجبران کیارش غفاریدر این پژوهش محیط رسوبی سازند جیرود مورد بررسی و بازسازی قرار گرفته است. سازند جیرود به سن دونین پسین در برش آرو در جنوب غربی شهرستان فیروزکوه در بخش جنوبی البرز مرکزی متشکل از حدود 45 متر نهشتههای تخریبی است. برای انجام این پژوهش عملیات صحرایی صورت گرفت و لاگ رسوبی تف أکثردر این پژوهش محیط رسوبی سازند جیرود مورد بررسی و بازسازی قرار گرفته است. سازند جیرود به سن دونین پسین در برش آرو در جنوب غربی شهرستان فیروزکوه در بخش جنوبی البرز مرکزی متشکل از حدود 45 متر نهشتههای تخریبی است. برای انجام این پژوهش عملیات صحرایی صورت گرفت و لاگ رسوبی تفصیلی این سازند در برش مذکور تهیه شد و تعداد 52 نمونه از لیتولوژی های مختلف برداشت شد. برای مطالعات میکروسکوپی از تمام نمونههای ماسه سنگی و کنگلومرایی و چند نمونه محدود از نمونههای گلسنگی و یک نمونه خاک قدیمه مقاطع نازک تهیه شد و مورد مطالعه قرار گرفت. مرز زیرین این سازند با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند میلا قرار گرفته است. رخسارههای مشاهده شده این سازند در برش آرو شامل رخسارههای تخریبی کنگلومرا، ماسه سنگ و گل سنگ به همراه یک افق خاک دیرینه میباشد. رخسارههای مشاهده شده براساس رخسارههای رسوبی رودخانهای مایال طبقهبندی شد. نهشتههای کنگلومرایی متشکل از دو رخساره Gcm و Gmm، نهشتههای ماسه سنگی شامل سه رخساره Sh، Sp و Sm و رخسارههای گل سنگی شامل دو رخساره Fl و Fm میباشند. مطالعات صحرایی و سنگ نگاری به شناسایی دو مجموعه رخساره تخریبی رودخانهای کانال و دشت سیلابی منجر شد. محیط رسوبی کلی بازسازی شده برای سازند جیرود در برش آرو یک محیط رسوبی رودخانهای بریده بریده تعیین شد که بخش پایینی این سازند بهطور عمده رخسارههای درون کانال با غلبه رخسارههای کنگلومرایی و بخش بالایی کموبیش بهطور کامل از رخسارههای دانه ریز گل سنگی دشت سیلابی به همراه افقی از خاک دیرینه را شامل میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی مؤلفههای بهکارگیری پایداری میراث معماری صنعتی ساختمان البرز
شیرین ستوده<p>پایداری یکی از جنبه مهم در کشورهای درحال‌توسعه است که روزبه‌روز توجه به آن توسط گروه‌های سازنده به خاطر حفظ حیات کره زمین بیشتر شده است. پایداری دارای مؤلفه‌هایی که در هریک از بناها نیاز به تدقیق سازی دارد که برای باززنده سازی آن‌ها نیاز است أکثر<p>پایداری یکی از جنبه مهم در کشورهای درحال‌توسعه است که روزبه‌روز توجه به آن توسط گروه‌های سازنده به خاطر حفظ حیات کره زمین بیشتر شده است. پایداری دارای مؤلفه‌هایی که در هریک از بناها نیاز به تدقیق سازی دارد که برای باززنده سازی آن‌ها نیاز است اولویت‌بندی گردد و تمرکز توجه به ترتیب سهم‌بندی آن‌ها به وجود آید. این پژوهش با هدف تدقیق سازی مؤلفه‌های پایداری منطبق بر نمونه موردی و بیان اولویت‌بندی آن‌ها در باز زنده سازی ساختمان صنعتی البرز شکل گرفته است. روش تحقیق ترکیبی تودرتو کیفی در کمی است که در مرحله کیفی ابتدا مرور نظام‌مند نسبت به مقالات گذشته و تحقیقات درجه‌یک سعی می‌شود، مؤلفه‌های موجود در پایداری تدقیق سازی شود و در مرحله بعد دلفی آینده‌پژوهی با سه فاز طوفان فکری، تحدید و انتخاب برای تدقیق سازی متغیری صورت می‌گیرد، سپس پرسشنامه‌ای با طیف لیکرت تدوین و در اختیار افراد بازدیدکننده متخصص قرار می‌گیرد در این مرحله برای تحلیل آمارهای استنباطی اولویت مؤلفه‌ها از نرم‌افزار JMP بهره گرفته می‌شود نتایج نشان می‌دهد که به‌کارگیری مجدد این بناها در 4 رکن اصلی توسعه پایدار و 9 محور اصلی قرار دارد. همبستگی بین ابعاد موجود در پیامدهای پایداری به‌کارگیری میراث معماری صنعتی نشان می¬دهد بیشترین همبستگی بین بعد اجتماعی و محیطی با مقدار(655/0) و کمترین مربوط به اقتصادی و فرهنگی با مقدار(199/0) است. درواقع می¬توان با تقویت بعد اجتماعی و محیطی، عمر مفید ساختمان را افزایش داد. درنتیجه توجه صرف به افزایش سرمایه نمی¬تواند یک ساختمان را پایدار کند.</p> تفاصيل المقالة