در مقاله حاضر سعی شده است در راستای مسئله شناخت و معرفت به تبیین اجمالی برخی مبانی معرفت شناسانۀ براهین تجرد قوه خیال در حکمت متعالیه همچون رابطه صدوری و فاعلی نفس نسبت به صورت های خیالی و رابطه روح بخاری با قوۀ خیال در فرایند ادراک پرداخته شود. خیال از جمله مفاهیم گستر أکثر
در مقاله حاضر سعی شده است در راستای مسئله شناخت و معرفت به تبیین اجمالی برخی مبانی معرفت شناسانۀ براهین تجرد قوه خیال در حکمت متعالیه همچون رابطه صدوری و فاعلی نفس نسبت به صورت های خیالی و رابطه روح بخاری با قوۀ خیال در فرایند ادراک پرداخته شود. خیال از جمله مفاهیم گسترده ای است که در حوزه های معرفت شناسی،هستی شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته و در هر حوزه ای دارای جایگاه مختلف می باشد. در نظام معرفت شناسی حکمت متعالیه قوۀ خیال پل رابط میان قوای عقلی و حسی می باشد و به این طریق مشکل معرفتی ربط بین ادراکات حسی به عقلی را مرتفع می نماید، قوۀ خیال زمانی می تواند پل رابط ادراکات قوای عقلی و حسی باشد که از نوعی تجرد برخوردار باشد. تجرد این قوه مبتنی بر براهین متعددی می باشد، مهمترین براهین تجرد قوۀ خیال در حکمت متعالیه، یکی برهان فقدان خواص مادی و دیگری برهان تصور امور متضاد است، در این نوشتار سعی شده است که مسئله تجرد و فاعلیت قوۀ خیال در براهین مذکور بررسی شده تا توان این براهین در راستای مسئله شناخت بازبینی شود.
تفاصيل المقالة
در حکمت متعالیه، خیال یکی از مراتب ادراک،و قوه ی خیال نیز یکی از اقسام حواس باطنی به شمار می رود.ملاصدرا براهین متعددی بر تجرّد این قوه اقامه نموده است.در مقاله ی حاضر ابتدا یکی از مهم ترین براهین تجرّد قوه ی خیال بررسی می شود و پس از آن سعی شده است که با توجّه به شأن ص أکثر
در حکمت متعالیه، خیال یکی از مراتب ادراک،و قوه ی خیال نیز یکی از اقسام حواس باطنی به شمار می رود.ملاصدرا براهین متعددی بر تجرّد این قوه اقامه نموده است.در مقاله ی حاضر ابتدا یکی از مهم ترین براهین تجرّد قوه ی خیال بررسی می شود و پس از آن سعی شده است که با توجّه به شأن صدوری نفس نسبت به صورت های ادراکی، جوانب آن در مساله ی تجرّد قوّه ی خیال تبیین شود . در حکمت متعالیه، با نظر به شأن صدوری نفس نسبت قوّه ی خیال به صورتهای خیالی، نسبت قابلی و انفعالی نیست؛ بلکه نسبت فاعلی و صدوری می باشد، یعنی نفس، صورتهای خیالی را ابداع و انشاء می نماید. ادّعای مذکور مبتنی بر آن است که نفس در مسیر حرکت جوهری، فرآیند ادراک را اعم از ادراک حسّی، خیالی و عقلی طی نموده و در هر مرحله ای از ادراک، فاعل صورتهای حسّی، خیالی و عقلی باشد. نفس در آغاز پیدایش، فاقد تمام مراتب ادراک است؛ امّا در طی مسیر حرکت جوهری تدریجاً به مرحله ی ایجاد و انشاء صور میرسد. نظریه فوق دارای ابهاماتی می باشد، ابهاماتی که بر روی تجرد قوه ی خیال نیز تاثیر گذار می باشد و بدون رفع این ابهامات اثبات براهین تجرد قوه ی خیال خالی از ایراد و اشکال نیست. بیان این ابهامات زمانی می تواند مشخص و دقیق باشد که در راستای برهان تجرد قوه خیال ارائه گردد.تحقیق حاضر می تواند در راستای تبیین،ارزیابی و بررسی این ابهامات باشد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.