فهرس المقالات مجید صادقی حسن آبادی


  • المقاله

    1 - بررسي منطق أسفار أربعة ملاصدرا و استفاده از آن براي ارائة الگويي فراگير و نوين در تبيين مراحل انديشة عقلاني
    خردنامه صدرا , العدد 91 , السنة 23 , بهار 1397
    أسفار أربعة عرفاني، الگويي مشهور براي تبيين مراحل سلوك توحيدي است. با تأمل در منطق أسفار أربعة عرفاني و بررسي چرايي تقسيم سلوك به اين مراحل چهارگانه ميتوان دريافت كه اين الگو از توانايي و ظرفيت بسيار مطلوبي براي تبيين مراحل انديشه در يك سلوك نظري برخوردار است. در اين مق أکثر
    أسفار أربعة عرفاني، الگويي مشهور براي تبيين مراحل سلوك توحيدي است. با تأمل در منطق أسفار أربعة عرفاني و بررسي چرايي تقسيم سلوك به اين مراحل چهارگانه ميتوان دريافت كه اين الگو از توانايي و ظرفيت بسيار مطلوبي براي تبيين مراحل انديشه در يك سلوك نظري برخوردار است. در اين مقاله براي تبيين تفصيلي اين مدعا يعني ارائه» الگوي أسفار أربعة انديشه، ابتدا با اشاره به پيشينة أسفار أربعة عرفاني به بررسي منطق موجود در آن پرداخته ميشود و پس از روشن شدن چيستي أسفار أربعة عرفاني اثبات ميشود كه مراحل انديشه‌ورزي مطلوب در حل هر مسئلة علمي ميتواند شامل مراحلي كاملاً مشابه با أسفار أربعة عرفاني باشد. پس از تبيين تفصيلي اين مشابهت، أسفار أربعة انديشه در حكمت صدرايي و همچنين أسفار أربعة انديشه در مسئلة انسان‌شناسي بطور اجمالي مورد بررسي قرار ميگيرد و پس از آن به تبيين برخي از احكام عمومي الگوي أسفار أربعه در حيطة انديشه‌ورزي و مزيتهاي آموزشي استفاده از اين الگوي خاص پرداخته ميشود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - خوانشي فلسفي از ساحت اجتماعي انسان كامل در نهج البلاغه (با رويكرد حكمت متعاليه)
    خردنامه صدرا , العدد 104 , السنة 26 , تابستان 1400
    هدف اين مقاله دستيابي به تصويري كلي از ساحت اجتماعي انسان كامل با تتبع ميان عبارات نهج‌البلاغه‌ ‌و تحليل حكمي آنها با مباني حكمت متعاليه است. ساحت اجتماعي انسان كامل، عبارتست از ويژگيهايي از انسان كامل كه در تعامل با انسانهاي ديگر و در ساختار اجتماعي و اينجهاني او قرار أکثر
    هدف اين مقاله دستيابي به تصويري كلي از ساحت اجتماعي انسان كامل با تتبع ميان عبارات نهج‌البلاغه‌ ‌و تحليل حكمي آنها با مباني حكمت متعاليه است. ساحت اجتماعي انسان كامل، عبارتست از ويژگيهايي از انسان كامل كه در تعامل با انسانهاي ديگر و در ساختار اجتماعي و اينجهاني او قرار دارد. معرفت انسان كامل در اين حوزه نمايانگر نقش تمدني او در جامعة انساني و در تحقق «جامعة متعاليه» خواهد بود. از ميان روشهاي مناسب براي گردآوري داده‌هاي تحقيق، روش موردنظر براي اين پژوهش، روش توصيفي ـ تحليلي ميباشد. بر اساس تعاليم نهج‌البلاغه‌ ‌و مباني حكمت متعاليه، انقلاب فكري و محتوايي جامعه و هدايت آن از طريق ايجاد بيداري و شكوفايي فطري و آشكارسازي گنجينه‌هاي عقلي انسانها، اساس و بنياد فعاليتهاي اجتماعي انسان كامل را تشكيل ميدهد كه اين امر بانضمام كمالات وجودي ديگر در انسان كامل و بحسب اطاعت و فرمانبرداري مردم، باعث تكامل و شكوفايي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي و تشكيل جامعة متعاليه ميگردد. بنابرين، محوريت و رهبري انسان كامل و فرمانبري مردم از او، اساس و مهمترين ركن تحقق آرمان جامعة متعاليه است. تفاصيل المقالة