• فهرس المقالات عوامل موفقيت

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزيابي نرخ موفقيت واحدهاي فناور مستقر در پار كها و مراكز رشد علم و فناوري
        علیرضا موتمنی محمد حسین آبادی امین  همتی
        شرکت‌های دانش‌بنيان جهت تبديل ايده‌ها و نوآوری‌ها به محصول و ايجاد مشاغل پايدار مبتني بر فناوري، تجاری‌سازی تحقيقات، هم‌افزايی علم و ثروت و توانمندسازی و هدايت دانش‌آموختگان جهت ورود موفق به فضای کسب و کار ايجاد می‌شوند. يكي از عوامل مهم در موفقيت اين شركت‌ها، پارك‌ها و أکثر
        شرکت‌های دانش‌بنيان جهت تبديل ايده‌ها و نوآوری‌ها به محصول و ايجاد مشاغل پايدار مبتني بر فناوري، تجاری‌سازی تحقيقات، هم‌افزايی علم و ثروت و توانمندسازی و هدايت دانش‌آموختگان جهت ورود موفق به فضای کسب و کار ايجاد می‌شوند. يكي از عوامل مهم در موفقيت اين شركت‌ها، پارك‌ها و مراكز رشد علم و فناوري هستند كه با ايجاد ظرفيت‌هاي زيرساختي و حمايت‌هاي قانوني و تجاري‌سازي، ميزان موفقيت اين شرکت‌ها افزايش مي‌یابد. پژوهش حاضر به منظور تعيين نسبت موفقيت شرکت‌های دانش‌بنيان مستقر در مراكز رشد و پارک‌های علم و فناوري و همچنين بررسي ارتباط ميزان موفقيت واحدهاي فناور با تعداد افراد شاغل در اين واحدها و مدت زمان استقرار واحدهاي فناور انجام پذیرفته است. جامعه آماري پارك‌هاي علم و فناوري موجود در ايران در سال 1390 بوده و داده‌های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری گردیده است. براساس نتايج، ميزان موفقيت واحدهاي فناور، 68 درصد بوده و نتایج نشان داد نسبت موفقيت واحدهاي فناور در پارک‌های مختلف با هم يكسان نيست. متوسط تعداد نيروي انساني شاغل در واحدهاي فناور موفق و ناموفق به ترتيب 5 نفر و 8/2 نفر بوده كه با استفاده از آزمون T اين تفاوت تعداد معني‌دار است. همچنين نتایج نشان مي‌دهد متوسط تعداد شاغلين واحدهاي فناور در پارک‌های مختلف با هم متفاوت است. ارتباط بين تعداد شاغلين و موفقيت واحدهاي فناور نشان مي‌دهد رابطه معني‌داري بين اين دو وجود دارد و با افزايش تعداد شاغلين واحدهاي فناور نسبت موفقيت آن‌ها افزايش يافته است. آزمون‌های آماری همچنین رابطه معني‌دار بين مدت استقرار و ميزان موفقيت را تأييد می‌نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسي عوامل موفقيت شرکت‌هاي دانش محور
        حمید مهدوی مرتضی راستی برزکی محسن فتح اله بیاتی
        امروزه نقش کسب و کارهاي کوچک و متوسط (SME ها) در پيشرفت و توسعه کشورها نقشي حياتي و غير قابل انکار است. سرمايه‌گذاري بر روي اين نوع کسب و کارها به توسعه اقتصاد دانش محور منجر مي‌شود. در کشور ما نيز اخيرا اين مسئله بيشتر مورد توجه قرار گرفته و نهادهاي حمايتي مورد توجه أکثر
