اكهارت و ملاصدرا از عشق بعنوان يكي از مؤلفههاي تأثيرگذار در خداگونگي انسان نام ميبرند. اكهارت ذات نفس را با ذات خداوند يكسان و واحد ميداند و نتيجه ميگيرد كه عشق به خداوند، در ذات انسان نهفته است و با تأكيد بر دو ويژگي عشق، يعني انحصارگرايي و شبيهسازي، معتقد است عشق به أکثر
اكهارت و ملاصدرا از عشق بعنوان يكي از مؤلفههاي تأثيرگذار در خداگونگي انسان نام ميبرند. اكهارت ذات نفس را با ذات خداوند يكسان و واحد ميداند و نتيجه ميگيرد كه عشق به خداوند، در ذات انسان نهفته است و با تأكيد بر دو ويژگي عشق، يعني انحصارگرايي و شبيهسازي، معتقد است عشق به خدا سبب ميشود ديگر عشقها فراموش شوند و در عشق به خداوند خلاصه گردند؛ تنها عشق موجود، عشق به خداوند است. عشق بمثابه محركي دروني، كشش و جذبهيي در روح ايجاد ميكند كه آرام و قرار را از فرد ميگيرد و او را واميدارد تا خود را شبيه معشوق كند. ملاصدرا نيز ـ مانند اكهارتـ بر عنصر شبيه شدن عاشق به معشوق تأكيد ميكند و معتقد است عشق الهي در تار و پود وجود انسان تنيده شده است. در اين مقاله، با توجه به شباهتهاي يادشده، ميكوشيم با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، تأثيرگذاري عشق در خداگونه شدن انسان را با استناد به آثار اكهارت و ملاصدرا روشن سازيم.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.