سازمانها به منظور ادامه حیات در محیطهای به شدت پویا و در حال تغییر کسب و کارها، نیازمند استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین هستند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز مدیران خود را بهموقع، خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم نمایند. شرکتهای کوچک و متوسط هم از این نیاز حیا أکثر
سازمانها به منظور ادامه حیات در محیطهای به شدت پویا و در حال تغییر کسب و کارها، نیازمند استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین هستند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز مدیران خود را بهموقع، خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم نمایند. شرکتهای کوچک و متوسط هم از این نیاز حیاتی مستثناء نیستند. گفته میشود این نوع شرکتها قلب اقتصاد جهان امروز هستند و امروزه ترديدي در نقش و اهميت صنايع كوچك و متوسط براي رشد و توسعه اقتصادي كشورها وجود ندارد. شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند با استفاده از فناوریهای نوین، فرایندهای جدیدی چون مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت روابط با مشتری را به شکل مؤثرتری به کاربرند. یکی از مفاهیم نوین عرصه مدیریت کسب و کارها، هوشمندی کسب و کار است که میتواند دادههای مختلف، پراکنده و ناهمگون سازمانی را یکپارچه و منسجم کرده و با استفاده از روشها و برنامههای کاربردی، گزارشهای تحلیلی چندبعدی را برای تصمیمگیری مدیران سازمان فراهم کند. البته در کنار ویژگیهای فوق، یک سبک رهبری قدرتمند، متعهد و تحولگرا نیز باید وجود داشته باشد تا تسهیلکننده پیادهسازی مؤثر سیستمهای هوشمند ساز کسب و کارها باشد. در این مقاله ضمن معرفی مفهوم هوشمندی کسب و کار و رهبری تحولگرا، ضرورت استفاده از سیستمهای هوشمندی کسب و کار و نقش مدیران تحولگرا در شرکتهای کوچک و متوسط مورد بررسی قرار گرفته است.
تفاصيل المقالة
در دنيای امروز که بدون شک مملو از پيچيدگی، ابهام، عدم اطمينان و موقعيتهای چالشبرانگیز، رقابتها و
تعارضهاست، نقش مديريت اثربخش وکارآمد، اهميت بيشتری میيابد. قدرت برای افراد دارای مزايای زيادی است؛ لذا برای به دستآوردن آن در سازمانها دست به تلاش میزنند. نزاع بر أکثر
در دنيای امروز که بدون شک مملو از پيچيدگی، ابهام، عدم اطمينان و موقعيتهای چالشبرانگیز، رقابتها و
تعارضهاست، نقش مديريت اثربخش وکارآمد، اهميت بيشتری میيابد. قدرت برای افراد دارای مزايای زيادی است؛ لذا برای به دستآوردن آن در سازمانها دست به تلاش میزنند. نزاع بر سر قدرت، بحث رفتارهای سياسی در سازمان را پديد میآورد. هدفازانجام پژوهشحاضر ارائهیک مدلترکیبی فازی تصمیمگیری چند شاخصه و تحلیل کیفی، جهت شناسایی ابعاد و شاخصهای وقوع رفتارسیاسی مدیران ارشد بانک مسکن در شعب تهران، با استفاده از تکنیک دلفی فازی وتعیین شدت اثرگذاری و اثرپذیری شاخصها با استفاده از تکنیک آزمایشو تحلیلتصمیمگیری(دیمتل) میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را 20 نفر از مدیران ارشد سازمانهای دولتی( بانک مسکن) که حداقل دارای 10 سال سابقه کار اجرایی و مدیریتی هستند، تشکیل میدهند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بعد ویژگیهای فردی، اثرگذارترین بعد، دارای بیشترین مقدار (R-J)، بامقدار (244/1) و بدین ترتیب، با نفوذترین بعد در میان ابعاد مورد بررسی سنجش رفتار سیاسی مدیران ارشد بانک مسکن قرار میگیرد. همچنین بر اساس کمترین مقدار(R-J)، بعد نگرش های شغلی با مقدار(358/1)، اثرپذیرترین بعد میباشد. براساس بیشترین مقدار(R+J)، بعد ویژگیهای فردی، با مقدار(244/1)، بیشترین تعامل را با بقیه ابعاد داراست.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.