یکی از استدلالهایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارائه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیدهاند. چکیدۀ برهان مزبور آن است که اتّصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجّه به اصل علّیّت حتماً معلول أکثر
یکی از استدلالهایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارائه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیدهاند. چکیدۀ برهان مزبور آن است که اتّصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجّه به اصل علّیّت حتماً معلول وجود یک مُخَصِّص و مُرجِّح غیر جسمانی است که همان آفریدگار عالم و علّت تخصیص و ترجیح صفات اشیاء است. تاکنون پیشینه و تقریرها و تحوّلات این برهان در کلام امامیّه بررسی نشده است و از سرگذشت و تطوّرات تاریخی آن در کلام امامی آگاهی چندانی در دست نیست. با توجّه به ضرورت شناسایی و معرّفی استدلالهای متکلّمان بر اثبات وجود خدا، در مقالۀ حاضر با تتبّع تاریخی در متون کلامی امامیّه تقریرهای مختلف متکلّمان امامی از برهان امکان صفات بازشناسی و تشریح میشود و ضمن مقایسۀ آنها با یکدیگر تحوّلات این برهانِ کمترشناخته شده در کلام امامیّه تبیین میگردد. پژوهش حاضر نشان میدهد که از قرن ششم هجری تا دورۀ صفویّه دستکم چهار تقریر مختلف از برهان امکان صفات در متون مختلف کلامی ارائه شده است که از حیث تعداد و ترتیب مقدّمات و نتیجه تفاوتهای بارزی با یکدیگر دارند. تأکید متکلّمان متأخّر بر اثبات واجب الوجود و ناتوانی برهان امکان صفات از اثبات آن به تنهایی، موجب انضمام برهان امکان و وجوب به این برهان، و در نهایت، اقبال اندک متکلّمان امامی به این برهان گردید.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.