گرچه واژههاي «فلسفۀ و «حكمت» در اصطلاح، معمولاً بصورت مترادف بكار ميروند ولي در اين مقاله اعتقاد بر اين است كه در سنت فلسفة اسلامي، حكمت، معنايي برتر از فلسفه دارد. با نظر به تعريف حكمت به اموري همچون معرفت الله، تشبّه به اله و استكمال نفس انساني، بدست ميآيد كه حكمت ب أکثر
گرچه واژههاي «فلسفۀ و «حكمت» در اصطلاح، معمولاً بصورت مترادف بكار ميروند ولي در اين مقاله اعتقاد بر اين است كه در سنت فلسفة اسلامي، حكمت، معنايي برتر از فلسفه دارد. با نظر به تعريف حكمت به اموري همچون معرفت الله، تشبّه به اله و استكمال نفس انساني، بدست ميآيد كه حكمت با اخلاق حكيم ارتباطي وثيق دارد و ملازم با ايمان و عمل اوست. حكيم برخلاف فيلسوف بمعناي رايج كلمهـ بر آن است تا جهاني عقلاني شود بنشسته در گوشهيي، و اين امري است كه زندگي حكماي مسلمان نيز گواه آن است. بديهي است كه در دنياي معاصر كه اغلب فلسفههاي آن بر شكاكيت و نسبيت گرايي تأكيد ميورزند، نميتوان از حكمت سخن راند ولي ميتوان از فلسفههاي گوناگون سخن بميان آورد. فلسفه هاي متأخر بيش از آنكه انسان را به يقين برسانند، او را از آن دور ساخته و در ميان انبوهي از ترديدها رها ميسازند. از اينرو، حكمت، گمشدة انساني است كه در جستجوي يقين است.
تفاصيل المقالة
پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم
,
العدد2,السنة
4
,
پاییز-زمستان
1392
با توجه به رشد مطالعات میانرشتهای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازهای از آن برای بشر مکشوف میگردد، مطالعات میانرشتهای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی مییابد. «همرنگی با جماعت» پدیدهای روانشناختی است ک أکثر
با توجه به رشد مطالعات میانرشتهای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازهای از آن برای بشر مکشوف میگردد، مطالعات میانرشتهای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی مییابد. «همرنگی با جماعت» پدیدهای روانشناختی است که روانشناسان اجتماعی آن را مورد آزمایش و بحث و بررسی قرار داده، علل و عوامل روانی مختلفی برای آن یافتهاند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست نیز با بررسی پدیده مذکور، نسبت به عواقب آن هشدار دادهاند. مسئله مزبور در قرآن کریم نیز مورد توجّه عمیق قرار گرفته و پیامدهای مثبت و منفی آن با صراحت تمام تبیین شده است. در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش درآمده، پدیده همرنگی از سه دیدگاه مذکور مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. یافتههای این تحقیق اجمالاً حاکی از آن است که همرنگی، واقعیتی روانی است که انسان به دلیل زندگی در اجتماع، از آن ناگزیر است. اگر این همرنگی از روی تأمّل و تدبّر صورت گیرد، امری پسندیده؛ و در غیر این صورت مذموم خواهد بود که از منظر فلسفی، فردیت انسان و از دیدگاه قرآن کریم سعادت دنیوی و اخروی وی را با چالش مواجه میسازد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.