-
حرية الوصول المقاله
1 - سنّت و مدرنيته در رمان «همسايهها»
مهبود فاضلی فاطمه سادات حسينيرابطۀ جامعه و ادبيات، يکي از موضوعاتي است که در تحقيقات ادبي به آن پرداخته ميشود. رابطۀ سنّت و مدرنيته به عنوان يک مسئلۀ اجتماعي، در آثار ادبي نيز بازتاب يافته است. نمايش عناصر اين دو (با تکيه بر نظريات «آنتوني گيدنز») در رمان «همسايهها»، تبيين رابطۀ عناصر سنّت و مدرن أکثررابطۀ جامعه و ادبيات، يکي از موضوعاتي است که در تحقيقات ادبي به آن پرداخته ميشود. رابطۀ سنّت و مدرنيته به عنوان يک مسئلۀ اجتماعي، در آثار ادبي نيز بازتاب يافته است. نمايش عناصر اين دو (با تکيه بر نظريات «آنتوني گيدنز») در رمان «همسايهها»، تبيين رابطۀ عناصر سنّت و مدرنيته و انعکاس نظر نويسندگان دربارۀ اين دو، هدف اصلي اين پژوهش را شکل ميدهد. آنتوني گيدنز معتقد است که سنّتها در مدرنترين جوامع نيز به حضور خود ادامه ميدهند. نتايج پژوهش، بیانگر اين نکته است که شاخصهاي سنّتي فرهنگي و اجتماعي بيشتر از عناصر مدرن در اين زمينهها در داستان ديده ميشود؛ به همين دليل هر چند عناصر اقتصادي و سياسي بيشتر مدرن هستند، در مجموع مغلوب سنّتها ميشوند و موفّق نميشوند خود را تثبيت کنند. محمود به بيشتر سنّتها بهويژه سنن فرهنگي نگاهي منفي دارد؛ امّا از نقد عناصر مدرن نيز غافل نميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نقد اقلیمی رمان «درخت انجیر معابد»
خدیجه بهرامی رهنمانقد اقلیمی، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به بررسی اقلیم خاص یک منطقه و تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و ... می پردازد. احمد محمود، جزو آن دسته از نویسندگانی است که توجه ویژه ای به اقلیم جنوب داشته است و مولّفه های نقد اقلیمی را می توان، أکثرنقد اقلیمی، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به بررسی اقلیم خاص یک منطقه و تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و ... می پردازد. احمد محمود، جزو آن دسته از نویسندگانی است که توجه ویژه ای به اقلیم جنوب داشته است و مولّفه های نقد اقلیمی را می توان، در آثار او از جمله «درخت انجیر معابد» جست وجو کرد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مسئله اصلی تحقیق، آن است که احمد محمود، با استفاده از کدام ویژگی های شاخص، به بازتاب اقلیم جنوب در رمان «درخت انجیر معابد» پرداخته است؟ احمد محمود، با استفاده از عناصر زبانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به بازتاب اقلیم جنوب در این رمان پرداخته و بدین ترتیب، به حوزة اقلیمی نویسی جنوب، هویّتی مستقل بخشیده است. هدف از این پژوهش، آن است که نحوة تأثیرگذاری اقلیم جنوب را بر زبان، فرهنگ، باورهای عامه، آداب و رسوم، مسائل سیاسی شهر اهواز و ... مورد بررسی قرار دهیم. اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر از آن روست که به وسیلة نقد اقلیمی، می توان به خوانش جدیدی از متن و نیز، به تشخّص سبکی احمد محمود از سایر نویسندگان دست یافت. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که مختصات جغرافیایی و ناحیه ای بر شکل گیری نوع پوشش، معماری، شغل ها و تحوّلات سیاسی اثر گذار بوده است. عناصر اقلیمی و طبیعت، سبب ساز شکل گیری بسیاری از باورهای عامه از جمله دخیل بستن به درخت، شمع افروختن، قربانی کردن برای درخت و... شده است. نویسندة رمان، با استفاده از صورخیال اقلیمی، به بازتاب هوای گرم و شرجی و بارش کم باران در خوزستان پرداخته، و نیز عناصر طبیعت و اقلیم جنوب، زمینه ساز کشمکش میان دو جامعة سنتی و مدرن شده است. احمد محمود، ورود بیگانگان و چپاول نفت را دست مایة نغزی برای بیداری مردم در این رمان قرار داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تحلیل روانزخم حاصل از جنگ در رمان «زمین سوخته»
اسد آبشیرینی قدرت قاسمیپور زهرا سواعدیروانزخم، آسیبی روانتنی- اجتماعی است که در اثر عوامل مختلفی بر ذهن فرد وارد میشود؛ تأثیری عمیق بر آن میگذارد و چه¬بسا زندگی و سرنوشت او را به سمت و سوی دیگری سوق میدهد. یکی از حوادثی که تأثیر طولانیمدّت بر روان فرد میگذارد، حوادث جنگ است. از این¬روی به واسطه جنگه أکثرروانزخم، آسیبی روانتنی- اجتماعی است که در اثر عوامل مختلفی بر ذهن فرد وارد میشود؛ تأثیری عمیق بر آن میگذارد و چه¬بسا زندگی و سرنوشت او را به سمت و سوی دیگری سوق میدهد. یکی از حوادثی که تأثیر طولانیمدّت بر روان فرد میگذارد، حوادث جنگ است. از این¬روی به واسطه جنگهای متعدّدی که همواره در طول تاریخ گریبانگیر کشور ما بوده، بهویژه جنگ تحمیلیِ هشتساله، روایت ادبیِ روانزخم در آثار برخی نویسندگان ایرانی راه یافته است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و بر آن است که نمودهای بیان ادبی این ضایعۀ روانی را در رمان «زمین سوخته» احمد محمود بررسی کند و آسیب واردشده بر روان هر یک از شخصیّتها را تحلیل نماید. برای همین، نخست به مباحث نظری درباره روانزخم پرداخته، سپس تأثیر آن را بر شخصیّتهای رمان یادشده تحلیل و بررسی کرده است. در پایان، این نتیجه حاصل شد که واکنش هر یک از شخصیت¬ها، با دیگری متفاوت است؛ بدین ترتیب که بر اثر روانزخمهای واردشده بر آنان، شخصیّت «شاهد» در آسایشگاه روانی بستری میشود؛ «ننهباران» از شخصیّت پیشین خود فاصله میگیرد؛ «نرگس» دچار افسردگی حاد میشود و «گلابتون» مشاعر خود را بهکلّی از دست میدهد. بدیهی است در کنار آثار درخشان داستانی در ستایش از قهرمانیهای ظهور یافته در دفاع مقدس این رمان از منظر چارچوب نظری مختار نیز در خور مطالعه میتواند باشد. تفاصيل المقالة