• فهرس المقالات حماسه

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مقايسه کارنامة اردشير بابکان و افسانه‌هاي کتاب منتسب به بارسوما بر اساس گزارش موسي خورني
        محمدرضا  اميني
        اطلاعات بسيار مهمي دربارة وجود کتابي به زبان يوناني در تاريخ و افسانه‌هاي ايراني که بخشي از آن شبيه کارنامه اردشير بابکان به نظر می‌رسد، در نوشته‌ها‌ي نخستين مورخ ارمني قرن پنجم ميلادي، موسي خُورِني، ثبت شده است. در گزارش کوتاهِ اين مورخ، بخشي از اين افسانه‌ها دربارة ار أکثر
        اطلاعات بسيار مهمي دربارة وجود کتابي به زبان يوناني در تاريخ و افسانه‌هاي ايراني که بخشي از آن شبيه کارنامه اردشير بابکان به نظر می‌رسد، در نوشته‌ها‌ي نخستين مورخ ارمني قرن پنجم ميلادي، موسي خُورِني، ثبت شده است. در گزارش کوتاهِ اين مورخ، بخشي از اين افسانه‌ها دربارة اردشير و بخش ديگري از آنها به شخصيت‌هاي اساطيري و تاريخي ديگر مربوط مي‌شوند، اما غالب محققان و از جمله تئودور نولدکه، به اشتباه، همة اين افسانه‌ها را یک‌جا مربوط به اردشير پنداشته‌اند. اين امر به استنتاج نادرست در ديگر زمينه‌ها به‌ويژه دربارة افسانه پرورش کوروش انجاميده است. از سوي ديگر اساساً این گزارش خورني دربارة کتاب مذکور که حاوي نام نويسنده و نيز مترجم ايراني آن هم هست، سخت مورد بي‌توجهي قرار گرفته است. در مقالة حاضر دلايل رد اين اشتباهِ رايج، بيان شده و علاوه بر آن کوشش شده تا به ويژه بر اساس پژوهش‌هاي جديد محققان ارمني‌ و با تکيه بر اصول زبانشناسي، به تجزيه و تحليل گزارش خورني و مقايسه آن با متن کارنامه پرداخته شود. از نام‌هاي نويسنده و مترجم کتاب که تاکنون ناشناخته مانده و فقط با ضبط‌هاي آشفته و مغشوش در معدودي از کتاب‌ها آمده، نیز صورت‌بندي صحيح‌تري ارائه گردیده است. برای اطمینان بیشتر افسانه‌هايي که خورني به آنها اشاره کرده با متن کارنامه، ترجمه‌هاي ارمني و فرانسه و نيز با روايت شاهنامه مقابله شده است. نتايج به‌دست آمده مي‌تواند براي پژوهش درباره کارنامه اردشير بابکان، اساطير و ادبيات ايران باستان و مخصوصاً منابع از ميان رفته‌اي همچون خداينامه و تاريخ روابط ادبي ايران و غرب در دورة باستان و ارزیابی شیوه تاریخ‌نویسی موسی خورنی راهگشا باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - رویکردی انتقادی به رأی باختین در باب حماسه با محوریت شاهنامة فردوسی
        کاظم  دزفولیان
        نظریه‌پردازان ادبی معاصر، از چشم‌اندازهایي مختلف ژانرهای ادبی را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند. دراین میان، میخائیل باختین نظریه‌پرداز بزرگ روس، جایگاه ویژه‌ای دارد. وی با تأکید بر اصطلاح کلیدی "منطق مکالمه" درمیان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان و آن هم رمان‌های داستای أکثر
        نظریه‌پردازان ادبی معاصر، از چشم‌اندازهایي مختلف ژانرهای ادبی را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند. دراین میان، میخائیل باختین نظریه‌پرداز بزرگ روس، جایگاه ویژه‌ای دارد. وی با تأکید بر اصطلاح کلیدی "منطق مکالمه" درمیان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان و آن هم رمان‌های داستایفسکی را واجد ماهیت گفتگویی و چند آوایی می‌شمرد. بر همین اساس، باختین آثار حماسی و تراژدیک را فاقد خصلت مکالمه‌ای می‌داند. در نظر وی، تک آوایی و تک صدایی برچنین آثاری حاکم است و صدای راوی بر فراز صداهای شخصیت‌های داستان شنیده می‌شود. ما در این مقاله برآنیم تا با استناد به آراء و اندیشه‌های باختین، و با محوریت شاهنامة فردوسی این مدعا را مورد نقد و بررسی قرار دهیم و با ذکر پاره‌ای از داستان‌ها و مؤلفه‌های بنیادین شاهنامه، بر منطق گفت و شنودیِ آن، تصریح و تأکید نماییم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - "ديگري" و نقش آن در داستان‌هاي شاهنامه
