در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا أکثر
در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا درباره معرفت حسی، به فعلیت درآمدن صور محسوسات برای نفس و به فعال بودن نفس حاسه در عالم حسی است. این نوع رویکرد به معرفت به عنوان شکلی هستی شناسانه که رابطه حاس با محسوس را نوعی رابطه تکاملی می داند، متفاوت از نظریه مشائیان است. در نظریه مشائیان، صور محسوسات در نفس مقدمه ای برای معرفت عقلانی از طریق تجرید این صور است. در صورتیکه نزد ملاصدرا نفس در مرتبه حس از این رو که صادر کننده صور محسوسات است، بجای منفعل بودن، فعال است و بنابراین معرفت در این مرحله نیز علمی و یقینی است. ملاصدرا بیان کرده که پیش از او نیز بسیاری متفکران به این قول قائل بوده اند. بنا بر همین گفته، در این تحقیق نظریه معرفت حسی ملاصدرا با نظریه انطباع معرفتی رواقیان تطبیق داده شده است. در نظریه انطباع معرفتی، رواقیان متقدم ادراک حسی را صورت برای مادۀ نفس می دانند که بر آن حک می شود. رواقیان متقدم یقینی بودن انطباع معرفتی را همسنخ بودن آن با نفس می دانند و از آن در جهت تعالی حکمت و اخلاق در افراد سود می برند. نتایج تحقیق نشان دهندۀ توجه ملاصدرا و رواقیان متقدم درباره همسنخ بودن حاس و محسوس و همچنین فعال بودن نفس در ادراک حسی برای بدست دادن معرفت یقینی حسی است. روش انجام تحقیق تحلیل محتوای آراء و نوآوری تحقیق در زمینه بدست دادن امکان گفتگو میان آراء ملاصدرا و فلسفه رواقی متقدم در زمینه معرفت شناسی است.
تفاصيل المقالة
همچنان که بشر از حسّ و تجربه شخصی تا حس و تجربه دیگر آدمیان به عنوان منبع دانش و معرفت بهره میگیرد و همچنانکه استدلال ها و دادههای عقلانی تمامی نوع بشر، منبعی برای دانش و معرفت تلقی میشود، به همین شکل دانشی را که رسولان آسمانی به بشر میآموزند. منبعی دیگر برای اندوخت أکثر
همچنان که بشر از حسّ و تجربه شخصی تا حس و تجربه دیگر آدمیان به عنوان منبع دانش و معرفت بهره میگیرد و همچنانکه استدلال ها و دادههای عقلانی تمامی نوع بشر، منبعی برای دانش و معرفت تلقی میشود، به همین شکل دانشی را که رسولان آسمانی به بشر میآموزند. منبعی دیگر برای اندوختههای معرفتی و دانشی تلقی میشود و از جهت دستگاه عقلانیت و خردوری آدمی این منبع اگر بالاتر از سایر منابع نباشد حداقل در سطح سایرمنابع دانش قابل استناد و اعتماد است.
در این مقاله با نگاهی نو به منابع کسب معرفت، فرآیند کسب، استخراج و استنباط دانش اسلامی از دو منبع کتاب و سنت، و بر اساس گزارههای معرفتی که در باره هستی و پدیده های خلقت، در این دو منبع منعکس است، بیان می شود. منظور از کتاب قرآن کریم و منظوراز سنت، سخن و رفتار و تأیید پیامبر اعظم و اهل بیت طاهرین میباشد.
در این مقاله منظور از «دانش اسلامی» معرفت و علمی است که اوّلاً از دین اسلام، قرآن و سنت منشأ میگیرد و قابل إسناد و استناد به این دین است و ثانیاً مرتبط با گزارههای هستیشناسانه و واقعیتهای عالم هستی به طور عام و گسترده، اعم از عالم مادّی و غیر مادّی و اعم از علوم عقلی، تجربی، انسانی و غیرانسانی باشد، و اما گزارههای دستوری و توصیهای قرآن و سنت به طور مستقیم از این دایره بیرون خواهند بود.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.