المقاله
1 -
تحلیل ساختار پيرنگ در منظومه بيژن و منيژه بر اساس نظريه تودوروف
پژوهشهای میان رشتهای ادبیات و فرهنگ (برازمان)
,
العدد 5
,
السنة
2
,
بهار
1400
بیژن و منیژه از داستانهای معروف شاهنامه فردوسی است که روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب را به تصویر می کشد. مسأله اصلی پژوهش حاضر اینست تا نشان دهد كه آیا ساختار پيرنگ در منظومه بيژن و منيژه، براساس نظريه ساختارگرايانه تزوتان تودوروف از منظر روایی قابل تحلیل
أکثر
بیژن و منیژه از داستانهای معروف شاهنامه فردوسی است که روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب را به تصویر می کشد. مسأله اصلی پژوهش حاضر اینست تا نشان دهد كه آیا ساختار پيرنگ در منظومه بيژن و منيژه، براساس نظريه ساختارگرايانه تزوتان تودوروف از منظر روایی قابل تحلیل است. برای نیل به این مقصود ابتدا، داستان به گزارههای پنجگانه و پيرفتهاي روايي تقسيم و پيرنگ هر پيرفت مشخص گردید. سپس با استفاده از گزارههاي بديل كه در واقع گرهگشايي در پيرنگ اصلي داستان است به سنخشناسي انواع پيرنگ پرداختيم. در نهايت به اين نتيجه به دست آمد كه پيرنگ اصلي داستان حاصل كنشهاي اوليه و ثانويه داستان است كه در واقع همان بخشهاي گره و گرهگشايي در پيرنگ داستانها ميباشد. در این روایت سه سنخ جستجو کردن، به خواسته رسیدن و ناکام ماندن وجود داشت که با توجه به درصد پائین ناکامی می توان گفت الگوی پیرنگ موجود در داستان بيژن و منيژه از نوع به خواسته رسیدن و جستجو کردن است.
تفاصيل المقالة