هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد أکثر
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
تفاصيل المقالة
امروزه اداره سازمانها دیگر با مهارتهای سنتی امکانپذیر نیست. لذا روشهای آموزش این مهارتها نیز با روشهای آموزشی پیشین تفاوت اساسی یافته است. امروزه برای اثرگذاری و ارتقای کیفیت در آموزشهای ضمن خدمت به ابداع روشهای نوآورانه بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود. یکی از این أکثر
امروزه اداره سازمانها دیگر با مهارتهای سنتی امکانپذیر نیست. لذا روشهای آموزش این مهارتها نیز با روشهای آموزشی پیشین تفاوت اساسی یافته است. امروزه برای اثرگذاری و ارتقای کیفیت در آموزشهای ضمن خدمت به ابداع روشهای نوآورانه بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود. یکی از این روشهای نوین «فن بازیوارسازی» در آموزش است. مقاله حاضر ضمن توجه به مزایای بازیوارسازی در آموزش به بررسی جایگاه این فن در آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما براساس چارچوب پژوهش سرجیوجیمنز میپردازد. روش پژوهش در این تحقیق از نوع اکتشافی و دادههای پژوهش براساس مشاهده هفت دوره آموزش الکترونیکی (از آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما) و مصاحبه با ده نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان اداره کل آموزش سازمان صدا و سیما گردآوری و نهایتاً براساس کدگذاری سه مرحلهای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی) تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد در آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما عناصر بازیوارسازی به صورت آگاهانه و هدفمند استفاده نمیشود و بازیوارسازی در آموزشهای سازمان جایگاه مناسبی ندارد. ولی چنانچه طراحی مناسبی در این خصوص صورت گیرد، زمینهها و انگیزههای لازم برای بهبود آموزشهای ضمن خدمت کاملاً مهیا است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.