        كاظم  دزفوليان راد عیسی امن‌خاني
        «دیگری» مفهومی است که توجه به آن با آثار کسانی چون هوسرل، هایدگر، سارتر(در حوزه ی فلسفی) و باختین(در حوزه ی ادبی) آغاز گردید. توجه به اين مفهوم، سبب ایجاد چشم‌اندازهای جدیدی در مباحث فلسفی و ادبی گردید. نویسندگان این مقاله، با استفاده از آرا باختین و جایگاه «دیگری» در ا أکثر
        «دیگری» مفهومی است که توجه به آن با آثار کسانی چون هوسرل، هایدگر، سارتر(در حوزه ی فلسفی) و باختین(در حوزه ی ادبی) آغاز گردید. توجه به اين مفهوم، سبب ایجاد چشم‌اندازهای جدیدی در مباحث فلسفی و ادبی گردید. نویسندگان این مقاله، با استفاده از آرا باختین و جایگاه «دیگری» در اندیشه ی او، داستان هایي از شاهنامه را كه رستم در آنها حضور دارد، بازخوانی کرده؛ افق‌های تازه ای پیش روی خوانندگان گشوده‌اند. بر این اساس داستان های شاهنامه را می توان به سه دسته ی زیر تقسیم کرد: الف) داستان هایی که در آن سخن از حذف و غیاب دیگری است: این داستان ها بیشترین حجم شاهنامه را به خود اختصاص داده اند. ب) داستان هایی که در آن تلاش بر حفظ و عدم غیاب دیگری است: تنها نمونه‌ی این داستان ها در شاهنامه، داستان رستم و اسفندیار است؛ داستانی که در آن دو هماورد ـ که هر دو چهره ای نیک و اسطوره ای دارند ـ هرگز راضی به حذف و غیاب دیگری نیستند. ج) داستان هایی که در حدّ فاصل این دو قرار می گیرند: مانند داستان رستم و سهراب، که در آن می توان عناصر داستان های حماسی و داستان های تراژدی را با‌‌هم مشاهده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - حماسه عرفاني، يكي از انواع ادبي در ادبيات فارسي
        حسینعلی قبادی
        به رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم مي‌خورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينه‌هاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و ب أکثر
        به رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم مي‌خورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينه‌هاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و بيش از آنكه مربوط به حوزه‌هاي انديشه و تفكر گوناگون باشند، فن ادبي و زاييده‌اي زيبا از توان هنري خالقان ذوقمند به شمار مي‌آيند. اين همسانيها ـ لااقل در عرصه ادبيات فارسي ـ به ويژه در آبشخورهاي اسطوره‌اي، نماد سازيها و تصوير آفريني‌ها از آرمانهاي بلند انساني، پيامها و بن‌مايه‌هاي متنو‌ّع خود را نشان داده‌اند. افزون بر آن، در مسير تحول تفكر فلسفي ايراني، «حماسه عرفاني» يكي از پرمايه‌ترين شاخه‌هاي انديشه در اين سرزمين بوده است و آثار سهروردي مـَثـَل اعلي و نمونه كامل آن به شمار مي‌آيد. ورود بن‌مايه‌ها، حتي روايتها و تصويرها و اسطوره‌هاي متون حماسي در متون ادبي فارسي ـ از جمله منطق‌الطير عطار ـ شواهد ديگري براي اثبات اين مدعاست. در اين مقاله اين تلاقي‌ها و همساني‌ها به اجمال بازشناسانده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ویژگیهای برجسته و متمایز پهلوان بانوان در روایات حماسی فارسی
