مسئلۀ عصمت پیامبران از گناه از مسائلی است که نقشی بهسزا در اثبات یا انکار دیگر عقاید دینی دارد؛ از اینرو، همواره یکی از دغدغههای فکری مسلمانان بوده وهست. نظر به اهمیت این مسئله، قرآن کریم نیز به آن پرداخته است. در این میان، برخی متفکران غیر مسلمان، آیات قرآن را دلیلی أکثر
مسئلۀ عصمت پیامبران از گناه از مسائلی است که نقشی بهسزا در اثبات یا انکار دیگر عقاید دینی دارد؛ از اینرو، همواره یکی از دغدغههای فکری مسلمانان بوده وهست. نظر به اهمیت این مسئله، قرآن کریم نیز به آن پرداخته است. در این میان، برخی متفکران غیر مسلمان، آیات قرآن را دلیلی بر انکار عصمت پیامبران پنداشتهاند؛ در حالیکه اغلب دانشمندان مسلمان آیات یادشده را توجیهی قابل قبول کردهاند. در این میان، برخی از عالمان مسلمان نیز با ارائۀ آیاتی چند از قرآن، به اثبات عصمت پیامبران از گناه همت گماشتهاند. ما در این نوشتار به دنبال بررسی مهمترین آیاتی هستیم که به آنها برای اثبات عصمت پیامبران از گناه استناد شده است. در این میان، از میان متفکران مسلمان، علامه طباطبایی با روش تفسیری قرآن به قرآن، به طور مستقل به اثبات عصمت پیامبران از گناه پرداخته است؛ از اینرو، محوریت این نوشتار، بررسی دیدگاه این متفکر بزرگ است، هرچند در مواردی نیز به دیدگاه دیگر متفکران استناد کردهایم. بر اساس مهمترین یافتههای این تحقیق، عصمت پیامبران از گناه، تنها بر اساس برخی آیات قرآن کریم، قابل اثبات است و اغلب آیات مورد استناد در این باره، توانایی اثبات چنین آموزهای را ندارند.
تفاصيل المقالة
عصمت امامعليه السلام از جمله مباحث کهن در کلام اسلامی است و علی¬رغم تأکیدات فراوان و استدلال بر آن و مسلّم¬دانستن آن به عنوان منصبی الهی و در راستای نبوّت، همچنان آماج هجمه¬ها و شبهات قرار دارد تا جایی¬که، اخیرا، خانم لمبتون، با ادعای مطالعهی تاریخی تفکر شیعه، تلاش دار أکثر
عصمت امامعليه السلام از جمله مباحث کهن در کلام اسلامی است و علی¬رغم تأکیدات فراوان و استدلال بر آن و مسلّم¬دانستن آن به عنوان منصبی الهی و در راستای نبوّت، همچنان آماج هجمه¬ها و شبهات قرار دارد تا جایی¬که، اخیرا، خانم لمبتون، با ادعای مطالعهی تاریخی تفکر شیعه، تلاش دارد تا مسأله امامتِ پیشوایانی معصوم را فاقد ریشه تاریخی و ناشی از غلوّ در عقاید غالیان معرفی کند که از اواخر قرن دوم با مقداری تعدیل از سوی متکلمان شیعه، به تدریج، اندیشهی غالب شیعه گشته است و حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی آن¬است که اعتقاد به عصمت امام را نمی¬توان به هیچ کدام از امامان، اصحاب ائمه و حتی عموم شیعیان در قرن نخست هجری نسبت داد! واکاوی مدعای مذکور و شواهد ارائه¬شده حاکی از عدم تحلیلی صحیح و عقلانی از تطوّر مبانی فکری تشیّع¬است و نقد و بررسی آن نشان¬می¬دهد که او بین فرآیند تکامل در مبانی فکری تشیع با توسعه در مبانی فکری از اجمال به تفصیل خلط کرده¬است. این تحقیق با هدف شناخت خلط و خطای لمبتون با تتبع در کلمات و عبارات بر جای مانده از او در کتاب «دولت و حكومت در اسلام» انجام شده و نیل به این مَقصد در سایه بررسی، توصیف و تحلیل دقیق کلام او با گرد¬آوری داده¬های کتابخانه¬ای میسّر است و نتیجه¬ی آن، نقد و بررسی مدعای او در موضوع تطوّر فکری تشیع در آموزه عصمت، و اثبات خطا و خلط او در فهم اندیشه مدافعان اندیشه¬های کلامی شیعه است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.