اميد و نااميدي از ويژگيهاي مهم انسان است كه با تنگناها و گشايشهاي زندگي او نمود مييابد. دربارۀ اين دوگانه، نظريه های گوناگوني در عرصههاي مختلفي چون فلسفه، اخلاق، روانشناسي، علوم اجتماعي و... وجود دارد. اميد و نااميدي با يكديگر ديالكتيك دارند و رنج به عنوان نمودي ا أکثر
اميد و نااميدي از ويژگيهاي مهم انسان است كه با تنگناها و گشايشهاي زندگي او نمود مييابد. دربارۀ اين دوگانه، نظريه های گوناگوني در عرصههاي مختلفي چون فلسفه، اخلاق، روانشناسي، علوم اجتماعي و... وجود دارد. اميد و نااميدي با يكديگر ديالكتيك دارند و رنج به عنوان نمودي از نااميدي، بستري براي زايش اميد است. اين دوگانه داراي دو بعد فردی و اجتماعی است كه در ارتباط مستقیم با يكديگرند. فرد به مثابه اجتماع است؛ بنابراین امید یا ناامیدی فردی و حتي يأس فلسفي غالباً تحت تأثیر وضعیت اجتماعی است. با توجه به اينكه انسان سوژۀ اصلي رمان است، ميتوان بازنمايي امید یا ناامیدی را در رمان بررسيد. «يكليا و تنهايي او» نوشته تقي مدرسي از جمله اولين رمانهاي تمثيلي پس از کودتای 28 مرداد است كه به صورت غير مستقيم سعي در بازنمايي وضعيت جامعۀ ايران دارد. جستار حاضر با روش توصيفي - تحليلي به تحليل دوگانه اميد و نااميدي و ساختهاي انديشگاني آن در اين اثر ميپردازد؛ با اين پيش فرض كه هرچند نااميدي گفتمان اين رمان است، نوعي اميد در بطن آن نهفته است. بنابراين ميتوان به «يكليا و تنهايي او» از دريچه اميد نيز نگريست و آن را منعكسكننده صرف يأس و شكست ندانست.
تفاصيل المقالة
داستان «شیخ صنعان»، حکایت عشق و سرسپاری پیری راهدان به دختری از آیینی دیگر و کافر شدن پیر است. یکی از عرصه های بازتاب این حکایت، رمان فارسی است. این داستان در شمار قابل تأملی از رمان های فارسی، گاه به شکل بازآفرینی و گاه به شکل بازنویسی بازتاب یافته است. هدف پژوهش حاضر أکثر
داستان «شیخ صنعان»، حکایت عشق و سرسپاری پیری راهدان به دختری از آیینی دیگر و کافر شدن پیر است. یکی از عرصه های بازتاب این حکایت، رمان فارسی است. این داستان در شمار قابل تأملی از رمان های فارسی، گاه به شکل بازآفرینی و گاه به شکل بازنویسی بازتاب یافته است. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن و مقایسه و تحلیل بازنویسی ها و بازآفرینی های حکایت عرفانی شیخ صنعان در حوزۀ رمان فارسی، با تکیه بر رمانهای «یکلیا و تنهایی او»، «سووشون»، «طوبی و معنای شب» و «رود راوی» است. با بررسیهای انجام شده مشخص گردید که بیاختیاری در برابر عشق در هر چهار رمان مانند داستان شیخ صنعان مشهود است؛ اما نوع عکسالعمل شخصیتهای داستان بعد از دلسپاری به معشوق متفاوت است. همچنین تعالی شخصیت پیر از طریق عشق در هر چهار روایت اتفاق میافتد. در سرنوشت معشوق (زن) بعد از حادثۀ عشق نیز تفاوتهایی مشاهده میشود. به جز «یکلیا و تنهایی او»، در سه داستان دیگر، زن نیز به رستگاری میرسد. همچنین در کنار انگیزۀ الهی -برای دچار ساختن هر یک از شخصیتها به حادثۀ عشق- انگیزههای بیرونی و درونی دیگری نیز میتوان برای گرایش شخصیتهای زن به این جریان مطرح کرد. در رمانهای «یکلیا و تنهایی او» و «رود راوی»، زن عنصری شیطانی است که عمداً بر سر راه زاهد قرار گرفته است، در حالی که در دو رمان دیگر، معشوق خود با میل خود پا در راه عشق گذاشته است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.