        انسیه هاشمی قلاتی
        یکی از نکات قابل ِ تأمل در متون حماسی ایران زمین، وجود پهلوان بانوانی است که دلاوری، شجاعت، سلحشوری و رزم آوری آنان زبانزد خاص و عام است. مردان جنگی در میدان های نبرد، در مقابل این دلاوران از پای درمیآیند و و غرور سلحشورانه‌شان در هم می‌شکند. وجود چنین پهلوانانی احتمالا أکثر
        یکی از نکات قابل ِ تأمل در متون حماسی ایران زمین، وجود پهلوان بانوانی است که دلاوری، شجاعت، سلحشوری و رزم آوری آنان زبانزد خاص و عام است. مردان جنگی در میدان های نبرد، در مقابل این دلاوران از پای درمیآیند و و غرور سلحشورانه‌شان در هم می‌شکند. وجود چنین پهلوانانی احتمالا فرهنگی است که در آن زنان و یا ایزدبانوانی نیرومند نقش آفرینی می‌کردند. این پهلوان‌بانوان زیباروی در بیشتر ویژگی های رزمی با همآوردان مرد خود برابرند، اما آنچه در خور توجه است، وجود ویژگی‌های برجسته‌ای در میان برخی از آنان است؛ ویژگی‌هایی که موجب تمایزشان از دیگر پهلوانان می‌گردد. شاید بتوان گفت که این تمایز خصیصه‌ها، از جنسیت مؤنّث آنان سرچشمه می‌گیرد. موضوع مورد بحث این مقاله، همین ویژگیهای منحصر به فرد است. در این پژوهش، پهلوان‌بانوان مطرح روایات حماسی فارسی چه ایرانی و چه انیرانی، معرفی می‌شوند و ویژگی‌‎های متمایزی در آنان مانند زیبایی خیره‌کننده، عشق‌ورزی و همسرگزینی، پنهان کردن جنسیت در نبرد، تظاهر به مرد بودن و جنگ با خواستگار شرح داده میشود تا نقش این گروه پهلوانی کمتر شناخته شده در روایات حماسی بیش ّ تر مورد توجه قرار گیرد. دو گروه پهلوان‌بانو در تمام ویژگی‌های برجسته‌شان به غیر از عشق ورزی و همسرگزینی با یکدیگر شباهت دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - رستم‌نامه تلاشی برای حفظ حماسۀ ملّی و پهلوانان بومی‌
        ابراهیم استاجی هستی  قادری‌ سهی
        حماسه‌ها در تجدید حیات فرهنگ ملّی، نقش درخور توجهی داشته‌اند؛ به همین روی برخی از جریان‌های فکری جزم‌اندیش، با هرگونه نماد و اثر بومی و ملّی با رنگ و بوی فرهنگ ایرانِ پیش از اسلام، مخالف بودند و به مقابله با آن می‌پرداختند. پیداست رستم‌نامه از آن دست آثاری است که سرایند أکثر
        حماسه‌ها در تجدید حیات فرهنگ ملّی، نقش درخور توجهی داشته‌اند؛ به همین روی برخی از جریان‌های فکری جزم‌اندیش، با هرگونه نماد و اثر بومی و ملّی با رنگ و بوی فرهنگ ایرانِ پیش از اسلام، مخالف بودند و به مقابله با آن می‌پرداختند. پیداست رستم‌نامه از آن دست آثاری است که سراینده در منظومۀ خود با موضوع مسلمان شدنِ رستم به دست حضرت علی(ع)، در پیِ آن بوده است که با آمیختن دو شخصیت ملّی ـ داستانی و دینی ـ مذهبی در میانۀ این دو بُعد، تعادل ایجاد کند و در برابر نگاه تک‌بعدی برخی از افراد، مدعی شود که اگر قهرمان ملّی ایرانیان، رستم در شرایط زمانی و تاریخی متفاوتی قرار می‌داشت و امکان آشنایی با اهل بیت برای او فراهم بود، بی‌تردید مسلمان می‌شد. در این پژوهش با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی چرایی و چگونگی در آمیختن شخصیت‌های دینی و حماسۀ ملّی در رستم‌نامه مورد بررسی قرار می‌گیرد. تفاصيل المقالة