علم اخلاق درباره اهمیت والای انسان بحث و مطالعه میکند و اثبات پیوستگی اصول ان، از شاخه های مسئله تحسین و تقبیح است. کلیت و پیوستگی اصول علم اخلاق با تغییر مقتضیات، عادات، تقالید دچار دگرگونی نمی شود. مباحث ناظر به تحسین و تقبیح نیز از مسائل کاربردی و زیربنایی علم اخلاق أکثر
علم اخلاق درباره اهمیت والای انسان بحث و مطالعه میکند و اثبات پیوستگی اصول ان، از شاخه های مسئله تحسین و تقبیح است. کلیت و پیوستگی اصول علم اخلاق با تغییر مقتضیات، عادات، تقالید دچار دگرگونی نمی شود. مباحث ناظر به تحسین و تقبیح نیز از مسائل کاربردی و زیربنایی علم اخلاق است و اختلاف قرائت و برداشت حسن و قبح در علم اخلاق نگره های متهافتی ایجاد کرده است. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای ضمن عنایت به مبانی نظری اشاعره و استاد سبحانی درباره حسن و قبح به اثربخشی آن به مکاتب اخلاق هنجاری پرداخته است. معرفت شناسی اشاعره نسبت به حسن و قبح شرعی پیامدهای متعددی به دنبال داشته است همچون باور به کسب و اطاعت به جای خلق و تولید، ایلام، جواز عوض و عدم آن، جواز تکلیف مالایطاق و عدم تکلیف، تبعیض میان انسانها در دنیا و آخرت، نبوت و عصمت، ارسال رسل و عدم آن، تسخیر، تفضل الهی نسبت به همه یا بعضی از بندگان حتی فساق و کافران. از دیگر سو استاد سبحانی با پیجویی نظریه فطرت اخلاقی و تکیه بر حسن وقبح ذاتی، نظریه اخلاقی خود را با بحث از اخلاق هنجاری آغاز می نماید و به طور کلی در پی تبیین نظامی از قواعد و اصول حاکم بر افعال اخلاقی است. نوعی تامل فلسفی درباره اصول اخلاقی و ارائه دلیل برای اعتقادات و ارزشها از منظر استاد سبحانی منجر به ارائه اخلاق جاویدان و فطری شده است.
تفاصيل المقالة
نظریۀ تناسب وجودی نظریهای است دربارۀ ارزش اخلاقی که بر مبنای نگاه واقعگرایانه به اخلاق ارائه شده است. این نظریه بر آن است که همۀ ارزشهای اخلاقی قابل ارجاع به یک ارزش بنیادین هستند؛ آن ارزش بنیادین تناسب وجودی است و تناسب وجودی با خدا در این نظریه نقش محوری در ارزشبخ أکثر
نظریۀ تناسب وجودی نظریهای است دربارۀ ارزش اخلاقی که بر مبنای نگاه واقعگرایانه به اخلاق ارائه شده است. این نظریه بر آن است که همۀ ارزشهای اخلاقی قابل ارجاع به یک ارزش بنیادین هستند؛ آن ارزش بنیادین تناسب وجودی است و تناسب وجودی با خدا در این نظریه نقش محوری در ارزشبخشی اخلاقی دارد. یک سؤال دربارۀ این نظریه ناظر به جایگاه این نظریه در فلسفۀ اخلاق است. آیا این نظریه یک نظریۀ فرااخلاقی است یا به قلمروی اخلاق هنجاری تعلق دارد یا حالت سومی قابل فرض است؟ با بررسیهایی که در این تحقیق صورت گرفت این نتیجهگیری به عمل آمد که هدف اساسی نظریۀ تناسب وجودی یک هدف نظری در قلمروی اخلاق هنجاری است و برخی اهداف عملی هنجاری نیز از طریق آن قابل تحقق است. با اینحال، مباحث و مدعیاتی که در این نظریه مطرح میشود محدود به اخلاق هنجاری نیست؛ بلکه گاهی جنبۀ فرااخلاقی پیدا میکنند و چه بسا از آن هم فراتر روند و حوزههایی دیگر از فلسفه را دربرگیرد. بنابر این، بهتر است این نظریه را یک نظریۀ ارزش مطابق با اصطلاحی رایج بدانیم که همۀ این حوزهها را پوشش میدهد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.