سوریه یکی از کشورهایی است که از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در سیاست خاورمیانه ای روسیه برخوردار است. امروزه با شکل گیری بحران سیاسی در سوریه، این کشور عرصه اختلافات و رقابت های ژئوپلیتیک دو کشور آمریکا و روسیه گشته و هر یک بر اساس اهداف و منافع خود به ایفای نقش أکثر
سوریه یکی از کشورهایی است که از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در سیاست خاورمیانه ای روسیه برخوردار است. امروزه با شکل گیری بحران سیاسی در سوریه، این کشور عرصه اختلافات و رقابت های ژئوپلیتیک دو کشور آمریکا و روسیه گشته و هر یک بر اساس اهداف و منافع خود به ایفای نقش در این بحران می پردازند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که دلایل اهمیت استراتژیک سوریه در تقابل روسیه با آمریکا چیست؟ و چرا روسیه این گونه از بشار اسد حمایت می کند؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که در رقابت های آمریکا و روسیه، سوریه آخرین برگ برنده مسکو برای حفظ قدرت منطقه ای خود و باقی ماندن در جرگه قدرت های بزرگ است؛ لذا شکست و سرنگونی اسد، افول قدرت در مسکو را به نمایش می گذارد. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک سوریه در منطقه و اهمیت استراتژیک این کشور در معادلات بین المللی، مسکو در تلاش است تا ضمن حفظ نظام سیاسی سوریه با بهره مندی از ابزارهای مختلف(سیاسی، نظامی،...)، بیشترین نقش را در آینده سوریه ایفاء کند؛ تا بتواند ساختار و نظم کلی در منطقه را حفظ و مانع از گسترش دخالت و نفوذ غرب به ویژه آمریکا در منطقه شود. مقاله پیش رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه رئالیسم تهاجمی شکل می گیرد.
تفاصيل المقالة
ناتو بعد از جنگ سرد تلاش کرد با توسل به عملیاتهای بشردوستانه، دامنه نفوذ امنیتی خود را در مناطق پیرامونی از جمله خاورمیانه گسترش دهد. ناتو طی سالهای گذشته با دو بحران امنیتی بزرگ در مرزهای جنوبی خود یعنی بحران لیبی و سوریه مواجه بوده است که در برخورد با هر کدام از این أکثر
ناتو بعد از جنگ سرد تلاش کرد با توسل به عملیاتهای بشردوستانه، دامنه نفوذ امنیتی خود را در مناطق پیرامونی از جمله خاورمیانه گسترش دهد. ناتو طی سالهای گذشته با دو بحران امنیتی بزرگ در مرزهای جنوبی خود یعنی بحران لیبی و سوریه مواجه بوده است که در برخورد با هر کدام از این بحران ها، راهبرد امنیتی متفاوتی را در پیش گرفته است. راهبرد مداخله نظامی در لیبی (2011) و راهبرد عدم مداخله در سوریه نه تنها نشانگر تناقضهای عملی در راهبردهای امنیتی بلکه بازتاب تناقضهای هنجاری در رویکردهای امنیتی ناتو است. بر این اساس، سوال اصلی مقاله این است که عوامل بهوجودآورنده این تناقضهای عملی و هنجاری ناتو به خصوص در قبال بحرانهای منطقهای از جمله دو بحران بزرگ لیبی و سوریه کدامها هستند؟ تز اصلی مقاله این است که تفاوت در رویکرد قدرتهای بزرگ رقیب ناتو، نقش بازیگران منطقهای نوظهور و توانمندی داخلی کشورهای هدف، مهمترین عوامل بهوجودآورنده راهبردهای امنیتی متناقض ناتو در قبال بحرانهای منطقهای بوده است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.