مبدل چندسطحی مدولار خازن شناور به عنوان یک توسعه سختافزاری از مبدل چندسطحی مدولار مرسوم با هدف کاهش ریپل ولتاژ خازن سلولها در کاربرد محرکه الکتریکی در سرعتهای پایین معرفی شده است. ریپل ولتاژ خازن سلولها در این مبدل تنها با تزریق جریان چرخشی فرکانسبالا میان ساقها ک أکثر
مبدل چندسطحی مدولار خازن شناور به عنوان یک توسعه سختافزاری از مبدل چندسطحی مدولار مرسوم با هدف کاهش ریپل ولتاژ خازن سلولها در کاربرد محرکه الکتریکی در سرعتهای پایین معرفی شده است. ریپل ولتاژ خازن سلولها در این مبدل تنها با تزریق جریان چرخشی فرکانسبالا میان ساقها کاهش مییابد. در روش کنترل مرسوم این مبدل، مؤلفه جریان چرخشی با هدف جبرانسازی کامل ریپل ولتاژ در فرکانسهای پایین تزریق میشود که منجر به افزایش غیر ضروری دامنه جریان در ساقهای مبدل میشود. در این مقاله با استخراج رابطه میان ریپل ولتاژ خازن سلولها و دامنه جریان چرخشی فرکانسبالا، سیستم کنترل مبدل اصلاح میگردد. روش کنترل پیشنهادی قادر است تا با تزریق دامنه مناسب از جریان چرخشی، ریپل ولتاژ را در تمام بازه فرکانس به جای جبرانسازی کامل، در یک محدوده مجاز کنترل کند. نشان داده میشود که با جبرانسازی جزئی و کنترل ریپل ولتاژ خازن سلولها در محدوده استاندارد ولتاژ کلیدهای قدرت، علاوه بر کاهش دامنه جریان ساق، تلفات محرکه الکتریکی به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. نتایج شبیهسازی و آزمایشهای عملی عملکرد موفق روش پیشنهادی را تصدیق میکند.
تفاصيل المقالة
در این مقاله، دو روش کنترل پیشبین برای یکسوساز چندسطحی با خروجی دوگانه مقایسه شده است. ساختار مورد بررسی، یکسوساز PUC هفتسطحی است که بر اساس قابلیت اطمینان بالا و هزینه کم انتخاب شده است. افزایش تعداد سطوح ولتاژ ورودی به کاهش دامنه هارمونیکها و به تبع آن، کاهش حجم فی أکثر
در این مقاله، دو روش کنترل پیشبین برای یکسوساز چندسطحی با خروجی دوگانه مقایسه شده است. ساختار مورد بررسی، یکسوساز PUC هفتسطحی است که بر اساس قابلیت اطمینان بالا و هزینه کم انتخاب شده است. افزایش تعداد سطوح ولتاژ ورودی به کاهش دامنه هارمونیکها و به تبع آن، کاهش حجم فیلترهای توان کمک میکند. از طرفی هدایت جریان در این مبدل بهصورت پیوسته انجام میشود و مشکلات گسستگی جریان مانند پیچیدگی در تحلیل و اجبار به استفاده از فیلترهای القایی بزرگ در سمت DC برطرف میگردد. در مرحله اول، طراحی بر اساس روش FCS-MPC انجام شده و دو ولتاژ خروجی متفاوت با نسبتهای 1 و 3 بهدست آمده و کنترل مقادیر DC خروجی و رسیدن به ضریب توان واحد بهخوبی تأمین گردیده است. سپس برای رسیدن به پایداری بهتر در سیستم از روش MPC مبتنی بر تئوری لیاپانوف استفاده شده است. در این روش، متغیرهای هدف در دل تابع لیاپانوف تعریف شدهاند و تابع هزینه نیز برگرفته از همان تابع لیاپانوف میباشد. از مزایای این رهیافت نسبت به روش MPC معمولی، عدم نیاز به تنظیم بهره، پیادهسازی آسانتر و تعداد سنسورهای کمتر است (جریان بار با استفاده از مدل ریاضی یکسوساز 7PUC تخمین زده میشود). شبیهسازی هر دو روش FCS-MPC و MPC مبتنی بر روش لیاپانوف با استفاده از Matlab/Simulink انجام شده و نتایج هر دو روش در کنار هم، ارائه و با یکدیگر مقایسه گردیدهاند. نهایتاً مشاهده میشود که در روش مبتنی بر لیاپانوف، رهگیری جریان بهصورتی نرمتر و با نوسانات کمتری انجام شده و ولتاژ هفتسطحی یکسوساز نیز الگویی منظمتر و شکل سینوسی بهتری دارد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.