        امروزه نقش کسب و کارهاي کوچک و متوسط (SME ها) در پيشرفت و توسعه کشورها نقشي حياتي و غير قابل انکار است. سرمايه‌گذاري بر روي اين نوع کسب و کارها به توسعه اقتصاد دانش محور منجر مي‌شود. در کشور ما نيز اخيرا اين مسئله بيشتر مورد توجه قرار گرفته و نهادهاي حمايتي مورد توجه دولت واقع شده است. با توجه به نقش مهم اين سازمان هاي نوپا، بررسي عوامل کليدي موفقيت آنها، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. در اين پژوهش، عواملي که از ديدگاه مديران اين شرکت‌ها در موفقيت اين نوع سازمان‌ها موثرند، به ترتيب اهميت اولويت بندي شده است. اين مقاله در دو بخش کلي ارائه شده است؛ بخش اول به بررسي عوامل موفقيت واحدهاي فناوري اختصاص دارد و در بخش دوم پيشنهادات و راهکارهايي براي رفع موانع پيشرفت ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسي عوامل موفقيت و کارايي در عملکرد کارگزاري¬هاي تامين اجتماعي در شهرهاي پرجمعيت مطالعه موردي استان اصفهان
        سيدحميد  قريشي سیدعلیرضا ابراهیمی
        چکيده زمينه و هدف: هر سازماني به منظور آگاهي از ميزان مطلوبيت و مرغوبيت فعاليت هاي خود به ويژه در محيط هاي پيچيده و پويا نياز مبرم به ارزيابي دارد. از سوي ديگر فقدان نظام ارزيابي و کنترل کارايي و موفقيت در عملکرد يک سيستم و بخصوص در شهرهاي پرجمعيت ، به معناي عدم برقرار أکثر
        چکيده زمينه و هدف: هر سازماني به منظور آگاهي از ميزان مطلوبيت و مرغوبيت فعاليت هاي خود به ويژه در محيط هاي پيچيده و پويا نياز مبرم به ارزيابي دارد. از سوي ديگر فقدان نظام ارزيابي و کنترل کارايي و موفقيت در عملکرد يک سيستم و بخصوص در شهرهاي پرجمعيت ، به معناي عدم برقراري ارتباط با محيط درون و برون سازمان تلقي مي شود، که پيامدهاي آن کهولت و در نهايت مرگ سازمان است. در همين راستا پژوهش حاضر با هدف بررسي عوامل موفقيت و کارايي در عملکرد کارگزاري هاي تامين اجتماعي در شهرهاي پرجمعيت –مطالعه موردي استان اصفهان- انجام شد. هدف اين پژوهش،کاربردي و از نوع توسعه اي و قابل تعميم به شهر هاي پرجمعيت ميباشد. روش‌شناسي: جامعه پژوهش حاضر شامل کليه خبرگان و متخصصان حوزه ي تامين اجتماعي، مديران ستادي، کارکنان و مشتريان کارگزاري هاي تامين اجتماعي استان اصفهان که در سال1398 حدود 10300 نفر گزارش گرديدند. نمونه پژوهش با استفاده از جدول مورگان373نفرتعيين گرديد. گردآوري اطلاعات به روش ميداني صورت پذيرفت و ابزارگردآوري، پرسشنامه محقق ساخته شده بود.درتجزيه وتحليل داده ها از نرم افزار SmartPLS استفاده گرديد. از مدل سازي معادلات ساختاري براي آزمون فرضيه ها و مدل مفهومي پژوهش استفاده گرديد. يافته‌ها: يافته ها نشان داد که ديدگاه مشتريان بر ارزيابي موفقيت و کارايي عملکرد کلي در کارگزاريها، (291/2 t=، p<0.01) تاثير معني داري دارد. همچنين تاثير ديدگاه مديران ستاد بر ارزيابي موفقيت وکارايي عملکرد کلي درکارگزاريها، (988/1 t=، p<0.05)معني دار مي باشد. در حالي که تاثير ديدگاه کارکنان بر ارزيابي موفقيت و کارايي عملکرد (242/0 t=) معني دار نبود.سپس نتايج به دست آمده با رعايت ملاحظات جمعيتي و جغرافيايي به ساير استانهاي پرجمعيت قابل تعميم شد. نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج پژوهش مي توان گفت در بررسي عوامل موفقيت و کارايي در عملکرد کارگزاريهاي سازمان تامين اجتماعي، علاوه بر کارکنان و مديريت، مشتريان هم نقش به سزايي دارند در نتيجه مي توان گفت در پيشبرد اهداف سازمان نظرات مشتريان نبايد ناديده گرفته شود. تفاصيل المقالة