بخشی از عرفان قرن ششم، حاصل اندیشههای «روزبهان بقلی» است. در کتاب «عبهر العاشقین»، روزبهان بقلی با بیان شاعرانه در قالب نثر، اندیشۀ پویا را با خلاقیت درآمیخته و مرزهای بین شعر منثور و نثر منظوم را درهم تنیده است. در بررسی زبان «عبهر العاشقین» در این پژوهش، مؤلفههای آش أکثر
بخشی از عرفان قرن ششم، حاصل اندیشههای «روزبهان بقلی» است. در کتاب «عبهر العاشقین»، روزبهان بقلی با بیان شاعرانه در قالب نثر، اندیشۀ پویا را با خلاقیت درآمیخته و مرزهای بین شعر منثور و نثر منظوم را درهم تنیده است. در بررسی زبان «عبهر العاشقین» در این پژوهش، مؤلفههای آشناییزدایی در نثر او با تأکید بر آرای «لیچ» شناسایی شد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از ابزار منابع کتابخانهای استفاده شده است. زبان روزبهان در این کتاب، نظامی ویژه دارد و شگردهای آشناییزدایی، قاعدهکاهی و قاعدهافزایی زبانی، متأثر از تجربه¬های عرفانی روزبهان به خوبی نمود یافته است. قاعدهافزایی از طریق فرایند تکرار کلامی به شکل توازن حاصل از تکرار واژگانی است و از این میان تکرار آوایی ناقص بیشتر از تکرار آوایی کامل در قالب کلمات مسجع (متوازی و مطرف) و متجانس وجود دارد. قاعدهکاهی (هنجارگریزی) نیز به عنوان عاملی در ایجاد آشناییزدایی در قالب تشخیص و تشبیه و استعاره، پربسامدترین صور خیال در «عبهر العاشقین» است و ترکیبات واژگان که به شکل هنری و بدیع درآمیختهاند از زبان آشناییزدایی مینمایند. تتابع اضافات و به کارگیری آیه و حدیث و متناقضنمایی نیز از شگردهای او در این اثر به شمار میآید.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.