• فهرس المقالات شانس

      • حرية الوصول المقاله

        1 - حکومت‌مندی در تاریخ فلسفه سیاسی
        روح الله  اسلامی فاطمه  ذوالفقاریان
        این مقاله با مبنا قرار دادن فناوري، یعنی عرصه اندیشه عملی و توانایی ناخودآگاهی، بدیهی و حضوری انسان سعی می کند، سه گونه از حکومت‌مندی در سیر فلسفه سیاسی را ترسیم كند. حکومت مندی تنظیم رفتار جمعی انسان‌ها به شیوه مطلوب در امر سیاسی و کاهش احتمال مخاطرات آن و افزایش احتما أکثر
        این مقاله با مبنا قرار دادن فناوري، یعنی عرصه اندیشه عملی و توانایی ناخودآگاهی، بدیهی و حضوری انسان سعی می کند، سه گونه از حکومت‌مندی در سیر فلسفه سیاسی را ترسیم كند. حکومت مندی تنظیم رفتار جمعی انسان‌ها به شیوه مطلوب در امر سیاسی و کاهش احتمال مخاطرات آن و افزایش احتمال سود، لذت و شادی است. بر این اساس سه نوع آرمانی پدیدار آگاهی سیاسی یعنی متافیزیک، فیزیک و اطلاعات سه عصر را شکل می دهند. این مقاله سیر اندیشه ای و عملی به صورت وجه منفی و مثبت سیاست را بررسی کرده و با عرضه بحران‌ها و گذرها نظريه شانس را معرفی می کند. اینکه انواع گوناگون حکومت مندی کدام‌اند؟ آیا هیچ قانون خاصی در حکومت مندی ها به لحاظ تاریخ فلسفه سیاسی وجود دارد؟ تبلور حکومت مندی در سه عصر آگاهی بشر به چه نحوی است؟ سؤال‌هایی هستند که در این مقاله بررسی می‌شوند، تا حکومت مندی از سازة منفی در عصر اطلاعات به تمام حوزة اندیشه سیاسی بسط پیدا کند و در قالب یک نظريه بی‌طرفانه خود را نمایان سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مدیریت احتمالی تراکم با در نظر گرفتن عدم قطعیت‌های سيستم قدرت و استفاده از الگوریتم برنامه‌ریزی مبتنی بر شانس
        مهرداد حجت محمدحسین جاویدی
        تراكم در خطوط انتقال يكي از موانع اصلي براي شكل‌گيري رقابت سالم در بازار برق مي‌باشد و بنابراين تحقيقات متعددي بر روي روش‌هاي مديريت تراكم در بازار برق انجام شده است. از سوي ديگر، رفتار يك سيستم قدرت داراي ماهيت تصادفي است و به‌همين دليل در بسياري از مباحث مطالعاتی مرتب أکثر
        تراكم در خطوط انتقال يكي از موانع اصلي براي شكل‌گيري رقابت سالم در بازار برق مي‌باشد و بنابراين تحقيقات متعددي بر روي روش‌هاي مديريت تراكم در بازار برق انجام شده است. از سوي ديگر، رفتار يك سيستم قدرت داراي ماهيت تصادفي است و به‌همين دليل در بسياري از مباحث مطالعاتی مرتبط با بهره‌برداری و برنامه‌ریزی، سیستم به‌صورت غير قطعي مدل‌سازي و بررسي مي‌گردد. عدم قطعيت‌هاي سيستم قدرت را به‌طور كلي مي‌توان در سه بخش مستقل بار، توليد و شبكه انتقال بررسي نمود. در اين مقاله، هدف ارائه روشي جديد براي تحليل تصادفي تراكم به كمك مدل‌سازي عدم قطعيت‌هاي ذاتي سيستم قدرت است. جهت تحليل مسئله مديريت تراكم به‌صورت احتمالي به‌جاي استفاده از روش‌هاي معمول، از برنامه‌ريزي مبتني بر شانس كه روشي براي مدل‌سازي مسایل بهينه‌سازي تصادفي است، استفاده مي‌گردد. مدل پیشنهادی مدیریت احتمالی تراکم توسط يك روش عددي با تكيه بر الگوريتم ژنتيك كد حقيقي و تكنيك مونت كارلو تحليل مي‌شود. براي مطالعه كارايي روش پيشنهادي، مديريت تراكم به‌صورت احتمالي بر روي شبكه 9باسه اصلاح‌شده IEEE پياده‌سازي مي‌شود. در اين شبكه منتخب، روش پيشنهادي براي تحليل تصادفي تراكم با روش ميانگين مقايسه شده و عملكرد روش ارائه‌شده در اين مقاله ارزيابي مي‌گردد. مطالعه نتایج، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری روش پیشنهادی در مدیریت تراکم شبکه انتقال است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل نسبت «توخه» یا بخت با «تخنه» در اندیشه ارسطو و مقایسه آن با دیدگاه پلوتارک
        مریم صمدیه
        ارسطو در بیان نسبت میان «تخنه» و بخت، موضعی دوگانه دارد؛ از یکسو در اخلاق نیکوماخوسی تخنه و بخت را در یک معنا بکار برده که دارای موضوعی واحدند و در خطابه نیز بخت را سبب بدست آوردن تعداد محدودی از خیرها از طریق تخنه میداند. از سوی دیگر، در متافیزیک میان تخنه و تجربه، و أکثر
        ارسطو در بیان نسبت میان «تخنه» و بخت، موضعی دوگانه دارد؛ از یکسو در اخلاق نیکوماخوسی تخنه و بخت را در یک معنا بکار برده که دارای موضوعی واحدند و در خطابه نیز بخت را سبب بدست آوردن تعداد محدودی از خیرها از طریق تخنه میداند. از سوی دیگر، در متافیزیک میان تخنه و تجربه، و بخت و بی‌تجربگی ارتباط برقرار نموده و تخنه و بخت را نقطه مقابل هم معرفی میکند؛ زیرا معتقد است تجربه، تخنه را بوجود می‌آورد و بی‌تجربگی انسان را در معرض بخت و اتفاق قرار میدهد. این در حالی است که بررسی اندیشه های ارسطو بیانگر این واقعیت است که تخنه نمیتواند ناشی از بخت باشد، زیرا تخنه متضمن شناخت علت است درحالیکه بخت در دیدگاه ارسطو، علتی بالعرض، نامعین و ناپایدار است. همچنین بررسی رابطة تخنه با «آلثیا» یا کشف و گشودگی، نشان میدهد که تخنه نمیتواند حاصل بخت باشد، چراکه از نظر ارسطو، تخنه ازجمله فضایل عقلانی است که سبب انکشاف حقیقت میشود و این انکشاف خود نتیجة دانش و آگاهی هنرمند از نتیجة کار خویش است. پلوتارک نیز همچون ارسطو بخت را بعنوان علت میپذیرد، اما برخلاف ارسطو، تخنه را امری میداند که با وجود آن، بخت معنای خود را از دست میدهد. او معتقد است تخنه حاصل خرد آدمی است و بهمین دلیل نمیتواند نتیجة بخت باشد. تفاصيل المقالة